به گزارش گروه ورزشی «خبرگزاری دانشجو»، سعید زاهدیان سردبیر روزنامه ایران ورزشی در ستون "سرمقاله" این روزنامه در شماره امروز می نویسد:
«پیشبینی ایران ورزشی درست از آب درآمد و مطابق انتظار، مزایده باشگاه پرسپولیس هیچ برندهای نداشت. شرکت استیل آذین رد صلاحیت شد و دیگر مدعی مزایده یعنی شرکت بهنام پیشرو کیش هم نتوانسته بود در موعد مقرر پیشپرداخت لازم – 8 میلیارد – را به حساب سازمان خصوصیسازی واریز کند و به همین دلیل از مزایده کنار گذاشته شد. از ابتدا پرواضح و آشکار بود که شرکت استیل آذین در این مزایده رد صلاحیت خواهد شد. ناگفته پیداست که بدهیهای مالک این شرکت یعنی حسین هدایتی به نظام بانکی، شرکتها و حتی اشخاص باعث رد صلاحیت شدن آنها میشود. در واقع حضور استیل آذین در این مزایده پیش از آنکه در راستای خرید باشگاه پرسپولیس بوده باشد، حکم شوی تبلیغاتی چند روزهای را برای مدیرعامل به ظاهر متمول این شرکت داشت تا دوباره به بهانهای جدید نامش بر سر زبانها بیفتد و رسانهها هم غافل از اصل مساله، با چاپ عکس و تیترهای درشت، به موضوع بال و پر بدهند تا حسین هدایتی اگرچه در مزایده برنده نمیشود، اما در این جریانسازی به خواسته خود رسیده و پیروز باشد.
حال یک سوال کلیدی پیش روی ما قرار دارد؛ هدف حسین هدایتی از خرید باشگاه پرسپولیس و ورود به مزایدهای با مبلغی در حدود 300 میلیارد تومان چه بوده و آیا باید سادهلوحانه بپذیریم که مالک باشگاه استیل آذین با اهداف باشگاهداری وارد صحنه شده است؟ خیال از این خامتر نمیشود، چرا که اگر هدایتی باشگاهداری حرفهای را در فوتبال ایران دنبال میکرد، استیل آذین که تمام سهامش متعلق به او بود را اینگونه رها نمیکرد تا با صفی طولانی از طلبکاران پشت در باشگاه و گروهی در کمیته انضباطی، سرانجام منحل شود. هنوز هستند مربیان و بازیکنان فراوانی که از باشگاه استیل آذین حسین هدایتی طلبهای میلیونی دارند و به هر دری میزنند تا به مطالبات خود برسند اما تلاشهای آنها بیهوده و بیثمر مانده چرا که با انحلال باشگاه عملا نه کاری از فدراسیون فوتبال برمیآید و نه کسی جز شخص خود هدایتی پاسخگو هست که جواب این گروه را بدهد.
حال حسین هدایتی با این کارنامه تاریک در مدیریت باشگاهی وارد عرصه رقابت شده و میخواهد پرسپولیس را از آن خود کند. پرسش ما این است: هدایتی که بدیهیترین مسائل باشگاهداری را در استیل آذین رعایت نکرده و تمام قوانین و اصول فوتبال را زیر پا گذاشته، چه تضمینی میدهد که در باشگاه پرسپولیس با 30 میلیون هوادار همان اتفاقات تکرار نشود. البته که این تضمین باید از سوی دیگر مدعیان مالکیت باشگاه پرسپولیس – از بهنام پیشرو کیش تا بقیه – گرفته شود که اگر در اداره باشگاه پرسپولیس مرتکب اشتباهات بزرگی شوند و مثلا اتفاقاتی نظیر آنچه در استیل آذین رخ داده تکرار شود، امکان بازگشت همچنان وجود داشته باشد تا تیمی که با عواطف و احساسات 30 میلیون ایرانی پیوند دارد، به این سادگی در مسیر قهقرا قرار نگیرد. پرسپولیس یکی از قدیمیترین باشگاههای فوتبال ایران است که بخش اعظمی از جامعه را همواره کنار خود داشته و حالا قرار است به مالکانی واگذار شود که اهلیت آنها سرشار از ابهام و تردید است.
به نظر میرسد وزارت ورزش به عنوان متولی دو باشگاه استقلال و پرسپولیس با در نظر گرفتن همین تردیدها و ابهامات، به این نتیجه رسیده که صلاحیت فنی شرکتکنندگان در مزایده هم از اهمیت ویژهای برخوردار است و همانطور که بایستی صلاحیت مالی آنها تایید شود، از نظر فنی هم باید آنها دارای فاکتورهای لازم باشند و مهر تایید کارشناسان ورزشی را هم با خود داشته باشند. هرگونه سهلانگاری در این زمینه میتواند تبعات سنگین و جبرانناپذیری را به دنبال داشته باشد و در این خصوص، هم سازمان خصوصیسازی و هم وزارت ورزش و جوانان مسوولیت خطیر و ویژهای را عهدهدار شدهاند و تا رساندن این دو باشگاه به سرانجام، حق ذرهای کوتاهی و اهمال ندارند. البته که تا اینجا سنجیده جلو رفتهاند و امیدواریم که در ادامه هم با همین وسواس موضوع را دنبال کنند.»