گروه آزاداندیشی «خبرگزاری دانشجو»- هاتف الرحمن صالحی؛ خداوند منّان را از صمیم دل و جان شاکریم که با تمهیدات اندیشمندانه رسانهی ملّی، مناظرات تلویزیونی دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری، برکات معتنابهی را نصیب فضای گفتمانی و آزاداندیشی و نهضت آزادفکری جامعه اسلامیمان نمود.
از جانبی، پیرو مناظرات انتخاباتی سال 88، شاهد برگزاری سبک دیگری از تضارب آراء در انتخابات اخیر ریاست جمهوری دوره یازدهم نیز بودیم که علیرغم نقاط قوّت و ضعفش، سرشار از ثمراتی بود همچون کلید خوردن آغاز بهکار برنامه موفّق تلویزیونی که هدفش، اعطای فرصتی برابر، در زمان پخشی مناسب و پرمخاطب از پربینندهترین کانال صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، برای ایراد نظراساتید و صاحبنظران امر پیرامون موضوعات کلیدی و بنیادین ساحتهای مختلف سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و هنری کشور میباشد.
بر همگان و بالاخص قشر فرهیخته و دانشگاهی کشور مبرهن است که انجام صحیح و اصولی چنین کرسیها و نشستهایی، میتواند امیدبخش تحقق دو هدف والای ایجاد تضارب منطقی و پرثمر آراء مخالف و نیز تأثیرگزاری دوصد چندان آن در احیا و نیز اعتلای تفکّر و گفتمان حاکم بر فضای گفتمانی کشورمان باشد.
از جانبی و بهطور اخصّ، تأثیر و نتیجهبخشی این مناظرات، مباحثات و جلسات هماندیشی عادلانه، هنگامی مطلوب خواهد گشت که به معنای اتمّ واژه، بدون هر گونه لعاب و پوشش ناصوابی و تنها از دریچه عادلانه رسانه ملّی، تضاربی حقیقی و نه تشریفاتی و نمادین، میان دو طرز تفکّر و اندیشه ناهمسو شکل گیرد که در اینصورت تمامی طیفهای جامعه قادر خواهند بود که مصداق آیات شریفه 17 و 18 سوره مبارکه زّمر باشند که میفرماید:
«فبشّرعبادالّذین یستمعون القول فیتّبعون أحسنه أُولئک الّذین هدیهم الله وأُولئک هم أُولواالألباب»؛ به بندگان من که سخنها را میشنوند و بهترین آن را تبعیّت میکنند، بشارت بده، آنان کسانی هستندکه خدا هدایتشان کرده و آنان صاحبان خرد هستند.
امّا معالاسف، براساس شواهد و نمونههایی چند، چنین بر میآید که طیف خاص و معلومالحالی که مدّتها از عدم انصاف و عدالت رسانهای و مطبوعاتی سخن میراند و بهگونهای ترحّمآمیز، زانوی غم به بغل مبارک میگرفت و از نبود کرسیهای آزاد منصفانه برای ارائه نظرات و تأملات صائب! خویش گلایهمند بود، این روزها که بحمدالله با کفایت مثالزدنی متوّلیان صدا و سیما، چنین بستر آزاد و سالمی، لااقل هفتهای یکبار در برنامهی زندهی تلویزیونی «مناظره»، به تمامی سلایق کشور و نیز به طریق اولی، به جامعه نخبگانی و صاحبنظر ارزانی شدهاست، بار دیگر از حضور در این نشستها سر باز زده و چنین وانمود میکنند که باز هم، فضای حاکم بر رسانهی ملّی، فضای آزاداندیشی مطلوب ایشان نمیباشد.
در این مجال، با نظر به فضای سالم و آزاد گفتمانی حاکم بر جامعه، تنها مطلبی که محلّی از اعراب مییابد، ذکر این حقیقت است که مبتنی بر عقل سلیم و بهدور از هر گونه ریا و تزویری، اگریگانه هدف و امید اندیشمندان و صاحبنظران مسائل گوناگون کشور، اعتلای سطح راقی فکر، اندیشه و فرهنگ نیروی انسانی تراز جمهوری اسلامی و متعاقب آن اعتلای نظام مقدّس جمهوری اسلامی ایران میباشد، در چنین سطح اندیشهورزی و کارشناسی، دیگر جای هیچ گونه بهانه و عذری برای اجتناب و طفره رفتن از ایراد و ارائه نظرات، برای هیچ گروه و طیف فکری باقی نمیماند.
در پایان بار دیگر بنا به رسالت خطیر مطالبهگری دانشجوییمان و تنها با هدف تذکاری از سر صدق و تکلیف، خطاب به این عزیزان اعلام میداریم که جامعه نخبگانی کشور، بنا به فرموده مقام معظم رهبری، نیاز به خطشکنانی دارد که با بصیرتی عمّار گونه و استقامتی مالکاشتروار، پای در گود جنگ نرم حسّاس کنونی گذارند و با جسارت علمی و شجاعت اندیشمندانه بیبدیل خویش، فرصت هرگونه سوءاستفاده احتمالی را از دشمن دون درون و برون سلب نمایند.
ای کاش این بزرگواران! فرموده داهیانهی مولاو مقتدایمان را که در پاسخ به نامه جمعى از دانشآموختگان و پژوهشگران حوزه علمیه درموردکرسیهای نظریهپردازی در تاریخ 16/11/81 ایراد نمودند، به گوش جان میشنیدند که:
«نباید از آزادى ترسید و از مناظره گریخت و نقد وانتقادرا به کالاى قاچاق و یا امرى تشریفاتی تبدیل کرد، چنانچه نباید بهجاى مناظره، به جدال و مراء، گرفتارآمد و بهجاى آزادى، به دام هتاکى ومسئولیتگریزى لغزید. آنروزکه سهم آزادى، سهم اخلاق و سهم منطق، همه یکجا و در کنار یکدیگر اداء شود، آغاز روند خلاقیّت علمى و تفکّر بالنده دینى در این جامعه است وکلید جنبش تولید نرم افزار علمى و دینى درکلیه علوم و معارف دانشگاهى و حوزوى زده شده است. بىشک آزادیخواهى ومطالبه، فرصتى براى اندیشیدن و براى بیان اندیشه توأم با رعایت ادب استفاده از آزادى، یک مطالبه اسلامى است و آزادى تفکّر، قلم و بیان، نه یک شعار تبلیغاتى بلکه از اهداف اصلى انقلاب اسلامى است.»
ای کاش این ارجمندان! اندکی به خویش میآمدند و این فضای میمون و مبارک ایجاد شده در رسانه ملّی را به فال نیک میگرفتند و از آن، کمال حظّ و بهره را میبردند، چرا که به قول شاعر گرانمایه، ملک قمی:
رفتم که خار از پا کشم، محمل ز چشمم دور شد
یک لحظه من غافل شدم، یک عمر راهم دور شد.
*دانشجوی کارشناسی ارشد دانشگاه تربیت مدرس