به گزارش گروه فضای مجازی «خبرگزاری دانشجو»، اگرچه تنها 9 ماه از عمر دولت یازدهم گذشته و قضاوت در مورد برخی از مولفههای کارکردی این دولت نیاز به زمان بیشتری دارد، اما به همین نسبت بررسی چرایی، برخی گفتار و رفتار حلقه دست دوم یا سوم رئیسجمهور، نه تنها زودهنگام نبوده بلکه اگر برخورد هرچه زودتر شخص رئیس دولت را به همراه نداشته باشد چه بسا سرعتگیری شود در مسیر تحقق اهداف دولت تدبیر و امید، سرعتکاهی که میتواند بسیاری از فعالیتهای دولت را متوقف و به مسیری انحرافی بکشاند.
سخن از رفتارهای شائبه برانگیز جماعتی است که مسئولیت رسمی در دولت کنونی داشته، طی ماههای اخیر با مواضع چالش برانگیز خود فضای سیاسی جامعه را ملتهب و هزینههای زیادی بر دوش دولت تحمیل کردهاند، همانهایی که دولت روحانی را سکوی پرتابی برای به قدرت رسیدن جریان متبوع خود تلقی میکنند و برای رسیدن به آن از هیچ کوششی فرو گذار نمیکنند. نوع مواضع و تحرکات فزاینده این جریان طی هفتههای گذشته به شکلی بوده که سؤالات فراوانی را در افکار عمومی جامعه بهوجود آورده است، چه عواملی باعث شده تا برخی از منسوبین به دولت با اظهارات شاذ و پرمسئله دولت روحانی را با چالشهای جدید و گاه بدیع دست به گریبان کنند، آنگونه که شخص رئیسجمهور دائم در مقام توجیه و دفاع از برخی مواضع رادیکالی قرار بگیرد؟
آیا میتوان آن را سناریویی جهت «عبور مردم از دولت یازدهم» قلمداد کرد؟
چقدر محتمل است تا این تحرکات تلاشهای هدفمند عدهای باشد جهت آنکه دولت از شعارها و اهداف اصلیاش دور و در مسیر پرپیچ و خم «انحراف» سرگردان شود؟
مبادا این جریان، دولت اعتدال را هم به آفتهایی شبیه آنچه دولتهای گذشته با آن دست و پنجه نرم کردند، گرفتار کند؟
یونسی، پیشقراول مواضع ساختارشکنانه
هر چند که میتوان مصادیق فراوانی از مواضع چالشبرانگیز حلقه اطراف رئیسجمهور طی ماههای گذشته ذکر کرد اما مهمترین آن را میتوان در موارد زیر عنوان کرد: در طی دو روز گذشته مواضع یونسی، دستیار رئیسجمهور در امور اقوام و اقلیتهای مذهبی باعث واکنش بسیاری از دلسوزان انقلاب شد.
وی در بخشی از سخنانش در کنیسه یهودیان شیراز گفته است: «اگر من آخوند و آن خاخام بگذاریم، همه مردم خوب با هم زندگی میکنند...»، عدهای خیال میکردند نماد شیر و خورشید در میان پرچم ایران یک نماد سلطنتی است اما اینگونه نیست. شیر نماد حضرت علی(ع) و خورشید نماد حضرت محمد(ص) است و تنها تاجش مربوط به شاه بود. اگر به من باشد، هلال احمر را تغییر میدهم و شیر و خورشید را جایگزین آن میکنم؛ البته برای هلال احمر هم احترام قائلم.»
این اظهارات در حالی مطرح میشود که مشخص نیست منظور اصلی یونسی از بیان اینکه « اگر من آخوند و آن خاخام بگذاریم، » چیست و آیا تاکنون روحانیت یا خاخامهای یهودی در ایران مانع زندگی خوب مردم با هم شدهاند؟
مگر نه این است که حضرت امام به صراحت فرموده اند: «... آرمهای ایران نباید آرمهای شاهنشاهی باشد؛ باید آرمهای اسلامی باشد. از همه وزارتخانهها، از همه ادارات، باید این «شیر و خورشید» منحوس قطع بشود؛ عَلَم اسلام باید باشد. آثار طاغوت باید برود. اینها آثار طاغوت است؛ این تاج آثار طاغوت است؛ آثار اسلام باید باشد.»
وزیراطلاعات دولت اصلاحات در بخش دیگری از اظهاراتش - بدون آنکه ارتباطی به موضوع جلسه داشته باشد- به هیئات عزاداری هم اینگونه میگوید: «فرهنگ ایران عرفان طلب است و بیشتر روح دین و مذهب را طلب میکند تا ظواهر مناسک را، اما میبینیم که گاه سینه زنی را تا پاسی از شب انجام میدهند ولی زمان اندکی برای نماز اختصاص میدهند.»
یونسی قبل از این هم با جملاتی مسئله دار مبنی بر «هنوز وزارت اطلاعات به تسخیر دولت جدید در نیامده است» یا «مهمترین برنامهای که اکنون باید آن را پی گیریم انتخابات مجلس شورای اسلامی است که باید همانگونه که در انتخابات ریاست جمهوری با شعار اعتدال مردم به پای صندوقهای رأی آمدند در انتخابات مجلس نیز باید چنین اتفاقی بیفتد»، انتقادات بسیاری از خیرخواهان نظام را متوجه خود کرد.
انصاری، یادآور تندرویهای اعضای مجمع روحانیون
مجید انصاری عضو مجمع روحانیون مبارز هم به مانند هم حزبی خود یونسی با ادبیاتی تند و تفرقهافکنانه به حمایت از اقدامات دولت میپردازد و به شکلی پازل جریان خاص در دولت را تکمیل میکند. وی در یکی از پربحثترین مواضع خود اعلام میکند: من در اینجا نه به عنوان معاون پارلمانی بلکه به عنوان یک شهروند از کسانی که دانسته یا ندانسته، همگام با رسانههای صهیونیستی از تلاش پرثمر دولت و اقداماتی که برای رفع مشکل تحریم توسط دولت انجام میشود، ابراز نگرانی میکنند و درخصوص تضعیف تیم مذاکرهکننده مشغول به کارشکنی هستند و اگر زورشان برسد، چوب لای چرخ دولت میگذارند، میپرسم آیا این کارها با آموزههای امام و رهبری و پیامبر اکرم(ص) سازگار است؟
در حالی انصاری منتقدان دلسوز توافقنامه ژنو را به همراهی با رژیم صهیونیستی متهم میکند که خود و همفکرانش هشت ماه همراه و همگام با سران نظام سلطه کشور را به بحران کشیدند و درصدد براندازی نظام جمهوری اسلامی ایران بودند.
سریعالقلم، حرکت در مسیر هزینهتراشی
اظهارات محمود سریعالقلم، مشاور رئیسجمهور که افکار و ایدههایش شباهت بسیاری به طیف تجدیدنظرطلبان دارد، در سخنانی، حمایت عموم مردم ایران از برنامه هستهای کشورمان را نشانه عدم تربیت صحیح جامعه و رشد پوپولیسم دانسته و ضمن اهانت به مردمی که دارای شغلهای با اعتبار پایین هستند، اظهار میکند: «تربیت عقلی در خانواده و مدرسه بسیار ضعیف است. در نتیجه ما احساسی، غریزی و پوپولیستی تربیت میشویم. صدا و سیمای ما هم متأسفانه به این جریان کمک میکند. از یک لبوفروش یا راننده تاکسی که تمام روز را سرگرم حل مشکلات معیشتیاش است، درباره جریان هستهای نظرخواهی میکند. بنابراین صدا و سیما اصالتاً یک نهاد پوپولیستی است و به جلوگیری از رشد عقلی و استدلالی جامعه کمک میکند.»
ترکان، هم گام با تجدیدنظرطلبان
پیش از این هم «اکبر ترکان»، مشاور روحانی در تابستان گذشته در یادداشتی که روزنامه شرق منتشر کرد، در ظاهر خطاب به مردم ولی در اصل خطاب به نمایندگان با ادبیات تهدیدکننده اعلام میکند که در صورت نزدیک نبودن نظرات نمایندگان به آقای روحانی، دور بعد مردم به آنها رأی نخواهند داد: «اما اگر نظرات و حرفهای برخی نمایندگان، حرف دل مردمی نیست که به آنها رأی دادهاند در دور بعد، در رأی دادنشان تجدیدنظر کنند، حق این است که نمایندگان محترم مردم در مجلس شورای اسلامی با وجدان بیدار و ظرفیتهای علمی و تجربی خودشان در مسیر عدالت و خواست مردم نظر داده و رأی بدهند.» وی پس از این هم در توهینی آشکار 5/49 درصدی را که به روحانی رأی ندادند، حامی بیقانونیدانست و گفت: «... این یک جریان مشخص بود که میگفتند ما قانون را قبول نداریم. اکنون 5/49 درصد آرا را شامل میشوند. این 5/49 درصد کسانی بودند که در مقابل جریانی که مقابل قانون ایستاد، سکوت کردند. این 5/49 درصد سکوت کردند و نگفتند که تو بیجهت فکر کردی که میتوانی قانون را قبول نداشته باشی.»
البته سخنان ترکان به همین موارد محدود نمیشود، به گونهای که وی در گفتوگو با یکی از روزنامههای زنجیرهای بیان میکند: «ما باید این دو سال مجلس را تحمل کنیم، ما از مردم استدعا میکنیم که فعالیت آنها را به خوبی رصد کنند و اگر دیدند که این رفتار درست و منطقی نیست در انتخابات مجلس آینده تجدیدنظر کنند.»
مردمی که همچنان نادیده گرفته میشوند
اظهارات جنجالبرانگیز و هزینهزا در حالی در طی 9ماه گذشته از زبان برخی منسوبین به دولت بیان میشود که مردم جامعه از مشکلات فراوان معیشتی و اقتصادی رنج برده و همچنان منتظر تحقق شعارهای انتخاباتی رئیس دولت تدبیر و امید بوده و امید آن دارند تا حداقل بخشی از مطالباتشان پاسخ داده شود.
این در شرایطی است که یکی از خواستههای اکثریت مردم در آستانه انتخابات 92 «جدا شدن دولتمردان از بحثهای غیراصلی جامعه و تمرکز بر مشکلات اصلی جامعه » بود چراکه طی سه دوره هشت ساله دولتهای «سازندگی»، «دوم خرداد» و «مهرورزی» شاهد آن بودند که جماعتی در قالب «حزب کارگزاران»، «احزاب مشارکت و مجاهدین انقلاب» و« حلقه انحرافی» اثرگذارترین انحرافات و کجرویهای سه رئیسجمهور مذکور را بهوجود آورده و سبب رنجش خاطر بسیاری از وفاداران به انقلاب و نظام شدند. ملازمان دولت یازدهم باید به خاطر داشته باشند که افکار عمومی بهوجود آمدن چنین حلقههایی را در گرداگرد رئیسجمهور، سم مهلکی برای پیشرفت و توسعه کشور میدانند و انتظار دارند رئیس دولت یازدهم با مدیریت مناسب این افراد، جامعه را از نگرانیهای ناشی از رفتار این افراد رها کند.
اهداف تئوریزه شده حلقه انحرافی دولت یازدهم
اهداف حلقه جنجالساز دولت در سناریوی مورد اشاره را میتوان متفاوت و گاه همسو و هم جهت ارزیابی کرد که مهمترین آنها عبارتند از:
1- مهمترین هدف این حلقه را باید «تلاش برای عبور مردم» از دولت روحانی عنوان کرد با این توضیح که: آفتها وآسیبهای برآمده از عملکرد حلقههای پیرامونی دولتهای گذشته نشان میدهد که آنها نه تنها در شعارها، اصول و گفتمان دولتهای متبوع خود انحراف ایجاد کردهاند بلکه کارکرد دولت را دربخشهای مختلف اقتصادی، فرهنگی و سیاسی هم به یغما بردهاند به صورتی که پس از پایان هر کدام از دولت ها، حجم عظیمی از کارهای اقتصادی، سیاسی و فرهنگی بر زمین مانده یا اصلا در دستور کار قرار نگرفته بود.
تضاد طبقاتی خیرهکننده و تورم48درصدی دولت هاشمی، شکلگیری فتنههای دست ساز و بحران در سطوح مدیریتی نظام در دولت خاتمی و خانهنشینی در دولت احمدینژاد تنها بخشی از نتایج حاصل آمده از سیطره انحرافیون بر دولتهای پیشین است.
بنابراین «تمرکززدایی از اهداف کلان و اساسی مدون شده تیم تصمیمگیر وتصمیم ساز دولت» و همچنین «انحراف در کارکردهای دولتهای حاکم» با هدف «رویگردانی مردم از دولت یازدهم و گردش به سمت تجدیدنظرطلبان» مهمترین تئوری جریان انحرافی یاد شده است، هرچند که میتوان گفت بخشی از افراد دخیل در این سناریو هم ناآگاهانه در این طرح نقش آفرینی میکنند.
2- «پروژه انحراف افکار عمومی از مشکلات اصلی کشور» را هم میتوان از جمله اهداف دانست. به گونهای که ملازمان رئیسجمهور با اظهارات شاذ و حساسیت زا افکار عمومی جامعه را از موضوعاتی که دولت در آن «بیم نقد منتقدان » را دارد منحرف کرده و به مسائل دسته چندم درگیر کند. برخورد پرحجم و خشن رسانهها و شخصیتهای حامی دولت به «مستند من روحانی هستم» و «همایش دلواپسیم» در کنار آن «اظهارات غیر مسئولانه یونسی در جمع اقلیتهای دینی در شیراز» طی یک هفته اخیر به خوبی نشان میدهد که «غافلسازی افکار عمومی» از آنچه در توافقات تیم هستهای با 1+5 میگذرد هم میتواند در این سناریو پیش بینی شده باشد.
منبع: جوان آنلاین