به گزارش گروه فضای مجازی «خبرگزاری دانشجو»، در زیر نامه یک تازه به دوران رسیده را به آقای رییس جمهور می خوانید:
آقای رییس جمهور سلام!
باور بفرمایید ما شما را به ریاستجمهوری قبول داریم و هرگز معتقد نبودیم که پیروزی شما با اختلاف رأی کمتر از یک درصد در انتخابات ریاستجمهوری سال قبل، مترادف تقلب است. از نظر ما همان دویست و پنجاه هزار اختلاف رأی شما، سند حقانیتتان برای اعلام پیروزی در انتخابات استبه نظرما، شما با یکی مثل میرحسین موسوی قابل مقایسه نیستید. شما هرگز قبل از پایان زمان رأیگیری و پیش از شمارش آرا، اعلام پیروزی نکرد.
شما در انتخابات شرکت کردید و بعد از اعلام نتایج، حکمتان از سوی رهبر انقلاب تنفیذ شد تا بهقول خودتان بشوید «رییس جمهور همه مردم ایران». اینکه اکنون در مقام ریاست جمهوری اسلامی ایران قرار دارید برای ما بهترین بهانه است تا در همه احوال دعاگو و حامیتان باشیم؛ حتی وقتی با شیطان بزرگ، تلفنی صحبت میکنید.
آقای رییسجمهور!
اصلاً آرای شما سند حقانیت ما هم هست! اینکه میگویم ما، منظورم همه آنهاست که دلنگران انقلاب هستند، دلواپس آبروی اسلام هستند و البته بعضیها برایشان «جهنم درمانی» را تجویز میکنند. راستی کاش از وزیر بهداشت سئوال شود که آیا رشته «جهنمدرمانی» هم داریم یا نه؟ اگر نداریم پس آنهایی را که «الکی میترسند و میلرزند»، باید به کجا بفرستیم؟
اصلاً بگردید ببینید تکلیف ما با این «تازه به دوران رسیدهها» چیست؟ آخر رییس دولت محترم «تدبیروامید» چرا باید درباره نرخ «گوجه فرنگی» توضیح بدهد؟ یک «آشنا»یی، «سریعالقلم»ی، کسی را بیاورید مشاوره بدهد بفهمیم چرا باید درباره انرژی هستهای از مقام ریاست محترم دولت سئوال بشود؟ اصلاً چرا باید از ایشان سئوال بشود؟ اصلاً یادتان باشد کسی که امروز از ایشان سئوال کند لابُد فردا میخواهد انتقاد هم بکند و لبوفروشها و راننده تاکسیها را چه به این جسارتها!
آقای رییسجمهور!
اعتراف میکنم که حرفهایم بخاطر بیکاری است. یعنی نه اینکه بیکار باشم بلکه دلیل نگرانیام همانا نرخ بیکاری است. راستی کپی شناسنامهام را هم گذاشتهام جلو چشمم تا «عندالمطالبه» ارایه کنم. آخر در دوره «اعتدال»، حرف زدن بدون «شناسنامه» باعث تکدر برخی میشود.
باز جای شکرش باقیست که بعد از افزایش سیدرصدی نرخ نان، دیگر کسی از ما شناسنامه نخواست و بدون این برگ هویتی، میتوانیم از نانوایی خرید کنیم.
آقای رییسجمهور!
بگذریم… موضوع این نامه «بیکاری» است. همیشه بیکاری برای بیکارها «گران» تمام میشود اما وقتی «نرخ بیکاری» بالا میرود دیگر تحمل کردنش سخت میشود.
وقتی تحمل سختیها سخت باشد، دیگر فرقی بین آدم «شناسنامهدار» و «پاسپورتدار» نیست. پروردگار عالمیان قدرتی به بنیبشر داده است که عموم این مخلوق، بهراحتی معنی افزایش «نرخ بیکاری» را میفهمند. اتفاقاً وقتی مرکز آمار از افزایش دو دهم درصدی نرخ بیکاری خبر میدهد، همه میفهمند چه اتفاقی بهوقوع پیوسته است.
آقای رییسجمهور!
همه میفهمند که دقیقا یک سال بعد از نخستین توافق شما با آمریکا، بعد از مکالمه تلفنی میان «حسن روحانی» و «باراک اوباما»، بعد از شکستن قبح مذاکره با وزیر خارجه شیطان بزرگ و خلاصه بعد از این همه اتفاقات رنگ و وارنگ، آن قدرها هم کسی سر کار نرفته است! سر کار نرفته است یعنی صاحب شغل نشده است و گرنه سرکار فرستادن دیگران که بخشی از خروجی کار بعضیها شدهاند.
داشتم عرض میکردم که بعد از این همه المشنگه، آن قدرها هم کسی سرکار نرفته است. یعنی کسی صاحب شغل نشده است است .یعنی چرخ زندگی خیلی از مردم که لنگ میزد هنوز هم لنگ میزند و این عده زیادتر هم شدهاند. تازه چرخ سانتریفیوژها هم آنطوری که قبلاً میگشت، دیگر نمیچرخد.
آقای رییسجمهور!
نگران نباشید ما همه آلزایمر داریم. این را عرض کردم تا دفعه بعد بخاطر یافتن لقب جدید برای ما، به خودتان زحمت ندهید و ما را «آلزایمری» بنامید. هم انتقال معنا میکند هم برازنده ماست که یادمان رفت وعدههای حل ۱۰۰روزه مشکلات و اهدای سبد کالا و کلی وعدههای دیگر را.
بله ما فراموش کردیم که شما چه وعدههایی داده بودید. یادمان نیست چه گفته بودید. راستی کی بود که گفت: «هم چرخ زندگی مردم باید بچرخد هم چرخ سانتریفیوژها»؟ راستی الان «چرخ زندگی» مردم دارد میچرخد یا «چرخ سانتریفیوژها»؟
آقای رییسجمهور!
شما از «ترک» برداشتن «دیوار تحریمها» سخن بهمیان آوردید اما گویا حیف است که این دیوار قطور ترک بردارد! جلال و جبروت این دیوار پوشالی باعث شده است عدهای مرعوب غرب بشوند و یادشان برود که راه نجات «اقتصاد» ما، «مقاومت» است و «اقتصاد مقاومتی».
پس چه بهتر که دیوار سرجایش باشد تا کسی الکی از ترکهای دیوار استفاده ناجور نکند و چشمش به دست غربیها نباشد.
آقای رییسجمهور!
متشکریم که بخشی از بنزین تولید داخل را حذف کردید و بنزین وارد فرمودید تا ما جای دود بنزین داخلی، دود بنزین خارجی را بخوریم و بفهمیم اقتصاد مقاومتی یعنی این!
درباره مرکز آمار و «نرخ بیکاری» هم خودتان صاحب اختیار هستید. مسئولان این مرکز اعلام کردهاند که نرخ بیکاری پاییز گذشته ده و نیم درصد بوده است اما در پاییز امسال شده است ده و هفت دهم. حالا شما که «رییس جمهور» هستید، خودتان تصمیم بگیرید که با این مرکز باید چه کرد؟ بفرستیمش به جهنم تا نلرزد و نترسد و دلواپس بیکاری نباشد؟ بفرستیمش برود شناسنامه خودش را بیاورد؟ اصلاً میخواهید اعلام کنیم که تازه به دوران رسیده است؟ هر «تدبیر»ی که دارید بر دیده منت میگذاریم و «امید»واریم خاطر مبارکتان با «اندک» تلخی موجود در این نامه آزرده نشده باشد.
ارادتمند شما
یک عدد تازه به دوران رسیده
منبع: اخبار ایرانی
حرف ما رو زدی