به گزارش گروه فضای مجازی «خبرگزاری دانشجو»، اظهارات و مواضع عجیب دکتر صادق زیباکلام استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران واکنشهای متفاوتی را به دنبال داشته است، چنانکه او با دفاع از دیپلماسی دولت جدید و توافق نامه ژنو، پا را فراتر گذاشته و در یک مصاحبه به توجیه چرایی لزوم پذیرش قرارداد ننگین ترکمانچای در دوره قاجار پرداخته است.
آنچه در ادامه میخوانید، نامه سرگشاده یکی از دانشجویان سابق دکتر زیباکلام است که در واکنش به این مواضع نگاشته شده است:
بسمه تعالی
جناب آقای دکتر صادق زیباکلام
با عرض سلام و خسته نباشید
این روزها که همچنان بحثهای مختلفی درباره «توافقنامه ژنو» و «فتح الفتوح دولت تدبیر و امید» در افکار عمومی و رسانهها مطرح است، به عنوان شاگرد سالهای نه چندان دور و دوستدار همیشگی شما، مواضع و نظرات حضرتعالی در این باره را دنبال میکنم.
آنچه در این میان برای بنده قابل پیش بینی بود و هست، دفاع محکم شما از این قرارداد و تجلیل از زحمات دکتر ظریف و رییس جمهور محترم آقای دکتر روحانی است، شما در مجموع دیپلماسی دولت جدید را مثبت ارزیابی میکنید، نتیجه این توافقنامه را به نفع ایران و در راستای بهبود اوضاع اقتصادی میدانید، معتقدید میتوان از این به بعد با امریکا و برخی کشورهای اروپایی دیگر رابطه بهتری داشت و در مجموع این اقدام دولت را یک گام بزرگ رو به جلو جهت پیشرفت و ارتقای کشور توصیف میکنید.
این محورها را در یادداشتها، گفتگوها و مناظرههای حضرتعالی طی روزهای بعد از توافق ژنو تا کنون میتوان به کرات مشاهده کرد و بدیهی است این مواضع شما نیز از روی اعتقاداتتان بوده و ادله متعددی جهت دفاع از آنها دارید، چه آنکه باشناختی که طی سالهای گذشته از شما دارم، همواره انسانی «صادق» بودهاید که مواضعتان از روی اعتقاداتتان است و از بیان علنی آن نیز ابایی ندارید.
آقای دکتر زیباکلام!
شما نیک میدانید این توافقنامه در داخل کشور منتقدان فراوانی نیز دارد و علیرغم روزهای نخست بعد از توافق که خیلیها از روی بیاطلاعی تصور میکردند همه چیز به خوبی تمام شده و هم حقوق هستهای ایران تثبیت شده و هم اقتصاد ایران در سراشیبی صعود قرار گرفته است، این روزها کمتر چنین تصوری از توفق ژنو در ذهن بسیاری از مردم وجود دارد و روز به روز سوالات بیشتری درباره مفاد این قرارداد، تعهدات ایران به 1+5 و هم چنین آینده مبهم آن در افکار عمومی بوجود آمده است.
بسیاری از مردم میپرسند این چه پیروزی و فتح الفتوحی است که در ازای تعطیلی کامل نیروگاه اراک، تعلیق غنی سازی 20%، بازدید هر روزه جاسوسان بین المللی از تاسیسات هستهای و در یک کلمه توقف برنامه هستهای کشور، قرار است کمتر از 5 درصد از کل داراییهای بلوکه شده کشور آن هم طی 6 نوبت به مردم ایران باز پس داده شود؟
این چه پیروزی بزرگی محسوب میشود که وقتی رییس جمهور محترم در جمع مردم اهواز در تشریح معنای تواف
ق ژنو میگوید این توافق «یعنی تسلیم قدرتهای بزرگ در برابر ملت بزرگ ایران و شکستن سد تحریم» اما ساعاتی بعد برخی از هواداران دولت از جمله حضرتعالی نیز در اعتراض به این مساله از رییس جمهور میخواهند در چارچوب واقعیات صحبت کرده و از بیان سخنان هیجان زده و پوپولیستی اجتناب شود؟
این چه پیروزی بزرگی است که مقامات امریکایی اعلام میکنند صحبتهای رییس جمهور و وزیر خارجه ایران در وصف توافقنامه ژنو و تثبیت حقوق هستهای ایران، فقط مصرف داخلی دارد و ایران برای اولین بار در ده سال گذشته ضمن عقب نشینی، تاسیسات هسته ایاش را تعطیل کرده است و در صورت نقض این قرار داد، همچنان گزینه نظامی روی میز خواهد بود؟
استاد عزیز و بزرگوار
شاید دفاع شما و خیلی دیگر از حامیان دولت از توافقنامه ژنو این روزها برای بخش زیادی از مردم تعجب آمیز باشد اما برای بنده حقیر که طی سالهای گذشته افتخار حضور در کلاسهای شما را در دانشگاه تهران داشتم، اصلا عجیب نیست و اتفاقا قابل پیش بینی نیز بوده و هست.
هنوز خاطرم هست کلاسهای شیرین و جذاب شما را که با اشتیاق در آن حاضر میشدم و شنیدن نظرات متفاوت حضرتعالی برایم تازگی داشت اما به همان میزان، نسبت به برخی اظهارات شما در حیرت و بهت فرو میرفتم، از جمله زمانی که در بررسی و توضیح عملکرد قاجارها در بسیاری از مواقع به عنوان مدافع اقدامات آنها ظاهر میشدید و پادشاهان قاجار را لزوما خائن ندانسته و حتی از قراردادهای گلستان و ترکمنچای در آن شرایط دفاع میکردید.
شما معتقد بودید قضاوت امروز ما نسبت به عملکرد 2 قرن قبل قاجارها درست نیست و باید اقدامات آنها را در چارچوب و شرایط آن روزها تفسیر کرد، پس اگر فتحعلیشاه پس از شکست از روسها اقدام به انعقاد قراردادهای گلستان و ترکمنچای کرده است، چندان مقصر نبوده چون نمیشد از موضع یک کشور شکست خورده، بهتر از آن قراردادی را با طرف مقابل امضا کرد.
در همین راستا چندی قبل نیز گفتگوی شما را با شماره 39 ماهنامه نسیم بیداری را مطالعه میکردم و در ادامه همان مباحث مورد اشاره در کلاسهایتان، زمانی که خبرنگار از شما درباره قرارداد ترکمنچای میپرسد «پس اگر شما هم جای فتحعلیشاه بودید همین کار را میکردید؟» شما قاطعانه پاسخ میدهید: «قطعا راهکار دیگری نبود» و زمانی که باز خبرنگار از شما میپرسد «پس شما این نوع عقب نشینی را خیانت نمیدانید؟» صراحتا میفرمایید: «اصلا و ابدا. من بر این باورم عباس میرزا و فتحعلیشاه کاملا عقلایی رفتار کردند... در دیپلماسی بسیاری از عقب نشینیهای خردمندانه برای کشور بسیار بیش از سیاستهای تهاجمی ومتهورانه بیپشتوانه سود به همراه داشته است.»
آقای زیباکلام!
بخش قابل توجهی از اختلافات امروز دو دیدگاه موافق و منتقد توافقنامه ژنو نیز دقیقا همینجاست و در واقع منطق اصلی منتقدان این قرار داد این است که اساسا چرا مسئولان ما باید به جای اتکا به توانمندیهای داخلی و در یک کلمه «قدرت درونزای ملی»، به مذاکرات با بیگانگان دل خوش کرده و منتظر گشایش امور داخلی توسط خارجیها باشند؟
این بدیهی است که توان نظامی ایران دوران قاجار به مراتب از توان نظامی روسیه تزاری ضعیفتر بود و شکست ما در آن جنگ نیز چندان نکته عجیبی محسوب نمیشود اما «ریشه اصلی» این اتفاق را باید شناخت و آن اینکه شکست ما از روسها زمانی رخ داد که در سایه بیکفایتی پادشاهان قاجار قبل از جنگ دوم با روسیه، ایران با دل خوش کردن به مفاد عهدنامه فین کن اشتاینکه با فرانسه منعقد کرده بود، با امید به کمکهای نظامی و تسلیحاتی فرانسویها به جنگ با روسیه اقدام میکند اما در عمل فرانسویها به تعهد خود عمل نکرده و در این میان حتی فتوای علما مبنی بر جهاد در مقابل روسها نیز کارگر نمیافتد و نتیجه آن شکست از روسها و نهایتا عقد توافقنامه ننگین ترکمنچای میشود.
استاد عزیز و بزرگوار!
شما اخیرا در نامه به یکی از نمایندگان مجلس نیز ضمن طرح این پرسش که دستاوردهای مقاومت ده ساله هستهای مردم چه بوده است، اظهار داشتهاید که نباید به خاطر تعلیق غنی سازی 20% ناراحت بود چرا که با هزینه کمتری میتوانیم آن از کشورهای دیگر خریداری کنیم اما عجیب است که نه تاریخ زمان قاجار را، که تاریخ معاصر و آن هم سه سال قبل را فراموش کردهاید که بعد از بیانیه تهران در سال 1389 که دولت آقای احمدینژاد پذیرفت با اعتماد به چراغ سبز امریکاییها به برزیل و ترکیه، جمهوری اسلامی ایران 1200 کیلوگرم اورانیوم کمتر غنی شده در ترکیه به امانت بگذارد و طرف مقابل نیز با وساطت برزیل و ترکیه 120 کیلوگرم اورانیوم مورد نیاز رآکتور تهران را ظرف یک سال به جمهوری اسلامی تحویل دهد، چه اتفاقی افتاد؟
این توافقنامه نیز عمر درازی نداشت چرا که طرف مقابل علیرغم پذیرفتن اولیه این موضوع، نه تنها در عمل از فروش سوخت به ایران امتناع کرد بلکه به فاصله یک ماه بعد در خرداد 89 دور جدیدی از تحریمها علیه ایران را اعمال کردند، تحریمهایی که هیلاری کلینتون وزیر خارجه وقت امریکا درباره آنها گفت: «گمان میکنم منصفانه است (که بگویم) این تحریمها مهمترین تحریمهایی است که ایران تا کنون با آن روبه رو شده است.»
لذا این مساله فقط به موضوع غنی سازی آن هم 20% یا کمتر و بیشترش خلاصه نمیشود، بلکه موضوع استقلال سیاسی و هویت ملی یک کشور است که میخواهد زیر بار سلطه نرود و از حق بدیهی خودش که همان استفاده صلح آمیز از انرژی هستهای است، بهرهمند باشد.
آقای دکتر زیباکلام!
در پایان جا دارد تاکید کنم که این نوشتار درد و دل یک شاگرد سابق با شما بود، شاگردی که با همه اختلاف نظرات و تفاوت دیدگاههایش با شما، یکی از شیرینترین کلاسهای دوران تحصیلش را با شما گذرانده است و تردیدی ندارم که با توجه به سعه صدر و صداقتی که همواره از حضرتعالی در ذهنم باقی مانده است، این نوشتار را حمل بر جسارت نکرده و صرفا نظرات متفاوت یکی از شاگردان خود میدانید.
با آرزوی توفق و سربلندی شما
بهمن ماه 1392
امیرحسین ثابتی
منبع: رجانیوز