به گزارش گروه فضای مجازی «خبرگزاری دانشجو»، زیبنده بعضیها که قرار بود مدد از خردورزان بگیرند، این نیست که پاسخ استدلال را با مغلطه و فرافکنی بدهند. ما از فساد نفتی کرسنت مینویسیم، ساختمان محکمه را نشانمان میدهند! میگوییم ملت یک صف واحد است، مردم را تقسیم بر 2 میکنند! میگوییم باید احترام همه اقشار زحمتکش را نگهداشت، به این صنف و آن صنف، حق حتی یک اظهارنظر هم نمیدهند! میگوییم همه آرا قانونی است، رای به بیقانونی میخوانند آرایی که جز به آقای روحانی داده شده! میگوییم رئیسجمهور، حتی اگر 7/0 درصدی باشد، رئیس همه جمهور است، خود را از پشتوانه حمایت نیمی از جمهور، آن هم در وسط مذاکرات، محروم میکنند! درباره توافق ژنو، نقد مستدل ارائه میدهیم، همراه صهیونیستها خوانده میشویم!
میگوییم توافق، نامتوازن بسته شده، به سن و سالمان گیر میدهند! میگوییم با دیپلماسی صدقهای به جای ساختمان تحریم غرور ملی خدشهدار میشود، «کاسب تحریم» میخوانندمان! میگوییم آنچه از «1+ 5» دادیم و گرفتیم، هیچ نسبتی با ابتداییترین اصول دیپلماسی ندارد، «از همه انقلابیتر شده» و «یکشبه انقلابی» خطابمان میکنند! این تهمت آخری اما از مد افتاده است! این چیزها را قبلا آقای هاشمی هم میگفت! و انصافا قشنگترش را میگفت! عالیجناب هنوز هم به جای اقامه دلیل، همین چیزها را به ما میبندد! و تفاسیر بامزه از «میزان، حال فعلی افراد است» ارائه میدهد! بعضیها که جز چشم دوختن به چمدان قسطی غربیها و البته ادامه دادن طرحهای دولت قبل، تقریبا هیچ برنامه مدون دیگری برای بهبود اوضاع اقتصاد کشور ندارند، لااقل خوب است اندکی خلاقیت داشته باشند و از نردبان همان سخنان آقای هاشمی بالا نروند! از انقلاب اسلامی، سی و چند سال دارد میگذرد و دیگر حتی علیرضا احمدی روشن هم «تازه انقلابی» محسوب نمیشود! بگذریم که یکشبه انقلابی شدن، شرف دارد که یکشبه بخشی از هستهای را به فنا دادن! و وسط تهدید دشمن، سخن از دوستی با اجنبی راندن! و در حالی که همه دنیا دیگر کاملا فهمیدهاند سفارتخانه آمریکا در کشورشان «لانه جاسوسی» است، از احتمال بازگشایی سفارت آمریکا حرف زدن! شگفتا! این روزها همه دنیا در پی محسن وزوایی و عباس ورامینی خودشان میگردند، بعضیها اما خواب سفارت آمریکا را میبینند! یکشبه انقلابی شدن، بهتر از آن است که توافقی با دشمن بسته شود که به ادعای سران کاخ سفید، نقض آن مترادف با حمله نظامی به کشور باشد!
چون ما «جوانان وطن» بلکه چونان انقلاب اسلامی، سی و چند سال بیشتر نداشته باشی، به از آنکه حکایت بعضی دیپلماتها از فرط توازن(!) توافق ژنو، هیچ جرأت نکنی، مردم را از مفاد آن مطلع کنی! چون ما «بچههای وطن» در رسانه -و البته به قول خودشان!- انقلابیتر از همه باشی، شرف دارد که مثل بعضی مشاوران، به جای بیقانون خواندن رفتار و گفتار آمریکا و اسرائیل، آرای نیمی از ملت خود را «رای به بیقانونی» بخوانی! یکشبه انقلابی شده باشی، میارزد که «آنچه مرقوم شده» با «واقعیت» زمین تا آسمان فرق کند! و من باز تکرار میکنم، ما «بچههای وطن» به خاطر «هولوکاست هستهای» نبود که رخت سیاه بر تن روزنامه کردیم اما واقعا جا دارد اینک اعلام عزا کنیم، آری! اینک... و نه از پلمب شدن تاسیسات هستهای، بلکه از بدرفتاری بعضیها در پاسخ اصحاب نقد! و از مهر و موم کردن پاسخگویی متین، توسط بعضیها که آمده بودند مدد از عقل و خرد بگیرند! که اگر پلمب تاسیسات هستهای بد است، از آن بدتر، پلمب کردن انصاف است! که بدتر از نچرخیدن چرخ سانتریفیوژها، نچرخیدن چرخ پاسخگویی مستدل به «نقادی از منظر حق» است! اینهاست که عزاداری میخواهد! از این دست فرمان، باید هم رخت سیاه بر تن وطن کرد. آقایان! اگر پاسخی به نقدمان ندارید، دیگر با سن و سالمان چه کار دارید؟! آری! ما یکشبه انقلابی شدهایم. و نه حتی یک شبه، بلکه با یک برق نگاه خمینی! شهید مصطفی مازح، یکشبه انقلابی شد! شهید فتحی شقاقی، یکشبه انقلابی شد! شهید سیدمرتضی آوینی، یکشبه انقلابی شد و یکشبه، از راه رفته، بازگشت! یکشبه انقلابی کردن انسانها، اصلا و اساسا اعجاز انقلاب اسلامی است! من اما در عجبم از بعضیها که سی و چند سال از انقلاب گذشته، این همه شب از 22 بهمن 57 گذشته، فرسنگها دور از اخلاق انقلابی، تهمت میزنند به اصحاب رسانه، بلکه به نیمی از ملت. ما یکشبه انقلابی شدهها، انقلاب را ندیده، پیام خمینی را درک کردهایم، بعضیها در عجبم که با وجود 300 هزار شهید، چگونه از گشایش مجدد سفارتخانه ابلیس در این مرز و بوم حرف میزنند؟!
من یکی که 22 بهمن 57 اعتراف میکنم، هنوز به دنیا نیامده بودم؛ اگر این هم گناه است، بر ما ببخشند! من هنگام شهادت پدرم در 10 اردیبهشت 61 فقط 3 سالم بود، اگر این هم کاسبی است، بر ما ببخشند! جنگ که تمام شد، همهاش 9 سال داشتم، اگر این هم افراط و تندروی است، بر ما ببخشند! ما، نه در جنگ بودهایم، نه در انقلاب، اما همین چند روز پیش یعنی روز سوم بهمن، جشن تولد 60 سالگی «بابااکبر» را مثل همه این سالها، در کنار سنگ مزارش در «قطعه 26» گرفتیم! اگر این هم همنوایی با اسرائیل است، بر ما ببخشند!
ما یکشبه انقلابی شدهایم، اما نمیدانم این یک شب، چرا اینقدر برای ما طولانی شده است؟! صدای اذان پدر همچنان در گوش ما هست. قسم به آن «شهادت» به آن «اشهد ان لا اله الا الله» هیچ شب و روزی بر ما نمیگذرد الا آنکه انقلابیتر شویم. نسبت ما با خامنهای، همان نسبت پدرانمان است به خمینی. ما حتی یکشبه هم انقلابی نشدهایم. یک برق نگاه «آقا» برای انقلابی شدن و انقلابی ماندن ما کفایت کرده و میکند. ما درس حقوق را در شبهای موشکباران همین تهران خواندیم. ما توافق ژنو را نقد کردیم؛ پاسخمان، اقامه استدلال میخواست، نه اشاره به سن و سال! من اصلا همسن علیرضا احمدیروشن! در این توافق، چه امتیازی به دشمن داده شده که این همه اظهار شادمانی میکند؟! و نقض آن را با حمله نظامی مترادف میخواند؟! من واقعا نمیدانم دیپلمات بودن با چه المانهایی نسبت دارد، لیکن خوب میدانم انقلابی بودن نه با سن و سال، که با استدلال نسبت دارد! در «والفجر 8» شهید 15 سالهای بود که از عرض اروند وحشی رد شد و به فاو رسید. برای دفاع از انقلاب، دست در شناسنامه ببری، شرف دارد که با یک توافقنامه، بخشی از برند انقلاب را لکهدار کنی. پای این انقلاب، رسما خون مرد ریخته شده! لطف کنند و ما را با دشمن، عوضی نگیرند! آنکه جواب گل و بلبل را با تهدید به حمله نظامی داد، ما نبودیم! انقلاب اسلامی، زمان ابرقدرتی آمریکا به پیروزی رسید! از تازه به اتاق بیضی رسیدههای دربهدر که با پول بلوکه شده ملتهای دیگر، امور خود را میگذرانند، باید با بولدوزر رد شد، نه از سن و سال ما! شب دور و دراز ایتام شهدای وطن را به رخشان نکشند، ملت خود را تقسیم بر 2 نکنند، به اقشار مختلف، توهین نکنند و در برابر نقد، مستدل و دقیق موضع بگیرند، دوستی با دشمن، پیشکش! ما تازه انقلابی نیستیم! سی و چند سال است که جان ما به انقلاب بند است! و از «اخلاق انقلابی» به دور میدانیم جواب های را با هوی بدهیم و بعضی دیپلماتها را «یکشبه با اختلاف اصولگرایان به کرسی رسیده» خطاب کنیم! آقایان! ایراد از سن و سال ما نیست از توافق خودتان است! دولت بهتر است در دیپلماسی خودش تجدیدنظر کند، که ما در هستهای ملت و در سن و سال جوانان هوشیار وطن، هرگز ایرادی نمیبینیم! انقلابی از انقلاب برنمیگردد، دیپلمات اما وقتی یکشبه توافق بد میبندد، همان به که در روز روشن هستهای، از این توافق برگردد! انشاءالله برمیگردد...
حسین قدیانی
منبع: وطن امروز
جانمان فداي انقلاب ورهبري گردد انشالله.
دمت گرم حاج حسين
حرف دل مارو چه زيبا بيان کردي...
مچکرم
هر کي خوند خلاصشو بگه
براي بيدار کردن خفته ها خوبه اما براي کسي که خودش رو به خواب زده کارامد نيست....