به گزارش گروه فضای مجازی «خبرگزاری دانشجو»، خوشبختانه امروز برای بسیاری از اهالی ورزش که بیش از هر چیز به پیشرفت و موفقیت آن در عرصههای مختلف و ابعاد گوناگون اعم از قهرمانی یا همگانی یا... میاندیشند این موضوع یک امر مورد توافق و نظر مشترک است که باید برای سر و سامان دادن هر چه بیشتر ورزش کاری کرد و برای حرکت دادن آن به سمت قلههای بالاتر و رفیعتر باید طرحی نو در انداخت. اینک دیگر برای اکثریت خانواده ورزش ثابت شده و به صورت یک باور درآمده که با ساز و کار فعلی و بساط حاکم و روند موجود از این ورزش چه در ابعاد فنی و چه از جنبه فرهنگی و اخلاقی بیش از این انتظار داشتن خطاست و توقعی بیجاست و از این کوزه همان برون تراود که در اوست.
خروجی این ورزش چه مثبت و چه منفی همین است که هست، اما اگر معتقدیم دلیلی وجود ندارد که ورزش در وضعیت فعلی باقی بماند و به «حداقل»ها رضایت دهد و بسیاری از نابسامانیهای تشکیلاتی و ساختاری و ناهنجاریهای اخلاقی و فرهنگی و نارساییهای فنی را محتمل کند و بالاخره سرنوشت خود را بیش از اینکه به سرپنجههای اراده و تدبیر و برنامه بسپارد آن را به بازی «تقدیر» و ابر و باد و مه و خورشید و فلک و... بسپارد، ... و اگر به راستی باور داریم توان بالقوه ورزش ما بیش از این است و این ورزش برای پیشرفت و حرکت در مسیر بزرگی و افتخارآفرینی و گام نهادن در مسیر اصلاح و تحولی همه جانبه، آنچه را که باید داشته باشد چه در ابعاد انسانی و چه از جنبههای مادی دارد، و خلاصه اگر به این که هست قانع نیستیم و میخواهیم ورزش این سرزمین پرافتخار در ابعاد داخلی و عرصههای جهانی بیش از اینها باشد، بلندتر از اینها پرواز کند و جایگاههای بزرگتر و در شأن این ملک و ملت را تصاحب کند و... فراتر و مهمتر از همه اینها، اگر میخواهیم آن چنان که در گذشته و به ویژه در سالهای اولیه پیروزی انقلاب اسلامی میخواستیم و میگفتیم، ورزش ما با تکیهای که به «تاریخ» دارد و ریشهای که در «فرهنگ» اصیل دینی و ملی این آب و خاک دارد، پیامآور، «حرف نو» و «پیام تازه» برای اهالی ورزش در سراسر جهان باشد، باید کاری کرد و ابتکاری به خرج داد.
برای حرکت در این مسیر علاوه بر امید و آرزو و شعار و... که در جای خود لازم و انگیزهساز است، به ارادهای قوی و جدیت در امور نیاز است. آن هم ارادهای مصمم و محکم و نشئت گرفته از تعهد و ایمان و عشق به مردم و خدمت به جوانان. ارادهای که بر فکر و تدبیر و روحی شجاعانه استوار باشد و سخت بر این باور باشد که در عرصه ورزش هم «لایقترینها» هستیم! آنگاه که پای این «اراده» به میدان آمد، وقت آن است که نقادانه و عالمانه روند فعلی و وضع موجود ورزش را زیر ذرهبین برد، نقاط قوت و ضعف آن را شناسایی کرد، سپس به ترمیم و تقویت نقاط قوت پرداخت و نقاط ضعف را ریشهکن و برطرف نمود و... آسیبها، موانع و جریانات مخالف «تغییر حال» ورزش را که «وضع موجود» را ضامن منافع خود میدانند، دقیقاً شناسایی و مشخص کرد و بالاخره آفتزدایی و مبارزه بیامان را برای برطرف کردن موانع و دفع بلایا شروع کرد گفتهاند «سیدالحال، انصاف»! پس بیانصافی است اگر این نکته را نیاوریم که درباره ورزش و برای ورزش طی سالهای گذشته کارهای مهم و اساسی و زیربنایی زیادی صورت گرفته است با همه اینها هنوز در این ورزش کارهای انجام نشده، معطل مانده بسیاری روی زمین مانده است. کارهایی که اگر خواهان تحول و پیشرفت ورزش کشورمان هستیم، باید روزی انجام شود و چه بهتر که آن روز، همین امروز باشد. امروز درباره همه آنچه بالاتر سریع و خلاصه اشاره شد در میان اکثریت قریببه اتفاق اهالی ورزش وفاق همگانی و «فهم مشترک» وجود دارد. کارهایی که سخت است اما شدنی است و همان طور که اشاره شد انجام آن به ارادهای انقلابی و همچنین مدیریتی جهادی احتیاج دارد.
اراده و مدیریتی که امروز حداقل حرف آن را از زبان مسئولان ارشد ورزش میشنویم،و مدیریتی که خوشبختانه نشانههای آن را باز حداقل در لسان و صحبتهای مدیران رده بالای ورزش و حتی در بعضی از حرکات و اقدامات اولیه آنان میبینیم. اینها البته جای امیدواری و خرسندی است اما برای تحقق آنچه امروز ورزش ما برای تکان خوردن و حرکت کردن از ایستگاه فعلی به سمت منازل و ایستگاههای جلوتر و بعدی به آن احتیاج دارد، آنچه اکثریت اهالی ورزش تحقق آن را خواهان هستند و شروع حرکت اصلاحی و سازنده منتهی به تحول اساسی رابه حق از مسئولان ورزش مطالبه میکنند، بیش از «حرف» به «عملی» آن هم نه عملی مقطعی و از سر رو در بایستی و یا جو زدگی و هیجانات آنی و زودگذر، بلکه بدون تعارف و اغراق عملی «نهضت گونه» عملی مداوم و مبتنی بر برنامهای حسابشده و روندی قاطع و پیش برنده، تعارف ندارد، بر هم زدن وضع موجود، حرکت از حالت فعلی،بدون تردید، به مذاق برخی جریانات رخنه کرده در ورزش خوش نمیآید، کسانی که طرفدار «وضع موجود» ورزش و خواهان حفظ و تداوم آن هستند، کسانی که برخلاف نظر اکثریت اهالی ورزش، در ورزش دنبال جیب و منفعت و درآمد خودشان هستند زیاد برایشان مهم نیست که ورزش پیشرفت کند یا نکند، از این که هست در این جهان بهتر ظاهر شود، یا نشود، برای دنیا «حرف نو» و «پیام جدیدی» داشته باشد، خواستههای به حق و مطالبات منطقی اهالی ورزش از سوی مسئولین پاسخ مثبت بگیرد و یا نگیرد عملکردش به «شاد کردن دل مردم» منجر بشود یا نشود...؟ این طیف در ورزش هستند تا فقط و فقط منافع خود را تأمین کنند، نان و نامشان را تضمین کنند و خلاصه دنیای خود را آباد کنند، اینها در برابر «تغییر» مقاومت میکنند، به لطائفالحیل با شکلها و شیوههای مختلف، حتی با لحن و چهرههای متفاوت و از نصیحت و تطمیع گرفته تا تهدید، از قیافه دلسوزانه و دوستانه و برادرانه! گرفته تا حالت طلبکارانه و زورگیرانه! از لودگی و مسخره کردن گرفته تا بحثهای روشنگرانه و مثلاً کارشناسانه! به مقابله با «نهضت تغییر» برمیخیزند و تلاش میکنند آن را از نفس بیندازند و از پای درآورند و... چنانکه در همین مورد «پرداختهای میلیاردی» و مقاومتی که وزیر ورزش در برابر عدم پرداخت آن انجام داد، خود ایشان میگوید در جاهای مختلف تحت فشار قرار گرفته و... و این روند و اقدامات و مقاومتها اگر بخواهد ادامه داشته باشد و به یک «روند مدیریتی» از سوی مسئولان ورزش تبدیل شود این فشارها بیشتر و گستاخانهتر هم صورت خواهد گرفت. مثلاً اگر قرار باشد - همان طور که در یکی از روزهای هفته گذشته وزیر ورزش درباره قراردادهای کلان فوتبال و لزوم شفافسازی آن صحبت کرد- «برای فصل آینده جلوی قراردادهای میلیاردی و بیحساب فوتبال» گرفته شود و «متخلفان به رسانهها و مسئولان» معرفی شوند یا تأکیدات پیاپی ایشان درباره لزوم برقراری «عدالت در ورزش» و قرار گرفتن هر کس و هر چیز در سر جای خودش و به کارگیری «اقتصاد مقاومتی در ورزش» و «توجه به کیفیت به جای کمیت محوری و نتیجهگرایی افراطی و ... عملی شود، و اصل شفافسازی و اصول مدیریتی دیگری همچون عدالت، نظارت، و... در کار و بار ورزش حاکم شود و اداره ورزش بر مبنای اصول و در چارچوب مشخص و تعریف شده استوار شود، بدون تردید آنها که نفع خود را طی سالها در «بیحساب و کتابی» و روزمرگی و... تأمین و تضمین کردهاند، ساکت نخواهند نشست و دیر یا زود ورزش ما به مشکل آشکار و نهانی مبتلا میشود و فقط به صحنه درگیری تعیین کنندهای تبدیل خواهد شد و فقط مدیریتی قاطع و فکورانه میتواند به دفع مزاحمین و زورگیران و عوضی آمدهها و آزاد شدن ورزش از شر بندهایی که به دست و پای آن تنیده رها کند و اجازه حرکت آزاد و سبکبال به سوی آنچه حق آن است پیدا کند. باز تأکید میکنیم، سر و سامان یافتن و پیشرفت ورزش ایران و دفع مزاحمین و موانع بر سر راه آن و پاسخگویی به مطالبات به حق دوستداران راستین و بیتوقع ورزش- یعنی مردم- به یاری خدا، امری حتماً «شدنی» است، به شرط آنکه حرکتی «نهضتگونه» در ورزش آغاز و با مدیریتی قاطع و مدبرانه که آن را «جهادی» مینامیم، به سمت اهداف مورد نظر هدایت شود.
منبع: کیهان