به گزارش گروه فضای مجازی «خبرگزاری دانشجو»، علی اکبری طی یادداشتی در کیهان نوشت؛ یکی از اقدامات در بازی شطرنج، یادداشتبرداری و ثبت حرکات است. یک شطرنجباز حرفهای، هر حرکت خود و حریف را ثبت میکند. این اقدام دلایل متعددی دارد که از آن جمله میتوان به دو مورد اشاره کرد:
بعد از بازی، با دقت در حرکات انجام شده، اشتباه خود یا حریف را مشخص و برای بازیهای بعدی از این نکات استفاده کند.
از آنجا که دبه کردن و جر زنی، یک ضلع اساسی هر بازی است مخصوصاً اگر حریف سابقه این کار را داشته باشد. چنانچه به هر دلیل، حریف، بازی را به هم زد و به اصطلاح میز را واژگون کرد، داوران منصف بتوانند مشخص کنند که مسیر و روند حرکات چگونه بوده و صفحه را بازسازی و بازنده را مشخص نمایند.
اگر مذاکرات هستهای کشورمان در دوره جدید را به یک بازی شطرنج تعبیر نماییم، یکی از مهمترین وظایف دیپلماتها و نخبگان کشور، ثبت دقیق حرکات خودی و حریف است تا بعد از هر مرحله، این حرکات مورد بازنگری قرار گیرد تا حرکات و اقدامات نابجا، راهبردهای خیالی و واهی و... مشخص و از تکرار آن پرهیز شود و در عین حال تلاش حریف نیز مورد رصد قرار گیرد. نکته قابل تأمل دیگر این است که اگر حریف به هر دلیل، سعی در برهم زدن بازی را داشت، اجازه شلوغ کردن و مظلومنمایی و متهم کردن ایران به این اقدام را از حریف سلب نموده و با روشنگری و شمارش گامها و حرکات طی شده توسط طرفین، مشخص کنیم که چه کسی و به چه علت، میز را بر هم زده است.
آمریکا و نظام سلطه پس از توافق ژنو، به دنبال پیشبرد سیاستی مشابه و همسان توافقنامه اسلو بودند؛ یعنی یک توافق دو مرحلهای که در کلیات، محدودیتهای فراوانی برای ایران پیشبینی و مذاکره بر سر جزئیات را به آینده موکول مینمود و جالب اینکه رفع تحریمها را به عنوان یک امر جزئی به آینده نامعلوم محول میکرد. غرب برای این راهبرد خود گامهایی را نیز برداشته بود لیکن حرکت نظام اسلامی و رهبر انقلاب در رد این راهبرد و تأکید بر یک مرحلهای بودن توافق، حریف را آچمز نموده است. بر پایه توافق یک مرحلهای غیر قابل تفسیر و تأویل و بدون ابهامی که مورد نظر ایران است اگر غرب تمایل به پایان منطقی مذاکرات داشته باشد، باید تحریمها را در یک مرحله و یکجا لغو و حق غنیسازی را برای ایران به رسمیت بشناسد. امری که آمریکا با توجه به تعامل با رژیم صهیونیستی نه تمایل به این کار دارد و نه اجازه آن را و پذیرش این موضوع را به عنوان یک توافق بد، ناممکن معرفی کرده است. به نظر میرسد با این وصف بهترین گزینه برای آمریکا، برهم زدن بازی و مقصر معرفی کردن ایران باشد. سیاستی که نشانههای آن را در کلام دولتمردان آمریکا و برخی دیگر کشورهای غربی مشاهده میکنیم؛ بنابراین لازم است طرف ایرانی، مستندات لازم را برای برخورد و آگاهسازی افکار عمومی با این حربه آماده سازد و به دیگران اثبات نماید که نه تنها این ایران نبوده که بازی را به هم زده است بلکه این رفتار توسط آمریکا و به دلیل فرار از شکست بوده است.
با این مقدمه شایسته است به وضعیت کنونی مذاکرات توجه کنیم و اینبار بدون لحاظ کردن دیدگاه منتقدان داخلی این مذاکرات، از دید وزیر امور خارجه دولت آمریکا مسیر و گامهای طی شده توسط دو طرف را برشماری نماییم. ممکن است برخی به این موضوع انتقاد نمایند که در بازی شطرنج نیز هر کدام از طرفین، به برگه ثبت خود استناد میکند و نه حریف. بله همین طور است اما اگر نوشته حریف مورد تأیید شما باشد، آیا باز هم آن را رد میکنید؟ اگر حریف علیه خودش گواهی داد، شما او را تخطئه مینمایید؟ حقوقدانان و از جمله رئیسجمهور محترم که خود را حقوقدان میداند، قاعدهای حقوقی به نام «قاعده اقرار» را معرفی مینمایند. قاعدهای که تقریبا در تمام نظامات قضایی جهان پذیرفته شده است. اقرار در لغت به معنی تثبیت و تحکیم آمده ولی در اصطلاح قضایی، به معنی اعلام به وجود حقی علیه خود و به نفع شخص دیگر میباشد. به عبارت دیگر در یک پرونده قضایی، فردی اقرار مینماید که مرتکب اشتباه و خلاف شده و حق با طرف مقابل است و اتهام وارده به خود را میپذیرد. البته اقرار شرایطی دارد. اقرار باید بدون شکنجه و تهدید، در غیر دیوانگی و جنون و مستی، توسط فرد عاقل و بالغ بیان گردد تا مورد پذیرش قرار گیرد.
آقای جان کری وزیر امور خارجه آمریکا در تاریخ ششم اسفندماه، در نشست استماع کمیته روابط خارجی سنای آمریکا مطالبی را مطرح نمود که قطعا میتواند به عنوان یک سند حقوقی به آن استناد نمود. آقای کری در این جلسه اظهار میدارد: «ما هر روز افرادی در سایتهای هستهای ایران داریم و دقیقا در حال بررسی هستیم که سانتریفیوژهای آنها [ایران] چه کار میکنند و تعداد سانتریفیوژها چقدر است و سطح تولید آنها چیست و زباله کجا میرود. آژانس بینالمللی انرژی هستهای اخیرا در چند هفته پیش مشخص کرده است که ایران حتی از یک مورد از الزامات خود براساس این توافق عدول نکرده است. ایران عضو انپیتی است و اکنون آژانس هستهای بینالمللی انرژی هستهای گفته است ایران از هر مورد از توافق موقت تبعیت کرده است. آنها اورانیوم غنی شده در حد بیست درصد را به صفر کاهش دادند. آنها تأسیسات زیرزمینی فردو و نطنز و اراک را برای بازرسی روزانه باز گذاشتند. آنها فعالیت در اراک را متوقف کردند. هیچ یک از بخشهای راکتور اراک از روزی که ما به این توافق دست یافتیم، پیشرفت نداشته است.»
بنابراینجان کری اذعان و اقرار دارد ایران به تعهدات خود کاملا پایبند بوده و تمام آنچه تعهد نموده است (فارغ از اعتراضات داخلی به پذیرش این تعهدات) رعایت نموده است؛ اما لازم است به اقدامات طرف غربی و به خصوص آمریکا نیز اشارهای، البته از قول جان کری، داشته باشیم.
جانکری در مورد تشدید تحریمها میگوید: «چهل شخص حقوقی به فهرست تحریمها اضافه شده است. پانزده مورد براساس اختیارات مقابله با تروریسم و سی و چهار مورد نیز براساس اختیارات مربوط به نقض تحریمها و حمایت مادی و سه مورد دیگر براساس اختیارات حقوق بشر، پنج مورد موسسات مالی ایرانی و هشت مورد دیگر بر فهرست تحریم اضافه شدند.»
جانکری در همین جلسه در پاسخ به سوالی در خصوص میزان مبالغ پرداختی به ایران در دوره توافق و کاهش تحریمها اظهار میدارد: «حقیقت این است که ایران پول بسیار کمتر از این رقم را به خاطر مشارکت و امید آنها برای کاهش تحریمها براساس توافق موقت به دست آورده است. مطلب دوم این است که مجموع کل دورهها حدود چهارده میلیارد دلار است. حقیقت این است که در آن زمان نیز بسیاری از اوقات پول به حسابی انتقال داده میشد که آنها نمیتوانستند دسترسی داشته باشند... دلیلی که آنها امروز مذاکره میکنند به خاطر این است که میخواهند از دست تحریمها خلاصی یابند. آنها از تحریمها خارج نشدند بلکه ما در حقیقت تحریمها را افزایش دادیم. فقط تحریم نفتی ما علیه ایران موجب شده است ایران بیش از چهل میلیارد دلار از دست بدهد.»
معادله کاملا مشخص است. ایران اسلامی به تعهدات خود به طور کامل عمل کرده است. موضوعی که رهبر معظم انقلاب بر آن تاکید نموده بودند: «ایران آنچه را قرار گذاشته است و عهد کرده است نقض نخواهد کرد.» لیکن آمریکا مانند همیشه عهدشکنی کرده و تعهدات خود را نقض نموده است. جانکری خواسته یا ناخواسته اقرار و اعترافی انجام داده که موید ادعاهای ایران اسلامی است. وی اعلام کرده اگر مذاکرات به نتیجه نرسید این آمریکا بوده که ضمن عهدشکنی و عدم پایبندی به توافق، موجب شکست توافق و تفاهم شده است. البته برای بازپسگیری و یا انکار این اقرار چند راه وجود دارد: جانکری اعلام کند تحت شکنجه! مجبور به چنین اظهاراتی شده است یا اینکه در آن جلسه مجنون بوده و عقل نداشته است و در گام آخر مشخص شود وی هنوز بالغ نشده و نمیتوان به اقرار وی، استناد کرد!