به گزارش خبرنگار اجتماعی «خبرگزاری دانشجو»، در اواخر سال 1980 بود که شهروندان سیدنی بوع نامطبوعی را در پارک ملی آن منطقه استشمام کردند.
زمانی که گزارش این بوی نامطبوع به پلیس ارائه شد، ماموران جست جوی خود را برای یافتن سر منشاء بو آغاز کردند و متوجه شدند این بوی نامطبوع از داخل یک کیسه نایلونی که در بالای یکی از درخت های پارک آویزان شده است، منتشر می شود.
لذا ماموران با رفتن به بالای درخت و پائین آوردن کیسه در عین ناباوری با صحنه ای دلخراش و فجیع روبرو شدند.
درون این کیسه تکه تکه های بدن یک انسان بود که به طور کامل متلاشی شده بود.
ماموران که از این کار حیوانی و وحشیانه شوکه شده بودند، تکه های جسد را جهت بررسی به پزشکی قانونی فرستادند تا هویت مقتول مشخص شود.
پزشکی قانونی پس از روز ها اعلام کرد که این تنها قسمتی از بدن یک زن است و به علت اینکه صورتش کاملا متلاشی شده نیاز دارند تا هفته ها برای شناسایی مقتول وقت صرف کنند.
البته پلیس پس از مدت ها جست جو در اطراف پارک ملی سیدنی نیز توانست توسط سگ های آموزش دیده خود تکه هایی از لباس های پاره پاره شده و خونی را زیر خاک پیدا کند و به پزشکی قانونی ارجاع دهد.
چندین ماه گذشت تا هویت دختر مقتول به نام «پیاناویدا» شناسایی شد و پلیس اقدامات خود را در راستای پیدا کردن قاتل آغاز کرد و از تک تک کسانی که با این دختر قربانی در رابطه بودند، بازجویی نمود.
اقدامات پلیسی سال ها ادامه داشت، تا اینکه ماموران دریافتند «استیو ماتیوز» 48 ساله آخرین فردی بود که حدود 20 سال پیش و روز جنایت با این دختر جوان استرالیایی ارتباط داشته است. لذا ماموران با درآوردن اطلاعات شخصی این متهم جهت دستگیری وی وارد عمل شدند.
پلیس این مرد جنایتکار را در خانه اش دستگیر و به پایگاه پلیس انتقال داد ولی این مرد شیطان صفت در برابر حقیقت مقاومت می کرد و از گفتن آنچه که بر سر این دختر جوان آورده بود، خودداری می نمود.
در نهایت مدت ها از سکوت این مرد گذشت تا روز دادگاه که 20 ماه می امسال در سیدنی برگزار شد و پلیس تمامی ادله را نسبت به گناه کار بودن متهم به دادگاه ارائه داد.
اول جلسه دادگاه با این مضمون آغاز شد که مردم با وجود گذشت سال ها از این فاجعه بازهم خواستار رعایت عدالت در این موضوع هستند.
شرح گزارش پلیس این بود که «استیو ماتیوز» دوست خود «پیاناویدا» را به دلیل نامعلومی در نیمه های شب با یک تیکه سنگ به قتل رسانده و پس از متلاشی کردن بدنش، جسدش را داخل کسیه انداخته و به درختی در پارک ملی سیدنی آویزان می کند.
متهم جهت دفاع از خود به جایگاه حاضر شد و در برابر قضات و مردم ناگهان تمام جنایت هایی را که تا الان انکار می کرد ، فاش کرد.
این قاتل بی رحم گفت: با «پیاناویدا» دوست بسیار صمیمی بودم و آن شب در پارک در حال صحبت و گردش بودیم که متوجه شدیم عقربه های ساعت از 12 گذشته است و دیگر کسی در پارک نیست.
او ادامه داد: ناگهان به دلیل یک توهین که شاید به شوخی به من گفت عصبانی شدم و در عین ناباوری او را با ضربات متعدد یک سنگ بزرگ به صورتش از پای در آوردم و سپس با جسمی برنده بدنش را متلاشی و مثله کردم سپس جسدش را درون یک کیسه ریخته به در بالای یک درخت آویزان نمودم.
در حالی که تمامی حاضران در جلسه دادگاه از صحبت های این مرد جنایتکار متاثر شده بودند، قاضی با لبخندی حکم این مرد را تنها 20 سال زندان صادر کرد و گفت او می تواند در سال 2027 از آزادی مشروط نیز استفاده کند.
این حکم موجی از نفرت و خشم را در بین مردم به وجود آود و شاید تمامی مردم به این فکر رفتند که واقعا حکم کسی که دختر جوانی را با هزاران امید و آرزو پرپر کرده، این است؟ آیا کسی که در اوج بی رحمی توانست یک شهروند بیگناه را به قتل برساند و مثله کند باید دوباره به جامعه بازگردد؟
استرالياست ديگه، تبعيدي هاي انگليسي هستند، بيشتر از اين ازشون برنمياد
واقعا قانون اعدام عين مهرباني و عطوفت و نوع دوستيه
شکر خدا که داراي بهترين دين و مذهبيم
چرا تمام حقوق بشر غرب به نفع ظالم ها ست؟
چرا طرفداري قاتل رو مي کنن بجاي مقتول؟
چرا وقتي کسي که فرزندش را سقط مي کند طرف مادر قاتل را بجاي فرزند مقتول مي گيرند؟
حقوق بشر جز قانون جنگل نيست. فقط طرفدار زورگويان است نه مظلوم ها.