به گزارش گروه ورزشی «خبرگزاری دانشجو»، یکی از روزنامه های ورزشی صبح امروز مطلب جالب توجهی درباره رفتارهای سرمربی تیم ملی نوشت.
در این مطلب که در روزنامه ایران ورزشی منتشر شده، آمده است:
تنورت آنقدر داغ شده که خمیر را بچسبانی یا نه؟ اگر داغ شده که پس چرا دست دست میکنی؟ اگر هم نه که باز هیزم بریز و آتش بیفروز. تنورت را آنقدر داغ کن که هم خمیرت به دیوارهاش بچسبد هم به محض چسبیدن، همانی شود که میخواهی. خوب فهمیدهای تنور سرد خمیرت را به تنش نگه نمیدارد اما میدانی تنوری که بیش از حد داغ کرده باشی یا دیوارهاش میریزد یا خمیرت را زغال میکند؟! حالا نگاهی بینداز به آن تنور لعنتیات. حرارتش کافی نیست؟ خب بچسبان آن خمیری که یک ماه است روی بالشتک و ناوندهات نشاندهای را!
***
تنوری که کارلوس کروش در آن هیزم ریخته و داغ کرده، حالا آماده است برای چسباندن خمیر. روز به روز هم گرمتر میشود. از منچستر و تاتنهام و آمریکا تا آفریقای جنوبی و البته ایران. در تنورش هم آنقدر هیزم ریخته که نگران خاموشی و سرد شدنش نباشد اما مساله این است که امروز نانوای فوتبال ما میخواهد در کدام تنور نانش را پخت کند؟ تهران یا ژوهانسبورگ؟ ایران یا آفریقای جنوبی؟
بازار کار برای کارلوس کروش از قبل از جام جهانی هم وجود داشت، چه برسد به بعد از دو نمایش اول ایران مقابل نیجریه و آرژانتین که تحسینی جهانی را برانگیخت اما کروش برای به دست آوردن موقعیتی بهتر و قراردادی کاملتر دو پیشنهاد را در دو کشور به صورت همزمان و با رفتاری مشابه و وعدههایی یکسان و البته ابراز تمایلی یک شکل دنبال میکند. چرا؟
این تمام آن حرفهایگریهایی است که کارلوس کروش از آن دم میزند؟ او به همان میزان که برای نشستن روی نیمکت تیم ملی به مدیران ایران در فدراسیون فوتبال وعده داده و حتی با تاج بر سر زمان برگزاری لیگ به توافق و تفاهم رسیده با مسوولان فدراسیون فوتبال آفریقای جنوبی هم به جمع بندی رسیده. چرا؟ فقط برای قرار گرفتن در راس اخبار آسیا
و آفریقا؟
***
نیازی نیست نوستراداموس باشیم تا آینده را پیشبینی کنیم. بدون خیره ماندن به ستارهها هم میتوان جنس کلام کارلوس کروش بعد از توافق قطعی با آفریقای جنوبی را حدس زد. او به همان سرعتی که در تمرینات قبل از بازی ایران و آرژانتین سعی داشت توپ را از زمین خودی به زمین حریف ببرد و ضد حمله بزند، در مراودات اجتماعیاش هم به مدیر، بازیکن، مربی و رسانهها ضدحمله میزند. همانطور که آرژانتینیها نفهمیدند چطور پژمان منتظری تا لب خط 18 قدم شان جلو آمده و توپ را روی سر اشکان دژاگه فرستاده، کروش توپ را به زمین طرف مقابلش میبرد و دروازهاش را باز میکند. با چنین جملاتی: «قلب من در ایران بود اما مدیران فدراسیون فوتبال علاقهای به تمدید همکاری با من نداشتند!» منتظر این جملات کارلوس کروش باشید. اگر جای پرواز ایران ایر سوار بر هواپیمایی دوحه شد و به جنوب آفریقا رفت، منتظر همین جملاتش روی خبرگزاری ایسنا باشید!
***
تنورش آنقدر داغ شده که اگر دیر بجنبد و ناوندهاش را دیر به دیواره بکوبد، نانش میسوزد. آنقدر نانوای حرفهای شده که بداند وقت را نباید هدر داد. فقط ممکن است این وسط دیواره تنور فوتبال ایران را بسوزاند. باید خودمان را برای حقیقی بودن ادعای فدراسیون آفریقای جنوبی آماده کنیم. نه با کنار گذاشتن هیزم کنار تنور کروش. آب بیاورید. شاید لازم باشد داخل تنورش آب بریزیم!
***
کروش آخرین مربی دنیا نیست! زاکرونی همین الان بیرون نشسته... به تنورش هیزم نریزید.