به گزارش گروه فضای مجازی خبرگزاری دانشجو، یکی از ویژگیهای بارز رابطه بازیگران در صحنه سیاست بینالملل، نسبی بودن روابط است این ویژگی ماهوی، پایه تنظیم اهداف و منافع هر کشور در تعیین رابطه دوستانه، خصمانه و یا بیطرفانه با سایر کشورها به شمار میرود.
در این راستا روابط ایران و روسیه به عنوان دو کشور در صحنه سیاست بینالملل نیز از این قاعده ماهوی مستنثنی نبوده به گونهای که روابط دو کشور در طی چند سده اخیر را نیز باید در همین قاعده جستجو کرد که در مقاطع مختلف تاریخی، موجب نزدیکی و یا دوری دو طرف از یکدیگر شده است.
کمتر از 1 ماه پیش بود که "بیژن زنگنه" وزیر نفت کشورمان از سفر سران کشورهای بزرگ تولید و صادرکننده بزرگ گاز جهان به تهران خبر داد و گفت: "سومین اجلاس سران کشورهای صادرکننده گاز آذر ماه در تهران برگزار میشود".
زنگنه با مهم ارزیابی کردن حضور وزیران مجمع کشورهای صادرکننده گاز پس از دو سال در تهران، تاکید کرد: این نشست در بالاترین سطح و با حضور رؤسای جمهوری کشورهای عضو این مجمع در تهران برگزار میشود، بنابراین با برگزاری سومین اجلاس سران مجمع کشورهای صادرکننده گاز جهان روسای کشورهایی همچون "ولادیمیر پوتین" رئیس جمهور روسیه، نیکلاس مادورو رئیس جمهور ونزولا، شیخ خلیفه بن زاید رئیس امارات متحده عربی، فواد معصوم رئیس جمهور عراق، عبدالعزيز بوتفليقه رئیس جمهور الجزاير، شیخ تمیم بن حمد آل ثانی امیر قطر، سلطان قابوس پادشاه عمان و سران و مقامات بلند پایه سایر کشورهای گازخیز جهان مسافر تهران خواهند شد.
بر این اساس حضور ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه پس از هشت سال در ایران از این جهت حائز اهمیت است که مسکو در زمان سکانداری پوتین به جمع هفت قدرت برتر اقتصادی ملحق شد و بر این اساس یکی از ابرقدرتان صنعت انرژی شد به گونهای که در گزارش بانک جهانی تولید ناخالص داخلی روسیه بر اساس برابری قدرت خرید، در سال 2012 ، به 4.3 تریلیون دلار رسید تا این کشور در ردیف پنجمین اقتصاد برتر جهان باشد، روسیه با بهره برداری از ظرفیت های خود که بیشتر متاثر از روابط پرسابقه و البته استعماری، سیاسی و اقتصادی با ایران بوده همواره نقش پررنگی در صادرات به ایران داشته است.
روسها با صدور فناوریهای برتر به ایران درحال نقش آفرینی بیشتری در این زمینه هستند که با توجه به ظرفیتهای اقتصادی دو کشور زمینه برای گسترش هر چه بیشتر مبادلات فراهم است، با نگاه یکسویه روسیه به ایران در روابط سیاسی و اقتصادی میتوان با استفاده از شرایط منطقهای و بینالمللی منافع ایران را در عرصه های اقتصادی تامین کرد، بنابراین ایده تشکیل سازمانهای کشورهای صادرکننده گاز از سوی ایران میتواند منافع روسیه را در عرصه صادرات گاز تامین کند و همچنین کشورمان از این محل میتواند زمینه را برای حضور موثرتر در بازارهای جهانی گاز فراهم سازد.
در واقع اقتصاد روسیه به دلیل تنوع تولید و مصرف کالاها دارای ظرفیت مناسبی برای رشد اقتصادی ایران از طریق گسترش روابط با ایران است، ضمن اینکه در دوران زمامداری پوتین افزایش درآمدهای نفتی و اصلاحات ساختاری موجب توسعه اقتصادی روسیه شد که این مساله نیز فرصتی برای کشورمان به وجود میآورد، در کنار فعالیت و ارتباطات ضروری فرهنگی و ایجاد ارتباطات رسانهای فرهنگی با روسیه تشویق همکاریهای بخش خصوصی در کشور از طریق سیاستهای دولتی به خصوصی برای ایران به دلیل بازار مناسب برای صادرات کالا و جذب تکنولوژی فرصت مناسبی است.
بنابراین عواملی چون ثروتهای طبیعی عظیم موجود در دو کشور به ویژه نفت و گاز، نیروی انسانی، تواناییهای نظامی، تاثیرات منطقهای و بسیاری عوامل دیگر باعث شده تا روابط مسکو – تهران اهمیت ویژهای به خود بگیرد، از نگاه روسیه ایران تاثیر به سزایی در تحولات جهان اسلام دارد و همکاری با این کشور میتواند موازنه لازم برای روسیه در محیط پیرامونی آن که توسط کشورهای اسلامی احاطه شده، به وجود آورد، علاوه بر آن دستاوردهای کلان مالی که روسیه از همکاریهای اقتصادیاش با ایران به دست آورده چیزی نیست که مسکو بتواند به راحتی از کنار آن بگذرد یا نادیده بگیرد، مهمترین این همکاریها، پرونده مشترک هستهای است که مهمترین پروژه اقتصادی و تجاری مشترک دو کشور محسوب میشود.
از منظر ژئوپلتیک تحولات پرشتاب و پیچیده خاورمیانه بویژه سوریه، از جمله نقاط عطف تاریخی در روابط تهران-مسکو به شمار میرود که علیرغم وجود برخی اختلافات میان دو کشور، موجب شده نقاط اشتراک قابل توجهی در روابط ایران و روسیه شکل بگیرد، ایران و روسیه از نظر حضور سخت افزاری و نظامی غرب در اطراف خود از شرایط مشابهی برخوردار هستند، حضور نظامی آمریکا در اطراف ایران از افغانستان و عراق گرفته تا آسیای میانه، قفقاز، حاشیه جنوبی خلیج فارس و تلاشهای ایالات متحده برای مهار قدرت روزافزون جمهوری اسلامی از جمله مسائلی است که باعث نزدیکی نگاه تهران و مسکو به مسائل منطقه شده و درک متقابلی را میان دو کشور ایجاد کرده است.
در واقع صحنه تحولات سوریه، زمینه مساعدی را برای برجستگی عینی نقاط اشتراک ایران و روسیه در قبال تحولات بینالمللی و منطقه خاورمیانه فراهم ساخته است، هر دو کشور به دلایل مختلف تاریخی، ژئوپلیتیکی و حفظ منافع و امنیت ملی خود با گسترش حوزه نفوذ سیاسی، اقتصادی و نظامی جهان غرب در مناطق پیرامون خود مخالف هستند.
از اینرو است که تهران و مسکو طی سالهای اخیر، مواضع انتقادی مشابهی را در قبال اتخاذ رویکردهای یک جانبه در مناسبات بینالملل از سوی ایالات متحده، گسترش ناتو به شرق، طرح استقرار سپر دفاع موشکی در جمهوری چک و لهستان و سپس در ترکیه، وقوع انقلابهای رنگی در مناطق پیرامونی روسیه، فعالیت نهادهای فرهنگی و سیاسی غربگرا و گسترش دامنه فعالیتهای اقتصادی غرب بویژه در حوزه انرژی داشتهاند.
از این زاویه، نگرش هر دو کشور به تحولات کنونی سوریه را باید در نگرانی مشترک از گسترش دامنه نفوذ جهان غرب در منطقه استراتژیک خاورمیانه دانست، روسها به خوبی بر این نکته واقفند که در صورت سرنگون شدن نظام سیاسی کنونی سوریه کل منطقه زیر سلطه غرب بویژه آمریکا قرار میگیرد و این برای روسیهای که در حال احیاء شدن است یک زیان بزرگ تلقی میشود.
ایران نیز سوریه را نقطه مهم و استراتژیک در محور مقاومت علیه اسرائیل و جهان غرب در منطقه میبیند، از این رو سقوط دولت کنونی و روی کار آمدن یک دولت غربگرا به هیچ عنوان در راستای منافع استراتژیک ایران و روسیه قرار ندارد. اهمیت این مساله تا بدان جاست که روسیه بر خلاف تحولات کشورهای دیگر خاورمیانه بویژه لیبی، با تمام قدرت وارد صحنه تحولات سوریه شده است.
در حوزه سیاسی، سرسختانه در مقابل درخواست محور غربی- عربی- ترکی برای تغییر رژیم در سوریه ایستادگی نمود و با قاطعیت، قطعنامه شورای امنیت در خصوص تحولات سوریه را وتو کرد و در شرایطی که کشورهای اروپایی و آمریکا به همراه کشورهای عربی خلیج فارس، سفرایشان را از دمشق فراخواندند و سفارتهایشان را در سوریه تعطیل کردند، روسها سرگئی لاوروف، وزیر امور خارجه و میخائیل فرادکوف، رئیس سرویسهای اطلاعات خارجی روسیه را برای دیدار با بشار اسد، به سوریه فرستادند.
در این راستا میتوان به همکاریهای نظامی ایران و روسیه اشاره کرد، چرا که ایران مهمترین سلاحهای خود را از روسیه تامین کرده است، از جمله موشکهای اس – 300 که توانایی مهار حملات جنگندهها و موشکهای بالاستیک را دارد.
روسها در حوزه نظامی با اعزام ناو هواپیمابر کوزنیتسف-حامل هواپیماهای پیشرفته سوخو 33، میگ 29، هلی کوپترهای جنگی کا آ 27، سامانههای موشکی و زیر دریایی – به سواحل سوریه و نیز تحویل سامانه موشکهای بالستیک یاخونت در قالب سامانه دفاعی ساحلی «باستیون» به دمشق نشان داد که بر خلاف تحولات لیبی، در صحنه تحولات سوریه بسیار جدی است.
در این راستا بد نیست به این مسئله نیز توجه داشته باشیم که یک نگرانی مشترک برای ایران و روسیه ایجاد شده و امروز متاسفانه نمود بیشتری پیدا کرده است و آن نگرانی از به قدرت رسیدن افراطگرایان اسلامی وابسته به جریانهای سلفی و وهابی در سوریه است.
متاسفانه بخش مهمی از جریانات مخالف دولت سوریه را این جریانات تشکیل میدهد که به شدت از سوی کشورهای عربی بویژه از سوی عربستان سعودی پشتیبانی میشوند، روسیه طعم تلخ رویکردهای سلفی و وهابی را در قفقاز شمالی بویژه چچن، اینگوش و داغستان چشیده است و ایران نیز از جهت گیریهای ضد ایرانی و ضد شیعی این جریانات به خوبی آگاه است، از این رو، علاوه بر نگرانی نسبت به حاکمیت رویکردهای غربگرایانه، ایران و روسیه از قدرت یابی جریانات سلفی و وهابی نیز در سوریه شدیداً احساس خطر میکنند که این امر نیز بر نزدیکی هر چه بیشتر مواضع دو کشور بسیار تاثیرگذار بوده است.
حال با توجه به اینکه در همکاریهای ایران و روسیه ابعاد بسیاری دخالت دارند و علاوه بر وضعیت ژئوسیاسی عوامل دیگری از جمله ثروتهای طبیعی عظیم موجود در دو کشور به ویژه نفت و گاز، نیروی انسانی، تواناییهای نظامی، تاثیر مستقیم دارند و باعث شده تا روابط مسکو – تهران اهمیت ویژهای به خود بگیرد باید منتظر ماند و دید با حضور پوتین در تهران منافع روسیه در عرصه صادرات گاز تامین میشود و آیا ایران میتواند زمینه را برای حضور موثرتر در بازارهای جهانی گاز فراهم سازد.
منبع: باشگاه خبرنگاران