به گزاش گروه اشتغال «خبرگزاری دانشجو» فرامز توفیقی، رئیس کارگروه مزد مجمع عالی نمایندگان کشور پس از انتشار بیانیه علی ربیعی درباره سالگشت پیروزی انقلاب اسلامی با ارسال نامهای به وزیر تعاون خواستار رسیدگی به موضوعات مختلف در این حوزه شد.
متن کامل این پیام به شرح زیر است:
بسمه تعالی
«انا تطمع ان یغفرلنا ربنا خطینا ان کنا اول المومنین» (شعرا 46)
آقای وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی سلام، بیانیه زیبای شما را به مناسبت سالگشت شکوهمند پیروزی انقلاب اسلامی خواندم و لذا بردم و به حکم وظیفهای که بنیانگذار انقلاب اسلامی به تاسی از روح شریعت ناب محمدی بر همه ما فرض نمودهاند و آن پاسبانی از اصول و ارزشهاست، ذکر نکاتی که ضروری میدانم باشد در این روزهای پرفراز و نشیب و گردنههای پرپیچ و خم راهکار افتد.
1- همانگونه که همه مستحضرند لازمه به بار نشستن هر اقدامی داشتن شوری توامان با شعور است. بدون وجود شعور هیچگاه هیچ شوری سازنده نخواهد بود. انقلاب ما نیز از این قاعده مستثنی نبود و این شعور آمیخته با شور ایرانی اسلامی بود که به بار نشست. پس بر همه ما فرض است به شعور کلیه احاد ملت احترام گذاشته و در پرورش آن بکوشیم.
2- صحبت از سودای سجایای اخلاقی دلباخته بودن به اینگونه صفات نمودهایم، اری بنده نیز با شما هم عقیدهام آیا کافی است؟ این لازمه حرکت است، اما برای به بار نشستن هیچگاه کافی نخواهد بود و باید برای رسیدن به این آرمانها تلاش و مجاهدت نمود و برنامه داشت. آیا برای رسیدن به این آرمانشهر، وزارت شما برنامهای دارد؟ برنامه تدوین شده است؟ زمانبندی چطور؟ و هزاران پرسش دیگر.
3- فرمودهاید: واقع گراتر شدهایم و راه رسیدن به آرمانها واقعگرائی است. اما بنده بر خلاف شما اعتقاد دارم از این واقعگرائی دور شدهایم و رویا زده و آمار زده شدهایم و داریم از برنامههای خود دور میشویم. تعریف واقعگرایی یا بسنده نمودن به وضع موجود فرق دارد. بین قبول ضعف با پذیرش توانائیها فاصله بیسار است و میتوان از هر دو این شرائط تحت عنوان واقعگرائی سخن به میان آورد. در ضمن در آرمانهای روز اول انقلاب نیز هدفی تبیین نشده بود که دست نیافتنی باشد که همه دست یافتنی است، اگر اینگونه نبود اینهمه فشارهای خارجی برای خارج شدن چرخ انقلاب از مسیرش بر ما مسئولی نمیگشت و ما را به حال خود رها مینمودند تا سرخورده شویم.
آقای وزیر، بپذیریم که تحت فشار خارجی و شاید پارهای از بیبصیرتیها که رهبر فرزانهمان نیز بدانها اشاره فرمودهاند راه رسیدن به آرمانها را طولانی نمودهایم و نیاز به بازنگری این راه داریم. من فرمایش رهبرمان را تکرار مینمایم: باید بصیرت داشت، که نداشتن چشم از نداشتن بصیرت بهتر است و در پرتو این بصیرت به ایمانی واقعی رسید و انگاه مدبرانه و عاقلانه اندیشید و برای رسیدن به آرمانها برنامه ریزی نمود.
4- آقای وزیر از: توزیع عادلانه، دشمنی با فساد، رنجیده شدن از دیدن تنهای خسته و افسرده و توزیع نامتوازن دارائی، مشتاق همگانی شدن رفاه و... صحبت به میان آوردهاید که بسیار زیباست. داشتن این صفت برای یک وزیر آنهم وزیری باشان جایگاهی وزارت متبوعش لازم است اما کافی نیست چرا که این صفات تا عملیاتی نگردد راه به جائی نخواهد برد.
آنگاه که در سخنان معاون روابط کارتان حرفهائی دلسردکننده برای آینده کار و اشتغال این جامعه میشنویم و آنگاه که فرمولهای احساسی بدون داشتن حداقل پشتوانه علمی و عملی رسانهای میگردد چگونه میتوان به فردای اشتغال و رسیدن به وضعیت مطلوب در بحث روابط کار امید داشت؟ آنگاه که در مولفههای 38 گانه موجود در روابط کار و نمره دهی این مولفهها توسط تمامی شرکای اجتماعی صحبتی از سن شاغلین (که انتخاب این عدد نیز جالب است) و نحوه بیمه شدنش و ضریب اهمیت آن از دیدگاه هر سه شریک اجتماعی صحبتی به میان نیامده چگونه معاون متبوعتان صحبت از تعریف جدیدی در باب حقوق، در زمینههای ناکارآمد میکنند و توقع دارند شوک حمایتی از سوی نسل واقعگرای آرمانندار جوان امروزی، جهت حضور در جبهه تولید وتلاش با این سطح حقوق ایجاد گردد؟ چگونه توقع برقراری متوازن فرصتهای شغلی برای کلیه متقاضیان دارند؟ شکوفائی هرچه بیشتر توزیع عادلانه کجای این فرمول نهان است؟
5- عنوان این موضوع که آشپزخانه تولید خاموش است آیا با دستاوردهائی که در این دهه از رسانهها پخش میگردد همخوانی دارد؟ آیا باعث دستاویز قرارگرفتن این سخنان توسط بدخواهان نمیگردد؟ کجای این آشپزخانه تعطیل است؟ اگر تعطیل است وزارت متبوع شما برای روشن نمودنش چه تمهیداتی قائل شده و به اجرا گذاشتهاند؟
دست روی دست گذاشتن و گفتن حالا دیگر دیر شده است به امید فردائی که زودتر از خواب بیدار شویم و جلسه بگذاریم دیالوگی منسوخ شده در منظر توانمندان است از همین حالا باید تدبیر نمود.
6- چگونه با طراحی فرمول جدید حق بیمه بدون تبیین جایگاه دولت و سهم پیش بینی شده آن در برنامه پنج ساله و تنها برای ایجاد جو احساسی حمایتی کارفرمائی، میتوان به آینده بیمههای درمانی دلخوش نمود که با این پرداخت کلان امروزی تنها به دفترچه هائی تبدیل شدهاند که کمدهای خانه را اشغال نمودهاند و آئینه دق صاحبانشان هستند وای بحال فردا و امید به برخورداری از تامین اجتماعی مناسب.
7- آقای وزیر صحبت از صدور مجوز واردات قانونی میگردد که کلیه شاخههای صنعت را هدف گرفته است. با این توصیف شکوفائی اشتغال و افزایش توانمندی صنعت و ارتقاء جایگاه علمی و فنی بنگاهها کجا دیده شده است؟ آیا اعتقاد دارید با این نگرشی که در فاز اول اجرای قانون هدفمندی یارانهها در باب صنعت وجود داشت قدرت رقابت بنگاهها برای ورود به عرصه رقابت با همتایان خارجی موجود باشد و نیاز به هزینه سهم صنعت در راستای ارتقاء تکنولوژی از واجبترین مباحث موجود نباشد؟ آیا دستور مجوز واردات قانونی در راستای روشن نمودن آشپزخانه صنعت صورت پذیرفته است؟ برخورد با واردات غیرقانونی چطور، به فراموشی سپرده شده؟
لذا ضمن احترام به این حس همدردی و تلاش بینظیر وزارتخانه متبوعتان جهت رسیدن به آرمانهای واقعگرایانه شده، خواهشمندم با احترام به قانون سه جانبه گرایانه و ورود به مباحث کلان شورای عالی کار با کنترل تفکرات احساسی زیرمجموعهتان از همین حالا بفکر رسیدن به اهداف متعالی مدنظر بنیانگذار فقید انقلاب و رهبر فرزانهمان در خصوص انقلاب اسلامی و میهن سرافرازمان باشیم و امروز را بفردا موکول ننمائیم و بکوشیم وارثان اهل و محرمی برای انقلاب اسلامی عزیزمان باشیم.