محمدعلی آذرشب، عضو هیات علمی دانشگاه تهران، با اشاره به ماهیت و ضرورت تحول در حوزه علوم انسانی طی گفت وگویی با خبرنگار آزاداندیشی «خبرگزاری دانشجو»،گفت: اساسا یکی از اولین اقداماتی که باید در راستای تحول در علوم انسانی صورت بگیرد آن است که زیربنای این علوم زیربنای اصیلی باشد، یعنی نباید زیربنای این علوم را از دیدگاه فلسفه مادی غرب بگیریم، و یک ظاهرسازی کرده و تنها این علوم را به نام اسلامی استوار کنیم.
وی ادامه داد: مساله مهم در حوزه تحول در گستره وسیع علوم انسانی توجه به زیربناها است، به عبارت دیگر قبل از اینکه کتاب درسی در مورد علوم انسانی بنویسیم باید زیربنای این کتاب و فلسفه و دیدگاه عینی این کتاب ها و محتوای آنها را بررسی و بر پایه فرهنگ اسلامی- ایرانی دست به تدوین و نگارش یک اثر در این حوزه بزنیم.
عضو هیات علمی دانشگاه تهران با بیان اینکه بسیاری از کسانی که به دنبالت تحول علوم انسانی هستند صرفا به مباحث روبنایی توجه دارند، خاطر نشان کرد: فکر می کنم قبل از هر چیز باید روی تئوریها و فلسفه علوم انسانی کار کرد، چنانچه غربی ها نیز این رویکرد را داشته و چنین روندی را در رابطه با علوم انسانی اتخاذ کردند و نیامدند (صرفا) مبانی دیگران را ترجمه کنند.
آذرشب تصریح کرد: مثلا جامعه شناسی به عنوان یکی از رشته های علوم انسانی را مثال می زنم، این علم در جامعه اسلامی ما باید بر اساس جهانبینی اسلامی تدوین شود، جهان بینی اسلامی باید در این رشته متبلور و کاملا توضیح داده شود و برای کسانی که میخواهند در حوزه علوم انسانی بنویسند باید یک زمینه فلسفی و فکر و علمی نسبت به جامعه شناسی و نسبت به جامعه ایجاد شود.
استاد دانشگاه تهران گفت: برای مثال سید محمدباقر صدر، دَه سخنرانی درباره تفسیر موضوعی قرآن دارد که در آن حرکت تاریخ از دیدگاه اسلام و شناخت جامعه از دیدگاه اسلام را به صورت زیربنایی بررسی کرده است هرچند که این بررسی به علت اینکه عمر او کفاف نداد با شتاب زدگی صورت گرفته بود؛ قرار بود شهید صدر کتابی به نام «مجتمعنا» بنویسد که زیربنای جامعه شناسی باشد اما عمرش کفاف نکرد اما اصول کلی که به جای گذاشت برای کسانی که می خواهند نسبت به جامعه شناسی و فلسفه تاریخ کار کنند زیربنای خوبی محسوب می شود.
وی گفت: به نظرم می رسد شهید مطهری نیز در کتاب «جامعه و تاریخ» همین کار را کرد و زیربنای فکری و اصولی را برای شناخت تاریخ و شناخت جامعه ارایه کرد، بنابراین کسانی که می خواهند در حوزه رشته ای چون جامعه شناسی کار کرده و مبنا را نگرش اسلام قرار دهند باید چنین الگویی را مدنظر قرار دهند.
آذرشب ادامه داد: این موارد نشان می دهد که منابع متعددی در حوزه های مختلف علوم انسانی در دست ماست که به برخی از آنها اشاره کردم، اما علت اینکه با وجود چنین منابعی همچنان به نوعی گرایش ها به سمت منابع غربی سوق می یابد به دلیل روحیه ای است که اغلب در وجود بسیاری از افرادی که می خواهند در حوزه علوم انسانی کار کنند وجود دارد و آن روحیه شکست در مقابل فکر است.
عضو هیات علمی دانشگاه تهران گفت: گویی نوعی غرب زدگی در خون برخی نهادینه شده است که در مقابل تمدن غرب احساس شکست می کنند، به نظر من باید میان متفکران و روشنفکران جامعه روحیه خودباوری نهادینه شود تا بتوان از ورای این چنین روحیه ای دست به تحول علوم انسانی زد.