به گزارش گروه فضای مجازی «خبرگزاری دانشجو»، مهدی اسفندیار در وبلاگ سلامت از نگاه ملی نوشته است؛ همانطور که مستحضر هستید قانون اساسی در اصل سوم و در بند نهم این اصل یکی از وظایق حاکمیت و به طبع آن جنابعالی را رفع هرگونه تبعیض اعم از مادی و معنوی دانسته است.
در همین اصل و در بند شش محو هرگونه خودکامگی و انحصار را جزء وظایف حاکمیت و به طبع ان رئیس جمهور به عنوان مجری قانون اساسی تعریف نموده است.
جناب اقای رئیس جمهور در کنار تمامی مسائل قانونی و اخلاقی، شما را به دقت در فرمایش مولایمان علی (ع) دعوت میکنم که همانا کلکم راع و کلکم مسئولا عن رعیته.
جناب اقای ئیس جمهور بنده یک فعال اجتماعی و فقیری اهل قلم که سری در رسانه میاندازم و مسائل مختلف را رصد میکنم. شغلم پرستاری نیست و برای صنف سخن نمیگویم؛ اما ماندهام که چه اتفاقی میافتد که به نامه ۲۴۰۰۰ نفر از پرستاران با وجود گذشت چند ماه پاسخ نمیدهید؟ چه اتفاقی میافتد که بازداشت غیرقانونی پرستاران با گزارشات غلط از سوی عوامل دولتی رخ میدهد؛ نارضایتی این قشر به فلک بلند شده است اما شما همچنان ساکت بر جایتان نشستهاید؟ چرا؟
در اصل بیست و هفتم راهپیمایی و شرکت در تجمعات بدون حمل سلاح را ازاد دانسته است. مگر شما به این بند از قانون اساسی اعتقادی ندارید؟ چرا دولت شما هنوز به درخواست راهپمایی انها پاسخ نداده است؟
په انحصاری از این بدتر که یک صنف را بر وزارت بهداشت حاکم نمودهاید که به نام قانون تمامی امیال خود را ساری و جاری داشتهاند که نشان بارز ان اعلام رضایت و شوق و ذوق عدهای و شکایت و اه و فغان عدهای دیگر است؟
آقای رئیس جمهور آیا میدانید که وزارت بهداشت جمهوری اسلامی ایران تنها نهادی است که یک عده متعلق به یک صنف خاص تمامی حقوق و مزایای خود را تعیین میکنند و هر آنچه بخواهند بر سر سایر صنوف میاورند؟
چرا در برابر این بیعدالتی سکوت میکنید؟
چرا در برابر فریاد یک مسلمان که نه بلکه دهها هزار مسلمان سکوت میکنید؟ ایا از خودتان پرسیدهاید که چگونه است که مهاجرت معکوس اطبا را به داخل کشور و مهاجرت پرستاران را به خارج از کشور شاهد هستیم؟
اقای رئیس جمهنور خواهشا به این سوال پاسخ بدهید که چه اتفاقی در کشوری که شما عالیترین مقام اجرایی آن هستید در شرف وقوع است که نوامیس این ملت از ظلم و تبعیض ناشی از قوانین حام از سوی وزارت بهداشت عطای کار در میهن را به لقایش بخشیدهاند و به مملکت اجنبی میروند؟ ایا این موضوع کم اهمیتی برای شما دارد که افرادی به جز پزشکان نشسته بر تارک وزارت بهداشت را مسئول بررسی ان کنید؟ تا ببینید که تبعیض و بیعدالتی و تصویب قوانین یک سویه و منفعت طلبانه چه بلایی بر سر خانواده پرستاران ایران آورده است.
آقای رئیس جمهور چه کسی و چه مرجعی باید بیاید و شما را متقاعد کند که این ظلم عریان است که حداقل مزایای قانونی یک عده را که به تصویب مجلس رسیده است هفت سال بر زمین بگذارند و با بودجههایی که متاسفانه بخشی از ان از محل انصراف همین پرستاران بینوا از یارانهها حاصل شده است، در آمدهای چند ده میلونی عدهای را دو برابر کنند؟؟
آقای روحانی به پرستاران حق بدهید که فریاد بکشند از این همه تبعیض؟ به جامعه ازمایشگاهی کشور حق بدهید که فریاد بکشند که به چه حقی حق قانونی انان در دایر کردن ازمایشگاه از آنان سلب شده است و به یک رشته تخصصی پزشکی داده شده است؟ چرا؟ چرا؟ چرا؟
آقای روحانی این سخن امیرالمونین(ع) است که خداوند در روز قیامت روی خود را از حاکمانی که روی خود را از شنیدن سخن مردم بر گرداندهاند بر خواهد گرداند؟
برادر من از شما توقعی مردم داری بیشتر و عدالت بیشتر در شنیدن سخنان یک ملت داریم؟ بنده به عنوان یک فعال اجتماعی و یک دست به قلم در حوزه سلامت که پرستار هم نیستم احساس خطر و نگرانی فراوان در رویکرد وزیر محترم بهداشت و همکارانش در وزارت بهداشت دارم؟
چیزی برای گفتن ندارم جز اینکه برای تاریخ این مملکت بنگارم که عجب حکایتی شده است این روزگار؟
اقای رئیس جمهور از شما توقع نداریم که از محل بودجههای هزار میلیاردی وزارت بهداشت چیزی از سفره برخی از افراد تصمیم گیر کم کنید اما شما را به عدالتی دعوت میکنیم که بر اساس آن به پرستاران اجازه بدهید که بتوانند از انصراف خود از گرفتن یارانهها برگردند؟ باور بفرمایید که این انصاف نیست که این پرستاران به چشم خود شاهد انچه باشند که بر سر مالشان میاید که همه و همه بیعدالتی است و بس؟ این پرستاران و بسیاری از ما مردم فکر میکردیم که شما با این یارانهها میخواهید اقتصاد و سلامت مردم را دگرگون کنید، گمان نمیکردیم که سیستمی دایر شود که جزات اعلام میزان دریافتیهای برخی از افراد در ان وجود نداشته باشد؟
آقای رئیس جمهور از شما گله مندیم به خاطر اینکه هیچ پاسخی به این دسته از هموطنان ما ندادهاید که گفتهاند روز میلاد زینب کبری روز بزرگداشت مقام آنهاست؟
در روزی که شما پاسخ نمیدهید نمیدانم که این کوچک و اعلام همدردی من با انان چه از غم آنان کم خواهد کرد که گفتهاند درویش بینوا همی دارد.