به گزارش گروه فضای مجازی «خبرگزاری دانشجو»، مهدی اسفندیار در وبلاگ سلامت از نگاه ملی نوشت؛ کشور ما در سیری قرار گرفته است که متاسفانه برخی از ارزشهای والای انسانی در حال رنگ باختن است و جامعه روشنفکری ایران و جامعه مدهبی آنچنان که باید و شاید در برابر این حوادث که همچون یک بیماری مزمن در حال پیشروی است هیچ واکنشی نشان نمیدهد و یا اینکه بسیار دیر هنگام و غیرموثر واکنش نشان میدهد. نگاهی به تاریخ ایران و اسلام و همینطور نگاهی به آنچه در دنیا میگذرد و گذشته است به خوبی نشان میدهد که وجه مشترک تمامی آنان که قصد تحول و دگرگونی در جامعه خود را داشتهاند این بوده است که ابتدا به نانی قناعت کردهاند. از صدر اسلام که حضرت رسول اکرم (ص) در شعب ابی طالب قناعت و سازندگی را در بدترین و غیرقابل تصورترین سختیها تحمل کردند تا ولایت علی بن ابیطالب (ع) که خلیفه مسلمین به لباسی مندرس قانع بود در یک نگاه کلی این پیام را دارد که اگر رسول خدا (ص) به بیش از قرصی نان چشم میداشت دنیا وی را به مسیر نبوت و هدایت انسانها رهنمون نمیکرد و ایینش اسمانی نبود. و آنچه حضرت رسول در خویش داشت چه خوب مولایمان علی (ع) تحریر در عمل کردند. مردیکه فاصلهاش با مردم کمتر از عرض یک شمشیر بود. ایا علی از تهدیدها بیخبر بود آیا علی از شهادتش بیخبر بود آنهم علی بن ابیطالب که خبر شهادتش را از زبان مولای و مقتدایش محمد (ص) شنیده بود کهای علی روزی محاسنت با خون سرت خضاب خواهد شد؟ ولی علی (ع) همان علی ماند و تاریخ ساز شد و محمد (ص) همان محمد (ص) ماند و تاریخ ساز شد. در دنیای معاصرمان هم کم نیستند کسانیکه اگرچه مسلمان نبودند و اگرچه ایمانی به راه محمد (ص) نداشتند اما برای اینکه تاریخ را بسازند شیوه آنها را در دنیا داری برگذیدند، بیایید به گاندی نگاه کنیم و بیایید به نلسون ماندلا بیاندیشیم. و چرا اینقدر سر در سرزمین اجنبی فرو بریم مگر امام عزیزمان را هزار بار به چشم ندیدهایم امامی که تاریخ ساز شد و از آن مهمتر حتی باید بگوییم که احیاء کننده مکتبی بود که هست و خواهد بود.
متاسفانه امروز در کشور ما روشنفکری گره خورده است به سرمایه داری و دست کم اینکه شاهد هستیم آنان که درد مردم دارند خیلی در دنیا غرق هستند.
کشور ما در گلوگاهی قرار دارد که آن را پیچ تاریخی نامیدهایم ایا میتوانیم تاریخ ساز شویم؟ چگونه؟ وقتی زرق دنیا بیش از حد تصور جامعه ما و آنانکه در برابر تاریخ مسئولیت داند را در برگرفته است؟ وقتی که سخن از عدالت راندن را برخیها تفکرات سوسیالیستی میدانند؟ وقتی در چرخه معیوب عطش دست یابی به تکنولوژیها نوین و غیرضروری انقدر غرق شدهایم که این عطش؛ حتی موجب خنده و مضحکه فروشندگان کالا شده است؟ چگونه میتوانیم تاریخ ساز شویم؟
امروزه متاسفانه مردانی که بخواهند تاریخ را بسازند زیاد نیستند، این روزها پیامهایی به گوش مردم میرسد که بسیار دردناک هستند، از استیضاح فرجی دانا که نمایندگان ملت بحث فساد عظیم بورسیهها را به دقت بررسی نکردند و این مطلب بغض فرو خوردهای شده است که برای همیشه در اذهان اینجامعه باقی خواهد ماند از فساد دستگاههای دولتی که نقل محافل اتوبوسها و مینی بوسها و تاکسیها و متروهاست، در این شرایط ما میخواهیم چه کنیم؟ ما میخواهیم از مردمی که رانتها را به چشم میبینند و بیعدالتیها را لمس میکنند؛ انقلابی بمانند؟ من زیاد خوش بین نیستم؟ جامعه ایرانی دفاع از اب و خاک و ناموش و شرف و دینش را در هر زمانی بر خود وظیفه بداند اما ایا از کنار اینهمه مشکلات به اسانی میگذرد؟
بالاخره چرا و چه دردی گریبانگیر مسئولین ما شده است که کارشان در برخورد با فساد به هیچ عنوان جامعه را قانع نمیکند؟ به یکی میگویند که در برابر درآمد چند ده میلیونی فلان قشر دو سه میلیونی هم به ما بدهید، میگوید پول نداریم؟ به یکی میگویند جلوی فساد را بگیرید میگوید: قطار در حال حرکت را نمیشود متوقف کرد. به یکی میگویند در برابر هزاران میلیارد وامی که به افراد ناشناس بدون ضمانت میدهید مقداری وام به فرزندان ما برای ازدواج بدهید میگویند بودجه نداریم؟ عجب، عجب و عجب؟
همه اینها مصیبت است اما مصیبت بالاتر از این است که قرار است آنانکه با رانت تحصیل کردهاند؛ متولی فرهنگ و تاریخ این کشور شوند و انانکه با رانت استخدام میکنند و عدالت را زیرپا میگذراند از عدالت دفاع کنند و آنانکه با رانت ثروتمند شدهاند متولی باشگاههای فرهنگی و ورزشی کشور شوند و..... من نمیدانم که ایا میشود اینگونه تاریخ رابا عزت و ابرو ساخت؟ تجربه تاریخی میگوید نه؟! تاریخ سازان همواره به نانی قناعت کردهاند.
شاید پیام این مطلب بیش از همه برای دولت ما مفید باشد که بداند با مدیران فاسد هیچ تحولی چشمگیر و تاریخی برای کشور رقم نخواهد خورد؛ اعتدال هرچه باشد نمیتواند از مسیر تحمل فساد بگذرد و اعتدال هرچه تعریف بشود نمیتاند حتی یک روز مفسدین ا تحمل کند. برادرم اقای روحانی؛ تاریخ سازان به نانی قناعت کردهاند از میان افراد قانع مدیر برگزینید.