به گزارش گروه فضای مجازی «خبرگزاری دانشجو»، دین مبین اسلام، انسان، مهمترین مخلوق خداوند و خلیفه او بر روی زمین است. قرآن کریم ، در تجلیل از مقام انسان می فرماید: « کسی که انسانی را بکشد گویا همه مردم را کشته است و کسی که انسانی را زنده کند گویا همه انسان ها را زنده کرده است.»( سوره مائده آیه 32)
پیامبر اکرمصلیاللهوعلیهوآلهوسلم می فرمایند: کسی که ازدواج را از ترس فقر و مخارج عائله مندی ترک کند، گمان بد به خدا برده است؛ چرا که خداوند متعال می فرماید: « اگر آن ها فقیر باشند، خداوند آن ها را از فضل خود بی نیاز می سازد.»
امام صادقعلیهالسلام نیز در این باره فرموده اند : رزق و روزی با همسر و فرزندان می باشد.
جوامع پر جمعیت عموماً موفق به حفظ استقلال خود هستند.
جمعیت همواره از مهمترین ارکان جوامع انسانی و اساس شکل گیری تمدن ها است. اقتدار اقوام و ثبات کشورها علاوه بر بزرگی سرزمین و امکانات تحت اختیارشان، با تعداد نفوس آن ها نیز ارزیابی می شود. جوامع پر جمعیت عموماً موفق به حفظ استقلال خود هستند و تمدن های بزرگ و پایدار متعلق به ملت های بزرگ و توانمند است. جمعیت در کشورهایی که از منابع زیرزمینی و روزمینی و موقعیت استراتژیکی برخوردارند، جزو ارکان اصلی و راهبردی آن ها محسوب می شود.
هراس فوق العاده تحلیلگران غربی
«ساموئل هانتینگتون» نظریه پرداز غربی درباره جمعیت کشورهای اسلامی می گوید: « تمدن اسلامی ریشه در نوعی پویایی جمعیت دارد. رشد زاد و ولد که در اکثر کشورهای اسلامی شاهد آن هستیم این چالش را متفاوت کرده، امروزه بیش از 20 درصد جمعیت جهان اسلام را جوانان 15 تا 25 ساله تشکیل داده اند.»
این سخنان نشان دهنده هراس فوق العاده تحلیلگران غربی از جمعیت جوان کشورهای اسلامی و به ویژه ایران است. آنها به خوبی می دانند که افزایش جمعیت جوان، افزایش اقتدار سیاسی را در پی دارد؛ چرا که این قشر در مواقع خطر تمام انرژی خود را صرف دفاع از کشور و نوامیس می کنند و از این رو خطر بزرگی بر سر اهداف آنهاست؛ به همین جهت این وحشت آمریکایی، به تبلیغات گسترده ضد جمعیت ایران و جهان اسلام تبدیل می شود و اسلام و تشیع را هدف قرار می دهد.
پروژه مطالعاتی درباره تاثیر روند رشد جمعیت جهانی بر امنیت ملی آمریکا
طی دهه هفتاد و در زمان هنری کسینجر( مشاور امنیت ملی رییس جمهور وقت) پروژه مطالعاتی درباره تاثیر روند رشد جمعیت جهانی بر امنیت ملی آمریکا انجام شد. این پروژه که (NSSM 200) نام گرفت، روند فزاینده رشد جمعیت جهانی را برخلاف امنیت ملی آمریکا دانسته و با تشریح استرتژی آمریکا در مورد جمعیت جهانی، سیاست ها، راهکارها، چگونگی همکاری سازمان های بین المللی و روش ترغیب اقناع رهبران کشورهای مورد نظر را برای کاهش روند رشد جمعیت تبیین می کند.
بر اساس این پژوهش، جمعیت کشورهای در حال توسعه و با منابع غنی در صورتی که با همان ضریب رشد، افزایش یابد، موجب بالا رفتن خواست ها و انتظارات عمومی در میان مردم از جمله آموزش، اشتغال، بهداشت و مسکن می شود که خود به ناپایداری های اجتماعی و سیاسی در این کشورها تبدیل خواهد شد. این ناپایداری ها در کشورهای دارای منابع غنی تا اندازه زیادی منافع کشورهای صنعتی همچون امریکا و بهره آن ها از این منابع و سرمایه گذاری در کشورهای فوق را به خطر خواهند انداخت.
از سوی دیگر فشار ایجاد شده برای تامین نیازهای این جمعیت بالا، در آینده موجب می شود که دولت ها و حاکمان این کشورها به دنبال افزایش قیمت نفت جهت تامین نیازها وانتظارات رفاهی و معیشتی مردم خود باشند و افزایش قیمت نفت تاثیر بسیار منفی بر روی اقتصاد آمریکا خواهد داشت.
چرا نرخ زادو ولد در ایران برای هفته نامه آمریکایی نیوریپابلیک، مهم است؟
کتاب "بمب جمعیت" نوشته "پائول ارلیش" که در سال 1968 انتشار یافت، به عنوان کتاب مقدس معتقدان به تئوری ضد انسانی کاهش جمعیت عمل کرد. ارلیش از دولت آمریکا می خواهد هم در داخل کشور و هم در کشورهای جهان سوم، سیاست هایی را برای کاهش نرخ رشد بشر اتخاذ کند. ناگفته نماند که "جان هولدرن" مشاور علمی اوباما از شاگردان وهمکاران ارلیش است.
در این میان بنیادهای صهیونیستی نیز بیکار ننشسته اند و یکی از حامیان اصلی سیاست کاهش جمعیت جهان (نه برای خود) و به طور خاص جهان سوم و به طور اخص کشورهای اسلامی شده اند. شرکت های صهیونیستی "راکفلر" و "گیتز" که در سال های اخیر نقش پیشتازی را در تسریع این سیاست ها با استفاده از فن آوری های جدید( واکسن های دوگانه، با هدف عقیم سازی) بر عهده گرفته اند. و در تلاش هستند تا در پوشش انجام فعالیت های خیرخواهانه در پوشش دارو و اکسیناسیون در روند کاهش رشد جوامع تاثیرات جبران ناپذیری را بگذارند.
مسئله رشد جمعیت کشورهای اسلامی به ویژه کشور جمهوری اسلامی ایران، آنقدر برای آنان مهم است که چندین سال قبل "هفته نامه آمریکایی نیوریپابلیک"، در گزارشی نوشته بود: «در سال 1990 الی 2000 ترکیب جمعیتی ایران از الگوی رایج در جهان سوم یعنی باروری فراوان؛ به الگوی جهان اولی بدل گشته است، نرخ زاد و ولد در ایران نه تنها از تمام کشورهای خاورمیانه بلکه از آمریکا نیز پایین تر است»
این ذوق زدگی آمریکایی ها به این جهت است که نرخ باروری ایران از حدود 6/4 فرزند در اوائل دهه 60 شمسی به کمتر از 8/1 فرزند در سال های اخیر رسیده است. این آمار نگران کننده ناشی از تغییر فرهنگ اسلامی – ایرانی به فرهنگ غربی است که تفکر تک فرزندی را برای کشور به ارمغان آورد و افراد را بر اساس دیدگاه غربی به این باور غلط رسانیده است که با وجود وضعیت اقتصادی حاکم بر کشور نمی توان تعداد فرزندان را از یک یا دو فرزند بیشتر، تربیت و مراقبت کرد در حالی که ارزش ها و باورهای ناب اسلامی چیز دیگری می گوید این که بر اساس دیدگاه اسلام خداوند روزی بندگان اش را ضمانت نموده است. و این خود سبک زندگی غربی حاکم بر کشور اسلامی ما است که اینگونه بروز و ظهور نموده است.
همت جوانان متعهد و هوشیار و برنامه ریزی مسئولان
سالخوردگی جمعیت با همه تبعات سنگین مالی و غیرمالی که برای کشورها و نسل های جوان آینده خواهد داشت، یکی از دهها آفت کاهش جمعیت است. کاهش جمعیت در سن کار، افزایش مهاجران خارجی و از همه مهمتر تهدیدهای فرهنگی و امنیتی، آسیب های قابل پیش بینی و مهمی هستند که باید مورد توجه مسئولین و مردم قرار گیرد. وظیفه مسئولان، شناخت مشکلات، نیازها و مسائل پیشروی سیاست گذاری، برنامه ریزی، بررسی راهکارهای مؤثر و اقدامات جدی برای جلوگیری از ادامه کاهش جمعیت است و وظیفه مردم متعهد و مسلمانان به خصوص جوانان هوشیار، آگاهی از موقعیت جمعیتی کشور در آینده و همت برای پیشگیری از آسیب های آن از طریق ازدواج به موقع و فرزندآوری و رشد باروری بیشتر می باشد.
منبع: فرهنگ نیوز