کد خبر:۳۵۳۶۸۳
عبدالحسین خسروپناه در واکنش به ابهامات مدیریتی موسسه حکمت و فلسفه:

مطابق قانون عمل می‌کنم و به کسی "باج" نمی‎دهم/ آخرت خود را برای دنیای دیگران خراب نمی‌کنم

سیاست بنده در مدیریت مؤسسه حکمت و فلسفه است که مطابق قانون عمل می‌کنم و به کسی باج نمی‎دهم. برخی توقع دارند به‎عنوان عضو هیئت علمی وظیفه‌ی خود را انجام ندهند اما حقوق خود را دریافت کنند و بنده هم حرفی نزنم. توقع دارند مثلاً پایه‎ی آن‎ها را بدهم یا از استادیاری به دانشیاری و از دانشیاری به استادتمامی آن‎ها را ارتقا بدهم ...

به گزارش گروه آزاداندیشی «خبرگزاری دانشجو»؛ مؤسسه‌ی پژوهشی حکمت و فلسفه‌ی ایران به منظور پاسخ‎گویی به نیازهای پژوهشی کشور در زمینه­‌های فلسفه، حکمت و دانش‎های مرتبط و  بر اساس مصوبه‎ی «شورای گسترش آموزش عالی»، ۱۲ خرداد ۱۳۸۰ فعالیت خود را آغاز کرد. از زمان تأسیس، به ترتیب سیدحسین نصر، مهدی چهل‎تنی، دکتر مقدس، مهندس «حجت»، محمود بروجردی و غلامرضا اعوانی ریاست این انجمن را به عهده داشته‌اند. در حال حاضر ریاست این مؤسسه بر عهده‌ی غلامحسین خسروپناه است. «فرهنگ امروز» پس از طرح ابهاماتی در هفته نامه صدا در خصوص عملکرد مدیریت موسسه حکمت و فلسفه به سراغ وی رفت تا پاسخ‌های ریاست موسسه حکمت و فلسفه را بشنود:

در ابتدا بفرمایید جذب و پذیرش دانشجوی دکتری در مؤسسه‌ی پژوهشی حکمت و فلسفه‌ی ایران در این چند سال اخیر چگونه انجام می‎شود؟

وضعیت گزینش دانشجویان دکتری قبل از مدیریت بنده و در این ۳ سال اخیر مدیریت بنده به ۲ گونه‎ی متفاوت صورت می‎گرفته است. در گذشته اگر اجازه داده می‎شد که مؤسسه آزمون متمرکزی داشته باشد، امتحانی گرفته می‎شد و در مصاحبه‎ها طبیعتاً بر اساس معیارهایی که در نظر می‎گرفتند افرادی انتخاب می‎شدند. از زمانی که بنده مدیریت مؤسسه را بر عهده گرفته‌ام آزمون سراسری به‎طور متمرکز توسط وزارت علوم انجام می‎شود؛ یعنی در واقع در آزمون کتبی، مؤسسه هیچ مشارکتی نداشته است. افراد پذیرفته‌شده در آزمون از طریق سازمان سنجش به مؤسسه معرفی می‎شد و مؤسسه نیز در انتخاب افراد مناسب‎تر به این‎گونه عمل می‎کرد که در هر رشته‎ای که قرار بود دانشجو دکتری جذب شود (که شورای گسترش وزارت علوم اسامی را برای مؤسسه می‎فرستاد؛ زیرا مؤسسه یک مرکز پژوهشی است، شورای گسترش افراد را به ما معرفی می‎کردند)، از اعضای هیئت علمیِ گروه مربوطه دعوت می‎شد از افرادی که از آزمون کتبی نمره‌ی لازم را کسب کرده بودند و به مؤسسه معرفی شده بودند، آزمون شفاهی بگیرند.

این را نیز عرض کنم که این‎طور نیست که مؤسسه هر سال دانشجوی دکتری پذیرش داشته باشد، در گذشته نیز همین‌طور بوده است؛ به‎طور مثال یک دوره دانشجوی دکتری فلسفه‌ی غرب می‎گرفت، زمانی که این تعداد فارغ‎التحصیل می‎شدند، پذیرش دانشجوی جدید انجام می‎شد. این‎طور نیست که هر سال دانشجوی دکتری توسط مؤسسه پذیرش شود، شورای گسترش هم این اجازه را نمی‎داد؛ زیرا مؤسسه، مؤسسه‎ای پژوهشی است.

مؤسسه برای سال گذشته در رشته‌ی «فلسفه‌ی اسلامی»، «کلام اسلامی» و «مطالعات علم»، یعنی همان فلسفه‌ی علم، مجوز پذیرش دانشجو گرفت. برای رشته‌ی فلسفه‌ی علم ۸ دانشجو، کلام اسلامی ۱ دانشجو و برای فلسفه‌ی اسلامی نیز ۲ دانشجو پذیرش شد. ۲ رشته‎ی «فلسفه‌ی اسلامی» و «کلام اسلامی»، پژوهشی و رشته‎ی «فلسفه‌ی علم» آموزشی بود. این مجوزی بود که در سال گذشته شورای گسترش به ما داد.

بعد از معرفی افراد توسط سازمان سنجش برای این رشته‎های مورد نیاز، اعضای علمی کارگروه‎های مربوطه در آزمون شفاهی هریک از ۱۰۰ نمره، ۲۰ نمره داشتند و هیچ فردی در نمره‎ی فرد دیگری هم دخالت نداشت؛ به‎طور مثال در این آزمون شفاهی یکی از اساتید متن انگلیسی به دانشجو می‎داد که بخواند و توضیح دهد، استاد دیگر متن عربی در اختیار دانشجو می‎گذاشت، یا یک نفر سؤال در مورد فلسفه‌ی علم از داوطلب این رشته می‎پرسید و دیگری سؤال در مورد فلسفه‌ی اسلامی از داوطلب این رشته؛ به‎هرحال سؤالات مرتبط با رشته پرسیده می‎شد و افراد نیز فرصت کافی برای پاسخ به این سؤالات داشتند. در نهایت معدل این نمرات ثبت می‎شد و برای وزارت علوم فرستاده می‎‌شد و وزارت علوم نیز افراد مورد تأیید را برای ما می‎فرستاد. هیچ فرد یا گروهی در پذیرش این دانشجویان دخالت نداشتند، بلکه آزمون کتبی توسط وزارت علوم و نیز آزمون شفاهی توسط اعضای هیئت علمی هر گروه و در نهایت هم تأیید وزارت علوم و نهاد مربوطه مبنای پذیرش دانشجویان دوره‎ی دکتری بوده است.

به‎هرحال هستند افرادی که در رسانه‎ها به دروغ مدیریت مؤسسه را زیر سؤال می‎برند، نسبت‎هایی که کذب محض است.

 

رویکرد مؤسسه برای انتشار کتاب‎ها چگونه است؟ بعضاً شنیده شده که در این حوزه سلیقه‎ای عمل می‎شود و کتاب‎هایی در حوزه‌ی فلسفه‌ی اسلامی و کلام اسلامی بیشتر به چاپ می‎رسد.

اصولاً مؤسسه آثار متعددی در حوزه‌ی فلسفه‌ی اسلامی و کلام اسلامی، آثاری از مرحوم دکتر حائری یزدی، دکتر ابراهیمی ‎دینانی یا فلاسفه‌ی گذشته را منتشر می‎کرده است، ما همان روال را ادامه دادیم؛ به‎طور مثال «تعلیقات فارابی» و «تعلیقات ابن‎سینا» را چاپ کردیم که کتاب سال جمهوری اسلامی شد. البته تمام کارهای اعضای هیئت علمی را که به‎عنوان پژوهش ارائه دهند، مؤسسه منتشر می‎کند و در واقع هیچ مانعی در این باره وجود نداشته است و ما مانع نبوده‎ایم، بلکه مشکل، رکود علمی بود که مؤسسه به وجود آمده بود و برخی از اعضای هیئت علمی چند سالی است کار پژوهشی قابل ارائه‎ای نداشته‎اند. مؤسسه هر کاری که در راستای اهداف این مرکز پژوهشی باشد را منتشر می‎کند، چه در حوزه‌ی فلسفه‌ی غرب، چه فلسفه‌ی اسلامی و چه کلام و عرفان اسلامی.

البته توجه داشته باشید مؤسسه‌ی پژوهشی حکمت و فلسفه مثل سایر مراکز علمی-پژوهشی وزارت علوم، هیئت امنایی اداره می‎شود و این هیئت امنا قبل از اینکه مدیریت مؤسسه را بر عهده بگیرم، مشخص شده بود و بنده در این باره پیشنهادی نداده بودم که هیئت امنا باشد. کمیسیون دائمی که قبل از هیئت امنا جلسه می‎گذارد و گزارش عملکرد مؤسسه را می‎بیند -در واقع ۲ جلسه کمیسیون دائمی برگزار می‎شود و سپس ۱ جلسه توسط هیئت امنا برگزار می‎شود- در آن کمیسیون دکتر اعوانی، دکتر محقق داماد و دکتر موحد هستند و دقیقاً گزارش عملکرد و فعالیت‎های مؤسسه داده می‎شود (رئیس کمیسیون دائمی نیز همیشه معاون فرهنگی وزارت علوم است)، سپس نتایج آن جلسات در هیئت امنا گزارش داده می‎شود. در واقع یک نظارت بیرونی که نظارت هیئت امنا است، دیگری نظارت دیوان محاسبات است و سوم نیز نظارت نظام بازرسی کل کشور است و اگر ما کوچک‎ترین تخطی از اهداف مؤسسه داشته باشیم این نهادهای نظارتی می‎توانند ما را مؤاخذه کنند. من در مدیریت سه‌ساله‎ی خود کاملاً در راستای اهداف مؤسسه کار کرده‎ام.

آخرین بار نیز هفته‌ی پیش جلسه‌ی هیئت امنا بود و از طرف وزیر سابق وزارت علوم (دکتر فرجی‎دانا)، معاون فرهنگی وزیر حضور داشت. گزارش داده شد و کاملاً کارها و فعالیت‎های مؤسسه مورد تأیید قرار گرفت و اتفاقاً تأکید داشتند به‎عنوان یک مؤسسه‌ی نمونه در مسیر اهداف حرکت کرده است.

اصلاً این‎طور نبوده است که یک کتاب علمی و پژوهشی تأیید شده باشد و مدیریت بخواهد مانع چاپ آن شود، چنین اتفاقی در مدیریت بنده نیفتاده است. اگر کسی چنین ادعایی دارد یک مورد به‎عنوان شاهد بیاورد که مثلاً در فلسفه‎ی غرب این را چاپ نکرده‎ایم یا در سایر موضوعات مرتبط. در بالا اشاره کردم تنها یک رکود علمی متأسفانه در بین برخی اعضا شاهد هستیم که کار علمی ندارند و بلکه ناراحت هستند از اینکه کارهای علمی انجام می‎شود. به قول مرحوم شریعتی بعضی رکود دارند و از رشد دیگران هم در رنج هستند و سعی می‎کنند مانع رشد زمینه‎های دیگر شوند. مشکل، بیشتر روان‎شناختی است که بیان کردم، متأسفانه افرادی هستند که به دروغ از طریق رسانه‎ها می‎خواهند به اهداف خود برسند. بنده به‎طور دائم به اعضای هیئت علمی نامه می‎نویسم و حضوراً به آن‎ها گوشزد می‎کنم که کار پژوهشی ارائه بدهند و مؤسسه هزینه‎های آن را پرداخت می‎کند؛ مثلاً مؤسسه تمام هزینه‎های انجمن فلسفه را پرداخت می‎کند و به آن‎ها کمک می‎کند که جلسات برقرار باشد و فعالیت خود را داشته باشند. انجمن هر جلسه‎ای داشته باشد، مؤسسه حمایت مادی و معنوی خود را دارد. اخیراً قرار است اعضای هیئت علمی مطالعات علم نشستی در بحث «تکامل» داشته باشند که مؤسسه تلاش می‎کند از آن‎ها حمایت مادی و معنوی را داشته باشد.

نشست‎های مؤسسه در بحث فیلسوفان غربی، فیلسوفان اسلامی و نیز مکاتب دیگر کاملاً متنوع است و به‌هیچ‌وجه معتقد به اداره‌ی مؤسسه از یک منظر نیستیم.

روند جذب اعضای هیئت علمی در مؤسسه به چه صورت انجام می‎گیرد؟ آیا ممکن است فرد خاصی به خاطر موقعیتی که دارد دارای حق بیشتری در رأی دادن باشد؟

خیر، کسی در مؤسسه دارای حق بیشتری در رأی دادن برای جذب یا پذیرش نیست. قبل از مدیریت بنده گروه فلسفه‌ی کلام ضعیف بود و تنها یک عضو هیئت علمی داشت، وزارت علوم از این بابت ایراد گرفتند و ما نیز با توجه به فرایند وزارت علوم برای جذب هیئت علمی این کارگروه فراخوان دادیم. گروه فلسفه‌ی اسلامی نیز ضعیف بود که مؤسسه برای تقویت آن تمام تلاش خود را انجام داد، به‌این‌ترتیب تعادلی بین گروه‎ها ایجاد شد.

روند جذب اعضای هیئت علمی نیز به این صورت بود که ما از طریق سایت وزارت علوم برای ۳ گروه، «عرفان ادیان» که مدیریت آن با دکتر شهرام پازوکی است، «فلسفه‌ی اسلامی» که مدیریت آن نیز بر عهده‎ی دکتر دینانی است و «کلام اسلامی» که مدیریت آن هم با دکتر افضلی است، درخواست دادیم و وزارت علوم به ما اجازه داد که از بین دانشجویان دکتری، افراد می‎توانند ثبت‌نام کنند. بیشتر از ۷۰ نفر ثبت‌نام کردند و روال پذیرش دانشجو همان‌طور که توضیح دادم: گروه‎های علمی ما به‎طور مثال، گروه کلام که ۱ نفر عضو هیئت علمی بود و ۳ نفر دیگر از بیرون و داخل دعوت شدند یا گروه فلسفه‌ی کلام آمدند و از متقاضیان آزمون گرفتند و هر استادی نمره‌ی خودش را می‎داد و کسی در نمره‌ی دیگری دخالت نداشت. هریک از بخش‎ها را یک استاد بر عهده داشت و نمره می‎داد، ترتیب نمرات هم به همان شکل جذب دانشجوی دکتری بود و هرکس ۲۰ نمره از ۱۰۰ نمره می‎توانست بدهد؛ یعنی هر فردی حق ۲۰ نمره را داشت، سپس معدل گرفته می‎شد و افرادی که نمره‌ی ۷۰ به بالا را کسب کرده بودند، جذب می‎شدند.

البته برای جذب اعضای هیئت علمی سخت‎گیری بیشتر بود؛ به این معنا که متن‎خوانی انگلیسی و متن‎خوانی عربی را حتماً لازم می‎دانستیم؛ یعنی متقاضی حتماً باید می‎توانست یک متن فلسفه‌ی کلامی عربی و متن فلسفه‌ی کلامی انگلیسی را بخواند، ترجمه کند، توضیح و شرح دهد و با سؤالاتی که خارج از متن از آن‎ها پرسیده می‎شد در واقع توان علمی آن‎ها مورد سنجش قرار می‎گرفت. کار پژوهشی نیز در پذیرش مهم بود و تأثیر داشت، اگر کسی کار پژوهشی نداشت، طبیعتاً جذب نمی‎شد؛ چون مؤسسه پژوهشی بود، قاعدتاً توان پژوهشی افراد برای ما مهم بود. بنده به جرئت عرض می‎کنم که غنی‎ترین و توانمندترین اعضای هیئت علمی را جذب کردم و بر آن اصرار دارم که ما نیروهای عالم، فاضل و توانمند را جذب کردیم و سفارش کسی را ترتیب اثر ندادیم. جریان‎های روشن‌فکری به ما فشار می‎آوردند که افرادی را تحمیل کنند، اما بنده زیر بار نرفتم. افرادی از وزارت‎خانه‎های مختلف تماس می‎گرفتند و فشار می‎آوردند که باید افراد سفارش‎شده جذب شوند، اما نپذیرفتم و تأکید داشتم نیروها باید در امتحان و نیز مصاحبه گزینش شوند و نمره بیاورند.

بنابراین ما کاملاً علمی و با حضور خود اعضای هیئت علمی قبلی، اعضای هیئت علمی جدید را انتخاب کردیم و از ۷۰ و چند نفر تنها ۸ نفر جذب شدند. از این تعداد، ۲ نفر خانم هستند که فارغ‎التحصیل دانشگاه شهید بهشتی هستند، ۱ نفر از دانشگاه آزاد فارغ‎التحصیل شده بود و در این آزمون نیز نمره‎ی لازم را کسب کرد، ۱ نفر نیز دکترای خود را از آلمان گرفته بود که او نیز قبول شد، ۱ نفر فارغ‎التحصیل دانشگاه بین‎المللی امام خمینی بود و ۳ نفر هم فارغ‎التحصیل دانشگاه باقرالعلوم بودند. از این ۸ نفر در زمانی که ثبت‌نام کرده بودند ۴ نفر هنوز رساله‎ی دکتری خود را دفاع نکرده بودند، ولی وزارت علوم به ما اجازه داده بود که از دانشجویان دکتری نیز نیرو بگیریم. این ۴ نفر هم در واقع رساله‎ی خود را نوشته بودند ولی هنوز دفاع نکرده بودند، اما تا مرحله‎ی اجرایی کار، دفاع کردند و اتفاقاً با نمره‎های بالایی نیز فارغ‎التحصیل شدند، در واقع وقتی حکم به نام آن‎ها زده شد همه‎ی آن‎ها فارغ‎التحصیل شده بودند و به‎عنواناستادیار جذب شدند.

لازم است توضیح بدهم که اگر قرار باشد کارشناسی ارشدی جذب هیئت علمی شود، قانون این است که باید شخص وزیر علوم این اجازه را بدهد.

 

در بین صحبت‎هایتان اشاره داشتید که باید گزارش عملکرد مؤسسه را به معاون فرهنگی وزارت علوم منتقل می‎کردید، درست است؟

بله، معاون فرهنگی وزارت علوم رئیس کمیسیون دائمی و وزیر علوم، رئیس هیئت امنای مؤسسه هستند و عملکرد مؤسسه سالی ۲ بار به کمیسیون گزارش می‎شود که در بالا اشاره کردم، اعضای آن دکتر اعوانی، دکتر محقق ‎داماد و دکتر موحد هستند، البته شخصیت‎های حقوقی دیگر هم باید از دیگر نهادها در جلسه حضور پیدا کنند؛ به‎طور مثال معاونت برنامه‎ریزی نهاد ریاست‌جمهوری یکی از این شخصیت‎های حقوقی است. در هیئت امنا نیز دکتر دینانی، دکتر داوری، دکتر اکبریان و دیگران هستند که قبل از اینکه مسئولیت مؤسسه به بنده سپرده شود، آن‎ها بودند و حکمشان صادر شده بود (در واقع من اعضای کمیسیون دائمی و اعضای هیئت امنا را انتخاب و منصوب نکرده‎ام)، این افراد بر عملکرد مؤسسه نظارت دارند و گزارش‎ها را می‎بینند، اگر کوچک‎ترین تخطی صورت بگیرد حتماً گوشزد می‎کنند و تا الآن همیشه مؤسسه با امتیاز عالی ارزیابی شده است. تمام درخواست‎هایی که کمیسیون دائمی داشت هیئت امنا مصوب کرد و به‎عنوان مدیر موفق، هم در بخش مالی و هم اداری و رسیدن به اهداف مؤسسه، عالی ارزیابی شده‎ایم.

پس در واقع علت بازرسی نماینده‌ی وزارت علوم در این اواخر از مؤسسه برطبق روند عادی بوده است که همیشه صورت می‎گرفته است؟

وزیر علوم (دکتر فرجی‎دانا) وقتی حکم خود را از مجلس گرفتند، سیاستشان این بود -البته توجیهاتی هم داشتند- که برای تمام دانشگاه‌ها و پژوهشگاه‎ها یک هیئت نظارتی بفرستند و عملکردها را بررسی کنند و در اینکه مدیر و رئیس مربوطه بماند یا برود، نظر کارشناسی خود را بدهند. تقریباً بعد از ۷ ماه که از وزارت دکتر فرجی‎دانا گذشته بود، از معاونت پژوهشی وزارت علوم با من تماس گرفتند که قرار است هیئتی فرستاده شود که مثل سایر مراکز از مؤسسه بازدیدی داشته باشند. ما از این امر استقبال کردیم و ۳ نفر آمدند، دکتر صادقی مشاور حقوقی وزیر، نماینده‎ای هم از مؤسسه‌ی سمت و نیز دکتر منصوری معاون پژوهشی وزیر علوم. این گروه با اعضای هیئت علمی، کارکنان و بنده جداگانه جلسه داشتند، سخنان مختلف و مفصلی در این جلسات مطرح شد و از مجموعه بحث‎هایی که شده بود ۲ اشکال به بنده مطرح کردند که هر زمان صلاح بدانم آن‎ها را رسانه‎ای می‎کنم. یک اشکال را خانم دکتری که از طرف مؤسسه‌ی سمت همراه گروه بود پاسخ دادند. در پاسخ به اشکال دیگر که متوجه من و مصوبه‎ی هیئت امنا است، به آن‎ها گفتم شما بر من اشکال می‎گیرید چرا به آن عمل می‎کنم، اگر عمل نکنم هیئت امنا مرا مؤاخذه خواهد کرد. البته بعد از این جلسات دکتر منصوری تشکر کردند و بیان داشتند بر مدیریت قبل از شما اشکالات جدی داشتم، ولی شما عملکرد خوبی در این ۳ سال داشتید، اما به‎هرحال، این ۲ اشکال را دارم که عرض کردم که در واقع پاسخ داده شد.

در حدود ۱ ماه بعد، از طرف معاونت پژوهشی وزارت علوم، آقای دکتر احمدی، بنده را خواستند، ایشان گفتند ما بررسی کردیم و به این نتیجه رسیدیم که تغییر شما به مصلحت نیست و از زحمات بنده تشکر کردند. به‎هرحال، جمع‎بندی وزارت علوم این بود که بنا نیست تغییری صورت بگیرد. اینکه برخی افراد مخالف در رسانه‎ها مطرح کردند که وزیر علوم با ماندن بنده مخالف است به‌هیچ‌وجه درست نیست، این‎چنین نبوده است. بنده هر ۲ هفته یک بار در جلسه‎ی شورای اسلامی شدن دانشگاه‎ها حضور داشتم که ریاست آن بر عهده‌ی دکتر فرجی‎دانا بود، ایشان نه کتبی و نه شفاهی سخنی مبنی بر تغییر ریاست مؤسسه نداشتند، این سخنان کذب محض است که به دکتر فرجی‎دانا نسبت داده می‎شود. در نهایت نظر وزیر علوم بر ماندن بنده بود و تأکید هم داشتند حتماً بر اساس مصوبات وزارت علوم عمل کنید. بنده همان جا عنوان داشتم که برخی از ما توقع دارند که خارج از روال قانونی برخی کارها را انجام دهیم، یا برخی از اعضا حضور موظفی می‎خواهند نداشته باشند و یا به کارهای پژوهشی و علمی نمی‎پردازند و توقع دارند ما ساکت باشیم و چیزی نگوییم. جناب وزیر تأکید کردند خیر، حتماً باید مطابق قانون عمل شود، عمل به ضوابط و قوانین الزامی است و شما نماینده‎ی وزارت علوم برای اجرای قوانین هستید.

به‎هرحال، سیاست بنده در مدیریت مؤسسه این است که مطابق قانون عمل کنم و به کسی باج نمی‎دهم. برخی توقع دارند به‎عنوان عضو هیئت علمی وظیفه‌ی خود را انجام ندهند، اما حقوق خود را دریافت کنند و بنده هم حرفی نزنم. توقع دارند مثلاً پایه‎ی آن‎ها را بدهم یا از استادیاری به دانشیاری و از دانشیاری به استادتمامی آن‎ها را ارتقا بدهم. انتظار دارند تغییر وضعیتی داشته باشند بدون اینکه موظفی خود را انجام بدهند. من این کار را نخواهم کرد، بلکه طبق ضوابط وزارت علوم عمل می‎کنم چه این افراد خوششان بیاید و چه بدشان بیاید و مطبوعات را علیه بنده بشورانند.

هیچ‎گاه آخرت خودم را برای دنیای دیگران خراب نمی‎کنم و مملکت خود را به خاطر زیاده‎‌خواهی فرد یا افرادی به باد نمی‎دهم.

وزارت علوم در دولت آقای روحانی تأکید دارند باید طبق ضوابط عمل شود و قوانین بر تمام این صحبت‎ها ارجحیت دارد. مسئول هیئت امنا صریحاً در جلسه‎ی آخر به بنده گفتند هر عضوی از اعضای هیئت علمی که رکود علمی دارد را سریعاً به ما معرفی کنید. به‎هرحال فردی که ۵ یا ۱۰ سال عضو هیئت علمی است ولی کار علمی انجام نداده است، به خصوص کار پژوهشی، حتماً باید معرفی شود. بنده روی این مسائل جدی هستم و جدی‎تر هم خواهم بود و به‌هیچوجه نمی‎توانم نسبت به این ضوابط کوتاهی کنم. ملت مالیات می‎دهد، نفت مملکت فروخته می‎شود که مؤسسه‌ی پژوهشی از این درآمدها کار پژوهشی انجام دهد.

همچنین برخی انتظار داشتند خارج از وظایف، مبالغی را برای آن‎ها هزینه کنم. به آن‎ها گوشزد می‎کنم اگر سفر به خارج برای کار علمی و در واقع یک فرصت مطالعاتی است، بله، مؤسسه پرداخت می‏کند، درخواست بدهید و طبق ضوابط بروید؛ ولی بعضی توقع دارند هزینه‎ی سفر برای بازدید بستگانشان را نیز مؤسسه پرداخت کند که ما زیر این بار نمی‎رویم. البته این افراد انگشت‎شمار هستند و این را هم تأکید کنم که اکثراً اعضای هیئت علمی مؤسسه مشغول مطالعه و پژوهش‎های علمی هستند و موظفی خود را انجام می‎دهند. به‎هرحال عده‎ای فرصت‎طلب ممکن است در هرجا پیدا شوند و در مؤسسه نیز هستند. وقتی این افراد به خواسته‎های نابجای خود نمی‎رسند، متأسفانه یک‎طرفه به قضاوت می‎نشینند و از فضای رسانه‎ای استفاده می‎کنند و به این شکل گزارش‎های غلط در بین مردم جا می‎افتد.

اگر رسانه‎ای بخواهد بی‎طرفانه برخورد کند باید با من که یک طرف بحث هستم نیز صحبتی می‎داشت و درباره‌ی این مسائل و چالش‎های مطرح‌شده نیز پاسخ مرا نیز می‎شنید. متأسفانه بدون اینکه از من پاسخ بخواهند، نسبت‎های کذبی به بنده داده‎اند. این مسائل خلاف اخلاق است و مؤسسه می‎تواند از آن‎ها شکایت کند.

 

درباره‌ی اعضای هیئت علمی نیز شنیده می‎شود که در دوره‎ی ریاست شما عذر آن‎ها خواسته شده است، در این باره پاسخ شما چیست؟

بنده در دوره‎ی مسئولیتم حتی عذر یک عضو از اعضای هیئت علمی را نخواسته‎ام و کسی را اخراج نکرده‎ام. فردی که ادعا می‎شود بنده عذر وی را خواسته‎ام، حدود یک سال و اندی قبل از اینکه بنده مسئولیت مؤسسه را بر عهده بگیرم، رفته بود و دیگری هم بعد از مدیریت بنده به خارج از کشور رفته بودند و بدون اینکه اطلاع بدهند، غیبت کرده بودند و وظیفه‎ی من بود که گزارش آن را به وزارت علوم بدهم. وزارت علوم حکم اخراج را صادر می‎کند، ما در مؤسسه چون اعضای هیئت علمی‎مان زیاد نیست، نهادی نداریم که بخواهد کسی را اخراج کند، شورای رسیدگی به مسائل این‎چنینی را در مؤسسه نداریم، وزارت علوم این کار را برای مؤسسه انجام می‎دهد. از برخی افراد اسم برده شده که کارمند مؤسسه بوده و جزو هیئت علمی مؤسسه نبوده‌ است و در جای دیگر مشغول شده است، یا حتی کارمند هم نبوده، فرضاً قرار بوده است ماهی ۶۰ ساعت بیایند مؤسسه و کار اجرایی را انجام بدهند، از این افراد بسیار هستند که می‎آیند و می‎روند. مثلاً در دوره‎ی دکتر اعوانی با کسی قراردادی بسته شده و مدت آن به پایان رسیده است -قراردادها که ابدی نیستند-، افرادی آن‌ها را در رسانه‌ها به‎عنوان اعضای هیئت علمی معرفی می‎کنند و می‎گویند در مدیریت جدید از مؤسسه رفته‎اند. این‎ سخنان بی‎انصافی و دروغ محض است.

اگر بخواهیم از عملکرد مؤسسه در طی این ۳ سال مدیریت خسروپناه سخن بگوییم، باید به چه کارهایی اشاره کنیم؟

اگر بخواهم به این کارها اشاره‎ای کوتاه داشته باشم اولاً، بنده در زمان مدیریتم یک نظم و انضباط اداری و علمی در مؤسسه ایجاد کردم؛ یعنی اعضای هیئت علمی مؤسسه موظف هستند در طول یک ماه ۱۴۰ ساعت در مؤسسه حضور داشته باشند -که قانونی باید ۱۶۷ ساعت حضور داشته باشند-، ولی به‎هرحال تخفیف داده شده است که مقداری از مطالعات در بیرون مؤسسه انجام شود. در زمان مدیریت بنده تمام اعضای هیئت علمی موظف به ارائه‌ی طرح پژوهشی هستند و این طرح‎ها در شورای پژوهشی بررسی و مصوب می‎شود، البته برخی طرح پژوهشی خود را انجام نداده‎اند که باید حتماً به آن رسیدگی شود. نظم علمی و اداری مهم‎ترین کاری بود که انجام شد.

کار دومی که انجام شد، قراردادهای پژوهشی با افرادی بسته شده بود که معلق مانده بود. یا بعضاً مبالغی را دریافت کرده بودند که ما توانستیم بخش عمده‎ای از آن‎ها را اصلاح کنیم و تبدیل وضعیت کنیم؛ یعنی یا طرح‎های پژوهشی به ثمر رسیدند یا اینکه به‌صورت چند طرح دیگر مطرح شدند که مبالغی را که دریافت کرده بودند یک مابه‎ازای خارجی داشته باشد، برای اینکه هزینه‎ای از بیت‎المال هدر نرود. در واقع ساماندهی به طرح‎های پژوهشی کار دومی بود که ما انجام دادیم.

کار سومی که در این ۳ سال مدیریت انجام شد این بود که کلاس‎ها را ۳ برابر کردیم. در قبل کلاس‎ها محدودتر بود، همان کلاس‎ها ادامه پیدا کرد و هیچ‌کدام تعطیل نشد. کلاس‎های دکتر دینانی، کلاس‎های محقق‎ داماد و دیگر شخصیتها مانند گذشته ادامه پیدا کرد، ولی ما کلاس‎های جدیدتری به آن‎ها افزودیم؛ مثل شرح مثنوی، زبان یونانی، زبان آلمانی، عرفان اسلامی و ... در مؤسسه برگزار شد. بنده معتقد هستم زبان‎هایی که مربوط به فلسفه هستند مثل آلمانی باید آموزش داده شود تا علاقه‎مندان بتوانند از آن استفاده کنند. همین‌طور فلسفه‌ی غرب و فلسفه‎ی اسلامی در مؤسسه آموزش داده می‎شود و علاقه‎مندان خود را دارد. به ازای این کلاس‎ها مؤسسه هزینه‎ای دریافت نمی‎کند و فقط حق ثبت‌نام پرداخت می‎شود؛ زیرا مؤسسه از طریق برپایی این کلاس‎ها به هیچ عنوان دنبال درآمدزایی نیست.

کار چهارمی که انجام شد، ما جوان‎های دانشجو به‎ویژه در مقطع ارشد که علاقه‎مند به کارهای پژوهشی بودند را میدان دادیم و در واقع با آن‎ها قراردادهای پژوهشی بستیم و کارهای تحقیقی و پژوهشی انجام دادند. این کار هم کمک مالی به آن‎ها می‎کرد و هم در کارهای پژوهشی، تجربیات پرباری کسب می‎کردند و زمانی که آثارشان منتشر می‎شد انگیزه‎‎ی کاری بیشتری پیدا می‎کردند.

از دیگر کارهایی که در طول این ۳ سال انجام شد، چاپ مجله‌ی «جاودانه‎ی خرد» که بیش از ۲ سال چیزی در حدود ۱۰ شماره عقب افتاده بود و در حال تعطیل شدن بود. مجله در حوزه‎ی سنت‎گرایی مطلب چاپ می‎کند و هر مقاله‎ای را نمی‎شود در آن منتشر کرد. برای اینکه مجله تعطیل نشود درخواست دادیم که این فصلنامه، دوفصلنامه شود تا بتوانیم این عقب‎ماندگی را جبران کنیم. در این موضوع خاص که نویسندگان کمی در کشور دارد، نمی‌شد خیلی زود مجله را به روز برسانیم، فکر می‎کنم تا امروز یک شماره عقب باشد. ما تقریباً ۲ سال مجله را به همان روال فصلنامه پیش بردیم و در این اواخر دوفصلنامه کردیم. اگر این عقب‎افتادگی جبران نمی‎شد، مجله تعطیل می‎شد. ما با این طرح جلوی تعطیلی مجله را گرفتیم، گویا این امر برای بعضی سخت تمام شده بود، چون انتظار داشتند بعد از ۲ سال عقب‎افتادگی مجله تعطیل شود و مرگ آن در مدیریت ما اتفاق بیفتد.

کار بعدی که ما در مؤسسه انجام دادیم این بود که طرحی را به نام «فلسفه‌ی مضاف اسلامی» رونق دادیم. ۳ طرح را بنده با کمک متخصصان طراحی کردم، با عناوین «فلسفه‌ی سیاسی اسلام»، «فلسفه‌ی اخلاق اسلامی» و «فلسفه‌ی حقوق اسلامی». طرح اولیه را با محققان صحبت کردیم؛ مثلاً طرح فلسفه‌ی حقوق اسلامی را با دکتر محقق ‎داماد صحبت کردیم، ایشان زحماتی کشیدند و بخشی از کار را انجام دادند، این طرح هنوز به ثمر نرسیده است و منتظر هستیم تا کار به مرحله‎ی نهایی برسد. فلسفه‌ی اخلاق اسلامی را با دکتر قراملکی صحبت کردیم که ایشان زحمت کشیدند و یک کتاب درباره‌ی «نظریه‌ی اخلاقی زکریای رازی» نوشتند و مؤسسه آن را چاپ کرد. موضوعات دیگر هر زمان آماده شد، منتشر خواهیم کرد. طرح بعدی طرح فلسفه‌ی سیاسی اسلامی بود که در واقع اولین طرح فلسفه‌ی مضاف ما بود که پیگیری کردیم و قرارداد بسته شد و یک شورای عالی سیاست‎گذاری دارد که آقایان آیت‎الله سید محمد خامنه‎ای، دکتر داوری، دکتر دینانی، دکتر محقق‎ داماد، دکتر صدرا، دکتر علیخانی و بنده عضو این شورا هستیم. همچنین یک شورای علمی هم دارد که فیلسوفان سیاسی در آن حضور دارند و تصمیمات در این شورا گرفته می‎شود، از مدخل‎های مشخص‌شده، پرونده‎های علمی تشکیل‌شده و تا به امروز ۲۰ جلد اولیه‎ی آن نوشته شده است و در حال ویرایش علمی و صوری و محتوایی است که ان‌شاءالله به‌زودی ۷ جلد آن تمام می‎شود و به مرحله‎ی انتشار می‎رسد. البته قراردادی که با محققین بسته شده برای ۱۵ جلد بوده است، ولی این طرح تا ۱۰ یا ۱۵ جلد دیگر نیز ادامه خواهد یافت. این طرح به شورای عطف برده شد و برای اولین بار یک طرح علوم انسانی در شورای عطف به تصویب رسید که کار بسیار مهم و سنگینی بود، شاید نزدیک به ۱۵۰ محقق درگیر این پروژه بودند و هنوز هم مشغول هستند. اگر ان‌شاءالله بتوانیم این طرح را به سامان برسانیم، یک کارستان است؛ یعنی خودش یک مؤسسه نیاز دارد که ما در واقع یکی از فعالیت‎هایمان را دنبال کردیم.

از دیگر کارهای مؤسسه این بود که به مناسبت‎های مختلف ما بر روی شخصیت‎های فلسفی کار می‎کردیم؛ مثلاً خواجه نصیرالدین طوسی که نشست‎های مختلفی در مورد ایشان برگزار شد. درباره‌ی ابن‎سینا، امام خمینی، درباره‌ی اندیشه‎های فلسفی و عرفانی آن‎ها نشست‎ها و همایش‎های مختلفی برگزار شد که مخاطبان زیادی از حوزه و دانشگاه حضور داشتند و استفاده می‎کردند.

کار بعدی ما در طول این ۳ سال، راه‎اندازی کرسی‎های آزاداندیشی در مؤسسه بود که ۲ نفر در موضوعی که تضاد آرایی داشتند با رعایت اخلاق و منطق با هم مناظره می‎کردند و مسائل علمی خود را ارائه می‎دادند و با استقبال نیز مواجه می‎شدند. در این جلسات عمده اعضای هیئت علمی حضور پیدا می‎کردند و به مباحث گوش می‎دادند.

کار دیگر ما، پیوند فلسفه با علوم مختلف بود؛ با علوم طبیعی مثل فیزیک، زیست‎شناسی و برخی رشته‎های علوم انسانی مثل اقتصاد. استادان برجسته‌ی فیزیک از دانشگاه تهران و شهید بهشتی را دعوت کردیم و بحث‎های فلسفی و فیزیکی در این جلسات مطرح می‎شد؛ مثلاً اندازه‎گیری در فیزیک و ادراک حسی در فلسفه به شکل تطبیقی و مقایسه‎ای با هم صورت می‎گرفت. در فلسفه‌ی اسلامی افرادی مثل دکتر غفاری حضور داشتند و بنده در تمام جلسات حضور پیدا می‎کردم. در فلسفه‌ی علم نیز دکتر اعتماد، دکتر شیخ‎ رضایی و دکتر کرباسی‎زاده حضور پیدا می‎کردند و بحث‎های خوبی نیز درمی‎گرفت و همچنین نشست‎هایی در فلسفه و زیست‎شناسی که هر هفته جلسات آن برگزار می‎شد. در این جلسات نیز استادان زیست‎شناسی، ژنتیک و ایپژنتیک با استادان فلسفه بحث و گفت‎وگو می‎کردند، در واقع مباحث خود را به شکل تطبیقی ارائه می‎دادند. در فلسفه و اقتصاد هم جلساتی این‎چنینی داشتیم که محتوای این جلسات تحت عنوان «ترنم حکمت» ۱ و ۲ و ۳ به چاپ رسیده است. خلاصه‎ای از عملکرد خارج از موظفی اعضای هیئت علمی را در سالنامه‌هایی تحت عنوان ترنم حکمت چاپ شد. در واقع با این جلسات ما می‎خواستیم بین فلسفه و علوم دیگر ارتباط برقرار کنیم.

فعالیت دیگر ما تأسیس شعبه‎ی قم بود. مؤسسه قبلاً تنها در بخشی از تهران فعالیت داشت، درحالی‎که حوزه‎ی علمیه قم در زمینه‌ی فلسفه‌ی اسلامی و حکمت متعالیه بسیار قوی است و ما برای اینکه بتوانیم رشدی در حوزه‎ی علوم عقلی اسلامی داشته باشیم اعم از منطق و فلسفه‌ی اسلامی لازم بود که شعبه‎ای در قم داشته باشیم که این بار توسط شورای گسترش مصوب و راه‎اندازی شد. در حال حاضر علاوه بر اینکه ۵ نفر از اعضای هیئت علمی حضور دارند، جلسات علمی و کلاس‎های آزاد برگزار می‎شود و علاقه‎مندان شرکت می‎کنند. بحث اقتصاد و فلسفه که عرض کردم در شعبه‎ی قم برگزار می‎شود و کتابخانه‎ای راه‎اندازی شده است که علاقه‎مندان علوم عقلی می‎توانند از آن استفاده کنند.

کار دیگر ما در این ۳ سال، رشد فعالیت‎های بین‎المللی مؤسسه بوده است. تقریباً نشست‎های متعددی با حضور دانشمندان غیرایرانی در مؤسسه داریم؛ جلساتی که اعضای هیئت علمی در خارج از کشور دارند؛ همایش‎های بین‎المللی که این اعضا در خارج از کشور شرکت می‎کنند و ما نیز از آن‎ها حمایت می‎کنیم؛ مشارکتی که مؤسسه در نشست‎های مختلف فلسفی دارد، مثل ۲ نشستی که در مسکو با همکاری بنیاد فلسفه‌ی مسکو و همکاری مؤسسه برگزار شد؛ همچنین در همایش گفت‎وگوی ادیان در قزاقستان، استانبول، ایتالیا و دیگر کشورها مؤسسه مکرراً مشارکت داشته است؛ دعوت از استادان علوم عقلی که به مؤسسه می‎آمدند و مباحث خود را ارائه می‎کردند و مجله‎ا‎ی به نام «اشراقی» با همکاری مؤسسه و بنیاد فلسفی روسیه که به زبان انگلیسی و روسی است، سالیانه در حال منتشر شدن است. خلاصه در این ۳ سال فعالیت‎های بین‎المللی را چند برابر کردیم و در واقع به‎طور متنوع، مؤسسه در حال فعالیت در کشورهای مختلف از جمله ایران است.

ارسال نظر
captcha
*شرایط و مقررات*
خبرگزاری دانشجو نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.
پربازدیدترین آخرین اخبار