به گزارش گروه فضای مجازی «خبرگزاری دانشجو» هفت صنعت «خودرو»، «فولاد»، «نساجی و پوشاک»، «سیمان»، «تایر و تیوب»، «لوازم خانگی» و «کاشی و سرامیک» به عنوان صنایع اولویت دار از سوی وزارت صنعت معرفی شده است. این در حالی است که کارشناسان معتقدند صنعتی شدن ایران همانند قله قافی است که با توجه به شرایط موجود اقتصادی، دستیابی به آن امری دشوار و پیچیده است.
در حالی دستیابی به توسعه صنعتی از سوی وزارت صنعت هدفگذاری شده که سال گذشته تنها 1.7 درصد از رشد ناخالص کشور متعلق به حوزه صنعت، معدن و تجارت بوده که بررسیها از آمار بانک مرکزی نشان میدهد 40 درصد رشد حاصل شده در این سه بخش مربوط به صنعت و معدن بوده است. این در شرایطی است که کارشناسان معتقدند صنعتی شدن ایران، نیازمند رشد اساسی تولید ناخالص داخلی است که همین معیار آن را از اقتصاد کشورهای دیگر متمایز میکند.
بررسیها نشان میدهد کشورهای اروپایی و آمریکایی که مرز توسعه صنعتی را رد کردهاند، سهم بخش صنعتشان در تولید ناخالص داخلی رشدی را حاصل کرده که در جوار آن رونق صادرات و تولید کیفی صورت گرفته است. کارشناسان معتقدند کره جنوبی تازه وارد به جمع صنعتیها اگر به توسعه دست یافته، به این دلیل است که میزان تولید ناخالص داخلیاش بیش از سه برابر ایران است. در صورتی که مقطع فعلی بیش از نیمی از واحدهای صنعتی کشور به دلیل ناتوانی مالی و بدهی قادر به ادامه روند تولید نیستند و حجم صادرات کاهش یافته است. از سویی بخش تولید کشور در سیطره ماشینآلات کهنهای است که به دور فناوریهای بروز است.
برخی معتقدند باید از طریق برنامههای ششم و هفتم توسعه زمینههای لازم برای صنعتی شدن را فراهم کرد و لازمه اصلی این کار جذب سرمایههای داخلی و خارجی است. کارشناسان دیگر معتقدند نباید در دوره پساتحریم توقع داشت سرمایهگذاری خارجی تحول بزرگی را در ساختار اقتصاد ایجاد کند زیرا با خروج سرمایهگذاری از کشور نیز بحران ارزی و مالی پیش خواهد آمد که تبعات آن باری دیگر اقتصاد را بحرانی خواهد کرد. اما نبود استراتژی توسعه صنعتی و اولویتهای سرمایهگذاری در ایران خسارتهای سنگینی به بار آورده است.
توسعه به شرط رشد 18 درصدی
بهروز هادیزنوز استاد بازنشسته دانشگاه علامه در این باره معتقد است که ایران نمیتواند ظرف 10 سال آینده به مرز کشورهای صنعتی برسد زیرا باوجود اینکه کرهجنوبی هنوز درآمد سرانهاش به میزان کشورهایی مانند آلمان، ژاپن و آمریکا نشده است اما تولید ناخالص داخلی آن در سال 2014، 27 هزار و 970 دلار آمریکا بوده در حالی که ایران در همان سال تولید ناخالص داخلیاش 5 هزار و 293 دلار بوده است.
او میگوید: برای اینکه ایران در ظرف 10 سال به کرهجنوبی برسد، باید تولید ناخالص داخلی سالانه 18 درصد، رشد کند. در حالی که چنین رشدی اصلا در جهان دیده و تجربه نشده است.
این اقتصاددان با بیان اینکه وضعیت اقتصادیمان با کشورهای صنعتی شده اصلا قابل قیاس نیست، گفت: سهم بخش صنعت در تولید ناخالص داخلی کره در سال 2014، 38.2 درصد بوده اما بخش صنعت در تولید ناخالص داخلی ایران کمتر از نصف این مقدار بوده و 16.3 درصد است. برای صنعتی شدن بهتر است در درجه اول نظام اقتصادی کشور بازآرایی شود و بهبود فضای کسب و کار و کیفیت زیرساختهای فیزیکی درمان شود. زیرا ثبات اقتصاد کلان از طریق اعمال سیاستهای پولی، مالی و ارزی مناسب، تضمین میشود. اولویت بعدی نیز میتواند این باشد که برای بهبود نظام مالی اصلاح نظام بانکی و بازار سرمایه در راستای تولید تلاش شود از رویکرد صادراتی مناسبی برخوردار شویم.
هادیزنوز افزود: ایران جزو کشورهایی است که منابع طبیعی بسیاری دارد و یک دولت نفتی بر آن حاکم است. در چنین دولتهایی هم مشکلات عدیدهای برای رشد اقتصادی و صنعتی به وجود خواهد آمد به این معنا که تعارض منافع بر سر توزیع رانت است. در چنین دولتهایی بخش خصوصی و همه افراد ذینفوذ سیاسی سعی میکنند عایدات نفتی که عایدات بادآوردهای است و بخشی از ثروت ملی است را تصاحب کنند. با این وجود یک طرف بین دموکراتها و صاحبان کسب و کار خصوصی و از طرفی دیگر بین بروکراتها و افراد سیاسی معاملاتی رخ میدهد که در آن سعی میشود رانت حاصل از نفت بین همین اشخاص توزیع شود. در حالی که این رانت غیرمولد، فساد مالی به دنبال دارد که تنها سبب کاهش کیفیت نهادهای دولتی میشود. از این رو تا زمانی که دولت مستقل از منابع خصوصی نباشد، نمیتواند سکاندار خوبی برای اقتصاد کشور باشد و سیاستهای توسعهای را همواره به جامعه دیکته کند.این در حالی است که دولت هنوز اصرار دارد به صورت متمرکز اقدام به برنامهریزی برای توسعه کشور کند و در کوچکترین فعالیتها نیز دخالتهای غیر ضروری را اعمال کند.
شعار لوکس صنعتی شدن
علیرضا ساعدی پژوهشگر اقتصادی در این زمینه معتقد است که صنعتی شدن همانند شعار لوکسی است که در مقطع کنونی از سوی دولت مطرح میشود. به باور او در شرایط حاضر تحت هر شرایطی چشم امید به منابع نفتی قطع نمیشود و هنوز توسعه صنعتی یک اولویت ثانویه محسوب میشود و هنوز دیدگاه عمومی بر این قاعده استوار نشده که کندی رشد اقتصادی کشور در سایه رشد همسایگان مانند قطر، ترکیه و آذربایجان و دورتر هند و روسیه چگونه عواقبی میتواند داشته باشد.
ساعدی با بیان اینکه برای صنعتی شدن میتوان از تجارب و مشورت صاحبنظران بهره گرفت، گفت: در بیشتر کشورهای موفق، توافق و اجماع عمومی درباره پارادایم اقتصادی حاکم بر مسیر توسعه حاصل شده است در حالی که به طور کاملاً بدیهی دولتهای مختلف در ایران در نگاه به توسعه دارای دیدگاههای کاملاً متنوع و بعضاً متضاد بودهاند. شرایط اخیر جهانی اگرچه نشان میدهد یک همگرایی کامل در نگاه به امر توسعه اقتصادی حاصل شده است اما دیدگاه اقتصاددانان، مدیران اقتصادی و سیاستگذاران در این باره در ایران هنوز همگرا نشده است. با این وجود صنعتی شدن با وجود تلاش دلسوزان، هنوز در کشور یک شعار لوکس و تهییج کننده محسوب میشود.
به سرمایهگذاران آدرس غلط ندهیم
پیش از این موسی غنینژاد اقتصاددان در گفت و گو با اقتصادنیوز در این باره گفته بود که در سندی که از سوی وزارت صنعت منتشر شده از خودرو به عنوان یکی از صنایع دارای اولویت نامبرده بدون اینکه پاسخ دهد دلیل اولویت داشتن صنعتی مانند خودرو چیست و اگر میخواهد از این صنعت حمایت کند با چه سازوکاری آن را انجام خواهد داد. این اقتصاددان همچنین سند راهبردی صنعت را دارای ابهامات زیادی دیده بود و به این اشاره داشت که ممکن است این سند به سرمایهگذاران آدرس غلطی بدهند و آنها را از سرمایهگذاری در برخی صنایع باز دارد. به اعتقاد وی هرگونه برنامهریزی صنعتی در قالب سند یا استراتژی جز اتلاف منابع اثربخشی دیگری ندارد و بهتر است دولت به جای اینکه نقش عقل کل را بازی کند و به اقتصاد خط و مشی نشان دهد، به سمت آزادسازی فعالیتهای اقتصادی و بهبود فضای کسب و کار قدم بردارد.
با وجود اینکه بخش صنعت در بیشتر کشورها به مثابه سکوی پرشی برای دستیابی به توسعه میماند اما تجربه نشان داده نبود استراتژی مشخصی برای رسیدن به توسعه صنعتی، ایران را متحمل خسارتهای اقتصادی بسیاری کرده که با وجود این خسارتها کارشناسان صنعتی شدن ایران را در شرایط فعلی پیشنهاد نمیدهند و بلکه آن را منوط به فراهم شدن زیرساختهایی میدانند که باید هر چه زودتر از سوی دولت فراهم شود. در واقع باید دید ایرانی که دارای اقتصاد نفتی است، چطور میتواند از شبکههای داخلی صنایع خود بستر صنعتی شدن کشور را به وجود آورد؟