به گزارش گروه فضای مجازی «خبرگزاری دانشجو»، حسین طلا که این روزها در کسوت یکی از نمایندگان مردم تهران در مجلس شورای اسلامی حضور دارد، در ایام انتخابات ریاستجمهوری 88 و فتنه بعد از آن، عهدهدار فرمانداری تهران بزرگ بود. حسین طلا که با توجه به سمت خود، هم برگزارکننده انتخابات در شهر تهران و هم شورای تامین تهران بود، قطعاً اطلاعات نابی از آن ایام در ذهن خود دارد.
حسین طلا در ابتدای مصاحبه در مورد موقعیت جغرافیایی تهران از بُعد سیاسی گفت: شهرستان تهران از دو جهت از نظر انتخاباتی مهم است: کمی و کیفی. به عنوان مثال میزان آرای مأخوذه در انتخابات ریاست جمهوری فقط در شهرستان تهران منهای شهرستان ری (منطقه 20 و کهریزک، فشافویه) و منهای شهرستان شمیران یعنی منطقه 1 و لواسانات و رودبارقصران فقط شهرستان تهران یعنی بیست منطقه تهران به علاوه پردیس و بومهن از میزان آرای ماخوذه 9 استان، 97000 رأی بیشتر بود. یعنی آراء 9 استان را روی هم ریختیم ولی باز شهرستان تهران 97000 رأی بیشتر بود.
وی افزود: از لحاظ کیفی هم درست است که ارزش یک رأی همان یک رأی است ولی خیلی اوقات آرای تهران به دلیل اینکه بعضی از از رجل سیاسی رأی میدهند از حساسیت بیشتری برخوردار است. بالاخره از رهبری معظم انقلاب، ریاست محترم جمهور و روسای قوا، امرا و مقامات لشگری و کشوری در تهران رأی میدهند. از لحاظ عددی یک ارزش دارد اما از لحاظ تبلیغاتی و رسانهای شاید کمی متفاوتتر باشد. یعنی اگر روزی یکی از رأیهای مسئولین بلند پایه دچار مشکل شود ممکن است تبعات داشته باشد، به همین دلیل است که صندوق 110 همیشه آرای آن با تمهیدات خاصی اخذ میشود. از این دو جهت تهران خیلی مورد نظر است.
فرماندار تهران در حوادث بعد از انتخابات ریاست جمهوری 88 همچنین با تأکید بر اینکه نمایندگان آقای موسوی در همه حوزهها حضور داشتند، تصریح کرد: ستاد آقای احمدینژاد هم تقریبا توانست تا حد قابل قبولی مشخص کند و ارائه دهد، فکر کنم از 3100 صندوق که در تهران بود، آقای احمدینژاد برای حدود 2700 صندوق نماینده معرفی کرد. شاید سختترین صندوقها، صندوق آقای کروبی بود. طبق قانون باید 5 روز قبل از انتخابات مدارک را تحویل میگرفتیم و حدود 48 یا 24 ساعت قبل کارتها تحویل دهیم اما باورتان نمیشود ما تا شب انتخابات داشتیم برای ستاد آقای کروبی کارت صادر میکردیم. قانوناً نباید کارت صادر میکردیم ولی برای اینکه هیچ حرف و حدیثی نباشد، به ما اعلام کردند که بدون هیچ مشکلی برای اینها کارت صادر کنید و فکر کنم تا ساعت 10 شب روز انتخابات، ما داشتیم برای اینها کارت صادر میکردیم، به دلیل اینکه مجموعه آقای کروبی به هم ریخته و پراکنده بود و بالاخره طوری شد که که ساعت 10 شب گفتیم بس است و دیگر این کارتها را برای سایتهای تجمیع بزنید. پس در تمام حوزهها نمایندگان آقای میر حسین حضور داشتند.
طلا همچنین با اشاره به اینکه رأی میرحسین موسوی مقداری از رأی احمدینژاد در تهران بالاتر بود، اظهار داشت: در مجموع در تهران خیلی موضوع تقلب مطرح نبود اما با همه این موضوعات به دلیل اینکه شورای نگهبان برای اولین بار دستور بازشماری را در مجموعه انتخابات ریاست جمهوری صادر کرد ما حدود 10 درصد آرا از430 هزار رأی در شهرستان تهران بازشماری کردیم.
وی با بیان اینکه نمایندههای آقایان موسوی و کروبی برای نظارت بر بازشماری آراء حاضر نشدند، گفت: در تهران اتفاقاً از نمایندگان آقای میرحسین و کروبی دعوت کردیم که نیامدند و برای اینکه سوءتفاهمی پیش نیاید از شورای شهر، آقای چمران درخواست کردیم که شما نمایندگانی را به عنوان ناظر بفرسید که بالاخره شما هم منتخب مردم هستید. آقای چمران نمایندگانی را در مناطق و هم به اینجا فرستادند و شمارش را انجام دادیم.
فرماندار تهران در حوادث بعد از انتخابات ریاست جمهوری 88 ادامه داد: در نهایت اگر ذهنم یاری دهد در این 430000 رأی 284 رأی از رای آقای میرحسین کم شد و آقای محسن رضایی 20 رأی زیاد و آقای احمدینژاد 18 رأی زیاد و آقای کروبی هم 9 رأی زیاد شد. خطا حدود 5 هزارم بود، برای اینکه معمولاً در انتخابات دستی 2-3 درصد خطا اجتنابناپذیر است اما انتخابات با این دقت لطف الهی بود و وقتی آمدند شمارش کردند صورتها امضا شد و فهمیدند که خطا بسیار کم بوده و ما عدد را به نمایندگان شورای نگهبان که حضور داشتند اعلام کردیم.
طلا همچنین در مورد شایعه کمبود تعرفه در شعبههای اخذ رأی اظهار داشت: برای اینکه خیالمان راحت شود از شهرستانهای اطراف برای صندوقهایی که احتمال کمبود میدادیم تعرفه گرفتیم. حتی صبح روز انتخابات آقای احمدینژاد با ما تماس گرفت که چرا شعب کم است و گفتیم علاوه بر شعب اخذ رأی سنوات گذشته 150 شعبه اضافه کردیم ولی با این حال استقبال بالا بود ولی تعرفه کم نیامد.
وی در مورد تلاش سازمانیافته برای باطل کردن آرای شعبی که رأی رقبای کاندیدا بیشتر بود تصریح کرد: آنچه که ما برای روز انتخابات اطلاع داشتیم و آنها برنامهریزی کرده بودند و سیستمی را مشخص کرده بودند که هر شعبهای که اخذ رأی بر وفقمرادشان بود، کاری نداشتند و هر شعبهای که رأی رقبا بالاتر بود، به هر بهانهای آن شعبه دستخوش ناآرامی شود و در نهایت بتوانند آرای آن شعبه را باطل کنند.
فرماندار تهران در انتخابات ریاست جمهوری 88 در مورد آغاز آشوب و اغتشاش در تهران نیز گفت: داخل فرمانداری بودم که دیدم صدای فریادهایی از بیرون میآید. سوار موتور شدیم و رفتیم دیدم که جمعیتی آنجا بود و آشوب را آغاز کردهاند. مثلاً در خیابان لارستان قبلاً خانههایی را آماده کرده بودند و حتی کوکتل مولوتوفهایی آماده کرده بودند و به آتشزدن اتوبوسها اقدام کردند. برخی از نمایندگان سفارتخانهها و یا برخی دیگر که بعداً معلوم شد بعضی از آن افراد عضو گروه همایون (جزء مجموعههای خودساخته انجمن پادشاهی) بودند.
طلا همچنین در مورد تلاش سازمانیافته برای هجوم به فرمانداری تهران برای از بین بردن صندوقهای رأی نیز گفت: در شهر تهران فضا به هم ریخت و چندین بار جمعیتهایی میخواستند به سمت فرمانداری بیایند و صندوقها را آنجا مورد آسیب قرار دهند. خب! ما با دستگاههای انتظامی هماهنگ کردیم و با توجه به اینکه تهران کمی شلوغ شده بود نتوانسته بودند به موقع نیرو بیاورند و ما از بسیجهای اطراف فرمانداری درخواست کمک کرده و تعدادی نیرو در آنجا مستقر شدند و خود ما هم بیرون آمدیم و حفاظت از مجموعه فرمانداری را به دست گرفتیم. چرا؟ به دلیل اینکه مهمترین چیزی که سند پاک بودن نظام بود، صندوقها بود و آن را باید حفظ میکردیم.
وی همچنین با بیان اینکه جمعیت راهپیمایی 25 خرداد به صورت سازماندهی شده به خیابان آمده بودند، تصریح کرد: من خودم رفتم داخل جمعیت 25 خرداد حضور داشتم که به صورت واضح این جمعیت سازماندهی شده بود و بعدها دیدیم که این افراد تحت عنوان گروههای اجتماعی و NGOها سازماندهی شده بودند و متأسفانه کارکردهای سیاسی پیدا کرده بودند.
طلا ادامه داد: وقتی این جمعیت در خیابان حرکت کرد با هدایت چند نفر که کتانیهای نارنجی پوشیده و روی این نردهای اتوبوسهای بیآرتی شعار میدادند و یا سکوت میکردند و یا تغییر جهت میدادند. اینها همه نشان میداد که این سیستم را سامان داده بودند.
فرماندار تهران در انتخابات ریاست جمهوری 88 در مورد تحرکات قبل از غائله عاشورا نیز گفت: ما دو روز احتمال این اتفاقات را میدادیم. یکی روز تاسوعا بود که تمهیدات لازم انجام شده و خیلی مشکلاتی در روز تاسوعا پیش نیامد اما در عاشورا برنامهریزی قدرتمندتری کرده بودند. شاید هم دستگاه مربوطه میتوانست برنامهریزی قویتری کند، البته از آنجایی که بالاخره جمعیتی بودند دستها برای اینکه بخواهند اقدامی کنند، بسته بود.
وی همچنین در مورد تعیین مسیر راهپیمایی روز 9 دی نیز اظهار داشت: به دلیل اینکه من من فرماندار تهران بودم، چند روز قبل برای هماهنگی جهت «این حضور» با مجموعه شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی انجام دادیم، برنامهریزی کرده و در نهایت یک روزی را معین کردیم. اول تصمیم این بود که محل حضور فقط میدان انقلاب باشد، بعد استنباطمان این شد که اگر ما تجمع را فقط در میدان انقلاب بگذاریم که به علت محدودیت ترافیکی گفتیم احتمالا نمیتوانیم آن فضای لازم برای حضور مردم را فراهم کنیم.
طلا اضافه کرد: دوم اینکه؛ آنها یک جمعیتی مثل 25 خرداد را آورده بودند و ضرورت داشت حتی از لحاظ کمی هم «9 دی» نسبت به «25 خرداد» متفاوت برگزار شود، بنابراین مسیر راهپیمایی را من اینگونه پیشنهاد دادم، لذا این نقطه میدان انقلاب باز شد به محدوده آزادی تا امام حسین که مردم شرق تهران از میدان امام حسین به سمت میدان انقلاب آمدند و مردم غرب از سمت آزادی به انقلاب آمدند و آنچه که ما شاهد شدیم.
مشروح کامل گفتوگو با حسین طلا را در زیر میخوانید:
* آقای دکتر طلا شما در آن زمان مسئولیت فرمانداری تهران را بر عهده داشتید. تهرانی که درگیر فتنه بود. همچنین با توجه به اینکه فرآیند برگزاری انتخابات با فرمانداری هر شهر است، میخواهم در مورد تعداد ناظرین و نمایندههای ستادهای آقایان موسوی و کروبی بپرسم و...
*** آرای مأخوذه تهران از مجموع آرای 9 استان بیشتر است
- طلا: من اول اجازه میخواهم که مختصات شهر تهران را عرض کنم، بعد به صورت خاص وارد موضوع انتخاباتی شویم. شهرستان تهران از دو جهت از نظر انتخاباتی مهم است: کمی و کیفی. به عنوان مثال میزان آرای مأخوذه در انتخابات ریاست جمهوری فقط در شهرستان تهران منهای شهر ری (منطقه 20 و کهریزک، فشافویه) منهای شهرستان شمیران یعنی منطقه 1 و لواسانات و رودبار قصران فقط شهرستان تهران به علاوه پردیس و بومهن از میزان آرای ماخوذه 9 استان، 97000 رأی بیشتر بود. یعنی آراء 9 استان را روی هم ریختیم ولی باز شهرستان تهران 97000 رأی بیشتر بود.
از لحاظ کیفی هم درست است که ارزش یک رأی همان یک رأی است ولی خیلی اوقات آرای تهران به دلیل اینکه بعضی از از رجل سیاسی رأی میدهند از حساسیت بیشتری برخوردار است. بالاخره از رهبری معظم انقلاب، ریاست محترم جمهور و روسای قوا، امرا و مقامات لشگری و کشوری در تهران رأی میدهند. از لحاظ عددی یک ارزش دارد اما از لحاظ تبلیغاتی و رسانهای متفاوت است. یعنی اگر روزی یکی از رأیهای مسئولین بلند پایه دچار مشکل شود ممکن است تبعات داشته باشد، به همین دلیل است که صندوق 110 همیشه آرای آن با تمهیدات خاصی اخذ میشود. از این دو جهت تهران خیلی مورد نظر است.
یکی دیگر اینکه بالاخره تهران پایتخت بود. در خیلی از انتخاباتها در خیلی از شهرستانها درگیریهایی رخ میدهد و اتفاقاتی میافتد و حتی ممکن است در موضوعات قومی- قبیلهای کشته هم بدهند اما در تهران اگر صدای یک ترقه هم بیاید و یا اگر یک صندوق ابطال شود تبعات زیادی دارد و ممکن است بازتابهایی داشته باشد. خیلی طبیعی است که اینگونه اتفاقات در تهران، پروسههای روند قبل، هم حین و هم بعد از انتخابات نیاز به دقت، مهارت و جدیت بالایی دارد.
به عنوان مثال قبل از انتخابات کار تبلیغاتی که انجام میشود، درخواستها و نوع موجی که ممکن است بر جامعه سوار شود و قانون شکنیها و ناهنجاریهایی که در ایام تبلیغات انجام میشود و چگونه اخذ رأی کردن و در تعرفه به مشکل نخوردن و اینکه صفها رأی چگونه باشد و انتخابات را چگونه مدیریت کردن و از طرفی امنیت انتخابات در شهر تهران از جمله مواردی است که در حین برگزاری انتخابات باید توجه شود و همچنین بحث شمارش و... هم در بعد از انتخابات است. من تعبیرم این است که تهران مانند میدان «مین» است و اولین اشتباه آخرین اشتباه است. لذا شاید در تهران اشتباه نداریم آن هم درباره موضوع حساسی مثل انتخابات.
*** قویترین ستاد انتخاباتی در تهران ستاد میرحسین موسوی بود/ضعیفترین ستاد کروبی بود
آنچه که در 88 رخ داد این است که انتخابات طبق روال عادی تمام کارهای خود را انجام داد و طبق قانون مربوطه ثبتنامها در وزارت کشور انجام شد و نتایج توسط وزارت کشور اعلام شد. ستادهای انتخاباتی در مجموعه تهران شکل گرفت. شاید قویترین ستادهایی که در تهران شکل گرفت، ستادهای آقای میرحسین موسوی بود و شاید ضعیفترین ستادها، ستاد آقای کروبی بود. خب! ما با موضوعاتی چون زنجیره تبلیعاتی از راه آهن تا تجریش یا موضوعاتی چون میتینگ تبلیغاتی 12000 نفری یا موضوع دختران فیروزهای و تجمعات میدانی و تحرکات جدی شبانه در مجموعه شهر تهران روبهرو بودیم که حتی بعضی از آنها هم به درگیری کشیده میشد. مثلاً چهارراه پارک وی درگیریهایی بین طرفداران آقای میرحسین موسوی و آقای احمدینژاد شکل گرفت و یک مقداری درگیری هم بین بقیه داوطلبان داشتیم. گاهی اوقات برای اینکه طرفداران استدلال خود را نشان دهند و برای تفهیم استدلالشان از سنگ و چوب هم کمک میگرفتند.
ما از تهران گذشتیم و آمدیم به حوزه انتخابات. نمایندگان آقای موسوی تمام موضوعاتی که لازم بود را از قبل آماده کرده بودند و از ما پرسیده بودند و ما گفته بودیم کسانی که میخواهند مدارک و شناسنامه و کپی کارت ملی و فرم اطلاعات باید پر شود و آنها هم همه این کارها را انجام دادند و کارت همه آنها صادر شد.
*** نمایندگان موسوی در تمام حوزهها حضور داشتند
ستاد آقای احمدینژاد هم تقریبا توانست تا حد قابل قبولی مشخص کند و ارائه دهد، فکر کنم از 3100 صندوق که در تهران بود، آقای احمدینژاد برای حدود 2700 صندوق نماینده معرفی کرد. شاید سختترین صندوقها، صندوق آقای کروبی بود. طبق قانون باید 5 روز قبل از انتخابات مدارک را تحویل میگرفتیم و حدود 48 یا 24 ساعت قبل کارتها تحویل دهیم اما باورتان نمیشود ما تا شب انتخابات داشتیم برای ستاد آقای کروبی کارت صادر میکردیم. قانوناً نباید کارت صادر میکردیم ولی برای اینکه هیچ حرف و حدیثی نباشد، به ما اعلام کردند که بدون هیچ مشکلی برای اینها کارت صادر کنید و فکر کنم تا ساعت 10 شب روز انتخابات، ما داشتیم برای اینها کارت صادر میکردیم، به دلیل اینکه مجموعه آقای کروبی به هم ریخته و پراکنده بود و بالاخره طوری شد که که ساعت 10 شب گفتیم بس است و دیگر این کارتها را برای سایتهای تجمیع بزنید. پس در تمام حوزهها نمایندگان آقای میر حسین حضور داشتند.
*** بین نمایندههای آقای موسوی اختلاف بود
آقای موسوی در تمام حوزههای تهران نماینده داشتند. حتی بین نمایندههای آقای موسوی در مجموعه خود شهرستان هم اختلافهایی بود ولی در نهایت فکر میکنم آقای جواد امام به عنوان نماینده آقای میرحسین انتخاب شد.
* مسئله «تقلب» در انتخابات مطرح شد... شورای نگهبان اعلام کرد که این امکان را فراهم میکند که کاندیداهای معترض بتوانند درصدی از صندوقها را با حضور نمایندگان نامزدها بازشمارش شود. در شهر تهران شما این کار را انجام دادید؟ با توجه به اینکه فرماندار تهران بودید آیا با کاندیدای معترض جلسهای داشتید؟ البته رأی آقای موسوی در شهر تهران بالاتر از بقیه نامزدهای انتخابات بود.
- طلا: اولاً در تمام مراحل اخذ و شمارش، نمایندگان کاندیداها حضور داشتند. حتی در مراکز سایتهای تجمیع ما کامل حضور داشتند. این بدان معناست که اگر 3000 نفر یا 3100 نفر نمایندگان آقای میرحسین موسوی عددهایشان را در تمامی صندوقها با هم جمع میکردند میتوانستند میزان آرای صندوقها را خودشان بشمارنند. یعنی این امکان را با قانون فراهم کرده بودیم که بر سر هر صندوق یک نماینده آقای میر حسین حضور داشته باشد.
خب! ما نتیجه را اعلام کردیم و اشکال خاصی از نتیجه تهران گرفته نشد. همانطور که شما هم اشاره کردید در مجموعه تهران مقداری رأی آقای میرحسین موسوی بالاتر از آقای احمدینژاد بود، لذا در تهران نگاه این گونه نبود که خدشهای به انتخابات وارد شده و کلاً نگاه تقلب به قبل از انتخابات بر میگردد، یعنی اینها میگویند که سیب زمینی و سهام عدالت توزیع شد. به نظر من طرح این موضوعات توهین به شعور مردم است، یعنی اینکه مردم حاضرند رأی خود را به سیب زمینی و سهام عدالت تغییر بدهند.
*** 430 هزار رأی در شهرستان تهران بازشماری شد
به هر حال با همه این اوضاع و احوال اگر شما قبول نداشتید و واقعا فکر میکردید که رقابت، رقابت درستی نیست چرا در همان ابتدای انتخابات کنار نکشیدید؟! چرا وقتی انتخابات تمام شد و نتایج را دیدید همه چیز را به هم زدید؟! اما آن چیزی که اتفاق افتاد این است که در مجموع در تهران خیلی موضوع تقلب مطرح نبود اما با همه این موضوعات به دلیل اینکه شورای نگهبان برای اولین بار دستور بازشماری را در مجموعه انتخابات ریاست جمهوری صادر کرد ما حدود 10 درصد آرا از430 هزار رأی در شهرستان تهران بازشماری کردیم.
*** نمایندگان موسوی و کروبی برای بازشماری نیامدند/از آقای چمران درخواست کردیم
در تهران اتفاقاً از نمایندگان آقای میرحسین و کروبی دعوت کردیم که نیامدند و برای اینکه سوءتفاهمی پیش نیاید از شورای شهر، آقای چمران درخواست کردیم که شما نمایندگانی را به عنوان ناظر بفرسید که بالاخره شما هم منتخب مردم هستید. آقای چمران نمایندگانی را در مناطق و هم به اینجا فرستادند و شمارش را انجام دادیم.
*** پس از بازشماری 284 رأی از رأی موسوی کم شد/خطا در شمارش 5 هزارم بود
در نهایت اگر ذهنم یاری دهد در این 430000 رأی 284 رأی از رای آقای میرحسین کم شد و آقای محسن رضایی 20 رأی زیاد و آقای احمدینژاد 18 رأی زیاد و آقای کروبی هم 9 رأی زیاد شد. خطا حدود 5 هزارم بود، برای اینکه معمولاً در انتخابات دستی 2-3 درصد خطا اجتنابناپذیر است اما انتخابات با این دقت لطف الهی بود و وقتی آمدند شمارش کردند صورتها امضا شد و فهمیدند که خطا بسیار کم بوده و ما عدد را به نمایندگان شورای نگهبان که حضور داشتند اعلام کردیم.
* آقای دکتر یکی از موارد دیگری که اعلام شد این بود که اگر کسی تخلفی را در شمارش آرای صندوقها یا در فرآیند انتخابات مشاهده کرد، مستندات خود را به فرمانداریهای هر شهر ارائه دهد تا مراجع قانونی بتوانند موضوع را پیگیری کنند. در آن زمان تخلفی از روند برگزاری انتخابات به فرمانداری رسید؟
- طلا: اعتراضها به مجموعه انتخابات فقط در همان روز انتخابات بود، زیرا نمایندگان کاندیداها در جلسه هیئت اجرایی بودند. میدانید که صبح روز انتخابات هیئت اجرایی در فرمانداری حاضر شده و آنها هم با نمایندگان خودشان در ارتباطند و ما هم به همین شکل، بنابراین اگر کوتاهی یا اشکالی در فرآیند باشد آنها از طریق سیستمهای اجرایی یا نظارت منعکس میشد. شاید در بعدازظهر یا متمایل به شب روز انتخابات اخباری پراکنده و غیرموثق مبنی بر اینکه تعرفه در بعضی جاها کم آمده یا اخذ رأی متوقف شد به ما رسید.
*** 150 شعبه اخذ رأی در انتخابات 88 اضافه کردیم
اول اینکه هیچ کس انتظار نداشت این حجم آرا اخذ شود، زیرا نسبت به انتخاباتهای گذشته بیسابقه بود و قریب به 85 درصد رأی اخذ شده از مردم بود. به هر حال برای اینکه خیالمان راحت شود از شهرستانهای اطراف برای صندوقهایی که احتمال کمبود میدادیم تعرفه گرفتیم. حتی صبح روز انتخابات آقای احمدینژاد با ما تماس گرفت که چرا شعب کم است و گفتیم علاوه بر شعب اخذ رأی سنوات گذشته 150 شعبه اضافه کردیم ولی با این حال استقبال بالا بود ولی تعرفه کم نیامد.
نکته دوم؛ بسته شدن درهای شعب اخذ رأی بود و واقعیت این است که ما طبق روال وقتی که ساعت انتخابات تمام شود موظفیم در شعبه را باز کنیم و هر کس را که بیرون است را داخل آوریم و بعد درب را ببندیم. از همه آن کسانی که آمدهاند داخل باید اخذ شود. یعنی اگر ساعت 10 شب، وقت رأیگیری تمام شود اگر 50 نفر بیرون باشند همه آنها را داخل میآوریم و شاید اخذ رأی از همه آن 50 نفر تا 11 و نیم هم طول بکشد، اما قانوناً در باید بسته شود و از تمام آن کسانی که داخل هستند رأی گرفته میشود.
*** عدهای هدفمند برای اغتشاش وارد شعب اخذ رأی میشدند
اما واقعیت این است که در برخی از شعب اخذ رأی، عدهای به صورت هدفمند و با هدف اغتشاش برنامهریزی کرده بودند. یعنی اینها در برخی از شعب داخل مدارس در منطقه 2 تعدادی در یک شعبه 50-60 نفر در حال داد و فریاد هستند که ما رأی ندادیم. چه کار کنیم که زمان تمام شده و گفته شد که به داخل بیایند. وقتی آمدند داخل جالب است که شاید 30-35 نفرشان رای داده بودند. فقط با هدف ایجاد بلوا آنجا سر و صدا کرده بودند. لذا انتقال اخباری که به نمایندگان مستقر در شعب منعکس میشد یک مقداری هم به این شکل بود.
در کل نه تعرفه کم آمد و نه کسی بود که از وی رأی اخذ نشده باشد، طبق قانون. این را هم عرض کنم که جالب است که به دلیل اظهار نظر شورای نگهبان بعضی از شعب تا ساعت 1. 5 نیمه شب به دلیل ازدحام مشغول به اخذ رأی بودند.
* آقای دکتر! گفتید که سندی مبنی بر «تقلب» در انتخابات نه از سوی نمایندگان نامزدهای معترض به شده داده شد و نه اینکه مردم سندی را در این زمینه به شما دادند. «اسم رمز آشوب» در چنین شرایطی بیشتر مشخص میشود. با توجه به اینکه شما فرماندار تهران بودید آیا پس از طرح این مباحث تحرکاتی را که شرایط را به سمت شرایط ضد امنیتی ببرید، مشاهده شد؟
- طلا: ببینید ما در جریان تبلیغات شور و هیجان بالایی در هواداران کاندیداها دیدم به خصوص هواداران آقای احمدینژاد و موسوی...
*** تلاش سازمانیافته برای باطل کردن آرای شعبهای که بر وفقمرادشان نبود
* ببخشیدمن سوالم را اصلاح کنم، منظورم از تحرکات یک تحرکات «سازمان یافته» بود...
- طلا: توجه کنید! در بلوا و سروصدا نمیشود فهمید که این شور و هیجان سازماندهی شده و یا خود ساخته است. آنچه که ما برای روز انتخابات اطلاع داشتیم و آنها برنامهریزی کرده بودند و سیستمی را مشخص کرده بودند که هر شعبهای که اخذ رأی بر وفقمرادشان بود، کاری نداشتند و هر شعبهای که رأی رقبا بالاتر بود، به هر بهانهای آن شعبه دستخوش ناآرامی شود و در نهایت بتوانند آرای آن شعبه را باطل کنند.
ما به نیروهای خود آموزشهای لازم را داده بودیم و البته این تحرکات هم به صورت عام بود. ما کاری که کردیم برای اینکه ساز و کارشان به هم بریزد، این بود که آمدیم به صورت رندوم نماینده کاندیدها را در هر شعبه تعیین کردیم. آنها میگفتند اجازه دهید خودمان تعیین کنیم که کدام نماینده کجا باشد ولی ما گفتیم فرمانداری تعیین میکند، لذا بر اساس الفبا صندوقها را چیدیم و به آنها اعلام کردیم و این کار باعث شد یک مقدار سازماندهی آنها بهم بریزد. علت این کار هم این بود که اخباری به ما رسید که دنبال این هستند که در شعب ناآرامی ایجاد کنند.
* آقای طلا اگر اجازه بدهید میخواهم به فضای بعد از انتخابات بپردازیم. تخلفاتی که بعد از برگزاری انتخابات از سوی جریان منتسب به آقای موسوی و کروبی انجام شد، چه تخلفاتی بود؟ چه اتفاقاتی از نگاه فرماندار تهران به عنوان تخلف محسوب میشد؟
- طلا: روز شنبه 23 خرداد حدود ظهر بود که نتیجه قطعی شده بود و وزارت کشور میخواست اعلام کند ولی هنوز رأی تهران به تأیید هیئت اجرایی و هیئت نظارت نرسیده بود. معمولا رأی اولیه تایید میشود، صورت جلسه امضا شده و بعد نتیجه اعلام میشود. حدود ظهر آقای محصولی که آن موقع وزیر کشور بودند زنگ زدند که باید نتیجه را بیاورید ما هم صوتجلسه هیئتهای اجرایی را آماده کردیم و نتایج را قطعی کردیم. حدود ظهر ساعت 1-2 نتیجه شهر تهران را به وزارت کشور اعلام کردم. ساعت تقریبا 14: 30-15 بود که از مجموعه صدا و سیما پیام خوانده شد و رسماً نتیجه انتخابات اعلام شد.
وقتی از وزارت کشور بیرون آمدم، دیدم که میدان فاطمی دیگر حالت عادی خودش را ندارد، در همان وزارت کشور بودم که داشتم کارهای اعلام نتیجه را انجام میدادم با من تماس گرفتند که فردی دربین عدهای روبهروی پارک ملت در خیابان ولیعصر میگوید میرحسین را گرفتهاند و بریزید جلوی وزارت کشور. وقتی آمدم بیرون دیدم که فضا غیر عادی است و نیروی انتظامی مستقر شدهاند و به سمت فرمانداری رفتم و دیدم فضا ناآرام است. داخل فرمانداری بودم که دیدم صدای اغتشاش میآید. سوار موتور شدیم و رفتیم دیدم که جمعیتی آنجا بود و آشوب را آغاز کردهاند.
*** آغاز آشوب با حضور برخی از نمایندگان سفارتخانهها
مثلاً در خیابان لارستان قبلاً خانههایی را آماده کرده بودند و حتی کوکتل مولوتوفهایی آماده کرده بودند و به آتشزدن اتوبوسها اقدام کردند. برخی از نمایندگان سفارتخانهها و یا برخی دیگر که بعداً معلوم شد بعضی از آن افراد عضو گروه همایون (جزء مجموعههای خودساخته انجمن پادشاهی) بودند. یعنی بعداً که آقای زمانی را به دادگاه آوردند، وی 10 بخش را خواند و گفت که ما برنامهریزی کرده بودیم و کشتار وسیع از جمله آموزشهای ما بود. به این ترتیب اعتراف کردند.
*** تلاش برای هجوم به فرمانداری
در شهر تهران فضا به هم ریخت و چندین بار جمعیتهایی میخواستند به سمت فرمانداری بیایند و صندوقها را آنجا مورد آسیب قرار دهند. خب! ما با دستگاههای انتظامی هماهنگ کردیم و با توجه به اینکه تهران کمی شلوغ شده بود نتوانسته بودند به موقع نیرو بیاورند و ما از بسیجهای اطراف فرمانداری درخواست کمک کرده و تعدادی نیرو در آنجا مستقر شدند و خود ما هم بیرون آمدیم و حفاظت از مجموعه فرمانداری را به دست گرفتیم. چرا؟ به دلیل اینکه مهمترین چیزی که سند پاک بودن نظام بود، صندوقها بود و آن را باید حفظ میکردیم.
تقریبا تا شب مقداری جمعوجور شد و فردا هم هواداران آقای احمدینژاد تجمع کردند. در آنجا انتصابی را به آقای احمدینژاد دادند و گفتند وی مردم را خس و خاشاک نامیده ولی چندین بار هم از سوی آقای احمدینژاد مطرح شد که اشارهای به جمعیت مخالف نکردهاند و نهایتاً طرفداران آقای موسوی حرکت 25 خرداد را از میدان انقلاب به سمت آزادی ترتیب دادند.
*** جمعیت 25 خرداد سازماندهی شده بود/تحت عنوان NGOها سازماندهی شده بودند
من خودم رفتم داخل جمعیت 25 خرداد حضور داشتم که به صورت واضح این جمعیت سازماندهی شده بود و بعدها دیدیم که این افراد تحت عنوان گروههای اجتماعی و NGOها سازماندهی شده بودند و متأسفانه کارکردهای سیاسی پیدا کرده بودند. البته این بدین معنا نیست که من بخواهم بگویم که NGOها خدای نکرده همیشه این کارکردها را دارند. ببینید میخواهم بگویم که در قالب و پوشش برخی از این گروههای مردم نهاد این کار را انجام داده بودند و سازماندهی کردهاند مگرنه NGOها در صورتیکه برابر قانون و خطمشی خود حرکت کنند برای جامعه بسیار مفید هستند.
*** «کتانی نارنجیها» جمعیت 25 خرداد را هدایت میکرد
وقتی این جمعیت در خیابان حرکت کرد با هدایت چند نفر که کتانیهای نارنجی پوشیده و روی این نردهای اتوبوسهای بیآرتی شعار میدادند و یا سکوت میکردند و یا تغییر جهت میدادند. اینها همه نشان میداد که این سیستم را سامان داده بودند و متأسفانه دروغ بزرگ تقلب این شیرینی را به کام ملت تلخ کرد. البته این را هم عرض کنم 25 خرداد و همه آن کسانی آمده بودند سازماندهی نشده بودند ولی بدنه اصلی منسجم و متحد بود.
شاید خیلی این فکر را داشتند که نظام به آنها خیانت کرده که به آن جمع پیوستند ولی از 29 خرداد که مقام معظم رهبری در نماز جمعه فرمودند نظام اسلامی به رأی مردم خیانت نمیکند و نتیجه آرا در کف خیابان مشخص نمیشود بلکه در صندوقهای رای، میزان رأی مشخص میشود و جمع زیادی از آنها دیگر نیامدند و کسانی که جمعیت را سازماندهی کرده بودند در وسط خیابان برای آشوبها بعدی باقی ماند.
* آقای دکتر گفتید شرینی حضور پرشور و باشکوه مردم در انتخابات سال 88 به واسطه فتنهگریها در کام مردم تلخ شد. آقای روحانی در یک انتخاباتی با حضور 75 درصدی بر مسند ریاست جمهوری نشست و از همین اقتدار نظام در مجامع بینالمللی استفاده کرد و توانست حتی مذاکرات را به خوبی جلو ببرد در صورتی که در فتنه وحدت مردم را شکست و باعث شد ما در صحنههای بینالمللی دچار ضعف شویم. میخواهم تحلیل شما را در این رابطه بدانم. آیا نمایندگان مردم در مجلس شورای اسلامی در مورد تضییع حقوق مردم از این راه مطالبههای خود را اظهار کردند؟
- طلا: من این سوال را بعد از سفر آقای روحانی از سازمان ملل داشتم. در دیداری که آقای روحانی با نمایندگان مجلس داشتند، آقای رئیس جمهور عنوان کردند که همه از مجموعه ایران تشکر کرده و تبریک گفتند به خاطر این اقتدار حضور بود. من چند تا سوال برایم ماند: 1- آیا مشارکت کمتری بود یا نه؟ قبلا 85 درصد و الان 75 درصد، 2- آیا اختلاف فاحشتر بود یا نه؟ آنچه اختلاف 11 میلیون رأیی و اینجا فقط 250 هزار رأی بیش از 50 درصد بود، 3- آیا شورای نگهبان تغییر کرده و ناظر بینالملل آمده بود؟ نه، این شورای نگهبان همان قبلی بود. 4- آیا مجری انتخابات از جای دیگری آمده بود؟ نه، همین دولت آقای احمدینژاد، مجری قبلی، مجری انتخابات اخیر بود. 5- آیا عوامل اجرا و نظارت و یا قوانین تغییر یافته بودند؟ نه. پس چه اتفاقی افتاد؟! که در آنجا بازی را به هم زدند ولی در اینجا نه!
واقعیت این بود که اینها برنامهریزی کرده بودند که انتخابات را به خیابانها بکشانند. آقای میرحسین موسوی قبل از انتخابات در مصاحبه با خبرنگار رویترز بود که در پاسخ به اینکه بالاخره سیاست خارجی ایران را رهبر مشخص میکند، شما در قبال رابطه با آمریکا چه تمهیدی دارید؟ پاسخش این بود که اگر آیتالله خامنهای ببیند مردم در خیابان تظاهرات کردند نتیجه را میپذیرد.
خب! آن تصویر معروفی که از همسر یکی از سران نظام پخش شد که اگر تقلب کردند بریزید به خیابان و اعلام زود هنگامی که ما پیروز شدیم و همچنین برای تقلب هیچ سند و مدرکی ارائه ندادند همه اینها نشانگر این بود که صادقانه با نظام برخورد نشد و این اشخاص در حالی بیقانونی کردند که خود دَم از قانون میزدند، در حالی میآمدند در نماز جمعه و میگفتند نباید بیقانونی کرد ولی نمیگفتند با کسانی که بیقانونی کردند چگونه باید برخورد کرد؟ در عین حال خود را به عنوان یک قاضی جا میانداختند و قضاوت میکردند. اصلاً این سؤال را آنها باید جواب دهند که قانون، نهاد ناظر و مجری که عوض نشده بود، چرا در آنجا این اختلاف فاحش را قبول نکردید؟! این یکی از افتخارات اصولگرایان است که با 250 هزار اختلاف بازی را به هم نزدند و ظرفیت خود را در پذیرش آرای مردم نشان دادند ولی آنها با 11 مییون اختلاف رأی حاضر به پذیرش نشدند.
هیچ نظامی با مخالفانش اینگونه برخورد نکرد، به دلیل اینکه بعد از اینکه آشوب کردند و مردم را دعوت به حضور خیابانی کردند، کشته روی دست نظام گذاشتند و همه هزینههایی که دادند و انتخابات و حضور مردم را بدون هیچ دلیل تلخ کردند، با این حال این اشخاص در خانههای خود حضور دارند و فقط ارتباطشان محدود شد. خانوادههایشان را میبینند و استخرشان را میروند و غذای آنها دائما دارد کنترل میشود که خدای ناکرده آسیبی به آنها نرسد. کدام نظام با کسانی که کار براندازانه کردند این گونه برخورد میکنند؟! اگر نظام در این موضوع به گونهای دیگر برخورد میکرد شاید امروز کسانی مدعی نمیشدند که ما از طلب 88 گذشتیم و اینگونه طلبکار شدند یا به هوش نیستند که چه اتفاقی افتاده یا خودشان را زدهاند به بیهوشی. این واقعیتی است که اینها در حق نظام ظلم کردند و بلاخره روزی جواب آن را خواهند داد.
*** احتمال اغتشاش در روز تاسوعا/برای عاشورا برنامهریزی قدرتمندی کرده بودند
* بالاخره اتفاقات فتنهگران به روز عاشورا رسید و در روزی که همه مردم برای امام حسین (ع) عزاداری میکردند، به خیابانها آمدند و کف زدند و.... برخی میگویند اتفاقات روز عاشورا نقش مؤثری در شکلگیری حماسه «9دی» داشت. آقای طلا! اتفاقات روز عاشورا در چه بستری اتفاق افتاد و برنامهریزی جریان فتنه به چه صورت بود؟
- طلا: ما دو روز احتمال این اتفاقات را میدادیم. یکی روز تاسوعا بود که تمهیدات لازم انجام شده و خیلی مشکلاتی در روز تاسوعا پیش نیامد اما در عاشورا برنامهریزی قدرتمندتری کرده بودند. شاید هم دستگاه مربوطه میتوانست برنامهریزی قویتری کند، البته از آنجایی که بالاخره جمعیتی بودند دستها برای اینکه بخواهند اقدامی کنند، بسته بود. ساعت 10-11 که این اتفاقات افتاد و پرچمها و کتیبهها دچار آتش سوزی شد. ظهر به بعد شد که بعضی از خیمهها را آتش زده بودند وقتی عزاداران حسینی به خیابان آمدند و دیدند به عزیزترین مقدساتشان توهین شده است.
واقعیت این است که آن واقعه به عنوان یک ممیزی برای تمیز سره از ناسره شد. فتنه این است که فضا غبارآلود است و حق را از باطل، سره را از ناسره تشخیص نمیدهید اما آتش گرفتن پرچمها و خیمه حضرت ابا عبدلله به عنوان یک شاخصهای شد برای تمییز حق از باطل است. البته چه خون امام چه خیمه و چه پرچم امام حسین (ع) همیشه در این وقایع در عین مظلومیت، روشنگر خط است.
*** قرار بود «9 دی» اول تجمع باشد
* آقای طلا با توجه به اینکه شما فرماندار تهران بودید از روند انتخاب روز «9دی» برای راهپیمایی مردم و مسیرهای راهپیمایی اطلاع دارید. چه شد شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی روز «9دی» را انتخاب کرد و مسیر راهپیمایی از امام حسین به میدان انقلاب و آزادی به میدان انقلاب مشخص شد؟
- طلا: به دلیل اینکه من من فرماندار تهران بودم، چند روز قبل برای هماهنگی جهت «این حضور» با مجموعه شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی انجام دادیم، برنامهریزی کرده و در نهایت یک روزی را معین کردیم. اول تصمیم این بود که محل حضور فقط میدان انقلاب باشد، بعد استنباطمان این شد که اگر ما تجمع را فقط در میدان انقلاب بگذاریم که به علت محدودیت ترافیکی گفتیم احتمالا نمیتوانیم آن فضای لازم برای حضور مردم را فراهم کنیم.
*** مسیر راهپیمایی «9 دی» را من پیشنهاد دادم
دوم اینکه؛ آنها یک جمعیتی مثل 25 خرداد را آورده بودند و ضرورت داشت حتی از لحاظ کمی هم «9 دی» نسبت به «25 خرداد» متفاوت برگزار شود، بنابراین مسیر راهپیمایی را من اینگونه پیشنهاد دادم، لذا این نقطه میدان انقلاب باز شد به محدوده آزادی تا امام حسین که مردم شرق تهران از میدان امام حسین به سمت میدان انقلاب آمدند و مردم غرب از سمت آزادی به انقلاب آمدند و آنچه که ما شاهد شدیم.
روز 9 دی وقتی به خیابان و مسیر راهپیمایی آمدیم، دیدیم که تا ساعت 1-2 هیچ خبری نیست. نگران شدیم که ما پیشنهادی دادیم، نکند یک موقع کسی نیاید و آبروی نظام برود. تقریبا یک ربع به 3 از همه جا جمعیت سرازیر شد و آن جمعیتی که آمد به عشق امام حسین و شهدا و رهبری آمد و احساس کردند آنچه که 30 سال برایش زحمت کشیدند را دارند از دستشان در میآورند.
آن صاحبان ارثی که با تمام توان آمدند برای نگهداشتن دستاوردهای نظام به خیابانها آمدند، لذا آن چیزی که ما دیدیم متفاوت از یک تجمع بود. مردم با پوست و گوشت و استخوان خود احساس کردند که مقدساتشان دچار مشکل شده و به همبن خاطر حضور بزرگی داشتند و همه را متعجب کردند. به نظر من حصر آقایان موسوی و کروبی توسط مردم انجام شد و بعضیها حصر شکلی یا فیزیکی نشدند بلکه واقعیت این است که دیگر جرات نکردند از در دفترشان به سمت مردم بروند که این حصر به مراتب قویتر از آن حصری است که ما شاهد آن هستیم. مردم کسانی را که به نظامشان و دستاوردهای انقلابشان و خون شهدایشان خیانت کردند را نخواهند بخشید.
منبع: تسنیم