به گزارش گروه فضای مجازی« خبرگزاری دانشجو»، «دنیس کوسینیچ» عضو قدیمی پارلمان ایالات متحده (بخش پاییندستی کنگره) نامی آشنا برای کسانی است که فریاد هر چند بسیار ضعیف سیاستمداران مستقل آمریکایی را شنیده و دنبال میکنند. او همان کسی است که پس از اشغال عراق، دولت جمهوریخواه جورج بوش(پسر) و معاون نفتخوارش «دیک چنی» در راس شرکت هالیبرتون را در سال 2005 بهخاطر چپاول 90 درصد نفت این کشور بازخواست و رسوا کرد، هر چند او و حامیانش توان آن را نداشتند تا یک جریان ضدنومحافظهکاری در پارلمان به راه اندازند. کوسینیچ این روزها یک بار دیگر علیه چپاولگری غیرقانونی کاخ سفید وارد عمل شده که این بار ظاهرا تابلوی دموکراتها بر سردرش نصب شده. او علیه رأی کنگره به طرح دولت اوباما درباره پرونده تأمین مالی، آموزش و ارسال جنگافزار برای شورشیان در سوریه اعتراض کرد. او در این نوشته صحت سیاستی را که عبارت است از معرفی مبارزان خارجی به عنوان شورشی، زیر سؤال میبرد و درباره عواقب چنین سیاستی برای ایالات متحده هشدار میدهد:
روز 17 سپتامبر کنگره آمریکا لایحهای را با بازخوانی «بوک مک کئون» به شهروندان معرفی کرد که غالباً هرگز چیزی از آن نشنیده بودند. ولی نتایج این رأی برای ایالات متحده از اهمیت خاصی برخوردار خواهد بود، یعنی تأمین مالی «شورشیان» سوریه که جنگ تازهای را در ابعاد گستردهتری در خاورمیانه دامن خواهد زد. در این نوشته، من هشت دلیل بارز را مطرح خواهم کرد که بر اساس آن کنگره باید به مجوز مککئون رأی منفی میداد:
1ـ ولخرجی بیهوده: ما باید هزینهای معادل 21 میلیارد دلار را طی سه سال به عهده بگیریم. پنتاگون آموزش 5000 شورشی در سال آینده را پیشبینی کرده است که با حساب یک میلیون دلار برای هر شورشی میتواند طی 3 سال جنگ 15 میلیارد دلار خرج بردارد. مخارج حفظ 2000 سرباز ایالات متحده در عراق طی سه سال از مرز 6 میلیارد دلار عبور خواهد کرد. آخرین جنگ در عراق دستکم 5 تریلیون دلار به کسری بودجه دولت ایالات متحده اضافه کرد.
2ـ شورشیان میانهرو وجود خارجی ندارند: آلستر کروک، تاریخشناس اخیراً درباره رابطه عربستان سعودی و داعش، «شورشیان میانهرو» در سوریه را به همان اندازه نایاب دانسته است که لیکورن (اسب تکشاخ در اساطیر). آن «میانهروها» با داعش قرارداد عدم خشونت متقابل بستهاند. «میانهروها» روزنامهنگار ایالات متحده را ربودند و سپس او را به داعش فروختند و داعش نیز بعداً سر او را برید. عربستانسعودی و قطر که جهادطلبان را در سوریه تأمین مالی میکنند، پیشنهاد کردهاند که شورشیان را «آموزش» دهند. کنگره باید این راهحل تردیدآمیز را ببلعد: یعنی پدرخواندگان جهادطلبان افراطی جهادطلبان «میانهرو» را متشکل کنند.
3ـ حقیقت این است که ما نمیدانیم چه کسانی را متشکل میکنیم: بهاصطلاح «شورشیان» در واقع سربازان مزدوری هستند که دستکم از 20 کشور مختلف به سوریه سرازیر شدهاند و دائماً در گروههای مختلف خودشان را سازماندهی میکنند و در هر آن از هر کسی که به آنها اسلحه بدهد فرمانبرداری میکنند. ایالات متحده به دولت عراق و شورشیان سوریه اسلحه داده است ولی این سلاحها هماکنون به دست داعش افتاده است. در نتیجه، نیروی هوایی ایالات متحده جیپهای هامر جنگی و خودروهای نفربر زرهی را که با پول مالیاتدهندگان آمریکایی خریداری شده، بمباران میکند. داعش مقادیر معتنابهی از جنگافزارها و مهمات ساخت ایالات متحده را در اختیار گرفته است. آیا وزارت خزانهداری ما به قلک آنها تبدیل شده است؟
4ـ آنهایی که پول ایالات متحده را دریافت کردهاند، روزی علیه ما موضعگیری خواهند کرد: از روزی که ایالات متحده در ماه مارس 2003 به عراق حمله کرد، بیش از یک میلیون عراقی بیگناه کشته شدند ـ یعنی 4درصد جمعیت کشور عراق ـ علاوه بر این، چندین هزار میلیارد دلار خسارت به بار آوردند. عراقیها خانههایشان را از دست دادند، بیکار شدند و در مناسبات اجتماعیشان نیز دچار اختلال شدند. عراقیها فراتر از آنچه برای ما قابل تصور است تحقیر شدند و کشورشان ویران شد. به همین علت ایالات متحده نمیتواند انتظار داشته باشد در عراق دوستی برای خودش پیدا کند.
5 ـ سربازان ما در تهدید شورشیانی هستند که ما خودمان آنها را تأمین مالی کردهایم و به آنها اسلحه دادهایم و حتی آموزش آنها را نیز خود ما به عهده داشتهایم: این قانونی که کنگره تصویب کرده و بر اساس آن شورشیان در سوریه کمک مالی دریافت میکنند، پیشبینی کرده است سربازان آمریکایی توسط آنهایی که خود ما آنها را آموزش دادهایم، مورد حمله قرار خواهند گرفت. در بازخوانی این قانون توسط مککئون که کنگره بر اساس آن رأی داد، پیشنهاد شده است این حملات را «سبز روی آبی» بنامند و علاوه بر این خواستار ایجاد پروندهای ویژه برای حملات شده به انضمام آمار ولی با رعایت مراتب حفاظتی.
6 ـ کنگره در سایه نگه داشته شده: هیچکس اعتراف نمیکند هدف نهایی چنین سیاستی کدام است. آیا تجزیه عراق بین سنیها و شیعیان و کردها به این علت بوده است که شرکتهای نفتی به شکل سودآورتری با کردها معامله کنند؟ آیا هدف تجزیه سوریه بین سنیها، شیعهها و علویها، به انضمام تشکیل خلیفه جدید سنی بین سوریه و عراق بوده است؟ و چرا دولت اوباما این همه در بازشناسی وضعیت تراژیک مسیحیان تأخیر کرد که بهتدریج به دلیل حملات گروههایی که سعودیها و قطریها آنها را پشتیبانی میکنند از مناطق مسکونی خودشان میگریزند؟
7ـ بحران قانون اساسی در شرف تکوین است: ایالات متحده پیش از این بیآنکه مجوزی از کنگره داشته باشد جنگی را آغاز کرده است. قانون اساسی میگوید تنها کنگره است که میتواند برای جنگ تصمیم بگیرد. در نبود اعلام جنگ توسط کنگره یا حمله مستقیم به ایالات متحده، رئیسجمهور حق ندارد وارد جنگ شود. حتی قانون حق اعلام جنگ
War Powers Act ـ که در قانون اساسی وضعیت مبهمی دارد ـ مدت 60 روز را برای مداخله نظامی بیمجوز تعیین کرده است.
ماده یک قانون اساسی ایالات متحده که کنگره را بنیانگذاری کرده است، امروز نقض شده است. نگارندگان قانون اساسی کاملاً به امکان سوءاستفاده قدرت حاکم آگاه بودهاند. به همین علت کنگره را با تکیه به ماده یک ایجاد کردند تا به عنوان نخستین نهاد در مقابل قوه مجریه در بند 2 عمل کند. وقتی رئیسجمهور ایالات متحده، دستور قانون اساسی و ممنوعیتهای ماده یک را رعایت نمیکند، در واقع نقض سوگندی است که هنگام قبول مسؤولیت برای احراز مقام ریاست جمهوری برای دفاع از قانون اساسی یاد کرده. در نتیجه رئیسجمهور با چنین رفتاری خود را در معرض برکنار شدن قرار میدهد.
8 ـ کنگره به شکل معکوس عمل میکند: کنگره نباید برای تأمین مالی جنگی که اعلام نکرده است بودجه تعیین کند. کنگره ابتدا باید برای جنگ مجوز صادر کند و بعد برای تأمین مالی آن تصمیم بگیرد.
وقت آن رسیده است که کنگره امنیت ملی را بازخوانی کند و برای حفظ و حراست و دفاع از قانون اساسی ایالات متحده موضعگیری کند. کنگره باید به مداخلات غیرقانونی دولت و سوءاستفاده از قوانین مرتبط با اعلام جنگ پایان دهد. تأمین مالی مداخلات نظامی و کودتا را باید متوقف کنیم. پیش از آنکه مخارج مالی و اجتماعی ملت ما را نابود کند، کنگره باید به جنگهای پی در پی پایان دهد. کنگره باید از هماکنون وارد کارزار شود و از تأمین مالی و ارسال جنگافزار برای گروهها از هر ملیتی که هستند و با داعش در اتحاد هستند، جلوگیری کند.
منبع: وطن امروز