به گزارش گروه فضای مجازی« خبرگزاری دانشجو»، شمارش معکوس تمام شدن مهلت توافق هستهای ایران و 1+5 چند هفتهای است که شروع شده ولی احتمالا این معکوس شماری با انتشار خبرهایی مانند خبر دیروز لس آنجلس تایمز درباره شروع مذاکرات برای دومین تمدید توافق ژنو با برجستگی بیشتری بیان خواهد شد. مقامهای ایرانی و امریکایی تأیید میکنند که اصلیترین موضوعات اختلافی مذاکرات هستهای همچنان لاینحل مانده ولی اصرار دارند که بذر بدبینی به مذاکرات نپاشند. تازهترین موضعگیری در این مورد، مربوط به وندی شرمن، سرپرست تیم مذاکرهکننده امریکایی است که گفته نمیخواهد چیزی بگوید که مذاکرات هستهای تضعیف شود ولی تأکید کرده که در صورت بینتیجه ماندن مذاکرات، ایران مسئول این بینتیجه ماندن خواهد بود؛ موضعگیریای که در تهران با واکنش عباس عراقچی روبهرو شد: «همگان قضاوت خواهند کرد که چنانچه فرصت موجود از دست برود کدام طرف مقصر بوده است.» تحت چنین شرایطی، برخی کارشناسان و ناظرانی که از نزدیک مذاکرات هستهای ایران و 1+5 را دنبال میکنند، میگویند طرفین میتوانند به جای اصرار برای دستیابی به توافق جامع (Comprehensive Agreement)، مذاکرات را بر یک راه حل میانه یا سوم برای دستیابی به یک «توافق بخشی» (Partial Agreement) یا میانبرد متمرکز کنند.
توافق بخشی یا میان مدت را اولین بارگری سیمور، مشاور سابق دولت امریکا و مدیر اجرایی مرکز علوم و امور بینالمللی مدرسه کندی در دانشگاه هاروارد امریکا، در هفتههای بعد از توافق هستهای آذر ماه 1392 بین ایران و1+5 مطرح کرد و گفت که ممکن است لازم باشد ایران و 1+5 به جای تلاش برای دستیابی به توافق جامع هستهای، چند توافق موقت یا بخشی امضا کنند. سیمور گفته بود: « نتیجهای که بیش از همه برای این مذاکرات شش ماهه قابل تصور است، یک توافقنامه موقت دیگر است.» شش ماه از توافق ژنو گذشت و همانطور که سیمور پیش بینی کرده بود، ایران و 1+5، توافق ژنو را برای یک دوره دیگر تجدید کردند. حالا در شرایطی که ایران و 1+5 فقط 28 روز تا اتمام مهلت ژنو وقت دارند، کارشناسان و ناظران بیشتری البته تحت شرایطی مشخص، روی تمرکز تلاش برای یک توافق میان مدت بخشی، به جای توافق جامع تأکید میکنند. آنها توصیه میکنند در شرایطی که دو طرف بعد از حدود 11 ماه مذاکره، همچنان بر سر مسائل کلیدی مانند نحوه برداشتن تحریم ها، سطح و ظرفیت غنیسازی و برخی مسائل دیگر اختلاف دارند، به جای اعلان شکست مذاکرات، تمدید دوباره توافق ژنو (شش ماه) یا اصرار بر توافق جامع بلند مدت، میتوان بر یک توافق میان مدت (مثلاً دو یا سه ساله) متمرکز شد. چنین توافقی، بر سر مسائلی متمرکز خواهدشد که طرفین حساسیت کمتری بر آنها دارند یا اینکه تا همین حالا بر سر آنها به توافق نسبی دست پیدا کردهاند (مانند وضعیت آب سنگین اراک) و مسائل حساسیت برانگیز، به توافق جامع (Comprehensive Agreement) یا مذاکرات وضعیت نهایی (Final Status) موکول خواهد شد.
* پیشنهاد جک استراو
توافق بخشی طی هفتههای اخیر، با برجستگی بیشتری مطرح شده و برخی کارشناسان ایرانی هم دستیابی به آن را ناممکن نمیدانند. جک استراو، وزیر خارجه سابق انگلیس، هفته قبل در همایش اقتصادی ایران و اروپا در لندن، دستیابی به توافق بخشی بین ایران و 1+5 را در بخشی از سخنرانیاش مطرح کرد و گفت: «همه طرفها باید با یکدیگر همکاری کنند تا به خصوص بعد از ظهور دولت اسلامی عراق و سوریه (داعش) که تهدیدی دوگانه برای جامعه بینالمللی و ایران است، به توافق دست پیدا کنند. اگر نتوان به هیچ توافقی رسید، دستیابی به یک توافق بخشی، بسیار بهتر از وضع موجود است... در چنین حالتی، در حالی که روسیه و چین فقط به تحریمهای سازمان ملل پایبند میمانند، برخی شرکتهای اروپایی به طور تدریجی به دنبال آنها میروند تا اینکه ما شاهد زوال رژیم تحریمها خواهیم بود.»
بعد از جک استراو، دنیس راس، مشاور سابق اوباما در امور خاورمیانه، دومین نفری است که امکان دستیابی به توافق بخشی در فضای بدبینی کنونی را مطرح کرده است.
دنیس راس در مقالهای که فارین افرز آن را روز چهارشنبه 30 مهر 1393 منتشر کرده، گفته است: «در هیچ حالتی، تقریبا هیچ کسی که درگیر مذاکرات هستهای ایران بوده، در خصوص دستیابی به توافق جامع تا 24 نوامبر ابراز خوش بینی نکرده است. دولتهای ایران و امریکا همچنان به ملاقاتهای منظم خود ادامه میدهند که دیدار آنها در وین آخرین آنها بود ولی نشانههای اندکی از یک پیشرفت معنی دار دیده میشود.» او به نقل از یک مقام ایرانی این طور نقل کرده است: «یک مذاکرهکننده ایرانی از اعضای 1+5 به من گفته که انتظار دارد اگر هیچ توافقی قبل از پایان گفتوگوها به دست نیاید، ایرانیها برنامه خود را ادامه داده و به سرعت برنامه هستهای خود را از سر خواهند گرفت. تهران غنیسازی 20 درصدی خود را از سر خواهد گرفت و استفاده از سانتریفیوژهای نسل بعد را افزایش خواهد داد.» او همچنین پیش بینی کرده که در مقابل «اولین اقدام امریکا قطعا میتواند تشدید تحریمها و کسب حمایت بینالمللی برای افزایش تحریمها علیه ایران باشد؛ مهمترین نوع این تحریمها، طراحی برای کاهش دادن توان ایران برای صادرات نفت خواهد بود.»
راس وضعیت میانه را دستیابی به یک توافق بخشی دانسته و نوشته: « با یک توافق بخشی دو طرف ضمن رفع برخی نگرانیها، میتوانند بر سر اختلاف نظرهای کلیدی به گفتوگوها ادامه دهند. البته در این دوران هیچ تحریم جدیدی نیز مطرح نخواهد شد.»
* شکست مذاکرات به نفع دو طرف نیست
گری سیمور، مشاور سابق دولت اوباما، تقریبا تنها کسی است که امکان دستیابی به توافق بخشی را به طور مبسوط و با ذکر دلایل، تشریح و حدود یک سال است که از آن دفاع میکند. سیمور جزو کسانی است که اصولا به دستیابی ایران و 1+5 به یک توافق جامع بدبین هستند و به خاطر همین، پیشنهاد کرده که طرفین به جای اینکه در مقطع کنونی تمرکز خود را روی توافق جامع بگذارند، بهتر است روی توافق بخشی میان مدت متمرکز شوند.
سیمور که در طول مذاکرات چند هفته قبل ایران، امریکا و برخی دیگر از اعضای 1+5 در نیویورک حضور داشته، میگوید: « من چند روزی را در نیویورک حول و حوش (نشست) مجمع عمومی سازمان ملل حضور داشتم. مشورتهایی که در آنجا داشتم، بدبینیام را درباره بهبود وضعیت مذاکرات به صورتی که در نوامبر توافقی بشود، تأیید کرد.» سیمور به تجدید توافق ژنو اشاره کرده و میگوید که بعد تجدید این توافق، چندین دور مذاکره دوجانبه بین ایران و امریکا و همچنین 1+5 انجام شده است. او مذاکرات دوجانبه بین ایران و امریکا را مفید ارزیابی میکند، زیرا به عقیده او مذاکرات در چارچوب 1+5 بسیار سخت بوده است. با همه اینها، او تأکید میکند: « متأسفانه دو طرف بر سر مسائل بسیار مهم و دایمی، همچنان بسیار از همدیگر دور هستند.» این مسائل، عبارتند از ظرفیت فیزیکی ایران برای تولید اورانیوم در سطح سلاح، تعداد و مدل سانتریفیوژ ها، میزان انباشت اورانیوم غنی شده و. . . ؛ سیمور میگوید: « ایالات متحده خواستار کاهش قابل توجه ظرفیت موجود غنیسازی ایران و حفظ این محدودیتها تا 20 سال است ولی از طرف دیگر، ایران هرگونه کاهش ظرفیت کنونیاش را رد کرده و بر ساختن ظرفیت صنعتی بسیار گستردهتر طی چند سال اندک، تأکید میکند.» از اینجاست که سیمور مسئله یک توافق بخشی را مطرح میکند و میگوید: « بنابر این به سختی میتوان شاهد این بود که یک توافق جامع در اواخر نوامبر شکل بگیرد. هر چه ما به مهلت مذاکرات نزدیکتر میشویم، هر دو طرف سعی میکنند ابزار چانه زنی خودشان را بیشتر کنند. . .
با این حال، هم تهران و هم واشنگتن ترجیح میدهند که گفت و گوها فرونپاشد. . . .» پیش بینی مشاور سابق اوباما این است: « انتظار من این است که امریکا و ایران در نهایت به دنبال کشف گزینههایی باشند که مذاکرات را با یک توافق موقت جدید یا توافق بخشی (PARTIAL AGREEMENT) تمدید کنند.» او توافق جدید را شامل توافق بر سر محدویتهای جدید برای ایران و در مقابل، کاهش تحریمهای بیشتر برای طرف غربی میداند: « این توافق، شامل محدویتهای هستهای بیشتر و گامهایی از طرف ایران و در ازای آن، کاهش تحریمهای اضافی از طرف امریکا و اروپا و تعیین یک زمان جدید برای دستیابی به توافق نهایی است.» به گفته او، به رغم بن بستی که طرفین بر سر مسائل اصلی دارند، بر سر برخی مسائل دیگر از جمله مسئله اراک و فوردو، توافق کردهاند. سیمور پیشتر در گفتوگو با سایت شورای روابط روابط خارجی امریکا، گفته بود که نفع دو طرف در این است که رویاروییها تشدید نشود: «منفعت هر دو طرف است که اجازه ندهند رویارویی یا تنش بیشتر بر سر مسئله هستهای به وجود بیاید. . . انتظار میرود در حالی که ما به مهلت نهایی نزدیک میشویم، تلاشهایی برای دستیابی به پایهای برای یک توافق بخشی دیگر فراهم شود.»
* تجدید ژنو بیمعنا است
در این مورد که آیا راه حلی جایگزین بین «شکست مذاکرات» و «توافق جامع» وجود دارد یا نه، در تهران بحثهای کمی انجام شده است. مقامهای هستهای در دولت و دیپلماتهای مذاکرهکننده دولت یازدهم ترجیح میدهند که در مقطع کنونی به یک توافق جامع هستهای با 1+5 دست پیدا کنند تا زمینه برای برون رفت از آنچه که محمد جواد ظریف « بحران غیرضروری هستهای» مینامد، فراهم شود. محمد جواد ظریف گفته است: « درهیچ زمانی بهتر از زمان حاضر نمیتوان یکبار و برای همیشه بحران غیر ضروری هستهای را خاتمه بخشید؛ چراکه شرایطی فراهم است که تمام طرفها بتوانند دستاوردهایی داشته باشند.»با این حال، برخی کارشناسان با اشاره به شرایط کنونی و باقی ماندن اختلافات کلیدی بین طرفها، توصیه میکنند که همه طرفها به طور جدی امکان دستیابی به یک راه حل بینابینی یا توافق میان مدت را که متضمن حفظ خط قرمزهای ایران باشد، بررسی کنند. لازم به ذکر است مجموع بحث هایی که طی ماه های اخیر انجام شده نشان می دهد که در تهران چهار نکته کلیدی به تیم مذاکره کننده ایران به عنوان خطوط قرمز گوشزد شده است: اول اینکه هیچ توافقی تحقیق و توسعه ایران را محدود نخواهد کرد؛ دوم تعطیلی هیچ مرکزی پذیرفته نخواهد شد؛ سوم کل تحریم ها باید لغو شوند و چهارم اینکه هر گونه توافقی باید به شکلی باشد که دستیابی ایران به ظرفیت غنی سازی 190هزار سو در آینده در آن لحاظ شده باشد.
دکتر نادر ساعد، کارشناس مسائل هستهای درباره راه حل میانی یا آن چیزی که تحت عنوان توافق بخشی مطرح است، میگوید که مبنای این توافق شاید چیزی شبیه همان «گام میانی» باشد که در پاراگراف دوم مقدمه برنامه اقدام مشترک ژنو مقرر شده است. ساعد در توضیح ویژگی احتمالی چنین توافقی میگوید: « در این سناریو، طرفین به ناگزیر و به عنوان مقدمهای برای دستیابی به توافق جامع، و البته برای کاهش حجم این توافق، نظامی را به صورت موقت و مشتمل بر «حداقلهای طیف الزامات دو طرف در توافق جامع» پایهریزی خواهند کرد. به عنوان نمونه، غرب به «تعلیق» همه یا سطح وسیعی از تحریمها طی این مقطع زمانی ملتزم خواهد شد و ایران نیز در مقابل، بخشی از الزامات مرتبط با محدودیت یا تغییر طراحی فعالیتهای هستهای توام با نظام راستی آزمایی را اجرا خواهد کرد.» ساعد معتقد است که مزیت چنین توافقی این است که از یک طرف، بار توافق جامع را کمتر خواهد کرد و از طرف دیگر، فرصتی مجدد خواهد داد تا طرفین بدون نیاز به تکرار مجدد تمدید - که ممکن است بار روانی منفی داشته باشد- بخشی از مسیر توافق را محقق نموده و مواردی از 95 درصد توافق انجام شده را در آن بگنجانند. البته این کارشناس هستهای معتقد است برای ایران، گزینه تمدید یا توافق میانی، مقدم بر توافق جامع نیست ولی تأکید دارد که اگر قرار بر توافق نرسیدن باشد، گزینه توافق میانی توجیه بیشتری دارد. او میگوید: « تکرار اقدامات ایجابی (ژنو)موضوعیت ندارد و هر گونه توافق اجرایی، نیازمند محتوایی جدید است.» ساعد میگوید: «تعلیق همه تحریمها هم برای ایران دارای پیامدهای اقتصادی مؤثرتری از آن چیزی خواهد بود که در گام اول توافق ژنو یا تجدیدیه وین مقرر گردیده و البته به همان میزان هم الزامات جدید را نیز به دنبال خواهد داشت.»
* توافق بخشی فرقی با توافق موقت ندارد
با وجود مطرح شدن توافق بخشی به عنوان یک گزینه روی میز، برخی کارشناسان این مسئله را مطرح میکنند که چنین توافقی در عمل چیزی فراتر از توافق موقت ژنو نخواهد بود. دکتر احمد بخشایشی اردستانی، نماینده مجلس شورای اسلامی و عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی اعتقاد چندانی به راه حل میانی یا آن چیزی که از آن با عنوان توافق بخشی نام برده میشود، ندارد. بخشایشی در گفت و گو با خبرنگار جوان میگوید که دولت یازدهم در پی این است که هر چه زودتر توافق هستهای را به عنوان یک دستاورد مطرح نماید و پیروزی هستهای را به عنوان یک دستاورد سیاسی جشن بگیرد. بخشایشی میگوید که البته ما نیز از اینکه هرچه زودتر توافق هستهای صورت گیرد استقبال میکنیم و اگر قرار است توافقی صورت بگیرد، بهتر است همان چیزی باشد که دولت در پی آن است، یعنی توافق جامع. او میگوید که از نظر دولت، هر توافقی بهتر از بیتوافقی است و به همین دلیل بهتر است روند موجود که به روندی ملال آور تبدیل شده، هرچه زودتر به نتیجه برسد تا مشخص بشود که آیا چنین توافقی باعث بهبود وضعیت اقتصادی در داخل کشور خواهد شد یا نه. او البته به طعنه این نکته را هم گوشزد میکند که توافق موقت ژنو تاکنون تغییر ملموسی در وضع موجود پدید نیاورده است. این استاد دانشگاه با توجه به همین منطق، معتقد است که توافق بخشی راه حل مناسبی نیست، زیرا اصولا چیزی جدای از توافق موقت نیست: « من اعتقاد دارم که راه حل میانی تفاوتی با راه حل اولیه (توافق ژنو و تمدید آن) ندارد و شاید هم تا حدی به ضرر ایران باشد، زیرا ادامه وضع موجود است.» وضع موجودی که ایران بخش قابل توجهی از فعالیتهای هستهای خود را متوقف کرده ولی مابه ازای قابل قبولی دریافت نکرده است. در عین حال بخشایشی پیش بینی میکند که اگر مذاکرات کنونی به نتیجه نرسد، دولت بار دیگر مذاکرات را تمدید خواهد کرد.
* توافق نشود، توافق بخشی قابل بررسی است
دکتر نوذر شفیعی، دیگر استاد دانشگاه و عضو کمیسیون ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی نظری تقریبا متفاوت دارد و معتقد است که اگر برای هر دو طرف مسجل شود که اختلافات در حدی است که نمیتوان برای آنها راه حلی پیدا کرد، میتوان به راه حل سوم یا همان توافق بخشی (Partial Agreement)به عنوان یک گزینه فکر کرد: « اگر به راه حل جامع نرسیم، میتوان توافق بخشی را به عنوان یک راه حل میانه بررسی و تصور کرد که دستاوردها از توافق بخشی میتواند در حدی باشد که بتوان به راه حل رسید.» نوذر شفیعی البته ویژگیها و محتوای چنین توافقی را بسیار مهم میداند و تأکید میکند که چنین توافقی در صورتی میتواند به عنوان یک گزینه، مطرح باشد که طرفین واقعا به دنبال راه حل باشند: « نه اینکه خود این توافق معضلاتی به دنبال داشته باشد یا اینکه خود به معضلی جدید تبدیل شود.» او میگوید در صورتی که توافق بخشی دارای سه ویژگی اصلی باشد، دستگاه سیاست خارجی میتواند آن را به عنوان یک گزینه بررسی کند: « اول اینکه غنیسازی حق مسلم در نظر گرفته شود. دوم اینکه تحریمها برای مدت زمان محدود تعلیق و بلافاصله در چارچوب دکترین ماشه (مکانیسم ماشه) لغو شود و سوم اینکه به دغدغهها و نگرانیهای واقعی (نه بیمورد) غرب نیز بپردازد.»
* به شرط لغو تحریمهای بانکی و نفتی
دکتر عبدالله گنجی، مدیرمسئول روزنامه جوان مفید بودن گزینه توافق بخشی را مشروط به محتوای آن میداند و تأکید میکند محتوای چنین توافقی است که مشخص میکند مطابق با منافع ملی ایران است یا نه. گنجی معتقد است که تجربه دولت یازدهم در توافق ژنو، تجربه مناسبی نبود، زیرا بین دادهها و ستاندههای توافق ژنو توازن وجود نداشت: « امتیازاتی که ما به غرب دادیم با امتیازهایی که دریافت کردیم، هموزن نبود. کل چیزی که آنها دادند، آزاد شدن مبلغ مشخصی از داراییهایی خود ایران بود.» مدیرمسئول روزنامه جوان میگوید که با توافق بخشی به عنوان جایگزینی برای شکست مذاکرات موافق است: « گزینه میانی را بهتر از شکست میدانم.» ولی در عین حال تأکید دارد اینکه چنین توافقی بر اساس منافع ملی ایران باشد یا نباشد، تا حد زیادی به محتوای آن بستگی دارد. عبدالله گنجی میگوید: «اینکه طرف غربی حاضر باشد که لغو و نه تعلیق تحریمهای بانکی و نفتی ایران را در چنین توافقی بگنجاند یا نه، معیاری کلیدی در سودمند بودن این توافق برای ایران است.» ارزیابی کلی مدیر مسئول روزنامه جوان این است که گزینه اولویت دار تیم هستهای، دستیابی به توافق جامع است ولی در صورتی که امر بین شکست مذاکرات و توافق میانی باشد، دستیابی به توافق میانی اولویت دارد. نکته مهمی که عبدالله گنجی به درستی آن را برجسته میکند، این است که اگر ایران و 1+5 تصمیم بگیرند که توافق بخشی را به صورت واقعی روی میز بررسی کنند، چنین تصمیمی مستلزم آن است که آنها از توافق ژنو و معیارهای آن عبور کنند زیرا به گفته اودر توافق ژنو «توافق همه یا هیچ» است در حالی که توافق جدید، بر چنین مبنایی استوار نخواهد بود.
منبع: روزنامه جوان