به گزارش گروه فضای مجازی «خبرگزاری دانشجو»، بدون شک شرط لازم برای هر تحولی، در نخستین گام «تغییر» است. تغییری که باید در پی دانش و اطلاعات و استدلال قوی صورت بگیرد؛ این در حالی است که با توجه به افزایش بهره برداری از فناورهای نوین و ابزارهای رسانهای و همچنین فراوانی استفاده از ابزار و دستگاههای متصل به شبکههای اجتماعی و گوشیهای هوشمند، تحول در نظام رسانهای کشور امری ضروری شده است و برای این تحول لازم است مدیران و کارکنانی پاک دست که به کارشان آگاه و متعهد هستند و مجهز به دانش روز میباشند، برای اداره رسانهها انتخاب و به کار گمارده شوند.
آغاز تغییرات در بزرگترین نظام رسانهای کشور
در بیش از یک ماه گذشته که در گستردهترین شبکه رسانهای کشور، یعنی سازمان صداوسیما، کوس تحول زده شده است، تغییرات گسترده و هدفمندی در حال انجام است. شاید مهمترین تغییر انجام شده در این مدت، تغییر مدیران سیما باشد.
در دو هفته گذشته، مدیران شبکههای اصلی تغییر کردند و ماموریت شبکهها باز تعریف و مشخص شد، ضمن اینکه اعلام شد گروههای برنامه ساز هر شبکه به فراخور ماموریتش کوچک خواهد شد.
اما آنچه در این تغییرات بایستی توجه بیشتری را به خود جلب کند نحوه تغییرات است. یعنی نه فقط یک نیروی انسانی باید تغییر کند، که تغییر در محتوای برنامههای تولید شده و هر آنچه قرار است روی آنتن رود بیش از پیش حس میشود.
قطعا رویه جابجایی مدیران بایستی با یک انقلاب محتوا در شبکههای تلویزیونی همراه شود تا آنچه شایسته رسانه ملی و دغدغه دلسوزان نظام و بخصوص رهبر معظم انقلاب است پدیدار گردد.
بدون شک رسانه ملی وظیفه گسترش دین و اخلاق و امید و آگاهی و ترویج سبک زندگی اسلامی- ایرانی در میان آحاد ملّت را بر عهده دارد و رهبر معظم انقلاب مسئولیت تاریخی رسانه ملّی در مقطع کنونی را حفظ و ارتقای استقلال فرهنگی و هویت انقلاب ایران اسلامی دانستند.
حالا این رسالت بر دوش مدیرانی است که طی دوهفته گذشته بر این مهم منصوب شدهاند. اما برای نیل به این اهداف قطعا بایستی انقلاب درونی در شبکههای تلویزیونی اتفاق افتد. یعنی هم کوچک سازی و چابک سازی شبکهها و هم حضور مدیران گروه برنامه سازی است که دلسوز، متعهد و معتقد به اهداف تعیین شده برای رسانه ملی باشند.
شبکه یک؛ شبکه ملی
شبکه یک، ملی است و در زمان مدیریت مهدی فرجی در این شبکه اقدامات بسیار خوبی صورت گرفت. این مسئولیت سنگین حالا به عهده کسی است که در سازمان سینمایی وظیفه داشت از صیانت ملی بودن سینمای ایران دفاع کند. یعنی شورای نظارت بر آثار سینمایی. هر چند در زمان تصدی وی آثار حاشیه داری نیز مجوز گرفتند! اما توانایی وی در مقابله با جریان فتنه در آثار سینمایی قابل توجه است.
شبکه دو سیما و برنامههای اجتماعی
رویکرد شبکه دو سیما تغییر کرد تا تولید برنامههای اجتماعی به این شبکه محول شود. در زمان مدیریت پیشین یعنی تصدی بخشیزاده، این شبکه بسیاری از مخاطبان خود را از دست داد. علت این ریزش مخاطب هم شاید بدلیل حضورمدیران کم تجربه در گروههای برنامه سازی بود که بایستی بار اصلی محتوای این شبکه را با خود به دوش میکشیدند.
حالا آمدن جعفری جلوه؛ مدیری که بسیاری از سینماگران وی را از افراد توانمند این حوزه میدانند، شاید نوید بخش روزهای پر امید در شبکهای خاطره انگیز باشد. قطعا بایستی تحول جدی در این شبکه صورت گیرد تا زمینه برای برگرداندن اعتماد مخاطب به این شبکه فراهم گردد.
شبکه سه و ورزش و سرگرمی
شبکه سه سیما چند سالی است فضای متفاوتی را دنبال میکند. سالها حضور پورمحمدی در این شبکه، در جذب مخاطب چنان قوی بود که برترینهای سیما حضور در این شبکه را بر هر کار دیگری ترجیح میدانند؛ از تولید و پخش سریالهای پر مخاطب گرفته تا ورزشهای پرطرفدار و حتی به جرات بتوان گفت که این شبکه بار اصلی رسانه در جذب مخاطب را یک تنه طی سالیان گذشته به دوش کشید.
اما با رفتن پورمحمدی، مدیر جوانی بر سر کار آمد که نه تنها بایستی تغییری در محتوای برنامهها میداد که جذب مخاطب را نیز نباید فراموش میکرد؛ مجید زین العابدین.
وی تا اندازهای موفق بود که پورمحمدی مدیریت یکی از شبکههای مهم را به وی سپرد و میرحسینی را به مدیریت این شبکه گمارد تا خود این شبکه را بصورت غیر مستقیم و با همان روال ادامه دهد. برخی معتقدند این اتفاق بدلیل تعصب خاص پورمحمدی به این شبکه بوده تا فردی را به این سمت بگمارد که فکر پورمحمدی را در شبکه پر مخاطب سه پیاده سازد.
شبکه چهار سیما، شبکه علم و دانش
رستم وندی مدیر سابق شبکه چهار در سمت خود ماندگار شد تا همچنان بر مسیر خود پایفشاری کند یعنی تولیدات علمی و سرگرم کننده در حوزه دانش. اگر چه وی از مدیران موفق است اما به نظر میرسد این شبکه نیز نیاز به یک خانه تکانی جدی دارد تا افراد علمی خوش فکر به گروههای برنامه ساز این شبکه اضافه شوند.
شبکه پنج سیما شبکه اقتصادی و سراسری
شبکه پنج سیما که سابق شبکه تهران بود مهمترین تغییر سیما در هفتههای گذشته یود. شبکهای که روزگاری نه چندان دور، یکی از پر مخاطبترین شبکههای سیما بود، اما به علت سوء مدیریت برخی مدیرانی که یا سواد نداشتند یا تعهد، به یک شبکه کم مخاطب تبدیل شده بود. شبکهای کهگاه مخاطب را از تکرار بیثمر حضور و پر رنگ، یک دامپزشک در برنامه آشپزی و روانشناسی خسته میکرد!
این شبکه در تبلیغات نیز بسیار ضعیف و گل درشت عمل میکرد؛ از تبلیغات گسترده و نابجا و بدون در نظر گرفتن اصول تبلیغ رسانهای گرفته تا...
حتی بنابر اطلاع منابع آگاه، تعدادی برنامه سازان بدون نظارت شورای سلامت صدا و سیما، از برخی پزشکان گمنام و اغلب با حداقل معلومات، برای حضور در برنامههای این شبکه، استفاده شده که البته شنیده شده مبالغی را نیز درخواست کردهاند! که پرونده این افراد در بین شورای سلامت صداوسیما و دیگر مراجع همچنان مفتوح است.
حالا با توجه به اولویتهای رهبر معظم انقلاب اسلامی در نامگذاری این چندسال اخیر حول محور اقتصاد، مدیریت عالی شبکه پنج که اکنون موظف به تولید ۴۰ درصد از برنامههایش با محوریت اقتصاد است، بایستی با مدیریت جهادی، یک خانه تکانی جدی در سطح مدیران گروه برنامه ساز انجام دهد تا افرادی در این مسئولیتها گمارده شوند که هم متعهد و متخصص باشند و هم افرادی پاکدست باشند تا در جهت نیل به اهداف عالی شبکه و سازمان گام بردارند.
قطعا اگر مدیری در زیرگروههای برنامه ساز هر شبکهای حضور داشته باشد و نگاهش مغایر با نگاه مدیر ارشد باشند، رسانه ملی همچنان به سمت ریزش مخاطب پیش خواهد رفت. لازم به تاکید است به شرطی انتخابهای پورمحمدی در مدیریت شبکهها قابل توجه و مفید خواهد بود که این تغییرات به سمت زیرگروهها و برنامه سازان نیز سوق یابد.
بایستی برای تحول در هر شبکهای و بخصوص شبکه پنج سیما که حالا سراسری شده و رسالتی بسیار سنگین در حوزه اقتصاد دارد، مدیرانی را که با نظام سست و ساده اندیش پیشین رشد کردهاند، تعهد ندارند، یا سواد و دانش لازم را برای تولید برنامههای تلویزیونی مناسب مخاطب مطلع و باسواد، ندارند، از چرخه مدیریتی این شبکه حذف کنند و جای آنها را به مدیرانی تازه نفس، مطلع، متعهد، زیرک و با دانش روز رسانهای بدهند. شاید با این تغییرات تحولی صورت گیرد.
گفتنی است چندی پیش یکی از خبرگزاریهای رسمی کشور، از وجود تهیهکنندگان برنامههایسنتی در تلویزیون خبر داده بود که به طور عجیب این برنامهها را سالیان درازی است بین خود دست به دست میکنند و برخی از آنان خانوادههایشان خارج نشین هستند و فارغ از کیفیت و محتوای برنامههای تلویزیونی به منافع مالی آن میاندیشند و برنامههای تلویزیونی را صرفا محلی برای کسب هزینههای زندگی خانوادههایشان در خارج از کشور میدانند آنچه برایشان از اهمیت برخوردار نیست ذائقه مردم، فرهنگ و نیاز مخاطب است.
منبع: جهان نیوز