به گزارش گروه فضای مجازی «خبرگزاری دانشجو»، لدین مشاور سابق شورای امنیت ملی آمریکا و عضو برجسته مؤسسه «آمریکن اینترپرایز» و دستیار ویژه «دونالد رامسفلد» وزیر اسبق دفاع آمریکا و «دیک چنی» معاون جورج بوش است؛ یک یهودی کارکشته که همکاریهای امنیتی او با انگلیسیها منشأ بسیاری از آموزشهای امنیت دفاعی در کالجهای نظامی آمریکا و انگلیس شده است. او هفته گذشته در واکنش به مواضع سناتور چاک شومر که یکی از مخالفان سرسخت توافق هستهای با ایران است؛ راز یک خیانت بزرگ را برملا کرد. لدین در یادداشتی در نشریه «فوربس» نوشت شومر کانال یک ارتباط میان وزیر خارجه آمریکا (هیلاری کلینتون) و میرحسین موسوی در دوران آشوبهای پس از انتخابات ریاست جمهوری دهم در سال ۸۸ بوده است.
براساس نوشته لدین، پیام هیلاری کلینتون به موسوی که توسط یکی از دوستان شومر در والاستریتژورنال منتقل شده بود، بدین شرح است: «سبزها باید بدانند که این سوالات از جانب وزیر خارجه (آمریکا) ارسال شده است. سوالات اینهاست: ما باید چه کاری انجام دهیم؟ چه کاری نباید انجام دهیم؟» پاسخ نامه فتنه به هیلاری کلینتون ۸ صفحه بود. لدین درباره آن مینویسد: «در این نامه تصویری از ایران با عبارتهای بسیار خشنی آمده است که این کشور تحت «حکومت استبدادی»، «رژیمی خشن» و «دیکتاتوری» است که با سرکوب مردم و چپاول منابع عمومی ادامه حیات میدهد. همچنین در این نامه تأکید شده است: حکومت قابل اصلاح نیست اما نیروهای حامی تغییر در داخل قوی هستند و بهخوبی هدایت میشوند». لدین در مطلب خود مینویسد: سبزها به دولت اوباما دقیقاً گزینههای واقعی را گفتند؛ یا از رژیم حمایت کنید یا از آزادی حمایت کنید و تغییر دموکراتیک در ایران را تشویق و حمایت کنید. نویسندگان آن نامه به واشنگتن هشدار دادهاند اگر با تهران به توافق هستهای دست یابد، باید در برابر رویکردهای خارجی و داخلی تهران سکوت کند.
از عروس آذربایجان به عروس آرکانزاس!
افشاگری لدین به وضوح نشان میدهد سران فتنه در آن زمان بشدت نگران توافق ایران و غرب در موضوع هستهای بودند و این توافق را به قیمت حذف خود از معادلات میدانستند البته قرینه این نگرانی نیز در همان زمان به وضوح مشاهده شد. به گزارش «وطن امروز»، پس از بیانیه تهران میان ایران، ترکیه و برزیل که در واقع یک توافق ابتدایی بر سر موضوع هستهای ایران بود (این بیانیه قبل از قطعنامه ۱۹۲۹ امضا شد) زهرا رهنورد، همسر میرحسن موسوی با انتشار اطلاعیهای این توافق را بدتر از ترکمنچای و عامل تضییع حقوق مردم دانست! در کنار این واقعیات و اسناد مشهود، بررسی رفتار آمریکا در مذاکرات هستهای با وقوع فتنه ۸۸ نیز موید همین مطلب، یعنی برنامهریزی سران فتنه برای جلوگیری از توافق هستهای و اعمال فشار بیشتر به مردم است.
قطعنامه ۱۹۲۹ که در واقع قطعنامه متضمن تحریمهای نفتی و بانکی ایران است پس از فتنه ۸۸ علیه ایران اعمال شد. به وضوح ردپای افشاگری لدین را در عوامل پنهانی که باعث تصویب این قطعنامه شد، میتوان دید. کیمآر هولمز، تحلیلگر ارشد واشنگتنتایمز حدود ۲ ماه پیش از قطعنامه ۱۹۲۹ در سرمقاله این نشریه نوشت: «تحریم به تنهایی کافی نیست. ما باید دیپلماسی عمومی را به نقض حقوقبشر در ایران متمرکز کنیم. جمهوری اسلامی به دلیل وجود اپوزیسیون داخلی دچار نقاط ضعف شده و باید بر این نقطه فشار وارد کرد». روزنامه آلمانی «ولت» نیز چند هفته قبل از تحریم ۱۹۲۹ نوشت: «توان گروههای اپوزیسیون ایران برای تغییر رفتار مقامات این کشور کافی نیست. به همین علت است که غرب باید همزمان تهدیدهای چندباره خود در اعمال تحریمهای سخت علیه ایران را در پیش بگیرد».
مایکل اورن، سفیر رژیم صهیونیستی در آمریکا چند روز قبل از تصویب قطعنامه ۱۹۲۹ گفت: «ملت ایران در پی انتخابات ریاستجمهوری با برقرار شدن تحریمهای جدی نیز، رهبران رژیم را مسؤول وضعیت تلقی خواهد کرد نه آمریکا یا اسرائیل را و تحریمها شکاف میان حکومت با ملت ایران را بیشتر میکند و رژیم را ضعیفتر خواهد کرد». آدام ارلی، سفیر آمریکا در بحرین نیز در گفتوگو با برخی مقامات عربی گفت: «کاخ سفید همزمان با انجام مذاکرات ایران و ۱+۵ نحوه حمایت از «رهبران معارض جدید» در ایران را پیگیری میکند». ارلی که قبل از مذاکرات اکتبر ۲۰۰۹ در ژنو سخن میگفت، افزود: «اگر مذاکرات ژنو موفقیتآمیز نباشد و در آن پیشرفتی حاصل نشود، آمریکا قصد دارد همزمان با تشدید تحریمها، اعمال فشار سیاسی علیه تهران را با حمایت «رسمی»، «علنی» و «گسترده» از موسوی و خاتمی وسعت بخشد چرا که هیچ فشاری به دولت ایران بدون تقویت جریانهای طرفدار غرب در ایران کارساز نیست».
وی در بخش پایانی سخنانش میگوید: «همین حالا هم این موضوع پنهان نیست که ما از موسوی و خاتمی حمایت میکنیم اما علنی شدن این حمایت همزمان با اعمال تحریمها میتواند این فایده را داشته باشد که مردم ایران به این نتیجه برسند تنها راه رهایی از تحریمها گرایش به این افراد است». این گزارهها که البته معدود گزارههایی درباره ارتباط مشهود فتنه ۸۸ و تحریمهاست در واقع موید همین ارتباطی است که لدین آن را لو داده است البته در ایران نیز پالسهای همراهی با این تاکتیک ارسال میشد و پس از قطعنامه ۱۹۲۹، میرحسین موسوی بیانیهای صادر کرد و در حالی که در نامه مخفیانه به کلینتون، خواستار عدم توافق هستهای با ایران شده بود، نظام جمهوری اسلامی را عامل صدور این قطعنامهها دانست! البته ردپای این افشاگری لدین در همین مذاکرات هستهای هم مشاهده شد به گونهای که تحلیلگران ارشد آمریکا در حمایت از توافق هستهای با دولت روحانی، یکی از اثرات این توافق را تغییر در فضای سیاسی ایران و آزادی عمل مخالفان داخلی جمهوری اسلامی دانستهاند! و البته جانکری نیز چندی پیش در شورای روابط خارجی آمریکا با اشاره به انتخابات آتی مجلس شورای اسلامی در ایران، گریزی به این ماجرا زد! به هر حال اکنون که برجام تقریبا در مراحل نهایی است، میتوان یک واقعیت تاسفبرانگیز را به صورت جدی مطرح کرد.
در جریان مذاکرات هستهای، حداقل در حوزه رسانهای مشاهده شد تقریبا عموم رسانههای حامی فتنه ۸۸ به بهانه مذاکرات به دنبال «بزک» کردن آمریکا هستند. این رسانهها در پوشش هواداری دولت اقدام به سفیدنمایی آمریکا کردهاند و بعضا با تیترها و مواضع سخیف نظیر آبروریزی «مکدونالد» سبک مغزی کرده و آرزوهای کاریکاتوری عرضه کردند. با این حال اما نکته اساسی این است که اکنون این واقعیت دیگر غیرقابل انکار شده است که یک جریان سیاسی در ایران بهطور کامل وابسته به آمریکاست و بهرغم اراده محکم نظام بر طرد و به انزواکشاندن این جریان، متاسفانه این جریان ادعای حمایت از دولت مستقر را نیز دارد. این خیانت از آن جهت غیرقابل انکار است که در کنار اسناد حضور وابستگان دولت اصلاحات در آغوش آمریکا و انگلیس همین اخیرا صادق خرازی، سفیر رئیس دولت اصلاحات در پاریس هم اعتراف کرد اصلاحطلبان از داخل ایران به بیگانگان اطلاعات میدادند! به هر حال آقای روحانی اکنون در مقابل این پرسش افکار عمومی قرار دارد که با این «خائنان» چه خواهد کرد؟ با مجموعه دادهها و گزارههای مشهود، خیانت جریان اصلاحات یا به عبارت بهتر، جریان فتنه، کاملا مشخص شده است. از سوی دیگر افراد وابسته به جریان فتنه و رسانههای حامی فتنه نیز بر نزدیکی فتنه با دولت تاکید میکنند. آقای روحانی به نظر میرسد باید تدبیری برای این موضوع بیندیشد. آیا واقعا عاملان داخلی تحریم که کاسبیهای بزرگی نیز با این تحریمها کردهاند، دوستان دولت آقای روحانی هستند؟
حسینی: از داخل گرا میدادند!
سیدمحمد حسینی، وزیر سابق فرهنگ و ارشاد اسلامی با بیان اینکه افشاگری لدین نشاندهنده تبادل نظر و همفکری بیگانگان و اصلاحطلبان است، گفت: میطلبد اصلاحطلبانی که خود را وفادار به نظام میدانند، مرزبندی دقیق و شفاف خود را مشخص کنند. سیدمحمد حسینی در گفتوگو با تسنیم، درباره افشاگری جدید مایکل لدین مشاور سابق شورای امنیت ملی آمریکا با بیان اینکه در فتنه ۸۸ شعارها و روند کار نیز بهسمت و سوی براندازی نظام بود، گفت: این افشاگریها نشان میدهد ارتباط دائمی میان بیگانگان و عوامل فتنه وجود داشته و دارد و هنوز هم برخی عوامل این ارتباط را دارند؛ همچنین برخی نیروهای افراطی اصلاحطلب مانند وزیر، وکیل، خبرنگار و برخی تئوریپردازان این جریان هماکنون در اروپا و آمریکا با غربیها همکاری دارند. عضو هیأتمؤسس جبهه یکتا اظهار داشت: افشاگری مایکل لدین نمونهای است که نشان میدهد سران فتنه برای فشار وارد کردن به نظام اسلامی و به قدرت رسیدن حاضر شدند به کاخ سفید نامه بنویسند و درخواست کردند فشارها بر جمهوری اسلامی افزایش پیدا کند.
بعد از این نامه ما شاهد تحریمهای گسترده و بهتعبیر غربیها فلجکننده بودیم و این موضوع بیانگر خیانت بزرگی است که در حق ملت ایران شد، یعنی با گِرایی که از داخل کشور به بیگانگان داده میشد این فشارها بر مردم وارد آمد و ظالمانهترین تحریمها انجام شد و کاملاً نشان میدهد کسانی که این شعارها را مطرح میکنند، چقدر دلسوز مردم هستند. استاد دانشگاه تهران تأکید کرد: این نگرانی وجود دارد که اصلاحطلبان بویژه نیروهای افراطی این جریان در آینده از حمایت رسانهای و فشارهای خارجی برای تأثیرگذاری در مسائل داخلی کشور بهره بگیرند و حالا که نتوانستند به هدف براندازی نظام برسند، در حاکمیت قدرت بیشتری را به دست بگیرند و در مجلس دهم نقشآفرین باشند و اهداف خود را دنبال کنند.
منبعک وطن امروز