گروه آزاداندیشی «خبرگزاری دانشجو»؛ در بحثهای پیشین به بیان مقدماتی در مورد کرسیهای آزاداندیشی پرداختیم و به طور کلی و اجمالی کرسیهای آزاداندیشی را تعریف کرده و مبانی و اصول تشکیل این کرسیها در منظر رهبر انقلاب و همچنین توجه امام خمینی(ره) به آزاداندیشی و نظریهپردازی در کشور را مورد بررسی قرار دادیم.
در بحث پیشرو به آسیبشناسی و بررسی مشکلاتی که پیرامون کرسیهای آزاداندیشی وجود دارد، خواهیم پرداخت. یکی از مشکلاتی که در مورد کرسیهای آزاداندیشی وجود دارد و موجب سهلانگاری در اجرای کرسیها میشود وجود تعاریف متفاوت از کرسیهای آزاداندیشی است. در بحثهای گذشته حول تعریف کرسیهای آزاداندیشی، گفتیم که دو نوع کرسی آزاداندیشی وجود دارد: یکی کرسیهای نظریهپردازی و دیگری کرسیهای آزادفکری.
در کرسیهای نظریهپردازی طرفین مباحثه و مناظره، کارشناسان متخصص هستند که حول یک موضوع کاملاً تخصصی که میتواند این موضوع فرهنگی، اعتقادی، اقتصادی و ... باشد به بحث و گفتگو مینشینند. با توجه به تخصصی بودن این کرسیها لازم است که مراجع و ارگانها و نهادهای تخصصی این حرکت علمی را پیگیری و راه اندازی و شروع کنند تا تولید علم نموده و نظرات تخصصی را با بحث و گفتگو پخته کرده و وارد چرخه علمی کشور نمایند. این کرسیها حد مطلوب و ایدهآل میباشد که نتیجه مهم آن نیز تولید علم است، همان چیزی که مقام معظم رهبری تاکید دارند.
اما در کرسیهای آزادفکری هدف از برگزاری این کرسی ها طبق فرمایش مقام معظم رهبری ایجاد فضای معقول و منطقی و علمی در دانشگاهها می باشد یعنی فضای منطقی و علمی در دانشگاه صورت بگیرد که دانشجو بتواند بیاید نظرات خود را آزادانه مطرح نماید و مخالفین و منتقدین هم نظر او را نقد کنند و بحث و گفتگو نمایند و آنجاست که طبق فرمایش حضرت آقا حق خود را نمایان میکند.
ایجاد کرسیهای آزادفکری در دانشگاهها فوایدی دارد. یکی از این فواید مطرح شدن شبهات دانشجویان و پاسخگویی به آن هاست. از دیگر فواید مهم اجرای این کرسی ها، این است که دانشجویان منتقد و متأثر از فضاهای رسانه ای غرب، دیگر کمتر به دنبال سیاه نمایی و شبهه افکنی در فضاهای مجازی مثل فیس بوک و... بوده؛ چرا که در دانشگاه با شرکت در این برنامهها به راحتی خواهند توانست مباحث و مطالب خود را در فضایی منطقی و معقول بیان نمایند.
اما در راستای فوایدی که بیان کردیم، نگرانی هایی نیز در اجرای کرسی ها برای مسئولین به وجود می آید که مهمترین آن ها این است که اگر به مخالفین تریبون داده شود، برای سایر دانشجویان موافق نیز ایجاد شبهه خواهد شد. روبرو شدن با این نگرانی نباید به طوری باشد که بگوییم شبهات فقط در همین جا یعنی در جلسه کرسی میمانند و کسی حق مطرح کردن آن ها را در بیرون از این جلسات ندارد؛ چرا که در این صورت آثار مخربی مبنی بر اینکه اصل تشکیل کرسی صرفا برای اثبات یک سری عقاید خاص ترسیم شده است، به بار خواهد آورد و مخالفین فکر می کنند کسی به آنان توجهی ندارد و حتی به این نتیجه می رسند که مسئولین از پراکنده شدن اعتقادات آنان در فضای دانشگاه می ترسند.
برای برطرف کردن این نگرانی می بایست از برنامه های جانبی استفاده کرد. برای مثال می توان قبل یا بعد از اجرای برنامه منابع و مقالات خوبی که پاسخ سوالات و شبهات دانشجویان در آن باشد را در اختیار آنها قرار داد.
بنابراین مسئولین دانشگاهها و مسئولین اجرای کرسی ها نباید از انتشار شبهات مخالفان ترس و واهمه ای داشته باشند؛ چراکه اگر حق با آنها باشد، «حق» طبق قاعده اصلی اسلام و آیه مبارکه قرآن باقی خواهد ماند و باطل گرد و غباری بیش نیست که جولان می دهد و های وهوی دارد و طبق احادیث، بالاخره این گرد و غبار باطل، خواهد نشست و حق نمایان خواهد گردید.
البته باید توجه داشت که کرسی ها نباید به فضایی تبدیل شود که به کسانی که هیچیک از اصول و اعتقادات را قبول ندارند، میدان آزاد داده شود. طبق آیه قرآن این ها افرادی هستند که انگشت خود را در گوش خود فرو می کنند تا حق را نشنوند. انگیزه چنین افرادی از شرکت در کرسی ها تنها شبهه پراکنی و ایجاد تشنج در فضای دانشگاه است و اصولا طبق برنامه ریزی های خاص، سعی می کنند آخرین نفری باشند که شبهه خود را مطرح میکنند تا دیگر فرصت نباشد کسی پاسخ آن ها را بدهد. برای جلوگیری از اینگونه حواشی اقدامات خاصی باید صورت بگیرد از جمله ثبت نام قبلی و تعیین نوبت برای نفراتی که میخواهند در کرسی اظهار نظر داشته باشند.
یکی دیگر از مسائلی که کرسی های آزاد اندیشی را به کرسیهای بی روح تبدیل می کند، کلیشه شدن و یا به تعبیر دیگر دست مالی و بیارزش شدن آن است. در اجرای کرسی های آزاداندیشی باید در مقام نخست به مبانی و اصول مطرح شده در ایجاد این کرسی ها در منظر رهبر انقلاب توجه نمود.
از این مبانی و اصول می توان به توجه رهبر انقلاب به اظهار نظر دانشجویان، نقد و انتقاد دانشجویان از اعتقادات یکدیگر، گفتگوی محترمانه، عاقلانه، منصفانه و مستدل، و ایجاد گفتگوها بدون هر گونه تعصب اشاره نمود. برای مثال جملاتی را از بیانات رهبر انقلاب ذیلا مطرح می کنیم:
میدان دادن به دانشجو براى اظهارنظر، از اظهارنظر هیچ نباید بیمناک بود.(1)
چند نفر دانشجو بروند، آنجا حرفشان را بزنند، حرف همدیگر را نقد کنند، با همدیگر مجادله کنند. حق، آنجا خودش را نمایان خواهد کرد.(2)
البته این هم از راه گفتگوى محترمانه، عاقلانه، منصفانه و با استدلال، عملى است.(3)
تریبونهاى آزاد بگذارند و با هم بحث کنند منتها نه متعصبانه و لجوجانه و تحریک شده به وسیله جریانات سیاسى و احزاب سیاسى.(4)
برای برپایی یک کرسی آزاداندیشی نتیجه بخش می بایست عملا مصادیقی که در بیانات رهبر معظم انقلاب حول این موضوع آمده است در تشکیل کرسی ها اجرا شوند. در غیر این صورت کرسی های آزاداندیشی به کرسی های بی روحی تبدیل خواهند شد که صرفا به دستور رهبری تشکیل شده اند، بی آنکه توجهی به مبانی اصلی و ضروریات درونی این کرسی ها شده باشد.
جلساتی که هم اکنون در دانشگاهها به نام کرسی آزاداندیشی تشکیل می شوند بدون آنکه شخص دانشجو، به عنوان یکی از طرفین مناظره در آن حضور داشته باشد و صرفا با حضور و سخنان اساتید برگزار می شوند، در حقیقت کرسی نیستند. و لذا در این زمینه باید روشنگری کرد که عدم تشکیل چنین جلساتی بهتر از این است که صداقت را زیر سوال برده و چیزی که کرسی نیست را کرسی بنامیم.
جامعه ما به آن میزان از عقل و درک رسیده است که کار واقعی را از عملکردهای سطحی و عجولانه ی ناپایدار تشخیص دهد و لذا افراد جامعه و بخصوص جوانان نیازی به کارهای سطحی و پوشالی نداشته و عملا خواستار فعالیت های حقیقی در راستای رسیدن به اهداف عالی خودشان هستند.
از موارد دیگری که جزء آسیب های کرسی ها از آن یاد می کنند این است که اگر مخالفین در چنین برنامه هایی شرکت کنند بعد از اجرای کرسی ها با آن ها برخورد شده و به محض اظهار نظر دانشجو، آن دانشجو توسط دستگاههای امنیتی و اطلاعاتی باز خواست می شود. باید گفت که چنین القائاتی کذب محض است با توجه به اینکه رئیس محترم قوه قضاییه نیز فرمودند که اظهار نظر در کرسی های آزاد اندیشی از مصادیق جرم نمی باشد و لذا باید توجه داشت که چنین شایعاتی تهمتی بیش نیست که عواقبش بر گردن شایعه کنندگان این تهمت ها سنگینی خواهد نمود.
اما مشکل اصلی در آسیب شناسی کرسی های آزاداندیشی این است که این کرسیها یک نیازسنجی دقیق ندارند. درست است که هر کسی که در یک رشته خاص پژوهش و کار میکند، به هر صورت یک ایده جزئی دارد؛ و لذا در این حد مشکلی پیش نمی آید. مشکل زمانی رخ می نماید که باید نیازسنجی شود و ایدهها و اندیشههای اندیشمندان در جهت پیشرفت و تغییرات کلان در علم به کار بسته شوند.
اما سوال اینجاست که این نیازسنجی چگونه باید صورت گیرد؟ ایجاد یک جامعهشناسی علم در ایران پاسخ این سوال است؛ به این معنا که از طریق جامعهشناسی علم این را به بررسی بگذاریم که نهادهایی که متولی نظریهپردازی علم در ایران هستند، چه کارکردی داشته و تا چه اندازه توانستهاند در روند علم در ایران تأثیرگذار باشند.
همچنین ایدههایی که در کرسیها مطرح میشود، نیازمند مدیریت معرفتی خاصی است که بتواند کارآمدی آنها را تشخیص دهد. اینگونه نباشد که نظریههای ارائه شده در این کرسیها تنها در حد دانشگاهی باشند؛ آنها باید بتوانند راهی را بگشایند. لذا اکثر ایدههایی که تاکنون در این کرسیها مطرح شدهاند، راهی را باز نکرده و نخواهند کرد؛ این نیازمند نگرش عمیقتری است. در غرب مسئله نقد و نظر نهادینه شده است اما در کشور ما اینگونه نیست و به همین خاطر ضرورت نقد و نظر هم احساس نمیشود. در غرب نقد و نظر از این حیث نهادینه شده که هر کسی هر ایدهای را که دارد، روی کاغذ نمیآورد. آنها دنبال نظریهها و ایدههایی هستند که معضلات بشر را حل کند. به این معنا که نظریههای ارائه شده، باید نسبتی با پژوهشها و نظریههای اندیشمندان دیگر برقرار سازند.
بنابراین اگر با چنین دیدی مقالهای کوتاه نوشته شود، در جاهای گوناگونی خوانده میشود و نقدهای فراوانی بر آن مینویسند اما در کشور ما چون نقد و نظر نهادینه نشده است، نهاد واسطهای را به نام هیأت کرسی نقد و نظر گذاشتهایم.
کرسی نقد و نظر باید ملاکهای جهانی نقد و نظر را پیدا کند. غرب از نظر روشهایی که در نهادینهسازی نظریهها دنبال میکند، بینظیر است. چرا غربیها توانستهاند علم را توسعه دهند؟ به این دلیل که رابطه متناسبی بین بخش آموزش علم و بخش نوآوری برقرار ساختهاند. جامعه غربی ملاکهای لازم برای کارآمدی و سرزندگی علم در جامعه را یافته است. بنابراین کرسیهای آزاداندیشی در کشور ما هم باید در این جهت و در راستای کارآمدی نظریهها و علم حرکت کنند.
پینوشت:
1. دیدار با اساتید دانشگاه ها 8/6/88
2. دیدار با نخبگان علمی کشور 6/8/88
3. دیدار اعضاى انجمن اهل قلم 7/11/81