به گزارش گروه غفضای مجازی «خبرگزاری دانشجو»، علیرغم گذشت چند روز از سخنان رئیس جمهور محترم در جمع هنرمندان و انعکاس آن در رسانهها، واکنشهای مخالف و موافق به آن همچنان ادامه دارد. عدهای با آب و تاب آن سخنان را با الگوی فکری خود منطبق کرده و با این فرض که رئیس جمهور بر روش و مشی آنان مهر تأیید زده، از آن استقبال میکنند و در مقابل گروهی دیگر با نگرانی از ترویج دوباره اباحهگری - شبیه آنچه در دوره اصلاحات رخ داده بود- دلسوزانه و دردمندانه، لب به سخن گشوده و اعتراض میکنند. در این بین سخنان برخی مدعیان هنر و وزیر ارشاد، فصل نوینی بر این مقال افزود و باب تازهای گشود که ضرورت بررسی بیشتر موضوع را ایجاب میکند.
در همین آغاز سخن باید این نکته را یادآور شد که سخنان رئیس جمهور محترم در خصوص هنرمند ارزشی و غیر ارزشی، دارای مقدماتی بوده است که انتشار کامل آن میتوانست از بسیاری از حواشی و سوء برداشتها جلوگیری کند، اما برخی رسانههای مدعی حمایت از دولت، با انتشار گزینشی آن، سعی کردند منظور خود را از بین سخنان رئیس جمهور بیرون بکشند، امری که براساس اخبار موثق و اطلاعات دقیق، سبب گلایه رئیس جمهور از انتشار گزینشی سخنانش شد.
در تحلیل موضوع، نکات زیر قابل توجه به نظر میرسد:
1- اینکه رئیس جمهور محترم، هنر را اصالتاً امری ارزشی و والا دانسته فینفسه امری پسندیده و قابل قبول است. اینکه هنر، جوهری آسمانی و لطیف است و سخنانی از این دست، اموری مطلوب است اما نباید موضوع به همین جا متوقف شود و باید این سوالپرسیده شود کدام هنر!؟ تا زمینهای برای تعابیر و برداشتهای ناروا و ناصواب پدید نیاید. نخستین خروجی این سخنان، همانست که اندکی بعد رئیس جمهور در سخنانش بیان کرده و تعجب همگان را بر انگیخت. اینکه هنرمند ارزشی و غیر ارزشی نداریم! مفهوم این سخن چیزی جز آن نیست که هر چه هست و هر چه مدعیان میگویند رنگ هنر دارد، ارزشی است و این یعنی همان هنر برای هنر!
از این منظر آیا سازنده یک فیلم منحرف با سازنده یک فیلم ارزشی هیچ تفاوتی ندارد؟! آیا کاریکاتوریستی که به ساحت پیامبر عظیمالشان اسلامصلیاللهوعلیهوآلهوسلم توهین کرده با هنرمند متعهدی که در راه اعتلای کلمهًْالله تلاش میکند یکسان است؟! و آیا هنرپیشهای که جلای وطن کرده و به قبله آمالش در غرب رفته و به خلق صحنههای عریان با مردان اجنبی مشغول است با کسانی که چند روز قبل برای انعکاس گوشههایی از افتخارات هشت سال دفاع مقدس جان خود را از دست دادند، هم سنگ و هم ارزشند!؟ به یقین هیچ کس چنین برابری و هم ارزشی را نمیپذیرد و بسیار بعید است که رئیس جمهور محترم نیز چنین منظوری داشته باشد. دلیل آن هم واضح است و آن اینکه قرآن کریم به صراحت در چندین آیه، با پرسش محکم و تفکر برانگیز «هل یستوی الذین...» به صراحت به وجود تمایز میان خوبیها و بدیها و ارزشمدارها و ضدارزشیها میپردازد.
2- از دیگر سو انتشار گزینشی آن سخنان و بهرهبرداری مغرضانه از آن، بیاختیار این قرینه را به ذهن متبادر میکند که عدهای، اساسا کاری به اعتقادات و باورهای رئیس جمهور محترم ندارند و صرفا او را پلی برای عبور و رسیدن به مقاصد شوم خود کردهاند! آنها از جایگاه دکتر روحانی برای بیان سخنان و نیات خود استفاده میکنند و هزینه همه لاابالیگریهای خود را یکجا از کیسه اعتبار و آبروی او نزد ملت برمیدارند. تجربه نشان داده که چنین افرادی هیچ ارزشی برای هیچ کس قائل نیستند و فقط به پیاده کردن نیات شوم خود و یا رسیدن به اهداف نفسانی خود میاندیشند. آیا تجربیات تلخ دولت سازندگی و دولت اصلاحات در حوزه فرهنگ که منجر به انتشار کتب و نشریاتی خلاف مبانی ارزشی و دینی گردید، گویای صحت این سخن نیست؟ با این وصف چه دلیلی دارد که با سخنانی دوپهلو، هم دل علاقمندان به اسلام و انقلاب را رنجاند و هم به کسانی تکیه کرد که هیچ ارزشی برای هیچ کس و هیچ چیز جز تمایلات ذهنی خود قائل نیستند!
3- شاید گفته شود که این سخنان با هدف جذب عدهای بیان میشود تا همه در زیر یک چتر گرد هم آئیم. تردیدی نیست که همدلی و همراهی همه گروههای جامعه آرزویی مقدس و آرمانی ستودنی است اما این همدلی نیازی به اشتراکات حداقلی ندارد؟! آیا باید برای جذب عدهای- که نوعا کمترین سنخیتی با فرهنگ مردم این آب و خاک ندارند- از اصول و مسلمات عقلی و دینی عقبنشینی کرد؟! و تازه آیا با این روش، آنچه در دل دارید محقق خواهد شد؟ رهبر معظم انقلاب در خصوص پافشاری بر ارزشها فرموده بودند که اگر بالاترین آزادیها هم وجود داشته باشد باز هم عدهای که با اصل تفکر شما مخالفند، هیاهو میکنند که آزادی نیست! و این کلام ارزشمند، به فاصله چند روز بعد از سخنان رئیس جمهور محترم، عینا به اثبات رسید و جای هیچ تردیدی در صدق آن باقی نگذاشت. چگونه؟! یکی از کارگردانان سینما- که اتفاقا دارای اثری توقیفی است- در واکنش به سخنان رئیس جمهور و دعوت وی به تولید فیلمهای امیدبخش آن را نوع جدیدی از سیاست محدود ساختن هنرمندان دانست و مدعی شد که حتی همین را هم نباید به هنرمند دیکته کرد! یعنی هنرمند باید آزاد آزاد باشد! تا هرچه خواست بسازد، هرچه خواست سیاهنمایی کند، هرچه خواست مردم خود را تحقیر کند و به مقدسات و معتقدات آنها توهین کند و کسی به او نگاه چپ هم نکند! چون هنرمند است و اساسا هنر یعنی ارزش! این نخستین تشکر و سپاسگزاری یک سینماگر از رئیسجمهوری است که در مقابل آن همه سخنان بحثبرانگیز تنها یک خواهش از آنها داشته است؛ «ساختن فیلم امیدبخش» و میبینیم که همین یک خواهش به محدودیت جدید و روشی نو در سانسور تعبیر میشود!
4- نگاه و تفکر غلط «هنر برای هنر» آثار و تبعاتی دارد که نمیتوان از آن اجتناب کرد. این تفکر غلط سبب میشود که یک مدیر فرهنگی جرأت نکند در مقابل هیچ اثر ضدارزشی واکنش نشان بدهد و از اسلام و فرهنگ مردم مسلمان دفاع کند. نتیجه آن میشود که وزیر ارشاد در نهایت تعجب میگوید: نویسنده ممنوعالقلم نداریم! باید از وی پرسید از نظر شما کسی که در نمایشنامهاش به ساحت مقدس حضرت اباعبداللهعلیهالسلام و حضرت زینبسلاماللهعلیها و حضرت اباالفضلعلیهالسلام بیشرمانهترین توهینها و تمسخرها را روا میدارد، اجازه دارد آثار شرمآور و ننگین دیگرش را هم روانه بازار کند؟! آیا از اینکه به افراد مرتد و آثار موهن آنها اجازه نشر بدهید افتخار میکنید؟! این اقدامات و این سخنان، حتی اگر برای خوشایند عدهای و ترسیم چهرهای معتدل صورت بپذیرد، مطمئن باشید کسانی که برای امام معصومعلیهالسلام و مقدسات و احکام مسلم دین حرمتی قائل نیستند، مسلما ارزش و اعتباری برای شما هم قائل نخواهند بود.
یقینا یک کارگزار نظام اسلامی، پیش از پست و سمتی که دارد، مسلمان و متعهد به احکام نورانی اسلام است، پس چه نیکوست به جای بدست آوردن دل کسانی که دل در گرو این نظام و معتقدات مردمش ندارند، بر ارزشهای الهی تکیه کرده و از خیل کثیر هنرمندان ارزشی و متعهد برای تبلیغ چهره نورانی اسلام و گسترش عدالت حمایت کنید.
حسین شمسیان
منبع: کیهان