به گزارش گروه فضای مجازی «خبرگزاری دانشجو»، چندی پیش یک مجری سابق تلویزیون درباره رضا رشید پور گفته بود: رضا رشیدپور شبکه ایرانیان را برای آقای مشایی اجرا میکند، یک روز دیگر پشت سر آقای روحانی میایستد، امروز هم در شبکه نسیم برنامه میسازد، من نمیفهمم تکلیف چیست؟چون آن مجری سابق تلویزیون نمی دانست تکلیف چیست، رضا رشید پور در یادداشتی طویل تکلیفش را روشن کرد. رشید پور گفت: اصولا جناب روحانی یک شخصیت امنیتی است و حتما اطلاعاتش از شما بیشتر است و اگر ردی از همکاری من با مشایی وجود داشت حتی جواب سلامم را نمی داد چه رسد به ... . اگرچه ما نمی دانیم ردی از همکاری رشید پور با مشایی وجود داشته یا نداشته یا اینکه روحانی آن را نادیده گرفته است، ولی رشید پور که مجری پای ثابت برنامه های روحانی است، هم با عمق جان درک کرده که روحانی در هرچه متخصص نباشد اما یک شخصیت امنیتی است.
روحانی در اولین حضور در جلسه رای اعتماد وزرا گفته بود که «امنیتی بودن حسن است».
اما « نگاه امنیتی» با مسئله «دانشگاه»، نه به معنای برخوردهای فیزیکی و قهری به معنای «بسته نگه داشتن فضای عمومی دانشگاه» در این یکسال با دانشگاه چه کرد؟
روحانی که از همان سالهای سازندگی بر اساس نگاه توسعه گرایانه اساسا مسئله آزادی بیان را فراتر از کشوری مثل ایران تلقی می کرد و حتی زمانی که در دوره خاتمی مسئله آزادی محوری شده بود، گفته بود: شرایط جامعه ما در کشور، شرایطی نیست که گفتوگوی آزاد را دامن بزنیم. گفتوگوی آزاد و دامن زدن به این فضا مثل این است که یک بچه 10-12 ساله را به دوره دکترا ببریم، دوره دکترا خوب است ولی شرایط اجتماعی آن برای بچه 10-12 ساله مناسب نیست.
ماجرای معرفی وزرایی که روحانی «اطمینان» داشت از مجلس رای اعتماد نمی گیرند، شاهدی بر این ادعاست که روحانی نمی خواست وزیری انتخاب کند که «دانشگاه» را برایش به مسئله تبدیل کند. همانطور که برخی ناظران پیش از این گفته بودند؛ گزینه اصلی و مورد علاقه دولت برای وزارت علوم وزیری شبیه جنتی و رحمانی فضلی است.
«دولتهای توسعه گرا خصوصاً توسعه گرای اقتصادی نمی توانند در دانشگاه پایگاه سیاسی داشته باشند. ماهیت دانشگاه و هویت دانشجویی در کشورهای نظیر ایران، آرمانگرایانه است و عمدتاً گروههای رادیکال قادر به نیروسازی در دانشگاهها هستند. دولتهای توسعه گرای اقتصادی بیش از آن که به دنبال یارگیری از دانشگاه باشند درصددند که از مزاحمتهای آن برای تصمیماتشان کم کنند.»
تجربه یکساله روحانی این واقعیت را بیشتر نشان داد. روحانی در میانه مذاکرات هسته ای زمانی که در تلاش بود تا با «مفید دانستن مذاکرات برای دانشگاه»، از دانشگاه یارگیری کند، توفیق کسب نکرد. روحانی با صدای بلند خطاب به اساتید دانشگاه از آنها خواست که حرف بزنند. منظور روحانی این بود که اساتیدی پیدا شوند که از مذاکرات دفاع کنند. حالا یکسال از توافق ژنو می گذرد اما حتی یک استاد دانشگاه در موافقت با محتوای توافق ژنو صحبت نکرده است. البته برخی صحبت کردند و زبان به انتقاد گشودند، اما روانه دادسرای انقلاب شدند. سعید زیباکلام یکی از آنها بود.
حالا روحانی کاملا فهمیده است، آبی از دانشگاه برای او گرم نمی شود. دانشگاهی که هم خاتمی در آن پایگاه اجتماعی داشت و هم احمدی نژاد. پایگاه اجتماعی که روحانی نیز چون هاشمی رفسنجانی از آن بی بهره است. عدم اجازه صحبت به تشکل های دانشجویی و راه ندادن دانشجویان منتقد به سالن سخنرانی رییس جمهور نشان داد که «روحانی» نه مثل خاتمی است که با دانشجویان دهان به دهان شود و نه چون احمدی نژاد که عکسش را در سالن سخنرانی اش به آتش بکشند و حرفی نزند. روحانی به دنبال «سالنهای همراه» و «تشکل های همسو» است. درست مثل هاشمی!
حالا دانشگاه بعد از یکسال وزیری که در شان سالهای دهه پیشرفت و عدالت باشد نیافته است. مقصر نه اصلاح طلبان هستند که اتفاقا در فتنه 88 مشارکت داشتند و نه اصولگرایان که نمی خواهند خط قرمز فتنه را نادیده بگیرد. مقصر بی سرو سامانی دانشگاه رویکرد توسعه گرایانه ای است که با نگاه امنیتی دولت مخلوط شده است و دنبال مزاحم] بخوانید: دانشگاه[ نمی گردد.
وضعیت امروز دانشگاه نتیجه «ثابت دانستن اصول توسعه» به زعم سریع القلم و به بیان عامه فهم تر نگاه «آبگوشت بزباشی» ترکان است.
منبع: خبرنامه دانشجویان