به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، مرکز اسناد انقلاب اسلامی گزارش داد؛ تصرف سفارت آمریکا در تهران توسط دانشجویان مسلمان پیرو خط امام(ره)، یکی از حوادث مهم و فراموش نشدنی انقلاب اسلامی است؛ اقدامی که حضرت امام(ره) آن را انقلاب دوم و بزرگتر از انقلاب اول نامیدند.
در سوی دیگر این میدان، تسخیر سفارت آمریکا، خشم آمریکاییها را بر انگیخت و واشنگتن با توسل به نهادهای بین المللی، مجموعه اقداماتی را در دستور کار قرار داد که هدف همه آنها فشار بر ایران و انزوای سیاسی جمهوری اسلامی ایران بود. در این رابطه کارتر رئیس جمهور آمریکا، اهداف آمریکا را اینطور شرح می دهد: "...ما باید از طریق سازمان ملل متحد و سایر ارگانهای بین المللی بر فشار سیاسی و حقوقی خود بر ایران بیافزاییم، ایران را در جامعهی بین المللی منزوی سازیم و رهبران ایران را متقاعد سازیم که در صورت خودداری از آزاد ساختن گروگانها و ادامهی تجاوز به حقوق بین الملل چه بهای سنگینی را خواهند پرداخت..." [1]
در راستای این سیاست، توسل به مجامع بین المللی (به خصوص مجامع تحت نفوذ آمریکا)، برای فشار به ایران آغاز شد و در نهایت پس از ناکامی آمریکا از این روند، حملات و دخالتهای مسلحانه و مستقیم در دستور کار قرار گرفت و تا به امروز ادامه داشته است.
**شورای امنیت سازمان ملل
از بدو تسخیر سفارت امریکا، کاخ سفید تمایل داشت که مسئله گروگانگیری را به مجامع بین المللی بکشاند تا با تکیه بر اساسنامه سازمان ملل متحد و براساس حقوق بین الملل، خود را قربانی یک "توهین غیر قابل اغماض" قلمداد نماید و وانمود کند که این توهین از طرف کشوری انجام شده که حتی "قواعد ابتدایی" احترام به قراردادهای بین المللی را زیر پا گذاشته است. شورای امنیت و استفاده از قابلیت های این شورا اولین گزینه آمریکاییها برای فشار به جمهوری اسلامی ایران بود.
آمریکا تلاش می کرد با طرح گسترده مسئله گروگانگیری در مجامع بین المللی، انزوای حداکثری ایران را رقم زند و مقدمات دخالت و سیاست های استعماری خود را فراهم کند. این کشور قصد داشت اعلام کند همه راه های قانونی و مسالمت آمیز طی شده لذا حملات احتمالی نظامی به ایران به عنوان تنها گزینه برای آمریکا باقی مانده است.
لذا در چهارم دسامبر 1979 (13 آذر 1358) شورای امنیت سازمان ملل متحد بعد از چهار روز گفتوگو در تصمیمی از دولت ایران خواست که "بلافاصله کارکنان زندانی سفارت امریکا در تهران را آزاد نماید."[2] و هر پانزده عضو شورای امنیت از جمله شوروی به آن رای مثبت دادند. کمی پس از آن نماینده آمریکا در سازمان ملل اظهار داشت که اختلاف بین ایالات متحده و ایران نیست بلکه مسئله بر سر اختلاف ایران و جامعه بین المللی است.
این قطعنامه که نخستین قطعنامه شوری امنیت در رابطه با تسخیر لانه جاسوسی آمریکا محسوب می شود، ضمن اشاره به مفاد کنوانسیون «وین»، معاهدات دیپلماتیک سال 1961 و همچنین کنوانسیون ارتباطات کنسولی سال 1963 طرف ایران و آمریکا در مورد دیپلماتها را مورد تاکید قرار داده و از جمهوری اسلامی خواسته این قواعد را رعایت کند. علاوه بر این قطعنامه، از ایران خواسته شده برای حل مسائل باقیمانده با آمریکا، به روش های مسالمت آمیز متوسل شود و از اقدام قهری بیشتر خودداری نماید. پیش از تصویب این قطعنامه، حضرت امام خمینی(ره) با حضور نمایندگان کشورمان در شورای امنیت مخالفت کرد و بعد از صدور نیز، این قطعنامه را رد کرد. در حالی که آمریکایی ها انتظار داشتند این اقدام موجب تغییر آرمانهای ایران شود ولی برعکس دامنه اعتراضات انقلابی در ایران بالا گرفت و سازمان ملل نیز به عنوان شریک اقدامات آمریکا معرفی شد.
با توجه به بی توجهی ایران به قطعنامه اول و به طبع تلاشهای بی سابقه آمریکا در تاریخ 31 دسامبر 1979 (30 آذر 1358) بر پایه تقاضای نماینده آمریکا در شورای امنیت، جلسه دوم شورا تشکیل و قطعنامه شماره 461 صادر شدکه در آن، ضمن تکرار مفاد قطعنامه 457، از دبیرکل خواسته شد شخصا به ایران سفر کند و همچنین از شورا خواسته شد که در تاریخ 7 ژانویه 1980 جلسهای بگذارد و عدم تبعیت ایران از قطعنامهها را مشخص کند تا شورا بتواند بر اساس مواد 39 و 41 منشور سازمان ملل متحد عمل نماید. بررسی روند کاری آمریکاییها در سازمان ملل و سایر سازمانهای بین المللی گویای سیاست آمریکا در پرونده سازی سیاسی برای اقدام نظامی احتمالی است.
**فشار به دبیر کل سازمان ملل کورت والدهایم
کورت والدهایم به عنوان چهارمین دبیر کل سازمان ملل (دیماه 1350 تا آذر 1360) از دیگر ابزارهای آمریکا در قضیه تسخیر سفارت برای فشار به ایران بود. در هشتمین سال دبیر کلی وی، سفارت آمریکا توسط دانشجویان مسلمان پیرو خط امام، تسخیر شد لذا آمریکاییها خواستار محکومیت و موضع گیری صریح دبیر کل در این رابطه بودند.
والدهایم که سفر او به کشورمان بر مبنای قطعنامه شماره 461 و تحت فشارهای آمریکاییها الزامی شده بود؛ به عنوان یکی از عوامل میانجی برای آزاد کردن گروگانهای جاسوس آمریکا در دیماه 1358 به تهران سفر کرد. گزارش این سفر سالهای بعد از زبان خود وی به صورت یک خاطره در نشریه «ساندی تلگراف» چاپ لندن منتشر شد، که بخشی از آن به شرح زیر است: "...وقتی در شب سال نو عازم تهران شدم، احساس نامطمئنی داشتم... قطبزاده وزیر خارجه ایران که به استقبالم آمده بود، اوضاع کشورش را بیثبات خواند و تصریح کرد نمیتواند برنامهای برای دیدارهایم در اختیارم بگذارد. احساس میکردم او از خودش مطمئن نیست. انقلابیون به وی اعتماد نداشتند... همزمان با ورودم به تهران، روزنامههای ایران عکس مرا در حالی که در برابر اشرف پهلوی تعظیم میکردم چاپ کردند و رادیو ایران مرا آلت دست شیطان بزرگ خواند... وقتی به گورستان شهر رسیدم مردم با کوفتن مشت بر اتومبیل و با شعار علیه ما تنفر خود را از ما اعلام کردند..." کورت والدهایم در این گزارش، مأموریت خود را «شکستخورده و بیحاصل» خواند.
**فشار بر ایران از طریق دیوان بینالمللی دادگستری در لاهه
ارجاع موضوع گروگانگیری به دیوان بینالمللی دادگستری در لاهه از دیگر اقدامات آمریکا علیه ایران بود. رأی این دیوان نیز روز 24 آذر علیه ایران صادر شد و 15 قاضی این دادگاه به اتفاق آرا جمهوری اسلامی ایران را به دلیل تصرف سفارت امریکا محکوم کردند.[3] رای دیوان اگر چه با توجه به شرایط داخلی ایران و موقعیت آمریکا در نظام بین الملل ضمانت اجرایی نداشت، ولی آمریکا در تلاش بود با استناد به رای دیوان و گرفتن تائید دیوان در خصوص نقض قوانین بین المللی از طرف ایران، افکار عمومی جهانیان و همچنین شورای امنیت را در جهت خواست خود آماده کند. همه این اقدام آمریکا در کنار هم کلی را تشکیل می دادند که هدف اصلی آنها افزایش فشار بین المللی بر ایران و انزوای سیاسی جمهوری اسلامی ایران را مد نظر داشت.
اگرچه در میان قضات دیوان بینالمللی دادگستری تنها یک قاضی به گذشته دخالت های ایالات متحده در ایران اشاره کرد اما در کلیت امر جنایت های آمریکا که به واسطه شاه در ایران انجام شده بود نادیده گرفته شد.
**کنفرانس کشورهای صنعتی غرب
موضوع قطع روابط سیاسی و اقتصادی آمریکا با ایران، دو ماه پیش از صدور دستور کارتر، در قطعنامه ارایه شده از سوی امریکا به شورای امنیت سازمان ملل پیش بینی شده بود. در آن قطعنامه که در 24 بهمن 1358 به شورا ارایه شد، آمریکا خواستار اعمال تحریمهای اقتصادی علیه جمهوری اسلامی و قطع رابطه با ایران به دلیل تصرف سفارت امریکا شد. این درخواست در کنفرانس کشورهای صنعتی غرب مطرح شد و با وجود اینکه نماینده آمریکا تلاش بسیاری برای تصویب آن کرد ولی با رایزنیهای هیأت نمایندگی ایران در سازمان ملل و همچنین وتو شدن قطعنامه پیشنهادی امریکا توسط اتحاد جماهیر شوروی، دولت جیمی کارتر در اتخاذ تصمیم برای قطع مناسبات سیاسی و بازرگانی با ایران تنها ماند.
**کنفرانس کشورهای اسلامی
از آغاز انقلاب اسلامی تا شروع جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، تهران حضوری نسبتا فعالی در اجلاسهای کنفرانس اسلامی داشت و برخورد کنفرانس کشورهای اسلامی با انقلاب اسلامی احترام آمیز بود. در طی جریان تسخیر سفارت آمریکا توسط دانشجویان مسلمان پیرو خط امام(ره) و ایجاد مناقشه میان ایران و امریکا، سازمان کنفرانس اسلامی به دلیل فشارهای آمریکا طی بیانیه ای تسخیر سفارت آمریکا را محکوم کرد ولی در عین حال نیز با قطعنامه آمریکا با عنوان "فشار های خارجی علیه جمهوری اسلامی ایران از سوی ایالات متحده"، مخالفت نمود و اعلام کرد که این سازمان با هرگونه تهدید و استفاده از زور، فشار، دخالت و یا اعمال مجازات های داخلی در مورد جمهوری اسلامی ایران مخالف است.
بررسی روند کاری آمریکایی در سازمان ملل و سایر سازمانهای بین المللی گویای تلاش آنها برای زمینه سازی سیاسی و حقوقی برای ارجاء احتمالی پرونده ایران ذیل ماده 40 یا احتمالا 41 شورای امنیت و انجام حملات گسترده نظامی به کشورمان است. مسئله ای که با ایستادگی و حضور همیشگی ملت جرات اجرایی شدن را از آنها صلب نمود.
پی نوشت:
الگوهای رفتاری ایالات متحده امریکا در رویارویی با جمهوری اسلامی ایران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1383، ص 128.
ایران: انقلاب نا ’مام و نظام امریکایی . پاریس. ان’شارا’ آن’روپو. فوریه 1980/بهمن 1359. پیشگف’ار
الگوهای رفتاری ایالات متحده امریکا در رویارویی با جمهوری اسلامی ایران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1383، ص 128.