نزدیک به دو دهه است که حاکمیت ونزوئلا عوض شده است. از زمانی که آقای هوگو چاوز در این کشور روی کار آمد، آمریکا و همپیمانانش از هیچ توطئهای علیه دولتهای قانونی این کشور کوتاهی نکردهاند؛ از کودتای نظامی، کودتای نفتی تا خرابکاریهای اقتصادی. امروز هم، نسل جدیدی از کودتا که کودتای مخملی با چاشنی پارلمانی است را میخواهند اجرا کنند. اگرچه ممکن است بخشی از مردم ونزوئلا از دولت ناراضی باشند که این کاملا طبیعی است و مردم حق و حقوقی دارند، اما دخالتهای آمریکا با اهدافی خارج از منافع مردم است. اهداف آمریکا مبتنیبر این است بتواند گذشتهای که در آن آمریکایلاتین و ونزوئلا حیاطخلوتش بود، برگردد.
این بهنفع مردم نیست و این را آمریکاییها برای منافع خودشان طراحی کردهاند. آقای گوایدو زمانی که آقای چاوز روی کار آمد، به آمریکا رفته و تحصیلاتش را آنجا انجام داده است. این شخص در چند سال اخیر به ونزوئلا بازگشته و در یک مدت کوتاهی به ترتیب نماینده پارلمان و رئیس پارلمان شد و بعد از مشورت و توصیه آمریکاییها، خود را بهعنوان رئیسجمهور خودخوانده ونزوئلا اعلام کرد. این طرح را آمریکاییها تهیه کردند؛ هماهنگیاش را انجام دادند و بلافاصله پس از اجرا، از آن اعلام حمایت کردند و برخی کشورها را هم هماهنگ کرده بودند که اعلام حمایت کنند. این روش جدید و بدعتی خطرناک در جامعه بینالملل است. اگر این روش ادامه پیدا کند، ممکن است دامنگیر خیلی از کشورها شود، حتی دامنگیر آنهایی که خودشان این طرح را به اصطلاح راه انداختهاند.
نباید فراموش کنیم بهرغم آنکه حکومتهای چپ در تمام آمریکای لاتین بر سرکار نیستند، اما اقلیتی بسیار قوی در حاکمیت آن کشورها هستند. اگر به این شیوه عدهای بهزور بخواهند خودشان را رئیسجمهور اعلام کنند، بدعت خطرناکی مخصوصا در آمریکای لاتین شکل خواهد گرفت.
درحال حاضر کفه ترازو بین افکار عمومی ونزوئلا به سمت دولت است یا مخالفان دولت و شخصی که خود را رئیسجمهور میخواند؟
در ونزوئلا همیشه مخالفان و موافقان وجود داشتهاند. یک جامعه دو قطبی وجود داشته که همیشه طرفداران دولت بیشتر بودهاند، ولی ظرف چند سال اخیر بهدلیل مشکلات اقتصادی وحشتناک که بخشی از آن به مسائل داخلی ونزوئلا و قسمت عمدهاش به دخالتهای خارجی برمیگردد و کاهش قیمت نفت، نارضایتی در این کشور بیشتر شده است. رئیسجمهوری که الان در ونزوئلا سر کار است چندماه پیش در انتخابات با یک رای قابلقبول بهعنوان رئیسجمهور انتخاب شده و رئیسجمهور قانونی این کشور است. در زمانهای مختلف ممکن است که طرفداران رئیسجمهور کمتر و بیشتر شوند. این دلیل نمیشود که عدهای بخواهند به روش غیردموکراتیک حکومت را بهدست بگیرند.
شما در اروپا و آمریکا هم میبینید محبوبیت رئیسجمهور به زیر 30درصد میرسد، آیا این دلیل میشود که بخواهیم روند دموکراتیک را تغییر دهیم؟ آمریکا سعی میکند با دخالتهای خود حتی مخالفان را هم مجاب کند که با شیوه زور عمل کنند، اما این شیوهها درست نیست و درنهایت بهنفع مردم ونزوئلا نخواهد بود.
احتمال مداخله نظامی در ونزوئلا از سوی آمریکا و متحدانش وجود دارد؟
احتمالش صفر نیست، اما این را بدانید ارتش ونزوئلا از دولت حمایت میکند. دولت، میلیشیاهایی را تربیت کرده که اگر بخواهد دخالت نظامی صورت بگیرد، ممکن است با نسل جدیدی از جنگهای داخلی در آمریکایلاتین روبهرو شویم.
بنابر آمارها ونزوئلا دارای بیشترین ذخایر نفتی است، اگر این کشور بهدست آمریکا و متحدانش بیفتد امکان تضعیف اوپک و کاهش قیمت نفت وجود دارد؟
یکی از کینههایی که آمریکاییها از ونزوئلاییها دارند به قضیه نفت مربوط میشود. در ابتدای سرکار آمدن چاوز، قیمت نفت به زیر 10 دلار سقوط کرده بود. با ابتکار آقای چاوز و با سفری که به کشورهای اوپک میکند، موفق میشود دومین اجلاس سران اوپک را که اولین بارش در تاسیس اوپک بوده را برگزار کند و قیمت نفت را بالا میبرد.
آمریکاییها از وجود چاوز خوشحال نبودند. همانطور که گفتید بیشترین ذخایر نفت دنیا در ونزوئلا وجود دارد و آمریکا یکی از طمعهایش نسبت به این کشور به خاطر منابع نفتیاش است. قطعا اگر آمریکاییها دوباره در آنجا به قدرت برسند، میتوانند در قیمت نفت و مواضع اوپک تاثیرات زیادی داشته باشند.
پس قطعا فشارها روی ما نیز بیشتر خواهد شد؟
هر فشاری که تا الان توانستهاند، آوردهاند ولی به لطف خدا این فشارها را پشت سر گذاشتهایم و امروز هم این را به شما بگویم که آمریکا قدرتمندتر از 40، 30 یا حتی 20 سال گذشته خودش هم نیست.
ما چند سال قبل ارتباط نسبتا خوبی با ونزوئلا داشتیم، ولی در سالهای اخیر این ارتباط ضعیف و تقریبا ناپدید شده است. دلیل این اتفاق چیست؟
ما در سیاست خارجی اشتباهات استراتژیکی داشتهایم. یکی از اشتباهات در کشورهای آمریکایلاتین رخ داد. زمانی که ما در ونزوئلا کار اقتصادی میکردیم، ترکیه اصلا حضوری در این کشور نداشت، ولی امروز ترکیه به یکی از شرکای بزرگ ونزوئلا تبدیل شده و ظرف یک سال گذشته حدود دو میلیارد دلار تبادلات اقتصادی داشتهاند که ما این کار را نکردیم. الان آقای اردوغان به کاراکاس سفر میکند و مادورو به آنکارا، ولی ما بهرغم اینکه بهطور کلی گفتیم ونزوئلا دوست ما است، با کشورهای آمریکای لاتین بسیار سرد برخورد کردیم. چند سفر دوجانبه ما به ونزوئلا داشتیم؟ وزیر خارجه و رئیسجمهور ما چندبار به این کشور یا بولیوی و کشورهای دیگر این منطقه سفر کردند؟ وقتی که اجلاس سران کشورهای اوپک گازی برگزار شد با وجود اینکه ما تروئیکای آن بودیم و میخواستیم آن را تحویل بدهیم، رئیسجمهور در آن نشست شرکت نکرد.
این انتقاد به سیاست خارجی ما وارد است. حتی اگر آمریکا و اروپا فرش قرمز پیش پای ما پهن میکردند، نباید همه تخممرغهایمان را در سبد برجام میگذاشتیم و همکاری با کشورهای دیگر که از نظر اقتصادی و سیاسی با ما همسو بودند را قطع میکردیم. با کشورهای آمریکای لاتین بسیار سرد برخورد شد و این یکی از اشتباهات سیاست خارجی ما در سالهای گذشته بوده است.
بخش بزرگی از بحران اقتصادی ونزوئلا را مربوط به وامهایی میدانند که از چین و روسیه اخذ شده است. درصورت سقوط دولت ونزوئلا سرنوشت این وامها چه میشود؟ تحرکات نظامی روسیه در ونزوئلا به همین خاطر است؟ چندی قبل این کشور 2 بمبافکن راهبردی اتمی را به ونزوئلا فرستاد.
قبل از چاوز، آمریکایلاتین حیاطخلوت آمریکا بود و روسها بهجز کوبا در هیچیک از این کشورها جای پایی نداشتند، ولی امروز روابط روسیه با آمریکای لاتین بهشدت افزایش پیدا کرده است.
سه کشور روسیه، چین و ترکیه روابط اقتصادی زیادی را در سالهای گذشته با کاراکاس داشتهاند و توانستند تا حدود زیادی جای اروپا و آمریکا را پر کنند. طبیعی است که روسیه بخواهد آنجا حضور داشته باشد و از منافعش دفاع کند. حاکمیت ونزوئلا صلاح دیده با این کشورها رابطه داشته باشد. اینکه میگویند وضعیت اقتصادی ونزوئلا به دلیل وامهای خارجی است، درست نیست.
باید بگویم که کشور ونزوئلا قبل از چاوز، وابستگی شدیدی به نفت داشته و تقریبا اکثریت مطلق منابع دولت از طریق نفت تامین شده است.
وقتی قیمت نفت اینطور پایین آمده، اینها دچار مشکل شدند. البته خرابکاریهای نفتی هم در این ماجرا دخیل بوده و پالایشگاههایی را هم آتش زدند که به دنبال آن، تولید نفت پایین آمد. این قابل قبول نیست که این عوامل را در بحران ونزوئلا موثر بدانیم. آنچه که بحران را در ونزوئلا تشدید کرده، مشکلات داخلی و سوءمدیریتهاست و همچنین جنگ اقتصادیای که آمریکا و متحدانش و سازمانهای بینالمللی علیه ونزوئلا به راه انداختهاند.
چرا مادورو روابط دیپلماتیکش را با آمریکا قطع کرد و دستور داد دیپلماتهای آمریکایی ظرف 72 ساعت ونزوئلا را ترک کنند؟
ضربالمثلی در آمریکای لاتین است که میگوید آمریکا تنها کشوری است که در آن کودتا نمیشود چون در داخل آمریکا، سفارت آمریکا وجود ندارد. این کنایه است که هر کجا کودتایی شده، سفارت آمریکا آن را برنامهریزی کرده است.
الان در ونزوئلا، معاون رئیسجمهور و رئیسجمهور بهصورت علنی مواضعشان را اعلام میکنند و از کسی که غیرقانونی خودش را رئیسجمهور خوانده، حمایت میکنند. سفارت آمریکا با صدها کارمند، در یک قلعه عظیمی در یکی از تپههای نزدیک کاراکاس است. این سفارتخانه مرکز توطئه علیه دولت قانونی مادورو است. وقتی آمریکا دولت را غیرقانونی اعلام میکند، طبیعی است دولت قانونی از دیپلماتها بخواهد کشور را ترک کنند.
آینده تحولات در ونزوئلا را چگونه ارزیایی میکنید؟
پیشبینی، کار سادهای نیست اما آمریکاییها به اندازه گذشته، در منطقه قوی نیستند و اگر بخواهند فشار نظامی بیاورند، با توجه به اینکه جامعه ونزوئلا دوقطبی است، انفجار رخ میدهد. اگر راه و روشهای دیپلماتیک و گفتوگوهای واقعی که ایران هم پیشنهاد آن را داده در دستور کار قرار گیرد، منافع مردم در همه طرفها حفظ میشود. درغیر این صورت، ممکن است یک زورآزمایی بینالمللی شکل گیرد و مردم ونزوئلا بیش از گذشته متضرر شوند.
منبع: فرهیختگان