کد خبر:۳۳۴۶۶۳
علوی‌تبار در گفتگو با «خبرگزاری دانشجو»:

اساتید نه برای تدریس بلکه برای کارهای قلمی خود احساس نیاز به مطالعه نمی‌کنند/ توجه دانشجویان به نیچه و هایدگر، برای ژست گرفتن است نه حل مشکلات فکری جامعه

عضو هیأت علمی دانشگاه علامه گفت: توجه برخی دانشجویان به فیلسوفانی مانند نیچه، هایدگر، دریدا، فوکو و مانند آن فقط برای پیروی از مد و ژست گرفتن است نه حل کردن مشکلی از مشکلات فکری خود یا جامعه.

به گزارش خبرنگار آزاداندیشی «خبرگزاری دانشجو»، یکی از راهکارهای احقاق تحول در علوم انسانی، گسترش تحقیق و پژوهش و همچنین ترویج امر کتاب و کتابخوانی میان اساتید دانشگاه است. در این رابطه اگرچه تاکنون تبلیغات متعددی صورت گرفته اما آنچنان که باید تبدیل به یک روند جدی در میان دانشگاهیان ما نشده و در نتیجه صرفا به مطالعه کتاب های درسی اکتفا می شود حال آنکه یکی از اصلی ترین بن مایه های بحث تحول علوم انسانی توجه به مطالعه در حوزه های مختلف است.


در راستای بررسی این مساله با دکتر هدایت علوی تبار، عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی و استادیار گروه فلسفه این دانشگاه،  به گفتگو نشسته ایم که حاصل آن را می خوانید:

 
«خبرگزاری دانشجو»- به نظر شما علت اینکه در جامعه علمی امروز ایران اساتید توجه کمتری به مطالعه دارند چیست؟


علوی تبار: کمبود مطالعه در میان اساتید دانشگاه عوامل متعدد دارد که به دو عامل اشاره می‌شود: عامل نخست نداشتن وقت کافی است. اساتید دانشگاه به عنوان بخشی از جامعۀ کنونی ایران دچار همان مشکلات اقتصادی هستند که اکثریت جامعه با آن دست و پنجه نرم می‌کنند. استاد دانشگاه، به ویژه اگر سابقۀ زیادی نداشته باشد، با حقوقی که از دانشگاه دریافت می‌کند نمی‌تواند زندگی خود را اداره کند و ناچار است علاوه بر تدریس در دانشگاهِ خود به کارهای دیگر بپردازد. یکی از این کارها تدریس در مراکز علمی گوناگون است.


برخی از اساتید علاوه بر تدریس در مراکز آموزشی در تهران برای تدریس به شهرستان ها نیز می‌روند. از دیگر کارهایی که اساتید معمولا برای کسب درآمد انجام می‌دهند راهنمایی، مشاوره یا داوری پایان‌نامه است. برخی از اساتید نه تنها در دانشگاهی که در آن مشغول به کار هستند بلکه در دانشگاه‌ها و پژوهشگاه‌های دیگر نیز پایان‌نامه می‌گیرند و گاهی حساب این پایان‌نامه‌ها از دست خودشان هم خارج می‌شود. علاقه به مشارکت در پایان‌نامه، به ویژه پایان‌نامه دکتری، در حدی است که گاهی در گروه‌های آموزشی در این زمینه رقابت وجود دارد و برخی از اساتید، با به کارگیری شیوه‌های گوناگون، خود را به دانشجو تحمیل می‌کنند.

 

البته مسلم است که اینگونه اساتید وقت کافی برای خواندن پایان‌نامه نمی‌گذارند، اما حتی ورق زدن پایان‌نامه های متعدد و شرکت در جلسه‌های دفاع بخشی از وقت آنان را به خود اختصاص می‌دهد. رفتن از این کلاس به آن کلاس و از این جلسه دفاع به آن جلسه دفاع عملا اساتید را، به تعبیر یکی از مشاهیر، به «مسافرکش علمی» تبدیل کرده و وقتی برای مطالعه جدی برای آنان باقی نگذاشته است، به طوری که استادی دانشگاه در برخی موارد از شغلی علمی به شغلی اجرایی تبدیل شده است.

 

عامل دوم عدم احساس نیاز است. برخی از اساتید کتاب یا جزوه‌ای را مبنای کلاس قرار داده و آن را تدریس می‌کنند و نیازی نمی‌بینند که آن را با اطلاعات جدید کامل کنند. آنان هر نیمسال این جزوه یا کتاب نخ‌نما شده را درس می‌دهند و کسی هم به آنان ایرادی نمی‌گیرد. در اینجا دانشجویان می‌توانند نقش مؤثری داشته باشند.


اگر دانشجویان با انگیزۀ علمی سر کلاس حاضر شوند و نسبت به درس از خود علاقه نشان دهند می توانند استاد را ترغیب به مطالعه و روزآمد کردن مطالبش کنند، اما متأسفانه بسیاری از دانشجویان فقط برای گرفتن مدرک سر کلاس حاضر می‌شوند و محتوای کلاس برایشان چندان اهمیت ندارد و همین موضوع استاد را بی‌انگیزه می‌کند.


استاد، اگر علایق شخصی نداشته باشد، دلیلی نمی‌بیند که وقت بگذارد و منابع جدید را مطالعه کند و کلاسش را پربار کند. او با اندکی مطالعه می‌تواند هر درسی را تدریس کند. به همین دلیل است که می‌بینیم برخی از اساتید در زمینه‌های گوناگون و گاهی کاملا متفاوت تدریس می‌کنند. اساتید نه تنها برای تدریس بلکه برای کارهای قلمی خود نیز احساس نیاز به مطالعه نمی‌کنند، زیرا در جامعه علمی ما چیزی به نام نقد وجود ندارد.


اگر هر اثر علمی که چاپ می‌شود مورد داوری و ارزیابی دقیق قرار گیرد نویسنده جرأت نمی‌کند که هر مطلبی را در اختیار مجله یا ناشر قرار دهد. وقتی اثری که به چاپ می‌رسد با هیچ واکنشی، نه مثبت نه منفی، مواجه نمی‌شود نویسنده انگیزۀ خود را برای کار دقیق، که مبتنی بر مطالعۀ گسترده است، از دست می‌دهد و با خواندن چند منبع به خود اجازه می‌دهد که در بارۀ موضوع دست به قلم ببرد. از این رو شاهد هستیم که برخی از اساتید در بارۀ موضوعات کاملا متفاوت مطلب می‌نویسند.


«خبرگزاری دانشجو»- در چنین شرایطی آیا محیط آکادمیک ما شرایطی را رقم زده است که بتوان گفت در این دانشگاه اندیشه با اندیشه پاسخ داده می‌شود؟


علوی تبار: اگر قرار است دانشگاه محل امنی برای تضارب آزادانۀ آراء باشد باید میان دانشگاه و سیاست فاصلۀ مطمئنی وجود داشته باشد. متأسفانه یکی از آفت‌هایی که گریبان محیط‌های دانشگاهی را می‌گیرد و لطمه‌های زیادی وارد می آورد سیاسی شدن این محیط‌ها است. البته این بدان معنا نیست که در محیط‌های دانشگاهی به مباحث سیاسی پرداخته نشود، بلکه منظور این است که حزب یا جناحی که در سیاست حاکم می‌شود نباید خط‌مشی دانشگاه را تعیین کند و از محیط دانشگاهی در جهت اهداف خود استفاده کند.


با تأسف باید گفت که در کشور ما هیچ چیز از سیاست جدا نیست و همین مسئله باعث شده است تا فضای دانشگاهی به ناچار از جناح سیاسی حاکم تبعیت کند. در واقع همواره سیاستمداران تکلیف دانشگاهیان را معلوم کرده‌اند. تبعیت علم و دانش از سیاست و از دست رفتن استقلال دانشگاه اثرات نامطلوبی دارد. این در حالی است که در کشورهای پیشرفتۀ دنیا جو حاکم بر دانشگاه ربطی به اینکه کدام حزب در انتخابات پیروز شده است ندارد. جو دانشگاه در اختیار دانشگاهیان است و هیچ سیاستمداری نیز حق دخالت در آن را ندارد. به همین دلیل است که دانشگاهیان به صراحت از سیاستمداران انتقاد می‌کنند و نگران از دست دادن شغل خود نیز نیستند!


«خبرگزاری دانشجو»-
زمانی که مطالعه به عنوان یکی از مهمترین عوامل تحول علوم انسانی تبدیل به یک عادت یا صرفا مد فرهنگی شود، چه آسیب هایی را برای جامعه دانشگاهی ما در بر دارد؟


علوی تبار: وقتی کلمۀ «مد» را می‌شنویم معمولا به یاد لباس می‌افتیم اما باید دانست که در امور فرهنگی و علمی نیز گاهی با این پدیده مواجه می‌شویم. گاهی دانشجویان و حتی اساتید بدون آنکه موضوعی برای آنان به صورت مسئله درآمده باشد و در نتیجه دغدغۀ پرداختن به آن را داشته باشند، صرفاً به علت رواج موضوع به آن روی می‌آورند و در واقع همرنگ جماعت می‌شوند، غافل از اینکه مطالعه زمانی هدفمند است که در پی حل مسئله باشد.


انسانی که مسئله دارد و از طریق مطالعه می‌خواهد مسایل فکری خود را حل کند می‌تواند امید داشته باشد که به راه حل دست یابد اما اگر مطالعه فقط برای هماهنگ کردن خود با فضای موجود باشد به نتیجه و راه حل نمی‌رسد زیرا اصلا مسئله‌ای مطرح نشده تا راه حلی داشته باشد.


از سوی دیگر همانطور که اهل مد گاهی لباسی را که از آن خوششان نمی‌آید فقط برای اینکه مد شده است می‌پوشند دانشجویان نیز گاهی برای عقب نماندن از غافله، کتابی را که دوست ندارند می‌خوانند. در این زمینه مثال‌های گوناگونی می‌توان زد. پس از خودکشی صادق هدایت آثار و افکار او مد شد و بسیاری از دانشجویان فقط برای گرفتن ژست فرهنگی کتاب‌های او را می‌خواندند. البته برخی نیز کتاب‌ها را بدون آنکه خوانده باشند فقط زیر بغل می‌زدند و ادای روشنفکری در می‌آوردند.


همین اتفاق در زمانی که افکار چپی در ایران رواج داشت در مورد آثار مارکس و پیروانش افتاد. امروزه نیز دیده می‌شود که توجه برخی دانشجویان به فیلسوفانی مانند نیچه، هایدگر، دریدا، فوکو و مانند آن فقط برای پیروی از مد و ژست گرفتن است نه حل کردن مشکلی از مشکلات فکری خود یا جامعه. یکی از آسیب‌های این نوع رویکرد به موضوعات فرهنگی این است که وقت و انرژی افراد و همچنین امکانات دانشگاه که می‌توانند در جای درست به کار گرفته شوند عملا هدر می‌روند.
 

ضمن اینکه فرهیختگی ترکیبی از علم و ادب یا تعلیم و تربیت است. از این رو کتاب خواندن برای فرهیختگی شرط لازم است نه شرط کافی. جزء اول جنبۀ کمی دارد اما جزء دوم کیفی است. انسانی که اهل کتاب و مطالعه است بر معلومات خود می‌افزاید و این در جای خود لازم است اما ادب و تربیت لزوماً با مطالعه به دست نمی‌آید.


فرق دانشمند و فرهیخته در همین جا است. عالم یا دانشمند کسی است که در زمینۀ خاصی دانش اندوخته و به معلوماتش به لحاظ کمی افزوده است، اما همین شخص می‌تواند انسانی خبیث یا دست کم فاقد فضایل اخلاقی باشد. کافی است نگاهی به تاریخ بیفکنیم تا دانشمندان یا کتابخوان‌های بسیاری را ببینیم که دست به اعمال خلاف اخلاق زده‌اند و به همین دلیل به هیچ وجه فرهیخته نبوده‌اند.


برای مثال موسولینی و مائو به مطالعه بسیار علاقه داشتند و کتاب‌های زیادی خوانده بودند ولی جنایت‌های زیادی نیز انجام دادند. در واقع علم مانند چراغ عمل می‌کند که اگر در دست دزد باشد «گزیده تر برد کالا». امروزه در کشور شاهد هستیم که گاهی برخی از عالمان به جان یکدیگر می‌افتند و همۀ دستاوردهای علمی یکدیگر را به هیچ می‌انگارند و با بغض و کینه سخن می‌گویند. این رویکرد نشانی از فرهیختگی ندارد و نشان می‌دهد که می‌توان کتابخوان و عالم بود ولی فرهیخته نبود.

 

ارسال نظر
captcha
*شرایط و مقررات*
خبرگزاری دانشجو نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.
پربازدیدترین آخرین اخبار