به گزارش گروه فضای مجازی خبرگزاری دانشجو، قرار است رئیس جمهور روز پنج شنبه 2 مهرماه به نیویورک سفر کند و بنابر برنامه های اعلام شده از سوی دولت، قرار است سخنران اولین روز اجلاس سران باشد.
اولین سفر روحانی به نیویورک در قامت رئیس جمهور در 31 شهریور 92 روی داد و یکی از تابوهای موجود میان ایران و آمریکا در همین سفر شکسته شد. تماس تلفنی روحانی - اوباما در آخرین ساعت های حضور رئیس جمهور ایران در آمریکا، چنان خبرساز شد که تمامی اخبار مربوط به سفر به سازمان ملل و سخنرانی های روحانی را تحت تاثیر قرار داد. مکالمه 15 دقیقه روحانی تبدیل به سرخط کلیه خبرگزاری ها و رسانه های جهان شد و تیتر نخست روزنامه های ایران نیز به آن اختصاص یافت.
این تماس از آنجا مهم بود که اولین مکالمه میان روسای جمهور ایران و آمریکا پس از 34 سال قطع رابطه بود. اما واکنش ها در ایران متفاوت بود برخی از آن استقبال کردند که بیشتر جریانات اصلاح طلب بودند و عده ای نیز آن را زود ارزیابی کردند. از آنجاییکه حواشی این موضوع ادامه داشت، رهبر معظم انقلاب در مراسم صبحگاهی دانشگاه امام حسین در 13 مهر تاکیدکردند:"ما از تحرک دیپلماسی دولت از جمله سفر نیویورک حمایت میکنیم زیرا به دولت خدمتگزار اعتماد داریم و به آن خوشبین هستیم، اما برخی از آنچه که در سفر نیویورک پیش آمد، بجا نبود، چون ما دولت آمریکا را غیرقابل اعتماد، خودبرتربین، غیرمنطقی و عهدشکن میدانیم. ما به مسئولین خودمان اعتماد داریم و از آنها میخواهیم با دقت و با ملاحظه همه جوانب، گامها را محکم بردارند و منافع ملی را به فراموشی نسپارند. آیتالله خامنهای با اشاره به بدبینی و بی اعتمادی نظام اسلامی به آمریکا، دولت آمریکا را دولتی در پنجه صهیونیستها خواند و اضافه کرد: دولت آمریکا در واقع در جهت منافع صهیونیستها حرکت میکند و از همه دنیا باج میگیرد و به رژیم صهیونیستی باج میدهد."
حال در آستانه سومین سفر روحانی به نیویورک، برخی از رسانه ها از ملاقات بدون برنامه ریزی شده اوباما و روحانی می گویند. در اولین سفر روحانی نیز چنین جوسازی هایی صورت گرفته بود. برخی از روزنامهها در ایران از احتمال دیدار حسن روحانی با باراک اوباما در شصت و ششمین مجمع عمومی سازمان ملل متحد خبر دادند. حسن روحانی در ۲۸ شهریور ۱۳۹۲ در گفتگو با شبکه ان. بی. سی آمریکا گفته بود: "دیدار با باراک اوباما در دستور کار من نیست اما هر چیزی در دنیای سیاست امکانپذیر است. سخنگوی کاخ سفید هم گفته بود اوباما آماده دیدار با روحانی است. فرانسوا اولاند نیز برای دیدار با حسن روحانی اعلام آمادگی کرده بود. همچنین جان کری وزیر امور خارجه آمریکا گفته بود اظهارات حسن روحانی مثبت بوده است. در همین حال آنچه که در دنیای سیاسی امکانش به وجود آمد، تماس تلفنی روحانی و اوباما بود."
سفر سال گذشته روحانی به نیویورک با حاشیه های کمتری روبه رو بود. در این سفر نخست وزیر انگلیس،دیوید کامرون و روحانی دیدار کردند که این اولین دیدار عالیترین مقام اجرایی دو کشور پس از انقلاب اسلامی ایران بود.
سومین حضور رئیس دولت یازدهم در سازمان ملل در حالی رقم می خورد که همان خط رسانه ای که رابطه با آمریکا را تبلیغ می کند، احتمال ملاقات روسای جمهور ایران و آمریکا را در آستانه سفر پررنگ کرده است. روحانی نیز در مصاحبه ای که دیروز با شبکه تلویزیونی سی. بی. سی آمریکا داشت احتمال دیدار را رد نکرده بود و تنها عنوان داشت برنامه ای در این زمینه وجود ندارد: "ما برنامهای برای این کار نداریم. فکر میکنم خیلی قدمهای دیگری باید برداشته شود تا به این مرحله برسیم...نیازی نبوده که تلفنی با یکدیگر صحبت کنیم. یک بار نیاز بود که آقای اوباما تماس گرفتند و تلفنی با هم صحبت کردیم."
وی همچنین در این مصاحبه از بخش اقتصادی و مردم آمریکا برای سرمایه گذاری و سفر به ایران دعوت کرده و این اقدامات را راهی برای کوتاه کردن دیوار بی اعتمادی میان دو کشور دانسته است: امریکاییها هم میتوانند برای سرمایهگذاری و تبادل تکنولوژی به ایران بیایند و اتفاقاً یکی از راههایی که آن بیاعتمادی کاهش پیدا کند تقویت روابط اقتصادی مخصوصاً بین بخشهای خصوصی است. میدانید که ما در ایران اقتصاد را قدم به قدم به بخش خصوصی و غیردولتی واگذار میکنیم، بخش خصوصی ما و بخش خصوصی امریکا اگر با هم در سرمایهگذاری و فناوری تبادل داشته باشند، میتواند فضا را مناسب کند و اتفاقاً توافق هستهای ما را هم پایدارتر میکند. هر مقدار این روابط، روابط نزدیکتری باشد حتی در بخش توریسم. اگر مردم امریکا به ایران بیایند برای دیدن آثار باستانی و طبیعت و مردم ایران هم به امریکا بروند برای دیدن امریکا، این میتواند دیوار بیاعتمادی را کوتاه و شرایط را برای آینده بهتر کند.
این اظهارات روحانی در حالی است که رهبر معظم انقلاب در چند وقت اخیر بارها از نقشه دشمن برای نفوذ به ایران سخن گفته اند و در دیدار با رئیس و اعضای مجلس خبرگان نیز تاکید کردند، به غیر از مساله هسته ای ایران هیچ صحبتی با آمریکا ندارد: "از جملهی حرفهایی که میزنند و ما را حسّاس میکند، این است که میگویند برجام فرصتهایی را -هم در داخل ایران و هم در بیرون از ایران و در منطقه- در اختیار آمریکا قرار داده؛ این را آمریکاییها میگویند و جزو حرفهای آنها است. عرض من به دوستانمان در دولت و در مسئولیّتهای گوناگون این است که اجازهی این فرصتطلبی را در داخل مطلقاً به آمریکا ندهید؛ در خارج هم تلاش کنید که این فرصتها در اختیار آمریکا قرار نگیرد. هرچه آنها به این فرصتهای خودشان نزدیک بشوند، یقیناً ذلّت ملّتها و عقبماندگی و محنت کشورها از آنجا شروع خواهد شد، مطلقاً نباید اجازه داده بشود که اینها در داخل کشور از فرصتهایی استفاده کنند. ما این را گفتهایم و اعلان کردهایم که در هیچ مسئلهای جز مسئلهی هستهای با آمریکاییها طرف صحبت نمیشویم؛ هم به مسئولین سیاست خارجیمان گفتهایم، هم به بقیّهی مسئولین گفتهایم که داخل نمیشویم. علّت هم همین است که جهتگیری آنها درست نقطهی مقابل جهتگیری ما است، ۱۸۰ درجه ما با هم تفاوت داریم."
مشخص نیست در حالیکه مسئولان ارشد نظام بر چنین نکته حساسی بارها تاکید کرده اند، باز هم از زبان دولتمردان و حامیان آن، چرا سخن از رابطه و گام های جدید در زمینه رابطه با آمریکا سخن به میان می آید. در طول مذاکرات هسته ای که برخی تغییر رفتار دولت آمریکا را برای روابط گسترده تر مثال می زدند، شاهد ادامه روند تهدیدات نظامی از سوی آنها بودیم و از لزوم تغییر رفتار ایران در منطقه و حمایت از گروه های مقاومت سخن به میان می آوردند. آمریکا حتی ملاحظات مربوط به مذاکرات فی مابین را در نظر نمی گرفت و در پایان مذاکرات نیز چارچوب کلی تحریم ها را در قالب راهبرد ماشه حفظ کرده است.
با وجود ادامه دشمنی های آمریکا در عصر پساتوافق، کمکان اصرار عده ای برای تابوشکنی های جدید ادامه دارد. صادق زیباکلام مدافع سرسخت بهبود روابط ایران و آمریکا که از لزوم حذف شعار مرگ بر آمریکا بارها گفته، در اظهاراتی عنوان کرده در صورتیکه ملاقات میان روسای جمهور میسر نبود، یک احوالپرسی ساده هم می تواند به عنوان تابوشکنی درنظر گرفته شود: "اکنون همه چیز به سمت روابط حداکثری با کشورها پیش رفته است، در کوبا هم زمانی نبرد با آمریکا به عنوان نماد این کشور تلقی میشد و لی میبینید که شرایط میتواند همواره در حال تغییر باشد تا حدی که کوبا و آمریکا سفارتشان را در خانه یکدیگر باز میکنند.ممکن است زمانی که مثلا حسن روحانی وارد سازمان ملل میشود کاری کنند تا اوباما هم از همان مسیر عبور کند تا به این طریق سلام علیکی بین دونفر دربگیرد و یا اقدامات مشابهی از سوی دولت آمریکا در این زمینه شکل بگیرد که میتواند لااقل در این راستا تا بویی دیگر را هم بشکند."
اما کسانی که هر بار در آستانه سفر روحانی به آمریکا، از تابوشکنی و بهبود روابط پس از انقلاب سخن می گویند، واقعیت های موجود در محیط بین الملل مرتبط با دو کشور را نادیده یا فاکتور می گیرند. سیاست های ایران و آمریکا در منطقه غرب آسیا، رو در روی یکدیگر قرار دارند. جمهوری اسلامی ایران در شعار اعلامی خود دفاع و حمایت از گروه های مقاومت را در دستور کار خود دارد و حزب الله لبنان و انصارالله یمن، نمودهای عینی این سیاست در دنیای واقعی هستند. در سوی دیگر، ایالات متحده آمریکا، با حضور نظامی در منطقه و حمایت از کشورهای حامی گروه های تکفیری در عراق و سوریه، مسیر کاملا برعکس را طی می کند.
در کنار این مولفه ها، باید واقعیت بزرگتر دیگری را نیز در نظر گرفت. رژیم صهیونیستی و وجود آن در منطقه، به تنهایی می تواند، عامل ادامه روند کنونی در روابط ایران و آمریکا باشد. تهران، رژیم اسرائیل را به رسمیت نمی شناسد و حتی از نابودی آن سخن می گوید اما این رژیم از حمایت کامل و تام واشنگتن برخوردار است و آمریکا خود را متعهد به دفاع همه جانبه از این رژیم می داند. تغییر نگاه در تهران و واشنگتن نسبت به اسرائیل، موضوعی نیست که بتوان آن را در نظر گرفت هر چند برخی در تفکرات آرمانی خود، بهبود روابط میان دو کشور را با وجود چنین معضلاتی شدنی می دانند. در همین حال آمریکا قرار است سیستم دفاع موشکی را در خلیج فارس برای مقابله با ایران راه اندازی کند و شیخ نشین های خلیج فارس را زیر چتر دفاع موشکی خود قرار دهد. این موضوعات می تواند هر یک به تنهایی خط بطلانی بر کوتاه شدن دیوار بی اعتمادی میان ایران و آمریکا باشند که آمریکا همواره بر بلندای این دیوار افزوده است. با این وجود عده ای در تلاش هستند تا امکان ملاقات را القا کنند و به نوعی آن را به شکلی جلوه می دهند که به نظر قرار است ملاقات قرن لقب گیرد.