به گزارش گروه فضای مجازی «خبرگزاری دانشجو»، مارک دبوویتز مدیر اجرایی بنیاد «دفاع از دموکراسی»، یک اتاق فکر قوی و البته با اهداف جنگطلبانه است که به طور گستردهای به برنامه هستهای ایران میپردازد. دبوویتز و ریچارد گلدبرگ یکی از دستیاران سابق سناتور مارک کرک که او هم از منتقدان سرسخت سیاستهای اوباما در قبال توافق هستهای با ایران بوده، اخیرا گزارشی را منتشر ساخته و بیان کردهاند نقش کنگره در دوران بعد از توافق هستهای با ایران چیست. این همان طرحی است که از نمایندگان کنگره میخواهد حتی در صورت دستیابی آمریکا به توافق نهایی هستهای با ایران نیز به تحریمهای بیشتر علیه کشورمان ادامه دهند. مارک دبوویتز که مشاورههای زیادی هم به اعضای جمهوریخواه کنگره میدهد، اخیرا در مصاحبه با یک سایت اینترنتی به جزئیات جدیدی از طرح مورد نظر خود برای اعضای کنگره پرداخته و به نقش تحریمها در پیشبرد اهداف آمریکا در قبال ایران تاکید کرده است. به دلیل اهمیت این موضوع «وطن امروز» متن این گفت و شنود را منتشر میکند.
هدف اصلی از گزارش اخیر شما چه بود؟ چرا که این گزارش بشدت مورد توجه قرار گرفته و هر گروهی با توجه به سیاستهای خود این گزارش را نقد کرده است.
موارد زیادی پیش میآید که وقتی یک اتاق فکر گزارشی منتشر میکند میبیند هم از طرف محافظهکاران نقد میشود و هم از طرف جناح چپ. از یک طرف لیبرالها شما را متهم میکنند که در تلاشید مذاکرات هستهای با ایران را خراب کنید و باعث میشوید توافق هستهای با ایران یکشبه از بین برود و از سوی دیگر محافظهکاران هم انتقادات دیگری را مطرح میکنند. هدف اصلی از این گزارش که بعد از ماهها مشاوره و نظرخواهی و بحث با مقامات دولتی تهیه شد، مبتنی بر این بود که ما بعد از توافق هستهای با ایران چه روش و رویکردی را باید به اجرا بگذاریم؟ برای هر مرحله از اجرایی شدن تعهدات ایران در توافق هستهای، چه میزان از تحریمها باید برداشته شده یا چگونه سیاستهای امدادی و کمکرسانی به اقتصاد ایران اجرایی شود؟ ما در حال تلاش برای ایجاد معیار و نقشه راهی بودیم که بگوید در هر بخش از اجرایی شدن توافق، چه اقدامات امدادی در قبال تحریمها باید در مقابل ایران انجام شود. ما با این سؤال روبهرو بودیم که چگونه باید راههایی دقیق و قابل اندازهگیری برای لغو تحریمها داشته باشیم. مرحله بعدی این بود که چه تحریمهایی باید همچنان پابرجا بماند که به عنوان تضمینی در برابر اجرایی شدن تعهدات ایران روی میز باقی مانده باشد. اگر راستش را بخواهید تحقیقات ما با این مساله آغاز شد که ما دیگر نمیتوانیم بعد از رسیدن به توافق با ایران همچنان بیان کنیم همه گزینهها از جمله حمله نظامی روی میز است و نمیتوانیم ایران را تهدید به جنگ کنیم. در عین حال هر دفعه هم که ایران توافق نهایی را نقض کرد نمیتوانیم دوباره همه چیز را از اول شروع کنیم. گزارش ما سعی میکند پیشنهاداتی خاص درباره این موضوع بدهد که چه تحریمهایی باید در موضع خود باقی بمانند که بتوان با کمک آنها به این اطمینان رسید که مراحل بررسی، بازرسی و نظارت ما بر برنامه هستهای ایران حفظ میشود.
به نظر شما این طرح اولیه چقدر با نظر و برنامه اصلی دولت برای برخورد با ایران اختلاف دارد؟
قطعا خیلی زود است که بخواهیم از حالا به این مسائل بپردازیم و نظری داشته باشیم. ما هیچ چشماندازی از رفتار دولت در قبال ایران نداریم. ما نمیدانیم دولت میخواهد چگونه تحریمهای ایران را بردارد و تنها آگاهیهای ما محدود به گزارش رسانههاست و میدانیم که برداشته شدن تحریمها به صورت فاز به فاز و مرحله به مرحله است. مقامهای دولتی اعلام کردهاند رفع تحریمها با توجه به شرایط توافق و امتیازات هستهای که ایران به جامعه بینالملل میدهد، صورت میگیرد. این مساله طبیعی است که ایرانیان دوست دارند رفع تحریمها در مرحله اول باشد و دولت ایالات متحده هم دوست دارد رفع تحریمها به مرحله آخر اجرای تعهدات ایران بازگردد. کسی هنوز نمیداند در مذاکرات چه اتفاقی میافتد در هر صورت برای کنگره هر دو صورت قضیه یکی است. کنگره معتقد است نقش مهمی در خلق و ایجاد تحریمهای ایران داشته و بنای اصلی و معماری این ساختار را او انجام داده و باید در هر گونه توافق نهایی با ایران به عنوان معمار اصلی حضور داشته باشد. به همین دلیل هم با استقبال شدید کنگره از این گزارش مواجه شدیم.
در چه زمینههایی ایران اصلا حاضر نیست به جامعه جهانی امتیاز بدهد؟
این دقیقا همان مسالهای است که زیاد به آن نپرداختهایم. به نظر من ایران بیشتر به غروب این قرارداد و زمان پایان یافتن آن میاندیشد تا زمان آغاز آن. یعنی طول مدت قرارداد هستهای برای ایران بسیار حائز اهمیت است. چه مدت این توافق طول میکشد و چه میزان زمان باید بگذرد تا ایران بتواند به فعالیتهای نرمال و عادی هستهای خود ادامه دهد؟ در اینجا برای ایران تعداد سانتریفیوژها و فردو و باقی مسائل زیاد مهم نخواهد بود بلکه تنها مساله زمان در میان است. ایران باید ببیند که با او مثل باقی اعضای سازمان بینالمللی انرژی اتمی برخورد میشود. من صحبتهای روحانی، رئیسجمهور ایران را شنیدهام که درباره وضعیت انرژی هستهای در ژاپن صحبت میکرد. آنها میخواهند برای مایحتاج و نیازهای خود در خاک کشورشان غنیسازی انجام دهند و نیروگاه بسازند و این بدین معنی است که نمیتوانند در مرحله فعلی تمام فعالیتهای هستهای خود را کنار گذاشته و در عین حال نمیتوانند مدت زمان زیادی هم برای تبدیل شدن به قدرت هستهای انتظار بکشند. آنها میخواهند با وجود همه بازرسیها و نظارتهای سازمان بینالمللی انرژی اتمی به کار خود ادامه داده و با این همه محدودیت مواجه نباشند.
آمریکا در چه زمینههایی قصد عقبنشینی ندارد و در مذاکرات تهاجمی رفتار میکند؟
خوب شرایط برای ایران اصلا خوب نیست. من فکر نمیکنم شرایط برنامه هستهای ایران تحت این رژیم فعلی بتواند به حالت عادی بازگردد و نباید چنین اتفاقی بیفتد. تمام این محدودیتها و فشارها باید برای همیشه روی ایران باقی بماند. تمام شرایط ما از جمله اینکه ایران را جزو کشورهای حامی تروریسم میدانیم به ما میگوید نظام جمهوری اسلامی نباید فعالیت و روند عادی در برنامه هستهایاش را تجربه کند. این نظام، نظام حکومتی ژاپن یا هلند نیست. به نظر من مسؤولان دولتی باید در طول مذاکرات کاملا غیرمنعطف عمل کرده و هیچ پیشنهادی را از جانب ایران قبول نکنند. اگر دولت اوباما روی طول مدت قرارداد 20 تا 25 ساله بحث میکند و ایران میگوید طول مدت قرارداد باید به 5 سال کاهش یابد، دولت حداکثر انعطافی که از خود نشان میدهد باید این باشد که بگوید تا 20 سال را میپذیرد یا 15 سال اما به پایینتر از این حد رضایت ندهد. ایران در طول سالیان اخیر نشان داده که در طول مدت کوتاهی میتواند پیشرفت قابل توجهی در این حوزه از خود نشان دهد. آیتالله خامنهای بعد از دوره قرارداد هستهای با ایران پر قدرت، ایران هستهای به عنوان قدرت بلامنازع منطقه و قابلیتهای هستهای صنعتی به میدان بازمیگردد و اینگونه است که ایران به تمام چیزی که در تمام این مدت میخواسته میرسد؛ ایران پرنفوذ و پر قدرت در منطقه.
تحریمها به بحث اول در مذاکرات هستهای تبدیل شده است. تا چه حد این مساله میتواند به توافق نهایی کمک کند؟
زمانی که صحبت از تحریمهای ایران به میان میآید به نظرم این تحریمها تاثیر خوبی در کشاندن ایران پای میز مذاکره داشته است اما ما در حال حاضر منتظریم ببینیم این تحریمها چگونه ایران را تشویق به گرفتن تصمیم نهایی و رسیدن به توافق با آمریکا میکند. ما در حال حاضر نمیتوانیم بفهمیم این تحریمها تا چه حد در تصمیم نهایی ایران موثر است، چرا که دولت از ابتدای سال 2013 شروع به تقویت زیرساختهای مربوط به تحریمها کرد و با جدیت بیشتری وارد میدان شد. در این میان اوباما با توافق اولیه به ایران اجازه داد اقتصاد خود را که روی زمین ما افتاده بود به مرحلهای برساند که بتواند روی زانویش بنشیند و این بدین معنی است که امکان سنجش میزان اثرگذاری تحریمها هم بالا رفته است. تحریمها به نوبه خود گلوله طلایی برای از پا انداختن یک حکومت نیستند و به تنهایی کاری از دستشان بر نمیآید. بنابراین به تهدید نظامی معتبر هم در این میان نیاز دارید. تحریمها نظامهای سیاسی را مجروح میسازند اما این تهدید است که نظام را به زانو در آورده یا آن را از پا میاندازد. گزارشی که ما به نمایندگان کنگره دادیم و از آنها خواستیم طرحی برای تصویب تحریمهای بیشتر علیه ایران بدون توجه به قرارداد نهایی هستهای تنظیم کنند، دقیقا به همین منظور بود. اگر در این مرحله ما اشتباه کرده و تحریمها را به صورت یکجا برداریم یا اصلا اعلام کنیم که تحریمها برداشته میشود، در واقع نتیجه این همه زحمت به شکست تبدیل میشود. در تمام طول مدت قرارداد هستهای تحریمها نباید برداشته شود بلکه سیاستهای امدادی و کمکرسانی به اقتصاد ایران باید اجرایی شود. یعنی همین سیاستی که در توافق اولیه هستهای با ایران تاحدودی اجرایی شد.
منبع: وطن امروز