به گزارش گروه فضای مجازی «خبرگزاری دانشجو»، وقتی بیسیم چی شهید همت که با سیمینوف روسی، موفق به کشتن 140 سرباز عراقی شد، ارزش کارت بنیاد شهید را به اندازه ارزش کارت استخر میداند باید فهمید این روزها امثال محمد مهدی دژگانی چه دردهایی به غیر از درد جانبازی تحمل میکنند.
در ادامه گفتوگوی اینجانباز 8 سال دفاع مقدس با خبرنگار ما میآید.
محمد مهدی دژگانی جانباز 50 درصد و شیمیایی عنوان کرد: بارها تلاش کردم دست به قلم شوم و کارهایی را که در دوران دفاع مقدس به انجام رساندیم را برای انتقال به نسلهای آینده به رشته تحریر در بیاورم ولی، دستم به قلم نرفت و نتوانستم چیزی بنویسم.
وی با گلایه از برخی رفتارهایی که در جامعه از سوی تعدادی صورت میگیرد اظهار داشت: رفتاری که با جانبازان خصوصا جانبازان اعصاب و روان در جامعه و از سوی مراکز درمانی میشود به قدری ناشایست و زننده است که در برخی موارد شرم دارم آن را به زبان بیاورم چرا که در تعدادی از آسایشگاهها با ما رفتاری صورت میگیرد که درشان انسان نیست.
اینجانباز 35 درصد اعصاب و روان، زخم رفتارهای نامناسب جامعه با اینجانبازان را از زخم مجروحیت در جنگ، طاقت فرساتر دانست و گفت: جانبازان اعصاب و روان، به دلیل اینکه دچار حملههای عصبی شدید میشوند و مردم نیز با این مشکل آشنایی ندارند، پس از وقوع حمله عصبی در جامعه مورد تحقیر و توهین قرار میگیریم و حتی بارها شده است مورد ضرب و شتم نیز قرار گرفتیم و بیجان و خون آلود به خانه برگشتهایم.
دژگانی یادآور شد: در یکی از روزها که دچار حمله عصبی شدم، با یکی از اهالی درگیر و پس از ضرب و شتم به دادگستری رفتم و قاضی بدون اینکه به موضوع جانبازی اعصاب و روان و مدارک پزشکیام توجه کند، دو روز مرا به زندان انداخت که از سوی فردی که نمیشناسم، با تامین قرار وثیقه از زندان آزاد شدم.
اینجانباز دفاع مقدس، مشکل دارو را مهمترین مسئله امروز جانبازان خصوصا جانبازان شیمیایی و اعصاب و روان میداند و میگوید: ماهانه برای تامین داروهای خود 400 هزار تومان هزینه میکنم که با بردن فاکتور آن به بنیاد، اعلام میکنند که این هزینهها باید از سوی ادارهای که در آن مشغول به کار هستم پرداخت شود ولی، مدیر اداره نیز از پرداخت آن خودداری و میگوید این مبالغ را باید بنیاد شهید تامین کند.
وی که در دوران دفاع مقدس از ناحیه قلب، سینه، ریه، پا و دست دچار جراحت و جانبازی شده است، به مشکلات تنفسی ناشی از شیمیایی بودن خود اشاره میکند و میگوید: تا زمانی که پدرم در قید حیات بود، کپسول اکسیژنم را به روی دوش خود میانداخت و این کپسول سنگین را خودش حمل میکرد تا آن را پر کند ولی، از زمان فوت پدرم، این کار توسط همسرم به انجام میرسد که این موضوع، برای وی بسیار سخت و طاقت فرسا است و همواره در این زمینه شرمنده او هستم.
دژگانی یادآور شد: از رییس ادارهام خواستم در این زمینه کمک کند و این امکان را فراهم کند که کپسول اکسیژنم را پر کنند ولی، رییس اداره کوچکترین همراهی و همکاری با من در این زمینه نداشت و حتی در چند مورد مرا مورد تمسخر خود هم قرار داده است.
وی که در اداره دارایی شهری ری مسئول امور ایثارگران این اداره است، با اشاره به اینکه در هوای آلوده تهران تنفس سخت و همراه با مشقت است خاطرنشان کرد: درهوای برفی و روزهایی که دارای رطوبت بیشتری است، ریههایم بهتر کار میکند ولی، در بیشتر ایام سال و به دلیل آلودگی هوا، مشکل تنفسی شدیدی پیدا کرده و ریههایم ورم میکند و بدون کپسول نمیتوانم به راحتی تنفس کنم.
* توقع زیادی از کسی نداریم
دژگانی با گلایه از برخوردهایی که در اداره محل کارش از سوی مسئولان با او صورت گرفته است، گفت: به دلیل مشکلات جسمی که دارم، در برخی از روزها نمیتوانم به محل کارم بروم و مدیر اداره به سرعت اضافه کاریها، پاداشها و ماموریتهایم را کم میکند و با وجود اطلاع از بیماری، مرا برای دریافت گواهی درمانی به یافت آباد که بسیار دور است میفرستد که این مشکل را همواره در محل کارم دارم.
اینجانباز دوران دفاع مقدس با بیان این موضوع که جانبازان و بازماندگان دوران جنگ، هنوز در غربت و محرومیت به سر میبرند گفت: در اداره محل کار مرا به عنوان مسئول امور ایثارگران گذاشتهاند که هر روز صبح با یک صندلی، یک میز و یک اتاق ساعتهای کاری را میگذرانم و کسی هم سراغی از من نمیگیرد، به نظرم فقط برای اینکه بگویند مرا استخدام کردهاند و حقوقی به من بدهند در این مسئولیت قرارم دادهاند و در اصل تبعیدی اداره به این قسمت هستم که این روند تا دو سال دیگر و هنگام بازنشستگی بعد از 20 سال کار ادامه خواهد داشت.
* اسناد جانبازیم را گم کردهاند
وی در ادامه با اشاره به اینکه جانبازی شیمیاییاش از سوی مسئولان بنیاد شهید مورد تایید قرار نگرفته که اگر، این درصد نیز تایید شود 70 درصد جانبازی دارد، خاطرنشان کرد: از من خواستهاند که برای دریافت صورت سانحه در موضوع جانبازی شیمیایی به منطقهای که در آنجا شیمیایی شدهام بروم و اسناد پزشکی مربوط به آن را بیاورم در حالی که، یک بار اصل این اسناد را به بنیاد داده و تنها کپیهای آن را در اختیار دارم که اینک مدعی شدهاند این اسناد گم شده و باید اصل آن را مجددا تهیه و به بنیاد ارایه کنم.
دژگانی خاطرنشان کرد: مراکز بیمارستانی و درمانی در گذشته، هر پنج سال یک بار اسناد مربوط را میسوزانند و اسناد جانبازیم نیز در سالهای گذشته در میان همین برگهها در بیمارستان بوده است و دیگر، دسترسی مجددی به آنها ندارم و از این رو نمیتوانم درصد جانبازی شیمیایی خود را دریافت کنم.
* کارت بنیاد شهید برایم ارزش کارت استخر را دارد
بیسیم چی شهید همت، با اشاره به اینکه کارت جانبازی بنیاد شهید برای او حداقل ارزش را دارد گفت: برای این کارت صرفا در هنگامی که ماموران راهنمایی و رانندگی قصد دارند مرا جریمه کنند استفاده میکنم که با بزرگواری ماموران مورد جریمه قرار نمیگیرم ولی، کارت خود بنیاد از نظر مادی تنها به اندازه یک کارت استخر برایم ارزش داشته است.
اینجانباز شیمیایی به تاثیرات مصدومیت خود در زندگی شخصی و خانوادهاش اشاره کرد و اظهار داشت: جنگ برای ما هنوز تمام نشده است و خانوادهام نیز به غیر از سختیهایی که به دلیل زندگی با یک جانباز دارند با اثرات و تبعات منفی ناشی از آن رو به رو هستند به گونهای که پسرم به دلیل شیمیایی بودن من ناراحتی قلبی دارد، فرزند دیگرم دچار تنگی نفس است و دختر بزرگم نیز دارای معلولیت شده است.
* گفتند میخواستی جنگ نروی...
بیسیم چی شهید همت در ادامه با اشاره به اینکه بنیاد شهید، مسئولیت رسیدگی به وضعیت خانوادههای شهدا و جانبازان را بر عهده دارد ولی به خوبی این مسئولیت را ایفا نمیکند اظهار داشت؛ روزی به بنیاد شهید رفتم و مشکلات خود را بیان کردم ولی، یکی از نیروهای بنیاد به من گفت که میخواستی به جبهه نروی و مگر برایت کارت دعوت فرستاده بودند که رفتی.
وی ادامه داد: رزمندگان برای ادای دین و تکلیف خود به جبههها رفتند و از کسی توقعی نداشتند ولی، امروز که نیازمند رسیدگی هستم این توقع را داریم که مسئولانی که به خاطرمان به مسئولیت رسیدهاند بدانند که افرادی هستند که کمک میخواهند که شایسته است که در این خصوص، به جانبازانی که هیچ پناهی ندارند بیشتر توجه و رسیدگی کنند.
دژگانی با بیان اینکه شخصیت جانبازان اجازه نمیدهد بسیاری از دردهای خود را بیان کنند، گفت: در برخی آسایشگاهها به جانبازان فقط قرص میدهند که آنها را بخوابانند و با دادن یک وعده غذا آنها را در کمبود نگه میدارند به گونهای که در آسایشگاهی که بستری بودم، با این موضوع به صورت عینه برخورد کردهام.
منیع: سایت شهدای ایران