به گزارش گروه فضای مجازی «خبرگزاری دانشجو»، محمد ودود حیدری مدیرعامل بنیاد تبیین اندیشههای امام (ره) در دانشگاهها و رئیس سابق سازمان بسیج دانشجویی در یادداشتی به واکاوی فتنه 18 تیر 78 پرداخت و در آن عنوان کرد که تیرماه فصل امتحانات پایان ترم دانشجویان است و 18 تیر سال 78 به سان آزمون پایان ترمی بود برای جنبش دانشجویی که در ایستگاه آن میتوان کسب موفقیت و یا عدم توفیق عملکرد جریان دانشجویی را به نظاره نشست و قضاوت کرد. آزمون پایان ترمی که نقاط قوت و ضعف حرکت دانشجویی در آن مقطع را نمایان ساخته و پس از آزمون است که اگر خطاها و نقاط ضعف احتمالی در نظر گرفته شود و در جهت رفع آنها تلاش صورت پذیرد آزمونهای بعدی با موفقیت پشت سر گذاشته خواهد شد.
در ادامه متن کامل این یادداشت آمده است:
روز هجدهم تیرماه، ویژگیهای یک سالروز تقویمی که همه ساله بزرگداشت آن مفید یا لازم باشد را دارا نیست اما از آنجا که بازخوانی این حادثه، واقعه و یا بهتر بگوییم «فتنه» افزایش بصیرت و بهرهگیری مناسب از تجربیات تاریخی - اجتماعی را به دنبال خواهد داشت، در ایام میانی تیرماه هر سال ذکر مؤلفههای واقعه مذکور و علیالخصوص درسهایی که از آن میتوان گرفت، لازم و ضروری به نظر میرسد.
به صورت خلاصه و صریح موضوع از این قرار بود که تعدادی از دانشجویان ساکن در مجتمع خوابگاهی کوی دانشگاه تهران واقع در منطقه امیرآباد شمالی در واکنش به توقیف روزنامه سلام از سوی مراجع قانونی تجمع بدون مجوزی در محیط خوابگاه و سپس بیرون مجتمع خوابگاهی ترتیب داده و بعد از گذشت چند ساعت از تجمع، هجوم بخشی از نیروهای انتظامی حاضر در صحنه به درون مجتمع و به ویژه به ساختمانهای 21 و 22 کوی منجر به تخریب اموال، فوت یک میهمان و آسیبدیدگی تعدادی از دانشجویان میشود.
مقام معظم رهبری در جمع دانشجویان دانشگاه تهران سخنرانی کردند و به صورت جداگانه با دانشجویان آسیب دیده این حادثه دیدار کردند و مراتب ناراحتی خویش را اعلام داشتند.
دامنه حوادث به بیرون کوی و خیابانها کشیده میشود و چند روزی تعدادی از خیابانهای تهران به محل تاخت و تاز عناصر معاند و آشوبطلب تبدیل میشود. نهایتا در 23 تیرماه راهپیمایی بزرگ مردم تهران و بسیج عمومی آحاد مردم چشم فتنه را کور و قائله را خاتمه میدهد.
اکنون که از تیرماه 78 فاصله گرفتهایم و از ورای زمانهای سپری شده به آن مینگریم بهتر میتوان ابعاد و وجوه مختلف آن را تحلیل و بررسی کرد که شاید در کوران حوادث آن روزهای پرالتهاب و در متن وقایع کمتر این مهم میسور و ممکن مینمود. نکته حائز اهمیت اما این است که اگر درسهای واقعه کوی دانشگاه تهران به درستی احصاء و تحلیل نشده و به کار گرفته نشود چه بسا تکرار ناگواریهای مشابه آن در آینده ناممکن نباشد.
به عنوان یک دانشجوی فعال دانشگاه تهران که در سال 78 دوران دانشجویی را میگذرانده، در کوی دانشگاه سکونت داشته و آن ایام پرتنش را از نزدیک شاهد بوده است بیان میدارم که شدت و سرعت اتفاقات کوی به حدی بود که طراحی کلیت آن و برنامهریزی ادامه روند حوادث آن صرفا توسط تعدادی دانشجو را غیرممکن و دور از ذهن مینمود.
شاهد مثال آنکه حتما برخی تشکلهای دانشجویی که به ظاهر سکاندار وقایع روزهای بعد از 18 تیر شدند نیز پس از وقوع اتفاقات اولیه موجسواری بر حوادث را عهدهدار گردیدند و تا آنجا پیش رفتند که سخن از کشتهها و مفقودین چند ده نفر در این حادثه گفتند و نمایندگی متحصنین و معترضین دانشجویی را به عهده گرفتند.
جالب آنکه نماینده متحصنین و سخنگوی آسیبدیدگان کوی دانشگاه تهران که در محضر رهبر معظم انقلاب به نمایندگی از دانشجویان آسیب دیده به ایراد سخن پرداخت نه تنها اصلا در شب حادثه در کوی حضور نداشت بلکه بالتبع آسیبی هم ندیده بود!!!
هجدهم تیرماه در دل خود درسهای بسیاری دارد و یادآور یکی از تلخترین حوادث فتنهگون پس از انقلاب اسلامی است. بازخوانی حوادث تیر 78 و کشیده شدن دامنه شعلههای آن به خیابانها و عرض اندام معاندین انقلاب اسلامی به بهانه حمله به کوی دانشگاه و تلاش برای به آشوب کشانیدن جامعه در جهت براندازی همان قدر تلخ بود که تعدی و آسیب به دانشجویان آرمیده در منزل و مأوی و محل استراحتشان در خوابگاه دانشجویی.
بدون تردید پرداختن به ابعاد مختلف واقعه کوی از تعدی و هجوم به دانشجویان ساکن در خوابگاه که اکثریت در تجمع غیرقانونی حضور نداشتند و تا طراحی دشمن برای رو در رو قرار دادن جریان دانشجویی در برابر نظام اسلامی و آشوبهای خیابانی و نقش منافقین و دیگر معاندین انقلاب اسلامی از حوصله این یادداشت بیرون بوده و مجال مفصلتری را میطلبد اما آنچه روی سخن این مرقومه است مداقه در نحوه حضور جریان دانشجویی در این موضوع و درسهایی است که میتوان از آن تجربه اخذ کرد. موارد ذیل به بخشی از این نکات خواهد پرداخت:
1- دانشگاه و جنبش دانشجویی در ایران به دلیل بهرهمندی از موقعیت ممتاز و ویژه در میان مردم و جامعه و نیز داشتن سابقه پیشتازی در بسیاری از رویدادهای اجتماعی و سر دادن ندای عدالت طلبی و طرفداری از حق از یکسو و برخورداری از بستر مناسب حضور نخبگان، متفکران و گروههای مرجع از سویی دیگر، همواره به عنوان یکی از تأثیرگذارترین اجزاء جامعه ایرانی مورد توجه بوده است.
از این منظر این محیط علمی، فرهنگی و سیاسی موثر از کانون، توجه بدخواهان، دگراندیشان و معاندان مردم و نظام اسلامی نیز خارج نبوده و برنامهریزیهایی وسیع برای رو در رو قرار دادن آن با ماهیت انقلاب و نظام مردمی آن در دستور کار بوده و هست.
ظرفیت دانشگاه برای تبدیل کردن محورهای مورد توجه خویش به موضوع اصلی و گفتمان غالب جامعه چیزی نیست که بتوان آن را کتمان کرد. از این منظر دانشگاه و دانشگاهیان همیشه مطمع نظر بودهاند. مراقبت از این محیط علمی و جریان دانشجویی اصیل آن که در طول تاریخ معاصر وامدار حق،حقیقت، عدالت و مردم بوده است. از وظایف مهم همه متولیان امر دانشگاه و دلسوزان جریان سره دانشجویی است.
بیتوجهی به این بحث ثمرات نامیمون و بعضا جبرانناپذیری را در پی دارد که مواردی از آن در واقعه 18 تیر مشاهده شد و ضربات جبرانناپذیری را به ساحت دانش و دانشگاه وارد کرد. قطعا متولیان آن روزهای آموزش عالی کشور که به جای مدیریت صحنه ارائه برگه استعفاء را سرلوحه اقداماتشان قرار دادند و خواسته یا ناخواسته باعث برافروخته شدن بیشتر ماجرا شدند، بایستی در پیشگاه الهی و ملت بزرگ ایران پاسخگو باشند.
2- دانشجو و جریان دانشجویی به دلیل داشتن ویژگیهای جوانی، نشاط، طراوت، فعال بودن، آرمانگرایی، صداقت و داشتن زبان نقد صریح ظرفیت قرار گرفتن در کانون محوری موضوعات راهبردی را دارا است که این ویژگیها همان اندازه که میتوانند مفید و موثر در رسیدن به اهداف و مقاصد عالیه باشند به همان اندازه نیز امکان سوء استفاده را ممکن میسازند. هیجانات، التهابات و اتفاقات دانشجویی زمینه دستاویز شدن در جهت مطامع حزبی و جناحی عناصر صحنه گردان بیرون دانشگاه را میسور میسازد.
متأسفانه در حوادث 18 تیر بخشی از جریان دانشجویی در قامت شاخه دانشجویی احزاب و گروههای بیرون دانشگاه جلوه کرد، در پازل دشمن بازی کرد و دغدغههای عدالتخواهانه دانشجویی را در حد پیاده نظام شدن خواستههای جریانهای حزبی حاضر در آن روزهای دولت و قوه مجریه تنزل داد و به سناریوهای طراحی شده در اتاقهای دربسته بیرون از دانشگاه جامع عمل پوشاند.
حرکت دانشجویی هر زمان که از ریل اصلی حرکت خویش که همانا مطالبهگری عدالتطلبانه و پیگیری دغدغههای مردم و منافع ملی و اسلامی است خارج گردیده و مناسبات حزبی و گروهی را سرلوحه اقدامات خویش قرار داده است پذیرای صدمات و آسیبهای جدی بوده است. لزوم مراقبت از این جریان خالص، اصیل و اثربخش و ممانعت از سوء استفاده از احساسات پاک دانشجویان و جنبش دانشجویی درس دیگری است که از حادثه کوی میتوان کسب کرد.
3- نتیجه دستاویز قرار گرفتن در جریانات اجتماعی، خارج شدن کنترل نتیجه از دست شروع کنندگان وقایع اجتماعی است. اتفاقی که در واقعه 18 تیر برای بخشی از جریان دانشجویی رخ داد. شاید کسی در روزهای آغازین اعتراضات کوی دانشگاه که به دروغ آمار متعدد تعداد کشتهشدگان در کوی دانشگاه و اعلام مراسمات ختم آنها و سیاهپوش کردنهای سردرب کوی در حنجره حرکت دانشجویی قرار داده میشد و از بلندگوهای دانشجویی شنیده میشد، تصور نمیکرد که پس از گذشت چند روز عنان از کف دانشجویان خارج شده و نواها و نداهای معاندین قسم خورده انقلاب اسلامی از خیابانهای تهران شنیده شود و به بهانه حادثه کوی بغضهای فروخورده مطرودین ملت در قالب آشوبهای خیابانی علیه نظام اسلامی جلوهگری کند.
اما این اتفاق افتاد! وقتی بهرهکشی از آرمانگرایی و مطالبهگری دانشجویان تنها به عنوان قطعه کوچکی از پازل از پیش طراحی شده در نظر گرفته شود، دور از ذهن نیست که نتیجه اقدامات دانشجویان از جای دیگری سر در بیاورد و پایان دیگری را رقم بزند که چه بسا مطلوب و مد نظر جریان دانشجویی نیز نبوده است.
4- دانشجویان، فارغالتحصیلان و فعالینی که سالهای پس از 78 دانشگاهها را در خاطر دارند احتمالا با نگارنده هم نظر هستند که تا چند سال پس از واقعه مذکور فضای دانشجویی دچار سرخوردگی و افت فعالیت سیاسی و اجتماعی موثر شد که به هیچ وجه دور از انتظار نبود.
در واقع مشاهده نتیجه و سرانجام نامطلوب بهرهکشی از دغدغههای ناب دانشجویی انگیزه این سلسله از فعالیتها را کاهش داده و بروز سرخوردگی و افسردگی تب و تاب دانشجویی را اجتنابناپذیر کرد.
تجربیات تاریخی مکررا گوشزد کردهاند که معمولا به دنبال هر دوره افراط یک دوره تفریط نیز احتمالا وجود خواهد داشت و سالهای پس از 78 تکرار دیگری از این جنس تجربیات در حافظه وقایع اجتماعی بود.
5- جریان دانشجویی اصیل، مؤمن، متعهد، دغدغهمند، طرفدار مردم و حامی انقلاب بزرگ ملت ایران در سال 57 همیشه و در همه حال با تیزبینی در حال فعالیت و تلاش بوده است. این جریان که در حوادث آن روزهای کوی دانشگاه تهران نیز در حال تلاش و تأثیرگذاری مطلوب در جهت آرمانهای انقلاب اسلامی بود، در مقاطع مختلف ضمن حضور جدی در صحنه، دارای تحلیل از شرایط بوده و عمل کرده است.
گذشت زمان نشان داده است که هر جا جنبش دانشجویی بر اساس تحلیل و برداشتهای خالص خود از وقایع و بدون اسارت در چنگال دستجات و جناحبندیهای بیرون از دانشگاه اقدام کرده است تأثیرات عمیقی را از خود به جای گذارده و منشأ تأثیرات شگرف بوده است، حتی اگر در برخی از موارد دچار خطای در تحلیل شده باشد.
امکان اشتباهات احتمالی جریان دانشجویی به هیچ عنوان نباید مانع از تحلیل و اقدام این جریان شود. به دیگر سخن اشتباه احتمالی تحلیلی و به دنبال آن اقدام عملکردی حرکت دانشجویی مذموم نیست چرا که در راستای عمل به تکلیف و احساس وظیفه رخ داده است؛ آنچه مذموم و ناپسند بوده و برای این حرکت آسیبزاست دستاویز شدن و پذیرش قیمومیت دیگرانی است که با انگیزههای رنگارنگ به دنبال مقاصد خویش در خارج از میلهها و مرزهای دانشگاه هستند.
«تجربه نشان داده است که هر کجا جریان دانشجویی به اصلاح «خودش» بوده است کمتر به خطا رفته است».
بیشک مرور درسهای قیمتی مأخوذ از فعل و انفعالات اجتماعی مسیر حرکت درست در آینده را نویدبخش خواهد بود و 18 تیر نیز از این قاعده مستثنی نیست. فتنهای که اگر چه تبعات تلخی را با خود به یادگار گذاشت اما نقشی به سزا در ایمنسازی کشتی انقلاب اسلامی و بالا بردن ظرفیت هضم وقایع مشابه را به ارمغان داشت.