کد خبر:۳۱۰۸۵۷

آقای روحانی! انظر الی ما قال

‌این خواسته آقای روحانی که می‌گویند منتقدان دولت باید با شناسنامه حرف بزنند، خواسته غیرمعقولی نیست و قاعدتا شفافیت در همه امور پسندیده است. شفافیت درباره وجوه یک اظهارنظر و یک کنش سیاسی می‌تواند در فهم مخاطب از ماهیت این کنش اثرگذار باشد. اما درباره نقدهای شناسنامه‌ای چند نکته وجود دارد که باید گفته شود.

به گزارش گروه فضای مجازی «خبرگزاری دانشجو»، نخست اینکه گفت‌وگو آداب دارد. وقتی قائل به گفت‌وگو و دیالوگ باشیم باید در عمل نیز به آداب آن پایبند بود. نقد از آداب گفت‌وگو است. نقد یک کنکاش ذهنی است و از یک ماهیت اصیل برخوردار است. نقد یک ماهیت عقلانی دارد درحالی که اساسا منتقد مفهوم و ماهیت جداگانه‌ای از نقد دارد. نقد و منتقد در مفهوم 2 گزاره جداگانه‌اند. لزوما نقد و نقاد ماهیت یکسانی ندارند. گذر از نقد به منتقد در واقع انحراف از مفهوم نقد است و این قابل پذیرش نیست. در متون و مواریث دینی نیز که قاعدتا آقای رئیس‌جمهور از آن آگاهند؛ انفکاک این 2 مقوله مورد تاکید قرار گرفته است. فرمایش حضرت امیر (ع) که «و لا تنظر الی من قال و انظر الی ما قال» نیز تذکری است درباره انحراف از نقد به منتقد! این روایت، اصالت نقد را تاکید می‌کند و انسان را از انحراف به منتقد برحذر می‌دارد. به عبارتی این روایت سندی است بر اصالت داشتن نقد بر منتقد.


نکته دیگر، آسیب‌های این رویه است. اصالت یافتن منتقد بر نقد موجب انسداد می‌شود و فضای گفت‌وگو را از بین می‌برد و سطحی‌نگری حاکم می‌شود. در این فضا حرف حق پای افراد و جایگاه آنان و اصولا سیاسی‌کاری ذبح می‌شود. آقای روحانی که خطیب توانمندی هستند معنی این عبارت را بهتر می‌دانند که «حق را بشناسید تا صاحب حق را بشناسید.»


نکته دیگر آسیب‌های رواج‌یافتن چنین فضایی برای خود دولت و شخص آقای روحانی است. آقای روحانی رئیس‌جمهورند و قاعدتا اکنون در یک جایگاه حکومتی و فراجناحی قرار دارند. اصالت‌یافتن منتقد بر نقد، جایگاه ایشان را در اندازه یک جریان یا حزب یا طیف سیاسی تنزل می‌دهد و بدیهی است این یک خطر و آسیب جدی برای یک رئیس‌جمهور است که او را نماینده بخشی از مردم قرار می‌دهد. این شرایط آسیب‌هایی جدی برای دولت و رویکردهای آن نیز دارد و دولت را در اجرا با مشکلات عدیده مواجه می‌کند.


قاعدتا اگر قرار باشد نقد دولت را با شناسنامه منتقدان شناخت، آنگاه دولت را نیز باید با شناسنامه حامیان بررسی کرد. به عبارتی مواضع و رفتار دولت تابع مختصات سیاسی و معرفتی حامیان او خواهد شد. در این شرایط دولت را نه دولتمردان بلکه حامیان او معرفی خواهند کرد و دولت در قبال رفتار این حامیان مسؤول خواهد بود. آیا دولت از چنین شرایطی سود می‌برد؟ به عنوان نمونه بیشتر حامیان دولت را عوامل یا حامیان فتنه 88 تشکیل می‌دهند. با لحاظ‌کردن این مهم، آیا دولت اساسا می‌تواند مشروعیت لازم برای مذاکرات هسته‌ای را داشته باشد؟ کسانی‌ که در فتنه 88 خواستار حمایت آمریکا از خود بودند و شعار «اوباما یا با اون‌ها یا با ما» سر می‌دادند، آیا می‌توانند در میز مذاکره مقابل آمریکا بنشینند و از حقوق هسته‌ای ملت دفاع کنند؟ جریانی که نظام را متهم به تقلب کرد و تلاش کرد آسیب جدی به وجهه جمهوری اسلامی وارد کند، چگونه می‌خواهد منافع نظام را تامین کند؟ این یک جوک است. و متاسفانه گویا دولت به این مسائل مهم و حیاتی توجهی ندارد. دولت باید به این مهم توجه کند که اصالت‌دادن به نقدهای شناسنامه‌ای قبل از آنکه برای منتقدان تهدید باشد یک سیل ویرانگر برای خود دولت و شخص رئیس‌جمهور خواهد بود.


2 موضوع دیگر را نیز باید گفت و انتظار است مسؤولان دولتی و شخص رئیس‌جمهور حداقل درباره آن کمی تامل کنند:
1ـ منتقدان دولت عموما برای مردم آشنا هستند. طیف‌های مختلفی از مراجع و علما گرفته تا اساتید دانشگاه، نمایندگان مجلس و... در موضوعات مختلف نقدهایی به دولت وارد کرده‌اند. این‌ها اصطلاحا با شناسنامه دولت را نقد کرده‌اند. چه کسانی دولت را بدون شناسنامه نقد کرده‌اند؟! این برای ما نامفهوم است. شاید دولت محترم در بررسی شناسنامه منتقدان با مواردی مواجه شده که نتوانسته آن‌ها را «شناسایی» کند. راهکار این موضوع نیز در دست خود دولت است. اگر دولت بتواند «امنیت نقد» را در جامعه تثبیت و پایدار کند، آنگاه در شناسایی نیز مشکلی پیش نخواهد آمد.


2ـ قرار نیست بیت‌المال صرف مدح دولت شود. مدح دولت با پول بیت‌المال خیانت به مردم نیست؟ در کنار این موضوع اما یک نگرانی ویژه اکنون در میان دلسوزان نظام به‌وجود آمده است و به نظر می‌رسد به مرور برای امنیت ملی نیز خطرناک شود و آن این است که اکنون در کشور جریان ضدانقلاب و حامی فتنه به بهانه حمایت از دولت فعال و فربه شده است. رسانه‌هایی در حمایت از دولت با پول بیت‌المال منتشر می‌شود که هدف اصلی آن تخریب و تضعیف باورهای دینی مردم و بنیان‌های عقیدتی جمهوری اسلامی است. اکنون وزارت ارشاد از بیت‌المال به نشریات و رسانه‌هایی پول می‌دهد که در موارد متعدد سیاست‌های ضدایرانی و منطقه‌ای و جهانی آمریکا را توجیه می‌کنند. برخی عوامل این رسانه‌ها هیچ ابایی از تخریب و تضعیف نظام ندارند و آن را علنا ابراز می‌کنند. آیا نقد یا به تعبیر آقای رئیس‌جمهور تخریب دولت، با پول بیت‌المال خطرناک‌تر است یا تخریب باورهای دینی مردم و نظام با پول بیت‌المال؟

 

منبع: وطن امروز

ارسال نظر
captcha
*شرایط و مقررات*
خبرگزاری دانشجو نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.
نظرات شما
سرباز
-
۱۱ ارديبهشت ۱۳۹۳ - ۱۰:۲۵
شماها يک عده کم سوادين که دارين نقد ميکنين!!!!!
باور!!!ماتخريب ميکنيم؟!ما تقويت ميکنيم!!!
با قليون کشيدن!!!
با رفتن به شمال و کيش!!!
با جشن تو کاخ سعد آباد و 5تا سکه به هر نفر دادن!!!
با دو دستي تقديم کردن کليد سايت هاي هسته اي به اروپا و امريکا!!!
روحاني مچکريم(...)!!!
13
0
پربازدیدترین آخرین اخبار