گروه ورزشی «خبرگزاری دانشجو»- محیا شهسواری؛ پژوهشگده تربیت بدنی و علوم ورزشی در سال ۱۳۷۷ با هدف علمی شدن ورزش و اجرای طرحهای پژوهشی و کاربردی در تهران تاسیس شد و دانشجویان و اساتید رشته های تربیت بدنی از این پژوهشگاه در جهت تهیه پایان نامه ها و انجام کارهای تحقیقاتی خود استفاده می کردند اما به یکباره با تصمیم دکتر طالب پور، رئیس وقت پژوهشگاه تربیت بدنی و با این هدف که مراکز اداری باید به خارج از تهران منتقل شوند، این مرکز ساختمان خود را در تهران رها کرد و بساط خود را به مشهد منتقل نمود.
در شرایطی که عدهای این طرح را در راستای تمرکززدایی از پایتخت می دانستند و از آن حمایت میکردند، بسیاری از اساتید انتقال آن را عامل کاهش ارتباط بدنه دانشگاهی با پژوهشگاه دانستند چرا که معتقد بودند که با انتقال پژوهشگاه به مشهد ارتباط دانشجویان و اعضای هیأت علمی دانشگاه ها با این مرکز، کتابخانه و آزمایشگاه های آن به حداقل خواهد رسید.
بسیاری معتقد بودند که دسترسی به این مرکز با انتقال آن به مشهد سخت خواهد بود و دانشجویان باید زمان زیادی را برای مکاتبه و یا استفاده از امکانات آن صرف کنند به علاوه این عده معتقد بودند که پژوهشگاه با جابجایی از پایتخت به مشهد نه تنها با نارضایتی اعضای هیات علمی خود روبرو خواهد شد، بلکه نیروی انسانی کیفی خود را نیز از دست خواهد داد، چراکه افرادی هستند که به راحتی قادر به این جابجایی نیستند. این افراد بر این باور بودند که با این جابجایی پژوهشگاه در عمل به یک نهاد استانی تبدیل خواهد شد.
به علاوه اکثر دانشجویان دکترا و کارشناس ارشد تربیت بدنی مربوط به دانشکدههای مستقر در تهران نظیر تربیت بدنی شهید رجایی، تربیت معلم، تربیت مدرس، شهید بهشتی و دانشگاه تهران هستند که ارتباط تنگاتنگی با پژوهشگاه دارند و بدون شک با رفتن پژوهشگاه به مشهد این ارتباطات قطع شد.
البته بخش دانشگاهی کشور را نباید تنها مخاطبان پژوهشگاه تربیت بدنی دانست چر اکه فدراسیون های ورزشی نیز در بعد علمی ورزش ارتباط نزدیکی را با این پژوهشگاه داشتند که انتقال آن از تهران به مشهد فدراسیونهای ورزشی را نیز دچار مشکل کرد.
این اتفاقات در زمانی رخ می داد که پژوهشگاه تربیت بدنی در تهران با مشکلات زیاد مالی همراه بود و رئیس وقت پژوهشگاه به منظور درآمدزایی ناچار به اجاره وسایل آزمایشگاهی و ورزشی این پژوهشگاه بود که البته مبلغ دریافتی در این بخش در مقابل استهلاک وسایلی که برای خرید آنها میلیاردی هزینه شده بود بسیار ناچیز بود.
به هر حال پس از کش و قوس های فراوان پژوهشگاه تربیت بدنی به مشهد منتقل شد تا شاید با راه اندازی دانشگاه ثامن در مشهد، این شهر به قطب ورزش علمی ایران تبدیل شود اما مشکلی که در ساختمان پژوهشگاه ایجاد شد نخستین سنگ را بر سر راه فعالیت این مرکز قرار داد.ساختمان پژوهشگاه در مشهد متعلق به استانداری خراسان و زمین آن به شهرداری مشهد است هم اکنون دو اداره کل مدعی مالکیت آن ساختمان هستند که متاسفانه این مساله هم دردسرساز شده است.
همچنین در این حدود 2 سال ارتباط میان بدنه پژوهشگاه و خانواده علمی ورزش بسیار ضعیف شد و در بخشهایی این ارتباط قطع شد چراکه زمینههای کاری و تعاملات پژوهشگاه بیشتر در تهران متمرکز شده و وزارت ورزش و جوانان، کمیته ملی المپیک و کلیه فدراسیونها و بسیاری از دانشگاههای معتبر و باشگاهها در تهران استقرار یافتهاند، دوری از تهران به ویژه برای یک نهاد نوپا و جوان مثل پژوهشگاه بسیار آسیب رسان است.
اما این تمام مشکلات پژوهشگاه در مشهد نبود چرا که در ادامه راه نه دانشگاه ثامن افتتاح شد تا در کنار پژوهشگاه تربیت بدنی قرار گیرد و نه پژوهشگاه حال و روز خوشی پیدا کرد و نتیجه آن این شد که سال گذشته و در حالیکه چند ماه از انتقال پر هزینه تجهیزات و امکانات این پژوهشگاه به مشهد نمی گذشت، دکتر قراخانلو، رئیس پژوهشگاه تربیت بدنی در مراسم تودیع و معارفه خود با دکتر طالبی از بازگشت پژوهشگاه به تهران خبر داد اما این بار کار سخت تری پیش روی این مرکز قرار دارد.
مهم ترین مشکلی که شاید تا کنون این انتقال را به تاخیر انداخته است، نداشتن ساختمان در تهران است چرا که ساختمان پژوهشگاه در خیابان مطهری تهران به پژوهشگاه اقیانوس شناسی واگذار شده که این مرکز حتی در پی تصاحب و مالکیت آن نیز می باشد و رئیس پژوهشگاه در حال حاضر باید میزان بالایی از توان و انرژی خود را صرف بازپس گیری مکانی کند که در گذشته آبرو و اعتبار زیادی برای خرید آن صرف شده است.
همچنین باید در نظر داشت که با احتساب تورم، هزینه بازگشت دوباره این مرکز و انتقال وسایل آزمایشگاهی را باید چندین برابر در نظر گرفت که با توجه به مشکلات مالی موجود در ورزش کشور و به الطبع پژوهشگاه تربیت بدنی تامین منابع مالی را نیز باید به سایر مشکلات آن افزود.
دکتر رضا قراخانلو، رئیس پژوهشگاه تربیت بدنی در آخرین اظهار نظر خود در خصوص بازگشت پژوهشگاه تربین بدنی به تهران و در جریان نشست روسای دانشکده تربیت بدنی سراسر کشور گفت: انتقال پژوهشگاه تربیت بدنی از مشهد به تهران یک بحران جدی بود که باعث شد ما در کار پژوهشگاه با عقب ماندگیهای زیادی روبهرو شویم. البته قصد برگشت به عقب را ندارم ولی مشکلات زیادی که از لحاظ مکانی و زمانی داشتیم سبب شد که پس از دو سال استقرار در پژوهشگاه تازه استارت کار پژوهشگاه را از اول بهمن سال 93 بزنم. البته آثار این انتقال همچنان وجود دارد و ما کماکان با این مشکلات دست و پنجه نرم میکنیم.
قراخانلو یکی از مشکلات عمده در انتقال پژوهشگاه از مشهد به تهران را نبود آزمایشگاه تخصصی در تهران برای این پژوهشگاه عنوان کرد و گفت: ما پژوهشگاه بزرگی در مشهد داریم که همچنان به عنوان یک نهاد باقی مانده و به فکر آن هستیم که به چه نحوی بتوانیم آزمایشگاه مجهز و خوبی را در این پژوهشگاه در تهران مستقر کنیم.
وی اظهار کرد: در سال 92 پژوهشگاه از لحاظ کار عملیاتی واقعا تعطیل بود و من در طی این مدت به دنبال مشکلات گذشته پژوهشگاه و انتقال آن از مشهد به تهران بودم. بسیاری از اساتیدی که کارهای پژوهشی و تحقیقاتی انجام داده بودند پولی دریافت نکرده بودند و من درگیر پیشپرداخت چکهای عقب افتاده این اساتید بودم. اگر در طی این مدت من جوابگوی اصحاب رسانه و روسای دانشکده تربیت بدنی نبودم از آنها پوزش میخواهم و باید بگویم که امروز به نقطهای رسیدیم که تازه شروع کار پژوهشگاه تربیت بدنی است.
امروز با گذشت 16 سال از افتتاح پژوهشگاه تربیت بدنی و در شرایطی که چند سال را برای انتقال بی مورد این پژوهشگاه به مشهد و احتمالا بازگشت دوباره آن به تهران از دست داده ایم، می بینیم که این مرکز همچنان در شروع کار خود قرار دارد و چه زمان طلایی برای این پژوهشگاه که می تواسنت بازوی علمی ورزش ما باشد از دست رفت.
چه کسی و یا کسانی مسئول پاسخگویی به این مشکلات هستند؟ و در روزهایی که ورزش ایران به بازویی علمی برای پیشبرد اهداف وزیر دانشگاهی اش نیاز دارد چرا هنوز پژوهشگاه تربیت بدنی در خواب زمستانی به سر می برد؟ مسئول بلاتکلیفی کارکنان جذب شده و امیدی که به ناامیدی آنان تبدیل شد چه کسی است؟ مسئول بلاتکلیفی اعضای هیأت علمی جوان این پژوهشگاه که با صرف هزینه های گزاف، خود را از تهران به مشهد منتقل کرده و حال باید بار دیگر به تهران بازگردند چیست؟ سکوت مسئولان علمی و ورزشی در وزارت علوم و وزارت ورزش در مقابل این مشکل چیست؟ چه برنامه هایی برای آینده پژوهشگاه ترسیم شده است؟ کمر پژوهشگاه چه زمانی دوباره صاف می شود؟
اینها سئوالاتی هستند که جامعه دانشگاهی ورزش کشور به دنبال پاسخ های آن هستند و پاسخ منطقی به آن ها کمترین حق آنان است.