به گزارش خبرنگار «خبرگزاری دانشجو» از زاهدان، شاید برای دانشجویانی جوان امروزی که در فضای اتفاقات سال ۷۸ حضور نداشتند جای سئوال باشد که در آن سال به غیر از ماجرای کوی دانشگاه تهران در شهرهای دیگر کشور نیز چنین اتفاقاتی رخ داده است یا خیر؟
همواره دانشگاه سیستان و بلوچستان که در مرکز استان سیستان و بلوچستان واقع شده به گونه ای بوده که در معادلات سیاسی کشور نقشی بزرگ را بازی نموده است؛
فضای سیاسی دانشگاه سیستان و بلوچستان تا سال ۷۷ به صورت عادی پیش میرفت و اتفاقات سیاسی خاصی در آن رخ نداده بود و تا آن زمان تنها دو تشکل بسیج دانشجویی و انجمن اسلامی در دانشگاه سیستان و بلوچستان فعال بودند که هردو دغدغههای فرهنگی داشتند و در یک راستا فعالیت میکردند.
از سال ۷۷ زمزمههایی مبنی بر تغییر رویکرد انجمن اسلامی در دانشگاه سیستان و بلوچستان به گوش میرسید؛ گویا این تشکل به سمت چپ گرایش پیدا کرده است، اما با این حال باز هم در این مقطع شاهد رخداد خاصی از جانب این تشکل نبودیم و تنها در نشریات خود کمی به سمت ۲ خرداد گرایش پیدا کردند.
اما سال ۷۸ را می توان نقطه عطفی در تغییر قضای سیاسی دانشگاه سیستان و بلوچستان دانست؛ اتفاقات کوی دانشگاه ۷۸ تهران باعث میشود تا فضای سیاسی دانشگاه سیستان و بلوچستان نیز متاثر از آن شود؛ در این مقطع دفتر تحکیم وحدت دانشگاه سیستان و بلوچستان در قبال این اتفاقات موضع میگیرد و حتی بیانیهای را در محکومیت نظام صادر میکند.
در آن فتنه، به حق میتوان گفت که نقطه اوج انجام وظیفه پیاده نظام جریانهای سیاسی معاند در دانشگاه دیده شد؛ در آن سالها فضای سیاسی به گونهای رقم میخورد که انجمن اسلامی با یک پیشینه انقلابی به پیاده نظام جریانات تندروی معاند تبدیل میشود و دستورات آنها را مو به مو انجام میدهد؛ در واقع در آن فتنه، به حق میتوان گفت نقطه اوج انجام وظیفه پیاده نظام جریانهای سیاسی معاند در دانشگاه توسط انجمن اسلامی دیده شد.
تا سال ۷۸ این اتفاقات تنها در دانشگاههای بزرگ و مهم کشور بوقوع میپیوندد اما از سال ۷۸ انجمن اسلامی دانشگاه سیستان و بلوچستان نیز پای کار میآید و در تاریخ ۲۰ تیر همان سال تجمعی اعتراض آمیز را در دانشگاه برنامه ریزی میکند که به خواندن بیانیهای علیه نظام ختم میشود.
در واقع میتوان گفت که تاثیرات منفی و برنامهریزی شده معاندان در بیرون از دانشگاه به دانشگاه سیستان و بلوچستان نیز گرایش پیدا کرده بود.
این جریان به دلیل فضایی که در استان سیستان و بلوستان بود جرات ادامه کار خود را نداشت، زیرا مردم ولایی این استان طاقت اقدامات معاندانه را نداشتند برای همین نتوانستند تا جایگاهی مردمی و دانشجویی را برای خود پیدا کند.
در نهایت نیز پس از اتفاق ۲۰ تیر دانشگاه سیستان و بلوچستان و پس از سخنرانی تاریخی رهبر معظم انقلاب در ۲۳ تیر مردم به صورت پرشور به خیابانها آمدند و از مقام ولایت دفاع نمودند.
اتفاقات سال ۷۸ موجب آن شد که از آن سال دغدغههای فرهنگی انجمن اسلامی دانشگاه سیستان و بلوچستان جایش را به دغدغههای سیاسی بدهد؛ به گونهای که پس از آن و در ۱۸ تیر سال ۷۹ در این دانشگاه سالگرد وقایع کوی دانشگاه گرفته شد.
این اقدامات ساختارشکنانه انجمن اسلامی در دانشگاه سیستان و بلوچستان به صورت پرداکنده ادامه پیدا میکرد تا اینکه در همان سال یک تجمع صنفی با رویکرد سیاسی در این دانشگاه رخ می دهد که یک هفته به طول میانجامد.
در واقع میتوان گفت که پس از شکست انجمن اسلامی در سال ۷۸ این تشکل تلاش خود را بر این گذاشت تا فضا را همچنان پر تنش جلوه دهد و در همین راستا با دعوت از برخی شخصیتها همچون عطری و اکبر گنجی و اقدامات ساختار شکنانه در این راستا فعالیت کرد.
این اقدامات موجب آن شد که یک تشکل دانشجویی که دغدغه فرهنگ در دانشگاه را داشت تبدیل به پایگاه افراطیون سیاسی و دینی شود.
در واقع کلید فتنهای که در آن سال توسط جریانات خاص سیاسی در دانشگاه چرخید موجب شد تا این مسئله تا هماکنون نیز کشیده شود که اتفاقاتی نظیر آن هنوز هم توسط انجمن اسلامی در دانشگاه سیستان و بلوچستان دیده میشود و این قبیل تخلفات و قانون گریزیها هماکنون نیز درون دانشگاه مشاهده میشود.