کد خبر:۳۰۶۹۲۶
بررسی و نقد تئوری مکتب ایرانی

مکتب ایران یا مکتب اسلام؟/ وقتی خاک با فرهنگ سنجیده شد!

در این نوشتار ابراهیم جهانگیری سعی دارد به بررسی مکتب ایرانی و تفاوت های آن با مکتب اسلامی بپردازد.
مکتب ایران یا مکتب اسلام؟/ وقتی خاک با فرهنگ سنجیده شد!

به گزارش گروه آزاداندیشی «خبرگزاری دانشجو»- ابراهیم جهانگیری؛ در دومین همایش ایرانیان مقیم خارج کشور در مرداد 1389، اسفندیار رحیم‎مشایی به ‎عنوان سخنران اختتامیه این همایش، طی سخنانی کلمه ایران را یک ذکر مذهبی دانست و گفت: «من اصرار دارم بر مکتب ایران. بعضی‎‎ها ممکن است بر من خرده بگیرند که تو چرا نمی‎گویی مکتب اسلام؟ از مکتب اسلام دریافت‎‎های متنوعی وجود دارد... دریافت ناب از حقیقت ایمان، حقیقت توحید و حقیقت اسلام، مکتب ایران است. باید از این پس ما مکتب ایران را به دنیا معرفی کنیم».
 

سخنان مشایی با واکنش‎‎های مختلفی مواجه شد و کمتر مقام دینی‎ای حاضر به تایید دیدگاه‎‎های او شد. به همین دلیل بسیاری از نهاد‎های تابع دولت، ماموریت یافتند نظریه ارائه ‎شده توسط رئیس دفتر رئیس‎جمهور را ترویج کنند. اختصاص بودجه‎‎های کلان دولتی برای ترویج فرهنگ ایران پیش از اسلام با انتقاد رهبر فرزانه انقلاب مواجه شد.

 

ایشان در دیداری که یک سال پس از طرح نظریه مکتب ایرانی با هیئت دولت داشتند، تاکید کردند: «در مورد علاقه به ایران، به‎جای تاکید بر ایران قبل از اسلام، بر ایران بعد از اسلام تاکید شود زیرا افتخارات ایران بعد از اسلام در هیچ دوره‎ای از تاریخ ایران وجود نداشته است. رشد پیشرفت‎‎های علمی، هنری، فرهنگی و حتی نظامی در ایران بعد از اسلام، به‎ویژه در دوران دیلمی، سلجوقیان و صفویه به هیچ وجه قابل مقایسه با ایران قبل از اسلام نیست. اگر می‎خواهید از ایران و ایرانی‎گری حمایت کنید، ایران بعد از اسلام، مستندتر و آشکارتر است».
 

آیت‎الله عبدالله جوادی‎آملی از دیگر منتقدان مکتب ایرانی است. او در این‎خصوص با بیان اینکه چیزی به نام مکتب ایرانی نداریم، گفت: «ایرانیت، یک فکر و مکتب نیست و این درست نیست که مثلا ایران را با قرآن و اسلام بسنجیم زیرا خاک را با فرهنگ نمی‎سنجند».
 

آیت‎الله مصباح‎یزدی نیز در این‎خصوص تاکید کرد: «افرادی که بی‎شرمانه مکتب ایران را به‎جای مکتب اسلام معرفی می‎کنند. خودی نبوده بلکه غیرخودی‎اند؛ ما با کسی عقد اخوت نبسته‎ایم و از کسی حمایت می‎کنیم که حامی اسلام و تابع رهبری باشد». وی با بیان اینکه آنچه به ما عزت بخشیده اسلام است، تصریح کرد:«ایران در زمان رژیم پهلوی هم بود. آن‎ها طرفدار ناسیونالیسم و ملی‎گرایی مثبت بودند. حالا ما باید همان شعار‎ها را زنده کنیم؟ پس اسلام و انقلاب چه شد؟»


اسلام «مکتب اسلام» و ایران «مکتب ایران» واژگان و اصطلاحاتی هستند که بحث‎‎های زیادی را پیرامون خود ایجاد کرده‌اند. در بررسی هر اصطلاح و گزاره ابتدا باید به واژه‎شناسی آن نظری دقیق داشت تا در اثر عدم تعریف یکسان و به‎وجود آمدن اشتراک لفظی، موضوع دچار ابهام معنا نشود. در موضوع مورد بحث نیز واژه «مکتب» واژه‎ای است که ابتدا باید از آن تعریفی ارائه کرد تا بتوان پیرامون بحث به اظهارنظر پرداخت. 

 

در میان تعاریف بسیاری که برای «مکتب» به‎کار برده‎اند، می‎توان ادعا کرد که عموما دارای قدر متیقن و حد مشترک هستند. بنابراین شاکله اصلی آن‎ها تفاوت اساسی با یکدیگر ندارد. شهید مطهری یکی از کسانی است که تعریف نسبتا جامعی در کتاب جهان‎بینی اسلامی خود از واژه مکتب ارائه می‎دهد. وی در تعریف این واژه می‎نویسد: «مکتب یک تئوری کلی و یک طرح جامع و هماهنگ و منسجم است که هدف اصلی‎اش کمال انسان و تامین سعادت همگانی است و در آن، خطوط اصلی و روش‎ها، باید‎ها و نبایدها، خوب‎‎ها و بدها، ‎ هدف‎‎ها، وسیله‎‎ها و... مشخص است و منبع الهام تکلیف‎‎ها و مسئولیت‎‎ها برای همه افراد است».

 

این تعریف استاد مطهری در باب واژه «مکتب» نشان‎دهنده گستره، سطح، هدف، مبدا و مقصدی است که یک تفکر آن را پیگیری می‎کند و به‎صورت مکتب ارائه می‎دهد اما نکته‎ مهم آن است که در تفکر شیعی این سطح و گستره از مبادی و روش‎‎ها و اهداف، آن هم برای سعادت بشر برعهده دین گذاشته شده که خطوط مشی اصلی و اهداف خرد و کلان را مشخص می‎کند؛ بنابراین از همین جهت تفکر اسلامی ناب شیعی به هیچ مجموعه‎ای که برخاسته از منبع وحیانی نباشد، اطلاق مکتب نمی‎کند و از این جهت نمی‎توان اصطلاحی به‎عنوان «مکتب ایران» را در تفکر اسلامی پذیرفت زیرا این ایران نیست که اصول و خطوط مکتب وحیانی را ارائه کرده است.
 

نکته بعد آنکه در به کار بردن اصطلاحی مانند «مکتب ایران» باید توجه داشت که خلط ظرف و مظروف و موضوع و محمول اتفاق نیفتد به‎طوری‎که ما اگر می‎گوییم اسلام شیعی محتوای مکتبی ایرانی است، اسلام موضوع قرار می‎گیرد و ایران محمول و این اسلام است که مظروف ظرف ایران شده. بنابراین تلقی مکتب ایران خلط موضوع و محمول است چون آنچه مکتب است، اسلامی است که در ظرف ایران نیز ریخته شده؛ لذا نمی‎توان مکتب ایران را به‎عنوان مکتب مستقلی دسته‎بندی کرد.


اگر در مورد این اصطلاح ادعا شود این قید، قید ملکی محسوب می‎شود، باید توجه داشت که برای اثبات این مدعا باید دو وجه را ثابت کرد. اول آنکه باید این مکتب در انحصار ایران باشد و دوم آنکه این قید ملکی باید تاسیسی باشد. به‎عبارت بهتر اینکه ملکیت این مکتب در انحصار ایرانیان است و تاسیس اصول و خطوط آن توسط آن‎ها انجام شده. در مورد اول که انصاف حکم می‎کند اعتراف کنیم فقط ایرانیان نبوده و نیستند که به اسلام حقیقی شیعی معتقدند بلکه حتی قبل از آنکه اصلا اسلامی وارد ایران شود،

 

سرچشمه این تفکر را می‎توان در اصحاب امیرالمومنین (علیه‎السلام) جستجو کرد. در حال حاضر نیز بسیاری از اعراب و دیگر اقوام به این اصول شیعی پایبندند. هم‎چنین در مورد دوم نیز باید گفت که اصولا شیعه به‎عنوان مکتب وحیانی از ایرانیان نشأت نگرفته؛ زیرا وضع حتی لغت «شیعه» هم در زمان ائمه (علیهمالسلام) رخ داده است و اصول آن به اسلام ناب محمدی مبتنی بر قرآن و سنت پیامبر و ائمه باز می‎گردد. بدین ترتیب این دو فرض مذکور نیز مردود به‎نظر می‎رسد.


اگر درباره این موضوع ادعا شود که منظور «قرائت ایرانی از تفکر اسلامی است»، ذکر چند نکته ضروری است؛ اول اینکه استفاده از الفاظی چون قرائت ناشی از پیش زمینه تفکر تکثرگراست؛ زیرا در قرائت‎‎های مختلف، تکثرگرایان معتقد به بهره بردن هر تفکر از بخشی از حقیقت هستند. لکن تفکر ناب اسلامی معتقد است تنها یک تفکر اصیل «حق» وجود دارد و بقیه با توجه به آن سنجیده می‎شوند. بنابراین نباید از واژه قرائت استفاده نمود چراکه مبانی فلسفی خاص خود را همراه دارد.


ثانیا این به‎اصطلاح قرائت برای اینکه ایرانی نام گیرد، باید مبدع و تاسیس‎کننده و هم‎چنین ملتزمین به آن اصالتا ایرانیان باشند که باید گفت این‎گونه نیست و ثالثا آنکه اگر معتقدیم ‎ـ‎ طبق مبانی کلامی شیعه به این موضع اعتقاد داریم ‎ـ‎ که حقیقت یکی است و آن اسلام ناب محمدی که از بعثت شروع و در غدیر، عاشورا و ظهور منجی عالم ریشه می‎دواند، باید بپذیریم این مکتب وحیانی است که اصول و اهداف را مشخص می‎کند؛ پس هرچه به غیر از خود این مکتب به آن ضمیمه می‎شود، نه آنکه برای آن قید ملکی‎ - تاسیسی محسوب شود. پس زمانی که مدعی هستیم به‎عنوان مثال ایرانیان به این حقیقت واحد (اسلام شیعی) معترف و ملتزمند این ملیت ایرانی است که به این حقیقت ضمیمه می‎شود که در نتیجه می‎شود «ایرانیان ملتزم به مکتب اسلام راستین شیعی» نه «مکتب ایران».


استکبار برای مبارزه با انقلاب اسلامی که براساس مکتب ناب اسلام محمدی در ایران شکل گرفته و با شتاب زائدالوصفی در حال پیشروی در خاورمیانه و جهان است، در صدد پیدا کردن راه حلی است که بتواند این حرکت عظیم را متوقف یا از سرعت آن بکاهد. در این راستا سازمان‎ها و مجامع تحت سیطره غرب به‎ویژه آمریکا دست به‎کار شده‎اند و با تشکیل اتاق فکر‎هایی در حال تحقیق و مطالعه‎اند.

 

از این رو این کارشناسان علاوه بر تحقیقات علمی، به تحقیقات میدانی نیز می‎پردازند تا هم راه حل‎‎های عینی بیابند و هم نتایج اجرای ایده‎‎های خود را از نزدیک ملاحظه کنند. یکی از این دانشمندان ریچارد رورتی، فیلسوف ارشد پراگماتیست آمریکایی است که درسال 86 به ایران آمد و از محافل دانشجویی و آکادمیک ایران دیدن کرد. او پس از دیدار خود در مصاحبه‎ای با روزنامه «کوریره دلاسرای ایتالیا» ملیگرایی را تنها پادزهر در مقابل اسلام‎گرایی در ایران شناخته و پیش‎بینی کرده است که اشراقگرایی اسلامی به‎زودی در ایران پا خواهد گرفت.


این فیلسوف فقید آمریکایی حکمت طرح نظریه ملیگرایی و ناسیونالیزم را این‎گونه توضیح می‎دهد: «نیرو‎های سکولار ایران چاره‎ای جز جستجوی مخرج مشترک‎‎های دیگری بر پایه ملیگرایی ندارند؛ زیرا در کشور‎هایی چون جمهوری اسلامی ایران که حکومت در اختیار مذهبی‎ها قرار دارد، نیرو‎های سکولار برای مقابله با کسانی که سعی دارند مذهب را به وجه مشترک جامعه تبدیل کنند، چاره‎ای به‎جز جستجوی مخرج مشترک‎‎های دیگری بر پایه ملی گرایی ندارند؛ زیرا نسبتگرایی و گذشت از ریشه‎‎های ملی هرگز نخواهد توانست در مقابل مذهبگرایی قد علم کند».

 

این تز سال‎ها در دولت آقای خاتمی با شعار ایران و ایرانیگری و شعار (ایران برای همه ایرانیان) به تجربه گذاشته شد که در نهایت به شعار جمهوری ایرانی در فتنه 88 انجامید اما نتوانست در میان ملت ایران جایی باز کند؛ زیرا مطرح‎کنندگان آن عمدتا افراد مسئله‌دار و دارای پرونده‎‎های ملی‌گرایانه‎ای بودند که ریشه آن‎ها به احزاب منحل شده نهضت آزادی و جبهه ملی باز می‎گشت که حضرت امام (ره) ارتداد آن‎ها را از سال‎ها پیش رسما اعلام کرده بود.

 

از آنجا که براساس این نظریه تنها محور مشترکی که می‎تواند گروه‎‎های سکولار را پای مقابله با اسلام گرد هم جمع کند، محور ملی‌گرایی است، در دولت احمدی‎نژاد نیز بهترین پادزهر را استمرار همان استراتژی یافتند با این تفاوت که این‎بار در دولت اصولگرایی آن را در قالب دینی و اعتقادی مطرح کردند. آقای مشایی مشاور و رئیس دفتر رئیس‎جمهور اصولگرا و مکتبی با حمایت رئیس‎جمهور با طرح «مکتب ایران» ناسیونالیزم را وارد فاز دیگری کرد. این حرکت که در داخل به ترویج از کوروش و ایرانیگری و جشن‎‎های نوروز و مکتب ایرانی پرداخته، در خارج نیز به‎شدت مورد حمایت قرار گرفته است.


واقعیت آن است که مطرح شدن «مکتب ایرانی» در سال 1389، چیزی جز انحراف از اصول اسلام و ایران نبوده و از زمان مطرح شدن آن موفقیت‎‎هایی نیز برای استکبار داشته است؛ زیرا مکتب ایرانی در داخل با اسلام مبارزه می‎کند و در خارج با جمهوری اسلامی ایران. حقیقت حکمت طرح موضوع ناسیونالیزم در ایران در بیان یک نویسنده دیگر آمریکایی (ریچارد فرای، بنیانگذار مرکز مطالعات خاورمیانه در آمریکا) و مهمان همایش ایرانیان خارج از کشور و از اعضای هیئت مشاوران بنیاد مطالعات ایران وابسته به اشرف پهلوی در مصاحبه‎ای با شبکه آمریکایی CNN در پاسخ به سوال جهت‌دار مجری این شبکه (آسیه نامدار)، مبنی بر اینکه «ایرانی که شما از آن صحبت می‎کنید زیر سلطه ملا‎ها و آیت‎الله‎ها قرار دارد»، اظهار داشت: «حکومت مذهبی در ایران از بین می‎رود و همه چیز تغییر می‎کند. این آمد و شد حکومت‎ها در گذشته نیز بار‎ها وجود داشته است». 

 

او در کتاب‎هایش سعی در اثبات این مطلب دارد که خصلت ایرانیان محافظه‎کاری است و آنان فرهنگ‎‎های مختلف را ابتدا با سنت کهن خود سازگار می‎کنند و سپس می‎پذیرند. برای مثال، وی معتقد است: «ایرانیان درحقیقت اسلام را نپذیرفتند بلکه با روحیه محافظه کاری خود و پس از حمله اعراب، اسلام را ایرانی کردند و با این ایرانی ساختن، دین و تمدنی جهانی پدید آوردند که به خوی‎‎ها، اعتقادات و آیین‎‎های عربی بادیه ربط نداشت؛ تمدنی که با حمله ترکها دچار انحطاط شد و با شاه‎اسماعیل موسس سلسله صفویان دوباره نضج گرفت». 


 مستشرقینی مثل آقای فرای بار‎ها در کتاب‎هایی مثل «عصر زرین فرهنگ ایرانی» با برجسته کردن ایرانیت و طرح موضوعاتی مثل مکتب ایرانی سعی در کمرنگ کردن اسلام در تاریخ ایران دارند و اسلام را به‎عنوان سدی در برابر ظهور شکوه مجدد ایران قلمداد می‎کنند
 

منبع: هفته نامه پنجره

ارسال نظر
captcha
*شرایط و مقررات*
خبرگزاری دانشجو نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.
پربازدیدترین آخرین اخبار