به گزارش گروه فضای مجازی «خبرگزاری دانشجو»، از ابتدای دولت یازدهم کارشناسان متعهد نسبت به برخی وزیران ابراز نگرانی کرده بودند و نتیجه ی بی توجهی به آن پیش بینی ها، امروز به بار نشسته است. یکی از این وزارت خانه ها که در طول این دو سال همواره حاشیه ساز بوده ، وزارت ارشاد اسلامی است. در روز های گذشته نیز بار دیگر با یک رویداد تاسف بار در این وزارت خانه روبرو شدیم، در کمال تعجب شنیدیم که یکی از معاونین وزیر در آستانه ی سالروز انقلاب اسلامی در مصاحبه ای، اعلام نموده است که "دوره دیوارنویسی و نصب عکس بزرگان در سطح شهر گذشته است"! مطلبی که مورد استقبال سایت ضد نظام کلمه نیز قرار گرفته و این سایت با تیتر فوق مطلب را منتشر نموده است.
مرادخانی در گفتگو با جماران، گفت: درست است که زمانی نقاشیهای دیواری برایمان جالب بود و تمام دیوارهای شهر را از شعارهای انقلابی پر میکردیم، اما امروز دیگر دوره دیوار نویسی گذشته است. چرا فکر میکنیم نصب عکسهای بزرگان در سطح شهر باعث میشود که مردم آن شخصیتها را بیشتر دوست داشتهباشند؟ ما باید این عزیزان را بزرگتر از این بدانیم و طوری عمل نکنیم که مردم با بیاعتنایی از کنار آنها رد شوند.
وی ادامه داد: "مگر میشود که یک هنرمند به چیزی باور نداشته باشد و آن را در اثر خود نشان دهد." و سپس طوری وانمود می کند که گویی همه آثار تصویرگری بزرگان و شهدا در سطح شهرها به اجبار صورت گرفته و می گوید: "حوزه هنر حوزه اصطلاحا دلی است یعنی هنرمند باید با همه وجود به کاری که انجام میدهد علاقهمند باشد... ما در این سالها برای اینکه خودمان را به دیگران اثبات کنیم، آثاری را به طور سفارشی تولید کردیم، در حالی که وظیفه ما فقط تشویق کردن و حمایت کردن است، نه اینکه از هنرمندی بخواهیم در حوزهای که به آن باوری ندارد به تولید اثر بپردازد."
معاون هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در پایان اظهار کرد: نقاشیای که بر دیوارهای شهر بعد از مدتی آفتاب میخورد و رنگپریده میشود، تبلیغ نیست، وهن است.
وی که در این گفتگو تصاویر بزرگان و شهدا را بر دیوارهای شهر موجب وهن آنها دانسته است، به این نکته اشاره ای نکرده است که به جای این آثار هنری چه پیشنهاد جایگزینی برای ترویج ارزش ها در قالب هنر دارد و آیا با و رنگ آمیزی مجدد این تصاویر نمی توان آنها را ترمیم نمود و حتما باید سراغ راهکار حذفی رفت؟ وی همچنین به این موضوع اشاره نکرده است که چرا و بر چه اساسی اظهار می کند که چنین آثاری به صورت سفارشی و نه دلی و اعتقادی انجام می شود و آیا با هنرمندانی که با پیگیری خود این آثار را پدید آورده اند، آشنایی دارد یا فقط نظرات شخصی خود را به صورت حکمی کلی بیان کرده است!
این جمله معاون محترم وزیر ارشاد تعجب هنرمندان انقلابی را بر انگیخته است. شاید نیاز به توضیح نباشد که در تمامی کشورها که حتی از بهترین امکانات رسانه ای برخوردار هستند از تبلیغ های محیطی برای تبلیغ و نشر مضامین فرهنگی استفاده می شود. هنوز در اکثر کشور ها از این نوع تبلیغات برای انتخابات های بزرگ ملی و حتی تبلیغ های تجاری استفاده می شود؛ اما به یکباره شاهد آن هستیم که یک مقام مسئول فرهنگی در نظام جمهوری اسلامی به این نتیجه رسیده است که دوره نصب عکس بزرگان در سطح شهر گذشته است.
دیدار علی جنتی و علی مرادخانی با کیتارو
هرچند ممکن است قصد وی از این سخنان پاکسازی شهر از نمادهای انقلابی و دینی نباشد، اما چنین سخنانی بدون ارائه راهکار و دلیل بیشتر شبیه به سخن آنهایی است که با هنر انقلابی سنخیتی نداشته و دنبال حذف نمادهای ارزشی هستند و عملا شبیه یک بهانه جویی برای فراموشی هنر و چهره های انقلابی و عملکرد آنها در اذهان مردم است.
این در حالی است که هر شهروندی حداقل یک بار با دیدن تصویر بزرگان و شهدا در شهر، با یاد آنها در ذهن خود به ارزش های انقلاب اسلامی رجوع کرده است و بی تاثیر و قدیمی دانستن این آثار ارزشمند، جفا به ارزش ها و هنر انقلابی است.
در گذشته نیز شاهد بودیم که با تساهل و تغافل وزارت فرهنگ و ارشاد در دوره اصلاحات، برخی جریانات خاص به راحتی با انتشار نشریات و فیلم های مسئله دار، به وضوح از پایان دوره ی دفاع مقدس، به موزه رفتن اندیشه های امام خمینی (ره) و حتی زیر سوال بردن فرهنگ غنی عاشورا سخن می گفتند.
متاسفانه به نظر می رسد اکنون یک جریان مجددا به دنبال پیاده نمودن همان افکار شکست خورده و منحرف دوران وزارت ارشاد مهاجرانی است. در همین رابطه می توان به صدور مجوز آواز خوانی بانوان اشاره نمود و یا اظهار نظر عجیب جناب آقای وزیر در مورد عدم نیاز به ممیزی حوزه نشر کتاب و یا نوع مدیریت بر جشنواره فجر که به شهادت منتقدین سینما آثار آن به سمت سیاه نمایی و ایجاد نا امیدی در میان افراد میل دارد نیز اشاره نمود.
باید از مقامات وزارت ارشاد پرسید، حال که اعلام نمودید دوره نصب عکس بزرگان این کشور به اتمام رسیده است، قصد دارید دوره ی چه چیز را آغاز نمایید؟ دوره ی رنگ باختن ارزش های انقلاب؟ دوره ی غربزدگی؟ یا دوره ی سکولار نمودن فرهنگ؟
بیم آن می رود که با ادامه ی این سیاست، هر روز شاهد یک هنجار شکنی تازه در وزارت خانه ای که متولی اصلی فرهنگ جامعه است و وظیفه تعالی فرهنگی را بر عهده دارد باشیم. از همین رو بود که در هفته های گذشته چند تن از مراجع معظم تقلید نیز از روند حاکم بر وزارت یاد شده به شدت انتقاد نموده و تذکرات صریحی را خطاب به وزیر ارشاد ایراد فرمودند.
همچنین وزیر ارشاد در مصاحبه اخیر خود با ماهنامه 42، معتقد است روحانی از عملکرد وی در این وزارتخانه رضایت دارد و اظهار داشت "فکر میکنم مورد رضایت ایشان باشد" . وی همچنین افزوده است "من فیلمهای سینمایی که اکران میشود را معمولا نمیبینم. بعضی وقتها فیلمهایی را که دوستانمان نمیتوانند در مورد آن تصمیمگیری کنند میبینم. کتابها را ما بیشتر تورق میکنیم تا بخوانیم. ولی به طور مرتب گزارشهایی را میخوانم که خودش جنبه کتاب دارد."
همچنین علی جنتی در پاسخ به این سوال که آیا اگر اکنون قرار بود به وی سمت وزارت ارشاد پیشنهاد شود، می پذیرفت یا خیر، جواب می دهد: نه!
به نظر می رسد این پاسخ های علی جنتی نیز نشانه دیگری از عدم کارایی وی در سمت وزارت ارشاد است. چرا که وزیری که خود اشراف کامل به تولیدات مرتبط با وزارتخانه اش که از آن جمله می توان به فیلم و کتاب اشاره نمود نداشته باشد و فقط اکتفا به خواندن گزارش کند، چندان فرد مناسبی برای مسئولیتی که باید تمام اهتمامش دقت نظر بر امور فرهنگی کشور باشد نخواهد بود. چنان که به نظر می رسد خود وی نیز با این نظر موافق است و به همین دلیل می گوید در صورت پیشنهاد وزارت ارشاد در حال حاضر این مسئولیت را نخواهد پذیرفت.
علی جنتی باید از سرنوشت عطاءالله مهاجرانی درس عبرت بگیرد و از خود بپرسد چه سیاستی را در وزارت ارشاد دولت اعتدال در پیش گرفته است که دیگران وی را با مهاجرانی مقایسه می کنند؟ آقای وزیر باید بداند بازی کردن با دین و اعتقادات مردم و اقداماتی که منجر به انحراف در عده ای شود از جمله گناهانی است که مرتکب آن همانند مهاجرانی لندن نشین بی آبرو و رسوا خواهد شد.
منبع: فرهنگ نیوز