به گزارش گروه فضای مجازی« خبرگزاری دانشجو»، در بحبوحه حملات خونبار رژیم صهیونیستی به مردم مظلوم غزه که حتی به آنان امان نداد تا کودکان خود را از خواب بیدار کرده و در آغوش خود محافظت کنند، جمهوری اسلامی ایران حمایت همه جانبه خود را از مردم غزه ادامه داد و رهبر معظم انقلاب که مبتکر طرح معقول و منطقی حل قضیه فلسطین هستند، این بار نیز برای رهایی مظلومان غزه از چنگ گرگ های درنده صهیونیسم، طرحی را مبنی بر ضرورت مسلح شدن مردم کرانه باختری ارائه دادند. این طرح که به گفته هادی محمدی، کارشناس مسائل منطقه ای، مبتنی بر حقوق بین الملل است، چه تأثیری در جلوگیری از حملات رژیم اسرائیل علیه فلسطینیان خواهد داشت؟ می دانیم که اوضاع غزه همچنان ملتهب است و حتی بیم آغاز دوباره تهاجم اسرائیل به غزه نیز وجود دارد. از این رو بصیرت در گفتگو با هادی محمدی ابعاد مختلف طرح مسلح سازی کرانه باختری را بررسی کرده که در ادامه می آید:
با توجه به این که رهبر معظم انقلاب از ضرورت مسلح شدن مردم کرانه باختری در مقابل رژیم صهیونیستی سخن گفتند، تا چه اندازه امکان این موضوع فراهم است؟
محمدی: موضوع فلسطین در واقع خود آرمان فلسطین و مسئله فلسطین در یکصد سال گذشته از یک مظلومیت فراگیر و گسترده ای برخوردار بوده حقوق بین الملل، حقوق روشنی را در خصوص حق دفاع مشروع یا حق تعیین سرنوشت یا حقوق مختلف دیگری که باید مردم فلسطین از آن بهره مند می شدند در نظر گرفته است. مظلومیت موضوع و مردم فلسطین تا حدی است که حتی آنچه را که حقوق و قوانین بین الملل تصریح کردند، از آنها هم محروم هستند
موضوعی که مقام معظم رهبری در خصوص ضرورت مسلح شدن کرانه باختری مطرح کردند، مبنی بر اینکه آنها هم بتوانند در مقابل تجاوزات رژیم صهیونیستی از خود دفاع بکنند، قبل از اینکه یک مسئله ایدئولوژیکی باشد، مبتنی بر حقوق بین الملل است. یعنی مقام معظم رهبری به خوبی واقف هستند که کنوانسیون های چهار گانه ژنو، کنوانسیون مربوط به ملل تحت اشغال یا حقوق دولت های اشغال گر یا مسؤلیت های دولت های اشغال گر در خصوص مردم یا سرزمین تحت اشغال به این دو حق اساسی مردم فلسطین تصریح می کنند.
موضوع دیگر حق تعیین سرنوشت است، یعنی اگر بخواهیم در واقع به مصداق آن بپردازیم، در خصوص این که مردم فلسطین از کدام معبر باید تردد بکنند و یا از کدام گذرگاه باید برای خروج از نوار غزه استفاده کنند و نیز و مردم کرانه باختری برای ترددهای خودشان از چه راه و معبری باید استفاده کنند، استفاده بکنند، این بر عهده خود مردم فلسطین است نه اینکه مصر و رژیم صهیونیستی تصمیم بگیرند که فلان معبر برای کالا، فلان معبر برای تردد بیمار، فلان معبر برای تردد افراد عادی، فلان معبر برای نیازمندیهای صنعتی، فلان معبر برای نیازمندی های عمرانی و... است. صهیونیست ها با این کار ها می خواهند به خوبی مردم فلسطین را مدیریت کنند.
یا اینکه صهیونیست ها در طی مذاکرات مربوط به آتش بس اصرار دارند که نوعی قیمومیت را بر مردم فلسطین حاکم کنند، یعنی در واقع مردم فلسطین در اختیار یک قیم بین المللی یا قیم ازکشورهای اروپایی یا عربی قرار بگیرند و اجاره نداشته باشند که از حقوق مصرح در کنوانسیون مربوطه بهره مند شوند.
بنابراین سخن مقام معظم رهبری ناظر به حق دفاع مشروع است در کنوانسیون مربوط به ملل تحت اشغال تصریح شده است که مردمی که کشورشان توسط یک کشور اشغالگر یا نیروهای اشغال گر مورد تجاوز و اشغال قرار می گیرد، آن ملت حق دارد از همه وسایل ممکن برای نجات از شرایط اشغال و بیرون شدن از سیطره اشغالگر و رفع هرگونه تجاوز استفاده بکنند. در این قانون تصریح می شود که دیگر کشورها و دیگر ملل هم حق دارند به این مردم تحت اشغال همه گونه کمک لازم برای رفع تجاوز و اشغالگری را انجام بدهند، یعنی مقام معظم رهبری به خوبی واقف هستند که با تکیه به این حق بین المللی ما و یا هر کشور و مردم دیگری به سادگی می توانیم به مردم فلسطین از لحاظ جانی، مالی و ابزاری کمک کنیم تا در مقام متجاوزین اشغالگران رژیم صهیونیستی ایستادگی کنند.
این مسئله هم امروز در روابط بین الملل معکوس و وارونه است، یعنی اوباما وقتی می خواهد عنوان کند رژیم صهیونیستی چرا به مردم مظلوم غزه حمله می کند و عده ای را به خاک و خون می کشد، صحبت از حق دفاع مشروع می کند و می گوید رژیم صهیونیستی حق دارد که از خودش دفاع بکند، در صورتی که حق دفاع مشروع فقط برای مردم تحت اشغال است؛ حق دفاع مشروع زمانی برای یک کشور یا رژیم قابل دفاع است که یک کشور دیگر یا یک دولت دیگری به آن کشور تجاوز کند. رژیم صهیونیستی که فلسطینی ها را به عنوان یک دولت قبول ندارد که حالا دفاع در مقابل فلسطینی ها به عنوان دفاع مشروع تلقی شود.
زاویه دیگر بحث مقام معظم رهبری زاویه اخلاقی، ایدئولوژیکی و امنیتی است. از این زاویه هم موضوع قابل دفاع است، خصوصا اینکه رژیم صهیونیستی یک عنصر ناهماهنگ، ناهمگون و یک عنصر مخرب شرایط امنیتی و سیاسی در سطح منطقه است و لذا تلاش برای نجات سالم سازی فضای امنیتی از اولویت های ما هم محسوب می شود، یعنی اینکه ما خواستار از بین رفتن این رژیم هستیم از این باب و از این منظر است که برای سالم کردن فضای امنیت منطقه ای، یک عنصر مخرب را باید حذف کرد، عنصری که در واقع ارعاب ناامنی موجب بی ثباتی در منطقه، نسل کشی و تحقق جنایات و جرم در سطح منطقه می شود و باید به یک نحوی ساکت شود و یا تحت فشار قرار بگیرد و از این بابت هم در واقع ما امکان طرح مسئله نابودی رژیم صهیونیستی را داریم.
مردم کرانه باختری تا چه اندازه به سوی مسلح شدن تمایل دارند؟
مردم کرانه باختری هیچ تفاوتی با مردم غزه و حتی فلسطینی های اراضی اشغالی ۱۹۴۸ ندارند و این بخش های سه گانه یعنی اراضی ۱۹۴۸، کرانه باختری و غزه به جهت انگیزه های دفاعی و کسب حقوق طبیعی خود یکسان هستند و از انگیزه های کافی برای دفاع و مجاهدت و مقاومت برخوردار هستند، لذا اگر در شرایط فعلی کرانه باختری فاقد زیر ساخت های لازم برای اقدامات مقاومتی است به دلیل اینکه که در روند سازش مذاکرات اسلو دولت خودگردان به جای اینکه به مرکزی برای تامین امنیت و قدرت مردم فلسطین تبدیل شود به ابزاری برای سرکوب امنیتی مردم فلسطین و به نفع رژیم صهیونیستی تبدیل شد. یکی از دلایل خلع سلاح و از بین بردن زیر ساخت های مقاومتی در کرانه باختری سیاست های حکومت خودگردان وحکومت سازشکار آقای ابومازن است.
برای مسلح شدن مردم کرانه باختری چه راه هایی وجود دارد؟ آیا حزب الله لبنان یا گروه های مقاومت غزه وارد عمل می شوند؟
گروههای جهادی و مقاومتی مثل حزب الله و جهاد اسلامی قطعا تمایل دارند که کرانه باختری مسلح شود. و این یک اهرم جدید و کسب یک نقطه استراتژیک جدید برای اینکه علیه رژیم صهیونیستی فشار جدیدی از یک نقطه جغرافیای جدید وارد کند و این یک امر بدیهی است و همانطور که حزب الله در کنار حماس و جهاد اسلامی و بقیه گروههای جهادی فلسطینی مثل جبهه شعبیه و جبهه دموکراتیک و لوژان شعبیه که کمیته های مردمی هستندو بقیه گرو های کوچک و بزرگ در کنار هم یک قدرت قابل ملاحضه ای را می سازند، در این میان چنانچه مردم کرانه باختری هم در کنار مردم مسلح شوند، معادله بسیار پر قدرتی را می توانند برای فشار به رژیم صهیونیستی به وجود بیاورند.
برای اینکه میزان کارکرد و میزان تاثیر گذاری این پدیده یعنی مسلح شدن کرانه باختری بر روی رژیم صهیونیستی را به خوبی درک کنیم باید این را مورد توجه قرار دهیم که بسیاری از مناطق، شهرها و روستا ها و شهرک های فلسطینی در کرانه باختری در فاصله بسیار نزدیکی از ساحل مدیترانه قرار می گیرند و گاهی مناطق مثل نابلس و تولکرم در فاصله ۱۰ کیلومتری ساحل قرار می گیرند و مسلح شدن این شهرها و مناطق فلسطینی در کرانه باختری دسترسی مقاومت به جزئی ترین مناطق قدرت رژیم صهیونیستی را امکان پذیر می کند.
اگر نابلس، رام الله، بیت لحم و بیت المقدس شرقی بتوانند از توانایی های دفاعی مقاومت بهره مند شوند، هدف قرار دادن فرودگاه بن گوریون در شعاع ۵ تا۱۰ کیلومتری مناطق فلسطینی خواهد بود که به سادگی می توانند حیاتی ترین مناطق رژیم صهیونیستی را در دسترس ساده ترین امکانات دفاعی و مقاومتی خودشان قرار دهند، لذا باید تا کید کرد که مسلح شدن کرانه باختری کارکرد و تاثیرگذاریش در معادله قدرت و در ایجاد بازدارندگی در مقابل رژیم صهیونیستی بسیار موثرتر و بسیار کارآمدتر از توانایی های مقاومت در غزه است.
اگر غزه از طریق امکانات دفاعی و مقاومتی ویژه ای باید تلاش بکند تا خودش را به مناطق موثر قدرت اقتصادی، سیاسی، امنیتی و نظامی رژیم صهیونیستی نزدیک کند، کرانه باختری به شکل جغرافیایی به خودی خود به این مناطق نزدیک است و دسترسی به آنها را بسیار ساده قرار می دهد، همانطور که غزه در کنار شهرک های کوچک پیرامونی صهیونیست نشین توانسته تاب و تحمل آنها را ببرد و آنها را در یک فشار جدی نظامی و روانی قرار بدهد. کرانه باختری و شهرها و مناطق آن می توانند مناطق حیاتی رژیم صهیونیستی را به سادگی و با کمترین امکانات تحت فشار قرار بدهند.
نتایج این موضوع(مسلح شدن مردم کرانه باختری) چه تاثیری بر رژیم اسرائیل خواهد داشت؟
مسلح شدن کرانه باختری به معنای شمارش معکوس نابودی رژیم صهیونیستی است، چرا که شهرک نشینان صهیونیستی که از سراسر دنیا و از کشورهای دیگر به فلسطین اشغالی سرازیر شدند وقتی که شرایط را نا امن ببینند، در این وضعیت نابودی رژیم صهیونیستی نیازمند یک جنگ مخرب نخواهد بود، بلکه خود صهیونیست هایی که با وعده امنیت و شرایط اقتصادی مناسب به این سرزمین آمدند، وقتی شرایط را معکوس و وارونه ببینند به کشورهای خود باز می گردند و به خودی خود رژیم صهیونیتی دچار فروپاشی از درون خواهد شد، لذا به نظر بنده مسلح شدن مردم کرانه باختری بر اساس فرمایش مقام معظم رهبری هم از منطق حقوق بین الملل و منشورملل و هم از زاویه و منطق اخلاقی و ایدئولوژیک و هم از زاویه امنیت سازی برای مردم این منطقه در قبال یک غده سرطانی و مخرب قابل اتفاق است و موضوع مسلح کرانه باختری به عنوان یک نقطه عطف و به عنوان یک سرآغازی برای پایانی رژیم صهیونیستی می تواند تلقی شود و کارکردهای بسیار کارآمدی را در عرصه معادلات منطقه ای بر جای خواهد گذاشت.
منبع: جهان نیوز