کد خبر:۳۴۹۵۴۵
واکاوی اصطلاح خاورمیانه و بررسی نام‌های جایگزین

اصطلاح «غرب آسیا» را چگونه تثبیت کنیم؟

خلق اصطلاحی جدید برای منطقهٔ خاورمیانه که با باورهای دینی و بومی منطقه هماهنگ باشد، شاید در مرحلهٔ تئوری چندان کار دشواری نباشد، اما در مرحلهٔ عمل، دشواری خاص خود را دارد. این امر نیازمند همکاری و تعامل گروه‌های داخلی و همچنین کشورهای منطقه است.

به گزارش گروه فضای مجازی «خبرگزاری دانشجو»، نهادهای بین‌المللی نیز باید این اصطلاح را به‌عنوان نام جدید مشروع بدانند، وگرنه هیچ امیدی به تثبیت و مشروع ساختن واژهٔ غرب آسیا نخواهد بود. از زمانی که رهبر انقلاب در سال ۹۱ این اصطلاح را در دیدار با اساتید دانشگاه بیان کردند، از سوی رسانه‌ها و محافل علمی تاکنون اقدام مناسبی صورت نگرفته و مقالهٔ حاضر جزء اندک مطالب تولیدشده در این مورد است. بنابراین باید نخست در سطح رسانه، واژهٔ غرب آسیا به‌جای خاورمیانه به کار گرفته شود و سپس در سطح دانشگاهی، با تغییرات اساسی در سرفصل دروس رشته‌های مرتبط با این حوزه، این اصطلاح را به خارج از مرزهای کشور نیز تسری داد.
 
در قسمت قبل به بررسی چرایی و چگونگی مصطلح شدن نام خاورمیانه پرداخته شد و نقش استعمار در نام‌گذاری مکان‌های جغرافیایی و به‌ویژه خاورمیانه تبیین شد. در این قسمت، به بررسی چگونگی تغییر نام خاورمیانه و همچنین نام‌های جایگزین برای این منطقهٔ جغرافیایی خواهیم پرداخت.
 
رهبر معظم انقلاب نیز در بیاناتی در مورد کاربرد واژهٔ غرب آسیا تأکید داشته‌اند که این اصطلاح بهتر است مورد استفاده قرار نگیرد: البته من اصرار دارم این منطقه را «غرب آسیا» بگویم، نه خاورمیانه. تعبیر خاور دور، خاور نزدیک، خاور میانه درست نیست. دور از کجا؟ از اروپا. نزدیک به کجا؟ به اروپا. یعنی مرکز دنیا اروپاست؛ هر جای که از اروپا دور‌تر است، اسمش خاور دور است، هر جا نزدیک‌تر است، خاور نزدیک است، هر جا وسط است، خاورمیانه است! این تعریفی است که خود اروپایی‌ها کردند؛ نه، ما این را قبول نداریم. آسیا یک قاره‌ای است؛ شرقی دارد، غربی دارد، وسطی دارد؛ ما در غرب آسیا قرار داریم. بنابراین منطقهٔ ما اسمش منطقهٔ غرب آسیاست، نه منطقهٔ خاورمیانه.


چرا تاکنون نام خاورمیانه تغییر نکرده است؟
 
با توجه به اینکه در ادبیات سیاسی امروز، برخی از واژه‌ها مانند خاور دور در حال خروج از ادبیات سیاسی و رسانه‌ای است و به‌جای آن شرق آسیا مورد استفاده قرار می‌گیرد، شایسته است که در مورد خاورمیانه نیز همین اتفاق بیفتد. اما برای این مهم، مؤلفه‌ها و شرایطی لازم است که باید در ابتدا تحقق یابند و سپس به دنبال تغییر نام خاورمیانه باشیم.
 
۱. تبیین نقش استعمارگران در پیدایش و رایج شدن اصطلاح خاورمیانه: همان‌طور که در قسمت قبل اشاره شد، این اصطلاح نخستین‌بار در سال ۱۹۰۲ میلادی توسط مورخ دریایی آمریکایی، آلفرد ماهان، به کار رفته است و منظور وی تشریح منطقهٔ اطراف خلیج فارس بود که چون از قارهٔ اروپا به آن نگریسته می‌شد، نه خاور نزدیک به شمار می‌آمد، نه خاور دور. بنابراین در ابتدا این امر باید به‌صورت صحیح در فضای نخبگانی جامعه تشریح و تبیین شود.
 
۲. فقدان اجماع میان کشورهای منطقه: یکی از مهم‌ترین دلایل عدم پیشبرد طرح‌های منطقه‌ای، به نبود اجماع در بین کشور‌ها در مورد موضوعات مختلف برمی‌گردد. در صورتی که انگیزه‌ای برای تغییر نام خاورمیانه وجود داشته باشد، بدون همراهی همهٔ کشور‌ها، این کار عملی نخواهد بود. بنابراین باید ضمن در نظر گرفتن سازوکارهایی، این فضا را آماده کرد.
 
 
۳. تقویت قدرت نرم منطقه‌ای و بین‌المللی: برای آنکه بتوان نامی بومی برای این منطقه پیشنهاد و آن را در عرصهٔ بین‌المللی به‌عنوان نام رسمی آن تثبیت کرد، باید مقدماتی رعایت شود. از مهم‌ترین این مقدمات افزایش و برتری قدرت منطقه‌ای کشورهای حامی نام جدید منطقه است. در صورت عدم تحقق این امر، شاید نام بومی جایگزین، تنها در حد شعار و یا در ‌‌نهایت در سطح برخی از رسانه‌ها موفق باشد. حال آنکه برای تغییر نام خاورمیانه و تثبیت نام جدید، باید در سطح مبادلات و قراردادهای بین‌المللی نیز این امر رعایت شود، نه اینکه صرفاً در سطح طرح باقی بماند.
 
 
یکی از مهم‌ترین دلایل عدم پیشبرد طرح‌های منطقه‌ای، به نبود اجماع در بین کشور‌ها در مورد موضوعات مختلف برمی‌گردد. در صورتی که انگیزه‌ای برای تغییر نام خاورمیانه وجود داشته باشد، بدون همراهی همهٔ کشور‌ها، این کار عملی نخواهد بود. بنابراین باید ضمن در نظر گرفتن سازوکارهایی، این فضا را آماده کرد.
 
نام‌های جایگزین خاورمیانه
 
اما با توجه به تعدد نام‌های مطرح‌شده در این مورد، رهبر معظم انقلاب، اصطلاح غرب آسیا را به‌جای خاورمیانه پیشنهاد داده‌اند. غرب آسیا یا جنوب غربی آسیا، منطقه‌ای در آسیاست که با جنوب خاور اروپا و شمال خاور آفریقا همسایه است. ایران هم به‌لحاظ این تقسیمات، در غرب آسیا واقع شده است.
 
 در دههٔ ۱۹۶۰ به‌منظور شناسایی دقیق‌تر مناطق داخلی خاورمیانه، دو اصطلاح جدید مورد استفاده قرار گرفت. آسیای جنوب غربی و آفریقای شمالی. آسیای جنوب غربی اصطلاحی بود که اساساً از سوی خبرنگاران و مفسران آمریکایی به کار گرفته شد و مشتمل بر منطقهٔ شرق کانال سوئز و شمال شرقی مدیترانه است. محسن رضایی می‌رقائد، در پژوهش خود با نام «ایران منطقه‌ای»، ایران را قدرت بر‌تر در منطقهٔ آسیای جنوب غربی معرفی می‌کند. با این تفاوت که حدود منطقهٔ مورد نظر وی، به‌صورت اساسی با منطقهٔ آسیای جنوب غربی مورد نظر مفسران و خبرنگاران آمریکایی تفاوت دارد. رضایی ایران را در موقعیت مرکزی منطقه‌ای می‌بیند که شامل حوزه‌های ژئوپلیتیکی هلال خصیب، خلیج فارس، آسیای مرکزی و قفقاز و جنوب آسیا می‌شود. آسیای جنوب غربی مورد نظر رضایی، از شمال به روسیه و از شرق به چین، از جنوب شرقی به هند، از جنوب به اقیانوس هند و از غرب به دریای مدیترانه و سرخ و از شمال غربی به دریای سیاه محدود می‌گردد. (۱)
 
آﺳﻴﺎی ﺟﻨﻮب ﻏﺮﺑﻲ در ﻣﺘﻮن ﻛﻼﺳﻴﻚ ﺑﻪ‌ﻋﻨﻮان ﻳﻚ ﺣﻮزهٔ ﺟﻐﺮاﻓﻴﺎیی وﺳﻴﻊ ﺑﻪ ﻛﺎر ﺑﺮده ﻣﻲﺷﻮد ﻛﻪ ﭼﻨﺪﻳﻦ منطقه‌ی ﻣﺸﻬﻮر را، ﻛﻪ در ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت ﻣﻨﻄﻘﻪای ﺑﻪ‌ﻣﺜﺎبهٔ ﻣﻨﺎﻃﻘﻲ ﺟﺪاﮔﺎﻧﻪ ﻣﺤﺴﻮب ﻣﻲﺷﻮﻧﺪ، در ﺧﻮد ﺟﺎی ﻣﻲدﻫﺪ. ﺑﺨﺶﻫﺎﻳﻲ از منطقه‌ی‌ ﻗﻔﻘﺎز، اﻳﺮان، ﭘﺎﻛﺴﺘﺎن و اﻓﻐﺎﻧﺴﺘﺎن، ﺑﺨﺶﻫﺎﻳﻲ از آﺳﻴﺎی ﻣﻴﺎﻧﻪ، ﻋﺮاق، ﺗﺮﻛﻴﻪ، ﻛﺸﻮرﻫﺎی حاشیهٔ ﺧﻠﻴﺞ ﻓﺎرس، ﺳﻮرﻳﻪ، ﻟﺒﻨﺎن، ﻓﻠﺴﻄﻴﻦ و ﮔﺎﻫﻲ ﻣﺼﺮ ﻧﻴﺰ در ادﺑﻴﺎت راﻳﺞ ﺑﻪ‌ﻋﻨﻮان ﺑﺨﺸﻲ از آﺳﻴﺎی ﺟﻨﻮب ﻏﺮﺑﻲ ﺑﻪ ﻛﺎر ﻣﻲروﻧﺪ. در واﻗﻊ در اﻳﻦ ﻧﮕﺎه، آﺳﻴﺎی ﻏﺮﺑﻲ ﻣﺠﻤﻮﻋﻪای از پنج ﻣﻨﻄﻘﻪ ﺗﻠﻘﻲ ﻣﻲﺷﻮد ﻛﻪ در ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت ﻛﻼﺳﻴﻚ، ﻣﻨﻄﻘﻪای ﻣﺠﺰا از ﻫﻢ ﻓﺮض ﻣﻲﺷﻮﻧﺪ. ﻧﻘﺸﻪ‌ی ﺷﻤﺎرهٔ ۱ ﺣﺎوی ﻫﻤﻴﻦ دﻳﺪﮔﺎه اﺳﺖ و ﻧﻘﺸﻪای اﺳﺖ ﻛﻪ ﻣﺆسسهٔ ﻣﻄﺎﻟﻌﺎﺗﻲ داﻧﺸﮕﺎه ﻳﻴﻞ ﺑﺮای منطقهٔ آﺳﻴﺎی ﺟﻨﻮب ﻏﺮﺑﻲ اراﺋﻪ ﻛﺮده و ﭘﺮوژهٔ ﻣﻄﺎﻟﻌﺎﺗﻲ ﺧﻮد را ﺑﺮﻣﺒﻨﺎی آن ﺑﻪ اﺟﺮا ﮔﺬارده اﺳﺖ.
 

ﻧﻘﺸﻪ‌ی ﺷﻤﺎرهٔ ۱: ﻣﻨﻄﻘﻪ‌ی آﺳﻴﺎی ﺟﻨﻮب ﻏﺮﺑﻲ
 
ﺑﺮاﺳﺎس اﻳﻦ ﻧﻘﺸﻪ، آﺳﻴﺎی ﺟﻨﻮب ﻏﺮﺑﻲ ﻣﻨﻄﻘﻪ‌ای از ﺷﻤﺎل ﺷﺒﻪ‌ﻗﺎرهٔ ﻫﻨﺪ، آﺳﻴﺎی ﻣﻴﺎﻧﻪ، ﻗﻔﻘﺎز، آﺳﻴﺎی ﺻﻐﻴﺮ، منطقهٔ ﺧﻠﻴﺞ ﻓﺎرس و ﺑﺨﺶ ﻋﻤﺪهٔ ﺧﺎورﻣﻴﺎﻧﻪ ﺑﻪ ﻣﻌﻨﺎی ﻣﺼﻄﻠﺢ آن را در ﺑﺮ ﻣﻲ‌ﮔﻴﺮد. اﻳﻦ ﻧﮕﺎﻫﻲ اﺳﺖ ﻛﻪ ﺣﺘﻲ در ﺑﺮﺧﻲ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪﻫﺎی ﺑﻬﺪاﺷﺘﻲ و ﻣﻬﺎﺟﺮﺗﻲ ﺳﺎزﻣﺎن ﻣﻠﻞ ﻣﺘﺤﺪ ﻧﻴﺰ وﺟﻮد دارد، اﻣﺎ در ﺑﻌﻀﻲ از ﻣﺘﻮن رﺳﻤﻲﺗﺮ و ﺣﺘﻲ اﻃﻼﻋﺎت داﻳﺮه‌اﻟﻤﻌﺎرﻓﻲ، ﻣﻨﺎﻃﻖ آﺳﻴﺎی ﻣﻴﺎﻧﻪ، ﻗﻔﻘﺎز، ﭘﺎﻛﺴﺘﺎن، اﻓﻐﺎﻧﺴﺘﺎن و ﻫﻤﭽﻨﻴﻦ ﺷﻤﺎل آﻓﺮﻳﻘﺎ در ﻣﻨﻄﻘﻪ‌ی آﺳﻴﺎی ﺟﻨﻮب ﻏﺮﺑﻲ ﺗﻌﺮﻳﻒ ﻧﺸﺪه و آﺳﻴﺎی ﺟﻨﻮب ﻏﺮبی ﺗﻨﻬﺎ ﺑﻪ ﻣﻨﻄﻘﻪ‌ی اﻳﺮان، ﺑﺨﺸﻲ از ﺧﺎورﻣﻴﺎﻧﻪﺑﻪ ﻣﻌﻨﺎی ﻛﻼﺳﻴﻚ و ﺷﺒﻪ‌ﺟﺰﻳﺮهٔ ﺣﺠﺎز و ﺣﻮزهٔ ﺧﻠﻴﺞ ﻓﺎرس اﻃﻼق ﻣﻲﺷﻮد. نقشهٔ ﺷﻤﺎرهٔ ۲ مربوط به ﺣﻮزهٔ ﺟﻐﺮاﻓﻴﺎﻳﻲ اﺳﺖ ﻛﻪ در اﻳﻦ ﻣﺘﻮن رﺳﻤﻲ، ﺑﻪ‌ﻋﻨﻮان آﺳﻴﺎی ﺟﻨﻮب ﻏﺮﺑﻲ ﺧﻮاﻧﺪه ﻣﻲﺷﻮد.

ﻧﻘﺸﻪ‌ی ﺷﻤﺎرهٔ ۲: آﺳﻴﺎی ﺟﻨﻮب ﻏﺮﺑﻲ
 
ﭼﻨﺎﻧﭽﻪ در اﻳﻦ ﻧﻘﺸﻪ (ﻛﻪ در ﺑﺴﻴﺎری از ادارات واﺑﺴﺘﻪ ﺑﻪ ﺳﺎزﻣﺎن ﻣﻠﻞ ﻣﺘﺤﺪ ﻧﻴﺰ ﻣﺒﻨﺎﮔﺮﻓﺘﻪ ﻣﻲﺷﻮد) روﺷﻦ اﺳﺖ، آﺳﻴﺎی ﺟﻨﻮب ﻏﺮﺑﻲ ﺑﻪ منطقهٔ ﻣﺤﺪودﺗﺮی ﮔﻔﺘﻪ ﻣﻲﺷﻮد. اﻳﻦ ﻣﻨﻄﻘﻪ در ﺑﺮﺧﻲ ﻣﺘﻮن ﻋﻠﻤﻲ و ﺑﺮﺧﻲ ارﮔﺎنﻫﺎی اﺟﺮاﻳﻲ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺳﺎزﻣﺎنﻫﺎی ورزﺷﻲ، ﺑﻪ‌ﻋﻨﻮان آﺳﻴﺎی ﻏﺮﺑﻲﻧﻴﺰ ﺷﻨﺎﺧﺘﻪ ﻣﻲﺷﻮد. ﻫﺮﭼﻨﺪ در ﺑﺮﺧﻲ اﺳﻨﺎد ﺳﺎزﻣﺎن ﻣﻠﻞ ﻣﺘﺤﺪ، اﻳﻦ ﻣﻨﻄﻘﻪ ﺑﺎ وﺳﻌﺖﻫﺎ و ﺗﻌﺎرﻳﻒﻣﺘﻔﺎوﺗﻲ ﺧﻮاﻧﺪه ﻣﻲﺷﻮد، وﻟﻲ در ﺑﺴﻴﺎری ﻣﻮارد، اﻳﻦ ﻧﻘﺸﻪ ﻣﺒﻨﺎی ﺗﻘﺴﻴﻢﺑﻨﺪی ﻣﻨﺎﻃﻖ و زﻳﺮﻣﻨﺎﻃﻖﺟﻬﺎن از دﻳﺪﮔﺎه ﺳﺎزﻣﺎن ﻣﻠﻞ اﺳﺖ ﻛﻪ ﺟﺎﻳﮕﺎه آﺳﻴﺎی ﻏﺮﺑﻲ ﻧﻴﺰ در آن ﻛﺎﻣﻼً ﻣﺸﺨﺺ اﺳﺖ ﻛﻪ در آن اﻳﺮان ﺟﺰء منطقهٔ آﺳﻴﺎی ﺟﻨﻮﺑﻲ و ﺑﺨﺸﻲ از ﻗﻔﻘﺎز ﺟﺰء منطقهٔ آﺳﻴﺎی ﻏﺮﺑﻲ آﻣﺪه اﺳﺖ (ﻧﻘﺸﻪ‌ی ﺷﻤﺎرهٔ ۳). (۲)
 

ﻧﻘﺸﻪ‌ی ﺷﻤﺎرهٔ ۳: ﻣﻨﺎﻃﻖ ﺟﻐﺮاﻓﻴﺎﻳﻲ ﺟﻬﺎن
 
به جز نام آسیای جنوب غربی که مشخص‌کنندهٔ موقعیت منطقه برمبنای جایگاه آن در قارهٔ آسیاست و بار ایدئولوژیک ندارد، نام دیگری نیز در سطح نخبگان دانشگاهی مطرح شده است. با توجه به واقع شدن این منطقه در قلب جهان اسلام و ظهور گسترش دین اسلام، عناوینی چون مرکز جهان اسلام یا هارتلند اسلامی را نیز می‌توان به‌عنوان نام‌های جایگزین خاورمیانه پیشنهاد کرد، اما هر یک از این نام‌ها و مرزبندی‌های سرزمینی با چالش‌های منطقه‌ای و بین‌المللی روبه‌رو می‌شود که می‌تواند خود موجب مناقشات جدیدی در کشورهای منطقه گردد. هارتلند اسلام به‌رغم ظاهر جذاب، از آنجا که بیشتر تداعی‌کنندهٔ شبه‌جزیرهٔ عربستان به‌عنوان سرزمین وحی و شهرهای مکهٔ مکرمه و مدینهٔ منوره در کشور عربستان سعودی است و جایگاه مرکزی آن کشور را تداعی می‌کند، احتمالاً با انتقاد دیگر کشورهای تأثیرگذار منطقه مواجه خواهد شد.
 
پایان سخن
 
همان‌طور که توضیح داده شد، خلق اصطلاحی جدید برای منطقهٔ خاورمیانه، که با باورهای دینی و بومی منطقه هماهنگ باشد، شاید در مرحلهٔ تئوری چندان کار دشواری نباشد، اما در مرحلهٔ عمل، دشواری خاص خود را دارد. این امر نیازمند همکاری و تعامل گروه‌های داخلی و همچنین کشورهای منطقه است. جدای از این امر و فرا‌تر از منطقه‌، نهادهای بین‌المللی نیز باید این اصطلاح را به‌عنوان نام جدید مشروع بدانند، وگرنه هیچ امیدی به تثبیت و مشروع ساختن واژهٔ غرب آسیا نخواهد بود.
 
از زمانی که رهبر انقلاب در سال ۹۱ این اصطلاح را در دیدار با اساتید دانشگاه بیان کردند، از سوی رسانه‌ها و محافل علمی تاکنون اقدام مناسبی صورت نگرفته و مقالهٔ حاضر جزء اندک مطالب تولیدشده در این مورد است. بنابراین باید نخست در سطح رسانه واژهٔ غرب آسیا به‌جای خاورمیانه به کار گرفته شود و سپس در سطح دانشگاهی، با تغییرات اساسی در سرفصل دروس رشته‌های مرتبط با این حوزه، این اصطلاح را به خارج از مرزهای کشور نیز تسری داد.
 
۱. رضایی می‌رقائد، محسن، ایران منطقه‌ای، تهران، سازمان جغرافیایی نیروهای مسلح، ۱۳۸۴، ص ۲۴۹.
۲. سلیمی حسین، آﺳﻴﺎی ﺟﻨﻮب ﻏﺮﺑﻲ ﺑﻪ‌ﻋﻨﻮان ﻳﻚ ﻣﻨﻄﻘﻪ؟ ﺗﺤﻠﻴﻞ ﻗﺎﺑﻠﻴﺖ اﻃﻼق ﻣﻨﻄﻘﻪ ﺑﻪ آﺳﻴﺎی ﺟﻨﻮب ﻏﺮﺑﻲ، ﻓﺼﻠﻨﺎﻣﻪ‌ی ژﺋﻮﭘﻠﻴﺘﻴﻚ، ﺳﺎل ﭘﻨﺠﻢ، ﺷﻤﺎرهٔ دوم، ﭘﺎﻳﻴﺰ ۱۳۸۸، ص ۱۱۶ تا ۱۳۷.

 

منبع: برهان

ارسال نظر
captcha
*شرایط و مقررات*
خبرگزاری دانشجو نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.
پربازدیدترین آخرین اخبار