به گزارش گروه فضای مجازی «خبرگزاری دانشجو»، ناتوانی دولت در معرفی نامزدی با توانایی جذب آرای نخبگان ملت در مجلس شورای اسلامی بهعنوان نماد مردمگرایی در نظام جمهوری اسلامی به هیچوجه تصویر خوبی از مدیریت دولت در حوزه «سیاست داخلی» در فضای بینالملل منتشر نمیکند. این وضعیتی است که بهرغم تلاش نمایندگان مجلس برای آموزش این موضوع به دولت که «تکصدایی» مسیر مناسبی برای اداره یک جامعه متکثر با نظرات، دیدگاهها و سلیقههای سیاسی متنوع نیست، تاکنون بر تفکر دولت حکمفرما بوده است. تلاش دولت برای قبضه قدرت در فضایی که «لجبازی» و «تعامل ناپذیری»اش بر همگان آشکار شده، نشانهای از ناتوانی سیاسیون جبهه اعتدال در جذب آرای همگانی و ضعف لابی آنهاست. در این میان آنچه در نگاه اول عجیبتر مینماید تلاش بیشائبه امثال حسامالدین آشنا برای به اغتشاش کشاندن موقعیت دولت در فضای سیاست داخلی است. این حقیقت است که آشنا و امثال او سفیه نیستند! بنابراین باید برای بازی بدون توپ وی و امثالش که در آتش تقابل دولت با مجلسی میدمند که مولفههای عقلانیتگراییاش را حتی در هفته اخیر با درخواست از رئیسجمهور برای معرفی گزینهای مناسب به منظور پیشگیری از مفتضح شدن مجدد دولت در خانه ملت نشان داده، ارزش قائل شد.
یک تحلیل میتواند این باشد که احیانا برخی از اطرافیان دولت در حال تلاش برای وخامتبخشی به اوضاع سیاست داخلی هستند تا پرده دوم رفتار انتخاباتی جواد ظریف در شورای روابط خارجی آمریکا را برای ماهیگیری در فضای سیاست خارجی اجرا کنند. به نظر میرسد با توجه به «بنبست مقطعی» بحث توافق در عرصه سیاست خارجی، برخی تلاش میکنند با اجرای «مانور درگیری» در حوزه سیاست داخلی خطر به قدرت رسیدن مجدد اصولگرایان را به آمریکاییها گوشزد و در چنین فضایی مسیر را برای انعقاد توافق نهایی هموار کنند.
هر چند این نقشه در نگاه اول ممکن است «هوشمندانه» ارزیابی شود اما در حقیقت پیام مهمتری که از اجرای چنین طرحی به غرب مخابره میشود این است که «دولت یازدهم» در فضای سیاست داخلی هم به اندازه سیاست خارجی آسیبپذیر و بیبدنه است. اینجاست که چنین نقشهای نهتنها کمکی به بهبود شرایط مذاکرات نمیکند بلکه غربیها را برای اعمال فشار حداکثری بر دولت و مذاکرهکنندگان مصممتر نیز خواهد کرد بویژه اینکه رئیسجمهور پیش از این در اظهارنظری قابل توجه توافق نهایی با غرب را «حتمی» خوانده بود. هرچند براساس اخبار بهدست آمده دولت از طریق برخی بازوهای امنیتی تلاش برای جلوگیری از انتشار «وطن امروز» را آغاز کرده اما ما مصمم هستیم بدون مصلحتاندیشی حزبی و جناحی کمکرسانی به دولت و تیم مذاکرهکننده را ادامه دهیم.
رصد فضای سیاست داخلی آمریکا نشان میدهد توافقی میان دموکراتها و جمهوریخواهان بر سر اجرای طرح فشار حداکثری بر ایران برای راضی شدن به «امتیازدهی حداکثری» آغاز شده است. کماکان معتقدیم آمریکا بیش از ایران محتاج توافقی بلندمدت با تیم ایرانی است اما با بهرهگیری از هر دو روی سکه دیپلماسی خارجیاش تلاش میکند مخاطرات امتیازدهی حداقلی به ایران قدرتمند در فضای مغشوش و غیرقابل پیشبینی جهانی را کمتر و کمتر کند. توصیه ما به دولت و تیم مذاکرهکننده کشورمان در فضای فعلی، تن ندادن به بازی در زمین قرضی است. برای رهایی از فشارهایی که با فضاسازی روزانه عرصه را بر مذاکرهکنندگان ایرانی تنگتر کرده، نیازمند مانور قدرت درونی هستیم. اکنون وقت اعلام صریح، شفاف و شجاعانه مواضع است. بازی فروشنده و خریدار را باید در شرایطی برابر اداره کرد. پس فراموش نکنیم این بازار مکاره از آن آمریکا نیست که در خروج برای آن تعبیه نشده باشد! گاه باید از میز مذاکره بلند شد و چند ماه به مذاکرهکنندگان حریف فرصت تفکر، تغییر مواضع و ارائه تحلیل جدید بخشید. بپذیریم که اکنون پیشبینی رفتار مذاکرهکنندگان ایرانی برای تحلیلگران حریف بسیار آسان شده است! نمایش اشتیاق برای توافق و بیبرنامگی دولت در فضای سیاست داخلی کار دستمان داده و اکنون ناگزیر از پذیرش این واقعیت هستیم که زمان به نفع ما نمیگذرد!
پس از فضای مذاکره خارج شوید و صبوری پیشه کنید. آنگاه دموکراتها و جمهوریخواهان به دنبال تغییر تحلیلها، واقعیت عوض شدن زمین بازی و غیرقابل پیشبینی بودن واکنشهای ایران را خواهند پذیرفت. زمین «توافق حتمی» که عوض شود، شناسایی مجدد فضا، «زمانبندی حریف» را به سبب ورود متغیرهای جدید به بازی، دگرگون خواهد کرد.
آمریکا در حال تلاش برای محدود کردن متغیرهای بازی مذاکره و فتح کلید «زمان» است.
پس «باید» از قدرت مجلس کمک بگیرید و برای تیم مذاکرهکننده زمان و متغیر بخرید! به جای مانور تفرقه و سیاستبازی، بر اهمیت جلب نظر رقبای سیاسی برای فرصتسازی بهره بجویید و بیانیههای بزرگان احزاب رقیب و رسانههای غیرهمفکر را روی میز بگذارید.
دولت نیازمند «دوپینگ قدرت» است و در فضای تضعیف مکرر «گزینه»هایش در ساحت نمایندگان مردم تنها به تصویرسازی تحقیر عمدی خودش در فضای بینالملل کمک میرساند. شاید علت اینکه دموکراتها و جمهوریخواهان هرگز وارد یک «معامله جدی» با اصلاحطلبان در هیچ دورهای نشدهاند نیز همین موضوع باشد. مانور اصلاحطلبان در فضای سیاست خارجی همواره با تکیه بر داشتههای درونگروهی بوده است نه «وحدت ملی»! واضح است که در چنین فضایی دشمن سر بزنگاه قدرتنمایی و امتیازگیری، تنها به استفاده از «حس وادادگی» حریف میاندیشد و فشار را مضاعف میکند.
جناب آقای ظریف! به سکوت لابی بهاصطلاح هوادار «صلح با ایران» در این موقعیت حساس دقت کنید. چرا بهرغم افزایش حداکثری فشار جمهوریخواهان، دموکراتها هیچ مقاومتی در برابر خطر از دست رفتن موقعیت توافق با ایران از خود نشان نمیدهند؟! چرا توکل بر ظرفیتهای درونی جامعه متکثر آمریکا، امروز که یومالحساب سیاست خارجی است، موثر نیفتاد؟ دموکرات و جمهوریخواه هر دو بازوی یک بدنه هستند. آنها برای «امتیازگیری» حداکثری از ایران با یکدیگر وحدت کردهاند. شما نیز امروز بیش از هر زمان دیگری نیازمند تکیه بر «وحدت احزاب» در فضای سیاست خارجی هستید چرا که برای ثبت جهانی ایران بهعنوان یک قدرت هستهای فرامنطقهای نیازمند همراهی ملت و مجلس و دانشگاهیان هستید. لغو همه تحریمهای ظالمانه با حفظ همه حقوق قانونی مصرح در NPT حق مسلم ماست. بهرهمندی از «انرژی هستهای» در اشل صنعتی خواستهای مشروع است و مذاکرهکنندگان ایران قطعا در فریاد چنین «حقی» تنها نخواهند ماند.
منبع: وطن امروز