گروه اجتماعی «خبرگزاری دانشجو»؛ هفته گذشته رسانه ها، اخباری مبنی بر اعتصاب گسترده خلبانان شرکت لوفت هانزا در آلمان منتشر کردند که طبق آن، اعتصاب بیش از 5000 خلبان این شرکت موجب لغو 3800 پرواز شد.
این اعتراض در پی افزایش سن بازنشستگی به 65 سال صورت گرفت که یکی از مهمترین دلایل آن، کمبود نیروی کار در اروپاست.
در قاره اروپا با وجود اجرای سیاست های تشویقی، پاره ای از عوامل باعث از دست رفتن جمعیت ملی برخی از کشورها شده که عدم اعتقاد به خانواده و فرزندآوری در آنها ریشه دوانده و یا اینکه وضع معیشتی فرزندآوری را توام با ریسک کرده است.
نیم قرن پیش جمعیت شناسان در اروپا در تفاسیر خود از نظریه گذار جمعیتی، مرحله پایانی گذار جمعیتی را سقوط جمعیتی بیان کردند. پنج دهه افت باروری (طی سال های 2000-1950) در اروپا و همچنین اثرگذاری ضعیف سیاستهای تشویقی زاد و ولد موجب شد که بعد از سال 2000 بخوبی علائم و نشانه های سقوط جمعیتی اروپا هویدا شود.
شواهد و قرائن جمعیت شناختی نشان میدهد، سقوط جمعیتی اروپا مشتمل بر دو وجه در هم تنیده جمعیتی است، یکی کاهش تعداد و حجم جمعیت های بومی و ملی و دیگری افزایش روزافزون و مستمر مهاجرین خارجی.
مرکز جمعیت شناسی دانشگاه وین در سال 2010 فهرست کشورهای اروپایی که طی دوره 2010-1990 بیشترین حجم جمعیت ملی خود را از دست داده اند، اعلام کرده است. کشورهایی چون بلغارستان، بوسنی و هرزگوین، استونی و لتونی نزدیک به 15 درصد و نیز اوکراین و رومانی نزدیک به 10درصد از جمعیت ملی خود را از دست داده اند، البته بسیاری از کشورهای دیگر هستند که رقمی بین 1 تا 10درصد کاهش جمعیت داشته اند.
در مقابل، بسیاری از کشورهای اروپایی تعداد ذخیره مهاجرتی شان بتدریج در حال افزایش است و مهاجران خارجی در حال تبدیل شدن به گروه های اثرگذار در تحولات اقتصادی، اجتماعی اروپا هستند، بر اساس آمارهای سازمان بین المللی مهاجرت، ذخیره مهاجرتی کشورهای چون استرالیا 25 درصد، کانادا 20 درصد، فرانسه 5/8 درصد و لوگزانبرگ 2/36 درصد در سال 2007 بوده است، با چنین شواهد جمعیتی می توان گفت که اروپا در آستانه نوعی سقط جمعیتی در هزاره سوم میلادی است. تلاش های سیاست مداران اروپایی برای ترمیم ساختمان سنی جمعیتی از دهه 1970 آغاز شد، اما شاخص ها و آمارهای جمعیتی نشان میدهد که این سیاست ها تا حدود زیادی بیتأثیر بوده است.
لذا برخی از کشورهای اروپایی با اتخاد سیاستهای باز مهاجرتی و تکثرگرایی فرهنگی تلاش کردهاند، تا حدود زیادی به ترمیم ساختار جمعیتیشان بپردازند. برخی از جمعیت شناسان اروپایی از این پدیده تحت عنوان گذار سوم جمعیتی اروپا یاد کرده و معتقد هستند، مهاجرتهای بین المللی ساختار اجتماعی، فرهنگی جوامع اروپایی را دستخوش دگرگونی های اساسی می کند.
اتفاقی که اخیراً برای این شرکت هواپیمایی آلمانی افتاد، یکی از کوچکترین تاثیراتی است که سیاست های غلط جمعیتی می توانست بر جا بگذارد و می شود انتظار داشت که در آینده ای نه چندان دور، در تمامی جوامعی که در زمینه سیاست های جمعیتی دچار غفلت شده اند شاهد چنین اتفاقاتی باشیم.