به گزارش گروه فضای مجازی «خبرگزاری دانشجو»، از همان روزهای آغاز عمر دولت یازدهم و حتی پیشتر از آن، در ایام تبلیغات انتخاباتی، طیفی از نزدیکان حجت الاسلام حسن روحانی بنای خود را بر هجمه تمام قد به دولتهای نهم و دهم گذاشتند و تا جایی پیش رفتند که حتی یک نقطه سفید و خاکستری را در کارنامه دولت نمیدیدند. به زعم آنان بعد از دوران درخشان سازندگی و اصلاحات، گویی کشور هشت سال سراسر گرفتار خیانت، بیتدبیری و بیقانونی شده و «هیچ خدمتی» در این دوره صورت نگرفته است. البته تقریبا کسی هم برنامه تدوین شده برای اصلاح آنچه به آن حمله میکرد ارائه نداد؛ گویی هدف فقط هجمه به دولت سابق است.
در چند ماهه اول دولت یازدهم حتی رئیس جمهور منتخب هم در این دام افتاد و در چند مورد هدف خود را بر زیر سؤال بردن اقدامات دولت سابق استوار کرد و از شعار تدبیر خود، غافل شد. شاید گرانی گسترده و بیتدبیریهای بخشی از مدیران در ماههای پس از آن نتیجه همین رویکرد ناپخته بود.
البته اکثر منتقدان دولت یازدهم، به نادرست بودن همه انتقادات و مخالفتها با دولت گذشته اعتقادی ندارند زیرا خود نیز در موارد زیادی از منتقدان سرسخت دولتمردان سابق بوده و تا دادگاهی کردن برخی مدیران ارشد پیش رفتهاند اما هرگز با رویکرد «صفر و صدی» با دولت برخورد نکردهاند. این رویه در مواجهه با دولت یازدهم هم ادامه پیدا کرده و بسیاری منتقدان ضمن طرح برخی انتقادات جدی به دولتمردان، از تصمیمات مثبت دولت حمایت ویژه کردهاند، بویژه زمانی که این تصمیمات دور از فضای جناحی اتخاذ شده است.
این شیوه برخورد اما سبب نشده است که طیفی از مدیران دولت یازدهم و فعالان سیاسی حامی آنان دست از پرونده سازی بردارند و نگاه باندی را جلوی پای منافع ملی قربانی کنند. نمونه بارز آن موضوع بورسیه دانشجویان در دولت دهم است که از چند ماه پیش به سوژه داغ محافل سیاسی و رسانهای اصلاح طلب و چماق افراطیون برای سیطره بیشتر بر وزارت علوم تبدیل شده است.
آغاز موضوع سه هراز بورسیه
مجتبی صدیقی، معاون وزیر علوم و رئیس سازمان امور دانشجویان روز چهارم خردادماه امسال در نشستی خبری با ادعای اینکه در دولت گذشته (سالهای ۸۸ تا ۹۲) ۳۰۰۲ نفر از دانشجویان بدون آزمون به بورس داخل و خارج اعزام شدند، تصریح کرد که در سالهای گذشته یک هزار و ۸۸۴ نفر از بورس خارج به داخل تبدیل وضعیت شدند و در دانشگاهها با گرفتن پذیرش مشغول به تحصیل هستند.
معاون وزیر علوم اظهارداشت: از میان این افراد معدل کارشناسی ۲۲۸ نفر کمتر از ۱۴ بوده که این رقم براساس آیین نامهها میبایست بالای ۱۴ باشد. از میان ۱۸۸۴ نفر معدل ۳۰۵ نفر در دوره کارشناسی ارشد کمتر از ۱۶ بوده که این رقم نیز باید براساس آیین نامهها بالای ۱۶ باشد. شرط سنی، نبود سند محضری، تبدیل دانشجویان بورس خارج به داخل، وجود نام برخی از آقازادهها و... از دیگر ایراداتی بود که وی به نحوه بورسیه دانشجویان وارد کرد.
این سخنان که در واقع روایتی یک طرفه از اعطای بورسیه در دولت سابق بود، خیلی زود با عنوان «۳ هزار بورسیه غیرقانونی» تیتر یک رسانهها اصلاح طلب شد و تا هفتهها دهها گزارش و تحلیل پیرامون آن منتشر شد. تندروهای سیاسی هم به مدد وزیر علوم و مشاوران و مدیران بدون استعلامش به ساختار وزارتخانه راه یافتهاند این موضوع را توجیهی برای حضور خود کردهاند.
ورود مجلس و تعیین کمیته پیگیری
موضوع آنقدر جنجالی شد و کار بالا گرفت که مجلس هم وارد ماجرا شد. کمیسیون آموزش پس از فراخوان معاون بورس و دانشجویان خارج سازمان امور دانشجویان و معاون وزیر علوم سابق و مسئولان فعلی وزارت علوم از آنان خواست درباره بورسیهها توضیح دهند. در نهایت یک کمیته پنج نفره مامور بررسی و ارائه گزارش از موضوع شد که به نظر میرسد گزارش آنان به زودی نهایی و منتشر شود.
پاسخهای وزیر سابق
اما مسئولان وزارت علوم دولت دهم وقتی با هجمه بیمهابای رسانهای مواجه شدند، در صدد پاسخگویی و شفاف سازی موضوع برآمدند و به بسیاری از ابهامات پاسخ دادند. شاید کاملترین توضیحات را کامران دانشجو وزیر علوم دولت دهم داد. او اول تیرماه در گفتوگو با تسنیم، در واکنش به اخبار منتشر شده مبنی بر بورسیه شدن بیضابطه ۳هزار نفر در دولت سابق، با بیان اینکه هنوز برخی بهدنبال دو قطبی کردن فضا هستند و میخواهند پرونده دولت قبل را مطرح کنند، اظهار داشت: تا چهزمانی میخواهیم کارهای دولتهای قبل را نقد کنیم؟ عملکرد کابینه دولت قبل را بهعنوان خرابهای تفسیر میکنند و براساس آن مسائل را تفسیر میکنند. این در حالی است که طرف مقابل فرصت دفاع کردن ندارد. شاید مردم دو یا سه ماه نسبت به این قضیه واکنش نشان ندهند، اما بالاخره بدبین میشوند.
این ادعا را پاسخ دادهایم
دانشجو خاطرنشان کرد: اینکه روزنامهها تیتر بزنند و بنویسند که ۳ هزار خلاف قانون صورت گرفته، مشخص است که این اقدام فضاسازی است. معاون دانشجویی وقت و مدیرکل بورس وزارت علوم، چند ماه پیش به این ادعا بهطور مکتوب جواب دادند و رونوشتی از نامهای را که به خطاب به وزارت نوشته بودند، برای من هم فرستادند. فکر میکنم داستان دانشجویان ستارهدار تمام شد و حالا قرار است هر چند ماه یک بار این داستان بورسیهها را مطرح کنند. مردم اینها را میفهمند؛ حتی خود بورسیهها هم میفهمند که این حرف درست یا اشتباه است. آنها میگویند ۳ هزار نفر، البته من عدد دقیقش را نمیدانم، مگر اینها با هم در ارتباط نیستند؟
دانشجو خطاب به مسئولان دولتی گفت: اولاً اینکه بعد از یک سال شما باید کارنامه فعالیتهای خودتان را ارائه دهید. ما بعد از یک سال اعلام کردیم که این تعداد عضو هیئت علمی جذب کردیم، فلان مقدار رشته ایجاد کردیم، بورس دستگاههای اجرایی را تأسیس کردیم یا این تعداد دکترای پژوهشی ایجاد کردیم. شما هم بگویید چهکار کردید؟ چند نفر عضو هیئت علمی جذب کردید؟ امروز در چهرتبهای قرار دارید؟ تعداد مقالات ما رشد داشته یا کاهش؟
کسی نمیگوید در حوزه آموزش عالی مشکلی وجود نداشته است
وی با بیان اینکه «کسی نمیگوید در حوزه آموزش عالی مشکلی وجود نداشته اما مسئولان امروز وزارت علوم بیایند و بگویند که در این حوزه چه اقداماتی انجام دادهاند» گفت: ما طی چهار سالی که در وزارت بودیم، تعداد دانشیاران را از ۱۴۰۰ نفر به ۲۸۴۴ نفر افزایش دادیم؛ یعنی مرتبه علمی بالا آمده است. اینکه میگویند نسبت دانشیار به استادیار کم شده است، بهدلیل این است که ما ۱۸هزار استادیار جذب کردیم. حدود ۲هزار نفر به دانشیاران و «استادتمام»های دانشگاهها اضافه شدند، تعداد دانشجویان از ۲ میلیون و سیصد هزار نفر به ۴ میلیون و چهارصد هزار نفر رسید، انجمنهای علمی دانشجویی از ۱۵۹ به ۳۲۰ رسید و تعداد مقالات و مقالات نمایهشده افزایش یافت.
عملکرد یکساله خود را بهصورت گزارش آماری مقایسهای ارائه دهید
دانشجو تأکید کرد: شما هم بیایید و همین را بگویید و عملکرد یکساله خود را بهصورت گزارش آماری مقایسهای ارائه دهید. من هشت سال اصلاحات را با چهار سال دوره مسئولیتم بهطور مقایسهای بررسی میکنم؛ از فعالیت سیاسی و نشستهای انتخاباتی تا مجلات علمی و درآمد دانشگاهها. آنها هم بیایند و بگویند، مردم دنبال همین هستند.
پاسخ به تبدیل بورس خارج به بورس داخل
وی با تأکید بر اینکه باید در خصوص اصل ماجرا با معاون دانشجویی صحبت کرد، اظهار داشت: اولاً میگویند دانشجویان را از بورس خارج به بورس داخل تبدیل کردند؛ اینکه افتخار است؛ ما خودمان این را بهعنوان آمار ارائه کردیم. در آمار دانشجویی اعلام کردیم این تعداد بورسیه خارج داشتیم که آنها را به بورسیه داخل تبدیل کردیم؛ چراکه بورس خارج بهطور متوسط برای هر دانشجو حدود ۶۰۰ میلیون تومان هزینه دارد اما بورس داخل هم ۵۰ تومان است و هزینه کمتری دارد و هم به گردش کار داخلی کمک میکند. ضمن اینکه از لحاظ فرهنگی به ما کمک میکند اما در عین حال فرد میتواند برای فرصت مطالعاتی به خارج از کشور سفر کند.
دانشجو تصریح کرد: ثانیاً تبدیل بورسیه خارج به بورسیه داخل بر مبنای موافقتنامه معاونت دانشجویی و معاونت آموزشی انتهای دوره اصلاحات است و ما براساس همان موافقتنامه عمل میکنیم. البته این از جمله اقدامات مثبت دولت اصلاحات است. شخصی گفته بود بورسیه دانشگاههای داخلی به این دلیل کم شده که ما دانشجویان را برای ادامه تحصیل در دانشگاههای اطراف ایران بورسیه میکنیم؛ در حالیکه ما دانشجویانمان را به بهترین دانشگاهها میآوریم و آنها را برای ادامه تحصیل به دانشگاه شریف، تهران، علم و صنعت، امیرکبیر، علامه، شهید بهشتی و دیگر دانشگاههای تراز اول میفرستیم. علت این کار این است که وقتی فرد بورسیه میشود باید در کنار بهترین اساتید تحصیل کند. البته ما پذیرش نمیکردیم؛ فرد به دانشگاه مربوطه مراجعه میکرد و پذیرش میگرفت. چرا فرد مستعدی که در بیرجند زندگی میکند نباید برای ادامه تحصیلات خود به دانشگاه تهران برود؟
آزمون دکترا برگزار شده است
وزیر پیشین علوم تاکید کرد: ثالثا میگویند که این اقدام بدون برگزاری آزمون انجام شده و بر این مساله تاکید فراوانی دارند. لطفا بگویند که آزمون دکترا از چه زمانی ایجاد شد؟ شما که اصلا آزمون نداشتید! دانشجو به دانشگاه مراجعه میکرد و آنها هم اکثرا دانشجویان خود را میپذیرفتند. ما برای ایجاد عدالت آموزشی این مساله را در شورای عالی انقلاب فرهنگی مطرح کردیم و آزمون دکترا را ایجاد کردیم تا هر کسی که استعداد دارد بتواند در مقاطع بالاتر در دانشگاههای تراز اول تحصیل کند. آنها میگویند از سال ۸۴ تا ۹۲ بدون آزمون؛ در حالیکه در سال ۸۴ هیچ آزمون دکترایی وجود نداشت. ما اولین آزمون دکترا را در سال ۸۹-۹۰ برگزار کردیم و بعد آن را تخصصیتر کردیم. در آن زمان یک امتحان زبان میگرفتند، یک مصاحبه انجام میدادند و بعد از آن دانشجو را به دانشگاه میفرستادند. ما هم همین کار را انجام میدادیم. اینکه معیار دانشگاه برای پذیرش فرد چه باشد، همان را اعمال میکند.
ابهام معدل
وی با بیان اینکه بر روی معدل ۱۴ و ۱۶ در دوره کارشناسی ارشد و دکترا مانور دادند. آیا معدل ۱۴ دانشگاه تهران یا شریف یا هر دانشگاه دیگری که جزو دانشگاههای برتر ما هستند با معدل فلان دانشگاه یکی است؟ یک ترازی وجود دارد. وزیر سابق علوم با بیان اینکه آقای ملاباشی در مجلس توضیح داده بود که معدل کارشناسی یا کارشناسی ارشد به طور مطلق ملاک نیست، ادامه داد: هر کدام از اینها در عددی ضرب میشوند که جمع آنها باید یک عددی به ما بدهد تا فرد بتواند مورد پذیرش قرار بگیرد. خودشان هم میدانند؛ چراکه هم آقای ملاباشی توضیح داده هم سوابق وجود دارد و هم اینکه این موضوع در مجلس مورد بررسی قرار گرفته است و نمایندگان محترم مجلس قانع شدهاند.
بورسیهها در دولت اصلاحات
جمعه سیاه علم و صنعت
وزیر علوم در بخش دیگری از سخنانش گفت که «در دانشگاه علم و صنعت اتفاقی افتاد که به جمعه سیاه معروف است. ماجرا از این قرار بود که در دوره اصلاحات یک نفر را آوردند و بدون ضابطه بهعنوان دانشیار پذیرفتند که همه اساتید از ماجرا مطلع شدند. امروز هم بورسیهها میفهمند که شما چه میگویید و آنهایی هم که با آنها مصاحبه کردهاند، میفهمند.»
اشاره وزیر به عملکرد غیرقانونی وزارت علوم دولت اصلاحات است؛ رویهای که نمونههای جنجال برانگیزی هم در دوره سازندگی و هم اصلاحات درباره آن ثبت شده است و بورسیههای اهدایی وزارت علوم به برخی سیاسیون که بعدها از متحصنان مجلس ششم و سران فتنه شدند، همچنان مورد انتقاد است. اتفاقا مسئولیت آن دوره هم بر عهده مجتبی صدیقی، معاون فعلی فرجی دانا و رئیس سازمان امور دانشجویان بوده است.
در همین راستا، برخی منتقدان خواستار انتشار لیست بورسیههای دولت اصلاحات که با پول بیت المال به خارج رفته و برنگشته، شدهاند.
چند هفته پیش هم حسن مسلمی نائینی، معاون بورس و دانشجویان خارج سازمان امور دانشجویان در دولت سابق در گفتگو با مهر در این باره گفت که «در دوره اصلاحات افرادی بورس شده بودند که در مورد آنها ضوابط علمی و عمومی رعایت نشده بود از من خواستند که آن را اعلام کنم اما من این کار را درست ندانسته و انجام ندادم.»
درباره بورسیههای غیرقانونی و باندی دولت سازندگی و اصلاحات نمونههای متعددی مطرح شده است که شاید از مهمترین آنها محسن میردامادی، دبیرکل جبهه مشارکت باشد. او گرچه لیسانس فنی داشت اما کمک مجتبی صدیقی در رشته مطالعات استراتژیک، بورس دانشگاه «قائد اعظم» پاکستان شد و از آنجا بورس «کمبریج» انگلستان به وی داده شد تا دکترای روابط بینالملل خود را از انگلیس بگیرد. او که از تسخیر لانه جاسوسی آمریکا مطرح شده بود پس از بورس اهدایی دولت، کارش به تحصن در مجلس و آشوبگری در فتنه ۷۸ و ۸۸ رسید.
حجت الاسلام قدرت الله علیخانی، نماینده اسبق مردم بوئین زهرا و آوج در مجلس در بحبوحههای رویدادهای سیاسی در اردیبهشت ۱۳۸۱ درباره چرخشهای سیاسی میردامادی گفت: «متاسفانه آقای میردامادی همیشه با چهره حق به جانب و در لباس سخنگوی اصلاحات حرف میزند و ایشان از زمان اشغال لانه جاسوسی امریکا به این سمت چنین عمل میکند. آقای میردامادی آن زمان هم به عنوان سخنگوی دانشجویان مسلمان پیرو خط امام در تلویزیون ظاهر شده و علیه امریکا و نهضت آزادی افشاگری میکرد و یا در جریان حج سال ۶۶ در عربستان سعودی علیه این کشور داد سخن میداد و امروز با ۱۸۰ درجه تغییر موضع از رابطه و مذاکره با امریکا سخن میگوید و از نهضت آزادی حمایت میکند. در سال ۷۶ آقای میردامادی با بورسیه دولت آقای هاشمی رفسنجانی در لندن مشغول به تحصیل بود و من نمیدانم در انگلستان چه چیزی به آقای میردامادی القا شد که امروز این گونه تغییر موضع دادهاند.»
محسن آرمین، عضو حزب تندروی مجاهدین هم دیگر چهره جنجالی این موضوع است که سوالات زیادی درباره اهدای بورسیه لبنان وی و بعد انتقالش به کشور وجود دارد. اعطای بورسیه تحصیلی ابولفضل فاتح هم دارای ابهامات زیادی است که تاکنون پاسخی به آن داده نشده است.
اطلاعاتی درباره ۳ هزار دانشجوی بورسیه
بنابر اطلاعاتی که خبرنگار جهان نیوز از منابع مطلع کسب کرده است، حدود ۷۰۰ نفر از نخبگانی که در دولت سابق بورسیه گرفتهاند، از دانشجویان شاهد و ایثارگر بودهاند که ۲۰ نفر از آنان جانباز ویلچری هم هستند. ۲۰ دانشجوی بورسیه دیگر هم از قهرمانان بین المللی و ملی ورزشی کشور بودهاند.
دیگر نکته جالب درباره این دانشجویان بورسیه این است که با وجود فراهم بودن موقعیت ماندن در خارج بسیاری از آنان به کشور بازگشتهاند و تعداد زیادی هم فارغ التحصیل شده و اکنون مشغول خدمت هستند.
اکنون و با توجه به این رویدادها چند نکته مورد توجه است.
نخست اینکه هیچ کسی نمیتواند مدعی شود که تمام عملکرد و اقدامات وزارت علوم دولت سابق اصولی و قانونی بوده زیرا ممکن است به دلیل سهل انگاری یا حتی تخلف برخی افراد اقدامات نابجایی صورت گرفته باشد اما برخورد صفر و صدی با این موضوع تنها برآیند یک نگاه باندی و جناحی است.
نکته دوم اینکه قطعا رویکرد خلاف ارزشهای انقلاب و نگاه نادرست به فضای علمی و دانشگاهی کشور به مراتب خطرناکتر از خلافهای موردی است زیرا در نتیجه نگاه و بینش منحرف، دانشجویان و اساتیدی با فرهنگ و ارزشهای بیگانه تربیت میشوند و در نهایت هدایت جامعه به سمت ارزشهای مخالف فرهنگ ایرانی-اسلامی خواهد رفت.
نکته سوم اینکه اگر بنا بر رسیدگی به تخلفات احتمالی اعطای بورسیه در دولت سابق است که اصل این کار فارغ از نیت حامیان آن اقدامی مثبت بوده، بهتر است برای پرهیز از شبهه باندبازی و سیاسی کاری به تخلفات وزارت علوم در دولتهای پیش از آن هم پرداخته شود. در واقع همگی به یک چشم دیده شوند. بیشک در این صورت است که رضایت افکار عمومی جلب خواهد شد.
منبع: جهان نیوز