به گزارش گروه فضای مجازی «خبرگزاری دانشجو»، اظهارات رئیس جمهور در مراسم گرامیداشت هفته محیط زیست و گره زدن محیط زیست و آب خوردن به مذاکرات و لغو تحریمها، تعجببرانگیز شد.
روحانی در این مراسم ضمن بیان اینکه «خداوند درباره بهشت گفته که رودخانهها و درختان سرسبز در آنجا وجود دارد در واقع بهشت دنیا و آخرت تفاوتی ندارند و از هم جدا نیستند. با کمی تسامح میتوان گفت اگر کسی دنیای خودش را جهنم کرد باید در آخرت هم منتظر جهنم باشد و اگر کسی دنیای خود را بهشت کرد باید منتظر بهشت آخرت هم باشد»، اظهار داشت: ما وقتی میگوییم باید تحریمهای ظالمانه رفع شود بعضیها چشمانشان زیاد نچرخد. تحریمهای ظالمانه باید از بین برود تا سرمایه بیاید و مشکل محیط زیست، اشتغال، صنعت و آب خوردن مردم حل شود، منابع آبی زیاد شده و بانکها احیا شوند.
ارتباط دادن مشکل آب و محیط زیست به تحریمها و مذاکرات در حالی است که رئیس جمهور اواخر دی ماه سال گذشته نیز در همایش «اقتصاد ایران»، به موضوعاتی سیاسی مانند مذاکرات و تحریم و رفراندوم و وصل نبودن آرمان به سانتریفیوژ پرداخت و اعتراض اقتصاددانان حامی دولت را برانگیخت. از جمله یک اقتصاددان اصلاح طلب و استاد دانشگاه علامه طباطبایی آن زمان گفته بود «معنای این همایش، اعلام بیبرنامگی اقتصادی دولت پس از 2 سال شعار تبلیغاتی بود ... نمیشود دولت به مردم بگوید شرایط خطیر است اما در رفتارهای دولت ردی از این خطیر بودن مشاهده نشود، اگر اقلام منابع و مصارف دولت را نگاه کنیم، میبینیم دولتی که به مردم سخت میگیرد آن هم با این رویهها، نان را در ماههای پایانی سال 30 درصد گران میکند، اما اذعان دارند که دولت هیچ برنامهای برای افزایش قیمت در سال آینده ندارد. این گونه صحبتها مایه نگرانی است... دولت یک فرصت تاریخی استثنایی را به هدر داد. دولت یک فرصت استثنایی داشت و با آن برخوردی سهلانگارانه کرده است.»
درباره سخنان اخیر رئیس جمهور چند نکته قابل توجه است. نخست اینکه شیطان بزرگ با شنیدن این تحلیل غلط که فراتر از صنعت، حتی آب و محیط زیست ایرانیها نیز به لغو تحریمها گره خورده، چرا باید برای معامله متوازن و برابر روی خوش نشان بدهد و چرا طلبکارتر نشود؟! آیا خردمندانه است که یک سیاستمدار مدعی آشنایی با دیپلماسی، در متن مذاکرات چنین سخن بگوید؟
ثانیاً اگر قرار است دولت همه مشکلات را به تحریمها و مذاکرات گره بزند، بنابراین چه نیازی به معاونت محیط زیست و وزارت نیرو و صنعت و جهاد کشاورزی و رفاه و تعاون و... است. فعلاً همه این دیوانسالاری عریض و طویل و پرهزینه را تعطیل کنند تا در هزینهها صرفهجویی شود! ثالثاً گره زدن همه مشکلات خرد و کلان به تحریمها در حالی است که آقای روحانی و مشاوران و حامیان نزدیک وی دو سال پیش به دفعات تصریح کرده بودند 80 تا 90 درصد مشکلات اقتصادی ناشی از سوء مدیریت و تنها 10 تا 20 درصد آن مربوط به تحریمهاست اما اکنون حتی مشکل آب و محیط زیست هم به تحریمها ربط داده میشود. آیا معنای دیگر این سخن خطا آن نیست که ظرفیت 80-90 درصدی تدبیرها در داخل تعطیل است و نباید به دولت تدبیر و امید دل بست؟! آیا بدین ترتیب نباید به امثال آقای کرباسچی حق داد که دلواپس بشوند و بگویند «در شرایط تحریم نباید مسئولیت را از دوش خودمان برداریم و تا بگویند چرا فلان کار را نکردید، بگوییم تحریم هستیم!... اینکه تعدادی آدم خسته و سالخورده در دولت بنشینیم و بلند شویم، که نمیشود. این بیتحرکیها آدم را برای دولت نگران میکند. چشم بر هم گذاشتیم و نصف مهلت دولت گذشت. وزرا و شخص رئیسجمهور باید فکر کنند که اگر نبودند چه اتفاقی میافتاد؛ نباید که بیخاصیت بود»!؟