گروه سیاست خارجی "خبرگزاری دانشجو"ـ سعداله زارعی؛ یک خبرنگار نظامی رژیم صهیونیستی- اورهیلر- روز پنجشنبه گذشته به شبکه 10 تلویزیون این رژیم گفت: «به سبب وضع نامشخص و پیچیدهای که وجود دارد، هنوز در استفاده از اصطلاح انتفاضه تردیدهایی وجود دارد اما به نظر من به زودی ناچار خواهیم شد این وقایع را انتفاضه سوم بنامیم» در این میان دولت نتانیاهو بیش از هر زمان دیگری احساس تنگنا میکند چرا که از یک سو شاهد رو به وخامت گذاشتن اوضاع امنیتی در کرانه باختری است و از سوی دیگر از طرف احزاب و جریانات صهیونیستی متهم است که به جای کنترل بحران بین فلسطینیها و اسرائیلیها در کرانه، با بنزین ریختن بر آتش خشم فلسطینیها شرایط را به سمت خشونت بیشتر سوق میدهد.
انتفاضه سوم در واقع انتفاضه مسجدالاقصی است. رژیم صهیونیستی با هدف پایان دادن به حضور اعراب و مسلمانان در قدس شرقی اعمال فشار بر آنان را در دستور کار قرار داد و همزمان به مدت 5 هفته محدودیتهایی را علیه حضور فلسطینیها در مسجدالاقصی- قبلهگاه اول مسلمین- اعمال کرد و در مقاطعی به طور کلی مانع ورود مسلمانان به این مسجد گردید البته این محدودیتها به طور موقت در روز پنجشنبه گذشته برداشته شد.
حضور نظامیان اسرائیلی با چکمه در صحن مسجدالاقصی و درون آن از نظر مسلمانان اهانت مضاعفی بود که انجام شد آنان چنین جسارتی را مقدمه حتمی اشغال دائمی مسجد الاقصی از سوی صهیونیستها تلقی کردند از این رو بحث قدس و مسجدالاقصی بار دیگر در سطح افکار عمومی مسلمانان مطرح شد و در کانون توجه آنان قرار گرفت.
انتفاضه اول- 1366- و انتفاضه دوم- 1379- در شرایطی صورت گرفت که فلسطینیها فاقد توانایی واکنش نظامی به دشمن صهیونیستی بودند و از این رو ناچار بودند با دست خالی به مصاف نظامیان مجهز اسرائیلی بروند و در نهایت با پا درمیانی بعضی از کشورها، انتفاضه فلسطینیها آرام شد. اما امروز فلسطینیها شرایط دیگرگونهای دارند.
آنان تجربه طولانیترین جنگ تاریخ رژیم صهیونیستی یعنی جنگ 50 روزه غزه را دارند. در این جنگ فلسطینیها خواستار ادامه جنگ و صهیونیستها خواستار پایان درگیری بودند. در نهایت اسرائیل جنگ را به فلسطینیها واگذار کرد و بدون آنکه حتی با کمک اروپا و آمریکا به قطعنامهای تسکینبخش دست یابد، کنار کشید.
امروز فلسطینیها باور کردهاند که میتوان بر ماشین جنگی و اراده جنگسالاران اسرائیلی غلبه کرد.
انتفاضه سوم فلسطینیها به مقوله استراتژیک دیگری هم گره خورده است. مدتی است که بحث تسلیح فلسطینیهای کرانه باختری رود اردن در دستور کارگروههای فلسطینی است.
«حماس»، «جهاد» و «فتح» هر کدام جداگانه اعلام کردهاند که تسلیح مردم در کرانه را دنبال میکنند از این طرف مسئولین ارشد نظامی ایران- از جمله فرمانده هوا فضای سپاه و وزیر دفاع- با صراحت اعلام کردهاند که برنامههایی را برای تجهیز و تسلیح و آموزش نیروها در کرانه باختری شروع کردهاند.
انتفاضه سوم در این شرایط از ابعاد بسیار گستردهتر و از زمان بیشتری برخوردار خواهد بود.
انتفاضه سوم یک انتفاضه فراگیر اجتماعی خواهد بود.
به این معنا که هر 11 شهرستان کرانه باختری از جنین در شمال تا شهر الخلیل در جنوب را فرا خواهد گرفت این به معنای درگیر شدن رژیم صهیونیستی در جغرافیایی به طول حدود 6000 کیلومتر مربع و بیش از 17 برابر مساحت منطقه غزه است.
کرانه باختری در این میان میتواند یک جنگ شدید که در آن سطح آسیبپذیری فلسطینیهای کرانه به مراتب کمتر از فلسطینیهای نوار غزه بوده چرا که در کرانه امکان جابهجایی جمعیت وجود دارد در حالیکه در غزه این امکان وجود نداشت، از سوی دیگر سطح آسیبپذیری رژیم صهیونیستی در کرانه بیشتر از غزه خواهد بود چرا که در کرانه شهرکهای یهودی بشدت در معرض آسیب قرار میگیرند.
انتفاضه سوم در سرزمینی واقع میشود که در مجاورت آن حدود 4/5 میلیون فلسطینی اردنی وجود دارد که اینها قطعا سکوت نخواهند کرد و علاوه بر آنکه خود وارد میدان میشوند، رژیم اردن را نیز وادار به حمایت از ساکنان فلسطینی کرانه باختری خواهند کرد این در حالی است که مردم مظلوم غزه از چنین امکانی بهرهمند نبودند و برای آنان ارتش مصر تفاوتی با ارتش اسرائیل نداشت و دولتهای حاکم بر مصر هم گاهی شدیدتر از دولت اسرائیل فلسطینیها را در غزه در معرض فشار شدید قرار میدادند.
کما اینکه «مصر السیسی» هم از این قاعده پیروی مینماید. باید به این موضوع اضافه کرد که در تحولات غزه بخشی از فلسطینیها بصورت غیرفعال و حتی گاهی مدعی علیه مقاومت عمل میکردند کمااینکه در جنگهای سهگانه اسرائیل و غزه تشکیلات خودگردان حمایتی از مظلومان غزه نمیکرد.
اما وقتی بحران در کرانه روی دهد، آنان نمیتوانند حساب خود را جدا کرده و گوشه عافیت اختیار نمایند.
از این رو بود که محمود عباس رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین - و به قول رسانههای اروپایی رئیس 4 سالهای که 10 سال از ریاستش میگذرد- در سخنان خود در مجمع عمومی سازمان ملل خطاب به دولت اسرائیل گفت: «آنچه که نتانیاهو در کرانه باختری انجام میدهد و ورود نظامیان او به مسجدالاقصی به منزله اعلام جنگ با فلسطینیهاست، جنگی که هیچ فلسطینی نمیتواند در آن بیطرف بماند» با این وصف کاملا پیداست که این انتفاضه از ظرفیت فراگیر بین تمام فلسطینیها برخوردار خواهد شد.
حوادث هفتههای اخیر در کرانه باختری و بویژه حوادث قدس شرقی به خوبی بیانگر آن است که فلسطینیها اقدامات جسورانهای را علیه عناصر صهیونیستی اجرا کردهاند. یک پایگاه خبری- فلسطین الیوم- اعلام کرد که طی هفتههای اخیر، فلسطینیها دست کم 198 عملیات را علیه نظامیان اسرائیلی انجام دادهاند که شامل عملیات استشهادی «نورالدین ابوحاشیه» در تلآویو و «ماهر الهشلمون» در الخلیل میشود و این نشان میدهد که عملیاتها حتی به خارج از کرانه باختری محدود نشده است کما اینکه عملیات فلسطینیها در شعفاط و بئرالسبع هم فراگیر بودن اقدامات فلسطینیها را گوشزد مینماید.
به جز عملیاتهای نظامی، فلسطینیها اقدام به راهاندازی تظاهرات شبانه علیه صهیونیستها میکنند و این درکل حدود 6000 کیلومترمربع مساحت کرانه سرایت دارد. تظاهراتهای شبانه سبب بروز نگرانی شدید رژیم صهیونیستی شده است به گمان آنان تظاهرات شبانه میتواند به درگیری شبانه علیه اسرائیلیها و شهرکهای آنها منجر شود و وقوع چنین پدیده کفه امنیتی را به نفع انتفاضه و به ضرر اسرائیل سنگین میکند این موضوع سبب شد که چند روز پیش فرمانده ارتش رژیم صهیونیستی در کرانه باختری از سازمان امنیتی تشکیلات خودگردان به رهبری محمود عباس بازدید کند تا از میزان توانایی و علاقه این سازمان امنیتی فلسطینی در مهار انتفاضه اطمینان حاصل کند ولی اظهارات بعدی مقامات اسرائیلی از ناامیدی آنان از حمایت کارساز پلیس امنیتی محمود عباس حکایت میکند.
در این رابطه میتوان به اظهارات یک مقام ارشد سیاسی امنیتی در «اشکول» واقع در مجاور غزه اشاره کرد که - یک روز پس از اعلام دیدار فرمانده ارتش اسرائیل از پلیس امنیتی محمود عباس- از دولت اسرائیل درخواست کرد که با وساطت عربستان آتشبس دائمی با حماس را امضا کند و کانال دو تلویزیون اسرائیل نیز از اظهارات «عمیر پرتز» عضو ارشد کابینه نتانیاهو خبر داد که به دلیل مخالفت با شدت گرفتن روند اوضاع امنیتی در کرانه مورد سرزنش نخستوزیر این رژیم قرار گرفته بود.
انتفاضه سوم فلسطین از منظر اسرائیل در بدترین زمان روی داده است چرا که دولت کنونی از چند منظر آمادگی مواجهه با یک تحول عمده با این ابعاد را ندارد. از نظر نظامی- امنیتی اسرائیل به تازگی از یک جنگ بیهوده 50 روزه خارج شده و هنوز به دلیل عدم توانایی در اداره درست جنگ و عدم حصول نتایج قابل قبول زیر ضربات انتقادی اسرائیلیها قرار دارد و از جمله ارتش این رژیم که خود نقش عمدهای در این شکست بزرگ داشته به انتقاد از دولت روی آورده است.
این ارتش و این دولت چگونه میخواهند یک درگیری شدید تو در تو که حتما اداره آن از یک جنگ نظامی در یک قطعه 360 کیلومتر مربعی (غزه) سختتر است را مدیریت نمایند؟ موضوع دیگر این است که اروپا و آمریکا که روی تشکیل دولت فلسطینی در سرزمینهای 1967- یعنی فلسطینی در 22 درصد خاک فلسطین!- تاکید میکردند ضمن آن که چنین وضعی را نتیجه نادیده گرفته شدن نظرات آنان از سوی نتانیاهو به حساب میآورند در شرایط فعلی وقوع چنین انتفاضهای را برای سر عقل آوردن نتانیاهو تا حدی لازم به حساب میآورند تا جایی که کانال دو تلویزیون اسرائیل دو روز پیش اعلام کرد اروپا این را یک بازی برد- برد- برد (با سه برنده!) میداند و معتقد است فلسطینیها، اروپا و مخالفان اسرائیلی نتانیاهو هر کدام به دستاوردهایی از این انتفاضه چشم دوختهاند.
متقابلا نتانیاهو با پرخاش میگوید اروپا و آمریکا نمیدانند که این انتفاضه به دلیل نداشتن رهبری قابل مهار و مذاکره نیست.
انتفاضه سوم فلسطین به واقع میتواند آنقدر موثر واقع شود که بساط اسرائیل را درهم پیچد و یا آن که به اعتبار امنیتی و سیاسی اسرائیل صدمه جدی و جبرانناپذیر وارد نماید. این انتفاضه بار دیگر فلسطین را در کانون توجهات جهانی قرار میدهد و این موضوعی است که با سیاست آمریکا و همپیمانان عربی غربی آن که میخواهند عراق و سوریه در کانون توجهات باشند، سازگار نیست. فلسطین این ظرفیت را دارد که توجهات را به خود معطوف کند در صورت وقوع چنین امری، جبهه مقاومت بار دیگر به عنوان مهمترین و صادقترین پشتیبانان فلسطینیها دارای نقش محوری در تحولات کرانه باختری خواهد شد. این نقشآفرینی مدتی است شروع شده و هر روز پررنگتر و موثرتر میشود.