محمد هادیزاده روانشناس و استاد دانشگاه در رابطه با وسواس فکری و زمینههای آن در گفتگو با خبرنگار اجتماعی «خبرگزاری دانشجو»، گفت: وسواس فکری، یک فکر، یک ایده، یک تصور ذهنی درونی ناخوشایند است که به ذهن فرود میآید و فرد نمیتواند آن را کنترل کند و با اینکه میداند با مرور آن تصور در ذهن اتفاقی نمیافتد ولی مدام در فکر خود تکرار میکند.
وی ادامه داد: وراثت و ژنتیک، اختلال در انتقال دهندههای عصبی، تغییر تعادل هورمونهای بدن از عوامل زیستی منجر به وسواس فکری هستند. همچنین شیوههای تربیتی و نرسیدن خود به بلوغ فکری و شناختی کافی، از عوامل زمینهای دیگر هستند.
وی تأکید کرد: در این بین نقش عوامل ژنتیک از عوامل خانوادگی و شناختی بیشتر است. سه بعد ژنتیک، خانواده و فرد بر روی یکدیگر تأثیر متقابل دارند. از آنجا که این سه بعد به نوعی به یکدیگر وابستهاند، در هنگام درمان، بر روی هر سه فاکتور کار میشود؛ چه بسا افرادی که دارای زمینه ژنتیک وسواس هستند ولی به دلیل شرایط خوب خانوادگی دچار آن نمیشوند.
هادیزاده افزود: ماهیت وسواس افکار آزار دهنده هستند که فرد توان کنترل آن را ندارد، در درمان فردی، آموزش تکانههای ناخوشایند به فرد داده میشود. در درمان خانوادگی سبک فرزندپروری و الگوهای ارتباطی مورد مداخله قرار میگیرد و بررسی میشود، فضای خانواده تا چه اندازه سختگیرانه و جدی است و تنش و اضطراب را بالا میبرد.
این استاد دانشگاه درخصوص نشانههای ظاهری وسواس فکری در افراد بیان داشت: از مشکلات شایع، ایجاد افسردگی است در ظاهر به خوبی خود را نشان میدهد. این افراد چهرههایی خموده و اعتماد به نفس پایین دارند، ارتباط چشمی برقرار نمیکنند، پیوسته عذرخواهی میکنند و دلشوره و تنش در این افراد بالاست.
هادیزاده درباره ما هیت افکار وسواسگونه گفت: افکار وسواسگونه میتواند منحصر به فرد باشد، اما در صورت کلی افکار در ترس از آسیب رساندن به خود یا دیگران، ترس از افکار شیطانی و گناه آلود، اهمیت زیاد به درستی انجام هر کار و نظافت و تمیزی بیش از اندازه است.
این مشاور با تأثیر وسواس فکری بر جنبههای رشدی اظهار داشت: بسته به نوع مشکل و اینکه در چه زمینهای فرد دچار وسواس فکری شده باشد بر جسمش اثر میگذارد؛ مثلا اگر وسواس فکری کثیفی و نظافت داشته باشد، دست به رفتار میزند و با شستشوی زیاد به پوست خود آسیب میرساند.
وی ادامه داد: از نظر عاطفی چون فرد، توانایی کنترل افکار تکراری و ناخوشایند را ندارد، رنج زیادی را تحمل میکند. اعتماد به نفس ندارد و در محیط اجتماعی و کاری و روابط خانوادگی به درستی عمل نمیکند. در زمینه شناختی، چون ذهن فرد درگیر یک بعد است از امور دیگر باز میماند، فراموش کار میشود و تمرکز خود را از دست میدهد.
وی در پایان خاطر نشان کرد: والدین با فراهم کردن یک محیط کم تنش، حتی اگر زمینه ژنتیکی وجود داشته باشد میتوانند از این مشکل در فرزندان خود جلوگیری کنند. شیوه مقتدرانه با ایجاد چهارچوب مشخص برای فرزندان، همراه با احترام به فرزندان در محیطی آرام و کم تنش در پیشگیری از ایجاد وسواس فکری موثر است.