به گزارش گروه سیاست خارجی «خبرگزاری دانشجو» ؛ معاون سیاسی دفتر ریاست جمهوری در مطلبی که در صفحه مجازی خود آورده در خصوص پروتکل الحاقی توضیحاتی را داده است.
حمید ابوطالبی مینویسد: این روزها «پروتکل الحاقی» دشمنان بسیاری دارد، از مخالفین روند مذاکرات در ایران تا جناحهای تندرو در آمریکا، هر یک از منظری و دیدگاهی. یکی نگران از این که مبادا پروتکل اجرا شود و دیگری هراسان از آنکه مبادا اجرای آن کفایت نکند. اولی بر این باور است که اجرای پروتکل یعنی نابودی اسرار نظامی و از بین رفتن امنیت ملی کشور و ایراد خساراتی جبران ناپذیر، تا آنجا که ایران شبیه عراق شود؛ و دومی بر این باور است که مبادا به جهت ضعفهای این پروتکل و امکانات فراوان گریز از اجرای آن و اشکالات مجری یعنی آژانس بینالمللی انرژی اتمی و زیرکیها و هوشیاریهای طرف مقابل و عدم وجود بودجه و اطلاعات کافی، عدم کفایت پروتکل به گریز هستهای بینجامد. لذا هر دو تصمیم گرفتهاند با مذاکره کنندگان به چالشی باور نکردنی بپردازند، تا سرانجام یکی عقب نشینی کند و مذاکرات شکست بخورد. مذاکره کنندگان هر دو سو هم، تنها راه گریز از این جدال درونی را اجرای همین پروتکل ظاهراً مشکل دار و مشکل زا دانسته و بر آن پای میفشرند.
در ادامه این مطلب آمده است: در مقابله با جناحهای تندرو در آمریکا، آقای اوباما به زیاده نمایی و وحشت آفرینی روی آورده و میگوید: بر اساس توافق اقدام مشترک، ایران با بازرسیهایی روبرو خواهد شد که نظیر نداشتهاند. بنابر این میتوانیم اطمینان حاصل کنیم که ایران نمیتواند به سلاح هستهای دست یابد. این حصول اطمینان تا 10 یا 15 سال نخواهد بود، بلکه تا مدتی طولانی ادامه خواهد یافت. مرحله اول تا 10 سال است که طی آن به شدت ایران تحت نظارت خواهد بود تا به سلاح هستهای دست نیابد. پس از آن هم دائماً بازرسی خواهیم داشت تا جایی که ایران به سوی فعالیت کاملاً صلح آمیز حرکت کند و اعتماد جامعه بینالمللی را جلب کند...»
وی یادآور شده است که در برابر مخالفین روند مذاکرات در ایران هم، دکتر روحانی با تکیه بر متن اصلی پروتکل میگوید: مدیریت اجرای پروتکل الحاقی با ما و بر مبنای رعایت خطوط قرمز خواهد بود... همه کشورهایی که به مقررات بینالمللی میپیوندند، عاقلانه تصمیم میگیرند و به دنبال حفظ منافع کشور خود هستند و این مقررات را در چارچوب میپذیرند، زیرا هیچکس نمیخواهد امنیت کشورش را به خطر بیندازد.
معاون سیاسی دفتر ریاست جمهوری همچنین افزوده است: اما نزاع در هر دو سو و سخن در خصوص پروتکل الحاقی بر سر چیست؟ ماده 5 مخاصمه آفرین این پروتکل میگوید:
Article 5: C. Any location specified by the Agency, other than locations referred to in paragraphs a. and b. above, to carry out location-specific environmental sampling, provided that if .......... is unable to provide such access, .......... shall make every reasonable effort to satisfy Agency requirements, without delay, at adjacent locations or through other means.
ماده ٥: ج - هر مکان تعیین شده توسط آژانس به غیر از مکانهای اشاره شده در بندهای الف و ب این ماده جهت انجام نمونه برداریهای محیطی مختص آن مکان، چنانچه کشور عضو نتواند امکان دسترسی به این مکانها را فراهم آورد ... باید فوراً هر تلاش معقولی را جهت برآوردن خواستههای آژانس از مناطق مجاور یا از طریق روشهای دیگر به کار بندد. لذا متن پروتکل و مفهوم این ماده کاملاً روشن است که در صورت مخالفت کشورها با اجازه دسترسی به مکانهای خاص، آنان حتی میتوانند در مناطق همجوار، این دسترسی را فراهم کرده و یا روشهای دیگر را بکار بندند.
لیکن مهم این است که در آن سو، آقای اوباما میخواهد این باور غلط را ایجاد کند که با این پذیرش، من میتوانم به هر جا که میخواهم رفته و بازجویی و بازپرسی کنم. این یعنی همان زیاده خواهی و وحشت آفرینی. این پروتکل آقای اوباماست، و نه پروتکل الحاقی آژانس بینالمللی انرژی اتمی.
ابوطالبی به نکته دیگری در این خصوص اشاره کرده و افزوده است: مورد دیگری نیز که مهم و قابل توجه دیگر، ماده ١٥ است که میگوید:
Article 15: A. The Agency shall maintain a stringent regime to ensure effective protection against disclosure of commercial, technological and industrial secrets and other confidential information coming to its knowledge, including such information coming to the Agency's knowledge in the implementation of this Protocol.
B. The regime referred to in paragraph a. above shall include, among others, provisions relating to: (i) General principles and associated measures for the handling of confidential information; (ii) Conditions of staff employment relating to the protection of confidential information; 12 (iii) Procedures in cases of breaches or alleged breaches of confidentiality.
ماده ١٥: الف- آژانس باید نظام دقیقی را جهت تضمین حفاظت مؤثر در برابر افشای اسرار بازرگانی، تکنولوژیکی و صنعتی و سایر اطلاعات محرمانه، شامل اطلاعاتی که حین اجرای این پروتکل از آنها آگاه میشود، برقرار سازد.
ب- نظام اشاره شده در بند الف فوق باید علاوه بر سایر مقررات، شامل مقرراتی راجع به موارد زیر باشد:
(1) اصول کلی و اقدامات مرتبط با جابجایی اطلاعات محرمانه؛
(2) شرایط استخدام کارکنان در رابطه با حفاظت از اطلاعات محرمانه؛
(3) دستورالعملهایی برای موارد نقض یا ادعای نقض محرمانه بودن.
اینجا هم دکتر روحانی در تبریز، هشدار میدهد که: باید در حفظ اسرار نظامی کشورمان دقت کنیم و دسترسی بازرسان آژانس براساس پروتکل، باید مدیریتشده باشد. اصول و خط قرمزهای نظام را باید مدنظر قرار دهیم. مذاکرات ما در چارچوب خطوط قرمز است. امروز 124 کشور دنیا این پروتکل را امضا کردهاند زیرا پروتکلها شامل مقررات بینالمللی هستند. لذا این هوشمندی ماست که چگونه دست به دست هم دهیم و اقدام کنیم.
وی ادامه داده است: اما واقعیت این است که این پروتکل دو وجه دارد: وجه اصلی بازدارنده و وجه فرعی دسترسی قانونمند. اما آنچه آمریکا میگوید وحشت آفرینی است. از منظر وجه دسترسی قانونمند، برای حل مشکلات داخلیاش از طریق زیاده خواهیهای غیر قانونمند و شکستن قدرت اراده سیاسی و توان ملی طرف مقابل با ایجاد شکاف داخلی و آنچه ایران میگوید، تاکیدی است بر ماهیت و وجه اصلی بازدارنده آن و این سخن قاطع مقام معظم رهبری که: «در دنیا هیچ عاقلی اجازه نمیدهد، هیچ دولتی اجازه نمیدهد، دشمن پُررو و وقیح توقع دارد اجازه بدهد». که پاسخی است به این زیاده خواهی. زیرا به واقع پروتکل میگوید:
AWARE OF the desire of the international community to further enhance nuclear non-proliferation by strengthening the effectiveness and improving the efficiency of the Agency's safeguards system;
WHEREAS the frequency and intensity of activities described in this Protocol shall be kept to the minimum consistent with the objective of strengthening the effectiveness and improving the efficiency of Agency safeguards;
بدین معنا که این پروتکل، بازدارنده و پیشگیرانه و رو به آینده است تا کشورها به سمت و سویی مغایر با اهداف اشاعه سیر نکنند و به همین جهت ١٢٤ کشور آن را پذیرفتهاند، پیش از آنکه غیر قانونمند باشد و وحشت آفرین.
معاون سیاسی دفتر رئیس جمهور همچنین افزوده است: لیکن مهم این است که مخالفان توافق، به ویژه در آمریکا، با پروتکل الحاقی، وحشت نیافرینند و برفونکسیون واقعی آن تاکید کنند، که امری بازدارنده و پیشگیرانه است. درغیر این صورت مسئولیت رجزخوانی برای حل مشکلات داخلی و تاثیر آن در تخریب مذاکرات به دوش آنان خواهد بود. آنها باید بپذیرند که جمهوری اسلامی ایران اجازه نخواهد داد یک پروتکل بازدارنده و روبه آینده، به حربهای وحشت آفرین و بازپرسانه غیر قانونمند تبدیل شود و با این انحراف مقابله خواهد کرد. این مقابله را مقام معظم رهبری هوشمندانه و قاطعانه آغاز و دکتر روحانی سیاستمدارانه در مذاکرات پی گرفت. لیکن مسئولیت اصلی مقابله با انحراف در حوزه بینالملل، بر دوش جامعه جهانی و بیش از هر چیز بر عهده دیگر اعضای 1+5 است، که جلوی این انحراف زایی وحشت افزایانه و زیاده خواهانه برای مقاصد داخلی را بگیرند.
ابوطالبی در ادامه افزوده است: از منظری دیگر، در ایران و آمریکا، این مذاکره چون امری ملی است صرفاً توان مذاکراتی دیپلماتها را نمیطلبد بلکه بر قدرت اراده و استواری سیاستمداران آنان نیز متکی است، لذا هر دو کشور میکوشند تا در صحنه نبرد، علیرغم اختلافات فراوان داخلی، بین «توان دیپلماسی و قدرت سیاست» شکافی غیر قابل ترمیم رخ ندهد. در آمریکا این اختلاف - که برخی دوستان در ایران آن را جنگ زرگری میخواندند- با تکیه بر رئالیسم سیاسی-حقوقی به سامان رسید و آنها با وجود اختلافاتشان، بر سر این موضوع به یکپارچگی رسیدند، لیکن دراین سو، مشاجره هنوز ادامه دارد و دین باوری خردمندانه و اخوت اسلامی هنوز نتوانسته بین ما یکپارچگی و وحدت لازم را ایجاد کند. این آزمونی دشوار و چند سویه است، زیرا مهم این است که در میدان مبارزه ایران و آمریکا، کدام یک در اثر فشار درونی، مذاکرات را میشکند و کدام مذاکره کننده است که نخست از این میدان مبارزه سخت خارج شده و آن را به دشمن وا مینهد، تا در تالارِ تعاملات سیاست بینالملل، بار دیگر سخن از ناکامی مذاکره رانده شده و بر سر درِ آن، ضرورت حل معضلات با زور، ولو آنکه هر دو طرف به نوعی در این نبرد پیروز شوند! آویخته شود.
دوستان گرامی: مهم این است که دراین کارزار، وحدت و انسجام ملی در ایران عزیز باید برای همیشه و تحت اشراف و رهنمودهای رهبر معظم انقلاب پایدار بماند.
دوستان مهربان: مشاجرات در حال رسیدن به نقطه اوج آن است، مفروض بگیریم که عقلای قوم شنیدهاند آنچه را که باید بشنوند و دیدهاند آنچه را که باید ببینند. مفروض بگیریم مخاصمه بیش از این به معنای تخریب وجهه و چهره ایران و تضعیف مذاکره کنندگان در مذاکرات است. قبول کنیم که اگر قرار است پروتکل الحاقی را بپذیریم و یا با آن مخالفت کنیم اکنون تمام زوایای آن روشن است. پس آن را از مشاجره پارلمانی و دعوای خیابانی و کشمکش رسانهای به حوزه بزرگان و عقلای قوم وانهیم، تا هر آنچه به صلاح این ملت است را به تیم مذاکره گوشزد کنند.
دوستان عزیز: از اول امسال و گفتوگوی لوزان تا این زمان، مشاجره و مخاصمه به اوج رسیده است. اکنون روشنگری کفایت میکند. قبول کنیم جامعه به مفاهمه نیازمند است و مذاکره به آرامش روان و خاطرجمع و حمایت ملی و پشتگرمی از سوی رهبری و یکپارچگی و انسجام. بیاییم اول کسی نباشیم که مخاصمه و مشاجره، ما را از میدان مذاکره خارج می کند. بیاییم اول کسی نباشیم که سیاستِ «شکست درونی بر اثر فشارهای بیرونی» بر ما اثر کرده و مشکلات عدیده بر ایمان در این امر ملی پدید میآورد.
این رای سدید نیست که در میانه نبرد، بر اصل نبرد تردید کنیم و اسب راهوار از زیر پای سوارکار بکشیم و از قفا به ناگاه تیری برافکنیم و... و بر ما آن برود که نباید.