به گزارش گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو؛ به نقل از اداره روابط عمومی و همکاری های علمی بین المللی پایگاه استنادی علوم جهان اسلام (ISC)، محمدجواد دهقانی سرپرست پایگاه استنادی علوم جهان اسلام (ISC) اظهار داشت: تحول و ارتقاء علوم انسانی یکی از ارکان سیاستهای کلان علم و فناوری ابلاغی توسط مقام معظم رهبری است، پژوهشگران علوم انسانی جمهوری اسلامی ایران با انتشار بیش از یکصد هزار مقاله پژوهشی در طول یک دهه گذشته یکی از حوزههای اصلی تولید علم کشور هستند. این تعداد شامل 34 درصد از کل پژوهشهایی است که در مجلات علمی پژوهشی و ترویجی در سطح ملی منتشر شدهاند. در سطح بین المللی برخلاف کشور حوزههای علوم انسانی و اجتماعی از یکدیگر تفکیک شدهاند. بیش از 20 درصد پژوهشهای ثبت شده در پایگاه استنادی آی.اس.آی در 25 سال گذشته متعلق به حوزه علوم انسانی و اجتماعی است که سهم علوم انسانی و هنر به تنهایی حدود 8 درصد از کل اطلاعات نمایه شده در این پایگاه است.
دهقانی تصریح کرد: سهم پژوهشی دانشگاهها از علوم انسانی یکسان نیست با لحاظ کردن این واقعیت که رشتههای تحصیلی نیز از یک دانشگاه به دانشگاه دیگر متفاوت است. در بررسی پژوهشهای علوم انسانی تنها نباید به کمیت علم تولید شده بسنده کرد، بلکه کیفیت پژوهشها و میزان اثرگذاری آنها در سطح جامعه علمی نیز از اهمیت برخوردار است.
سرپرست ISC گفت: بررسی معتبرترین مجلات علمی پژوهشی و ترویجی نمایه شده در پایگاه استنادی علوم جهان اسلام(ISC) نشان میدهد که نزدیک به 14 درصد پژوهش های علوم انسانی کشور در دانشگاه تهران انجام میشوند. دانشگاه علامه طباطبایی بعد از دانشگاه تهران بیشترین تعداد پژوهشهای علوم انسانی کشور را انجام میدهد که این حدود 7 درصد آنها را در بر میگیرد، بنابراین این دانشگاه رتبه دوم کمیت تولید علم کشور در این حوزه را به خود اختصاص داده است. همچنین در این حوزه دانشگاههای اصفهان و تربیت مدرس از نظر کمیت علم تولید شده در رتبههای سوم و چهارم تولید علم کشور قرار دارند. این دو دانشگاه به ترتیب 6درصد و 5درصد کمیت تولید علوم انسانی کشور را تولید میکنند. دانشگاه شهید بهشتی، فردوسی مشهد، آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران، شیراز و خوارزمی رتبههای بعدی را دارند که هر کدام حدود 4 تا 3 درصد علم علوم انسانی کشور را تولید میکنند.
رئیس مرکز منطقهای اطلاع رسانی علوم و فناوری (RICeST) افزود: میزان اثرگذاری پژوهشهای علوم انسانی در دانشگاههای مختلف یکسان نیست. 24 درصد استنادهایی که به حوزه علوم انسانی کشور صورت گرفته متعلق به علوم انسانی دانشگاه تهران است. دانشگاه علامه طباطبایی بعد از دانشگاه تهران در جایگاه دوم قرار دارد. این دانشگاه بیش 8 درصد از استنادها را دریافت کرده است. هر چند دانشگاه تربیت مدرس از لحاظ کمیت تولید علم در جایگاه چهارم قرار گرفته، اما از لحاظ تعداد کل استنادهای دریافت شده در حوزه علوم انسانی در مرتبه سوم کشور قرار دارد و بعد از این دانشگاه، دانشگاه اصفهان قرار گرفته است. این دانشگاهها به ترتیب نزدیک به 8 درصد و بیش از 6 درصد از استنادها را دریافت کردهاند. بعد از این دانشگاهها، دانشگاههای شهید بهشتی، شیراز، فردوسی مشهد، شهید چمران اهواز، خوارزمی و مازندران به ترتیب بیشترین میزان استنادها در این حوزه را دریافت کردهاند. میزان استنادهای آنها بین 2 تا 5 درصد از کل استنادهایی است که به پژوهشهای علوم انسانی کشور صورت گرفته است.
دهقانی خاطرنشان کرد: یکی از شاخصهای تعیین میزان اثرگذاری کمیت علم تولید شده، متوسط تعداد استنادهای صورت گرفته به ازاء هر مقاله است. در این روش تعداد استنادهای دریافت شده در یک دانشگاه بر تعداد مقالات همان دانشگاه تقسیم میشود. به این صورت مشخص میشود که به ازاء هر مقاله تولید شده به طور متوسط چه میزان استناد دریافت شده است. بهترین روش برای محاسبه میزان اثرگذاری پژوهشها هنجاری سازی (نرمال سازی) استنادها است. در این روش استنادها بر حسب سال و رشته موضوعی که پژوهش در آن منتشر شده است یکدست میشوند، زیرا تعداد استنادها بر اثر گذر زمان افزایش مییابد، همچنین اندازه رشتههای مختلف از لحاظ تعداد پژوهشگران و نشریاتی که منتشر میکنند با یکدیگر متفاوت است. این دو عامل باعث تفاوت در تعداد استنادهای دریافتی میشود و قبل از مقایسه هنجاری سازی، مقایسه را علمی میسازد.
دهقانی در ادامه گفت: شانس دریافت استناد پژوهشهایی که به زبان فارسی و فقط در سطح ملی منتشر میشوند کمتر از آنهایی است که به زبان انگلیسی و در سطح بین المللی منتشر میشوند، زیرا اندازه جامعه علمی که به صورت بالقوه میتوانند به آنها استناد دهند متفاوت است. اما، این عامل مانع از آن نیست که افزایش تعداد استنادها را نادیده بگیریم و فرهنگ استناد را فراموش کنیم، زیرا استناد به مفهوم استفاده است و پژوهشی که مورد استفاده قرار نگیرد بی اثر است. به هر ترتیب در تمام کشورهای دنیا میزان گستردگی جامعه علمی منطبق با زبان مجله و سطح انتشار مجله اعم از ملی یا بین المللی از عوامل مهمی هستند که بر تعداد استنادهای دریافتی مقالات تاثیر میگذارند. باید خاطر نشان ساخت که تعداد استنادها به مقالات حوزه علوم انسانی در سطح بین المللی نیز کمتر از بسیاری از حوزههای علمی دیگر است.
وی گفت: بررسی متوسط تعداد استناد به ازاء هر مقاله در حوزه علوم انسانی نشان می دهد که موثرترین پژوهشهای علوم انسانی توسط پژوهشگران دانشگاه شیراز صورت می پذیرد. نسبت تعداد استناد به مقاله این دانشگاه پنجاه و هشت صدم است، به این مفهوم که به هر دو مقاله اندکی بیش از یک استناد صورت می گیرد. این رقم برای دانشگاه تهران پنج دهم است و معنی آن این است که از هر دو مقاله منتشر شده در حوزه علوم انسانی دانشگاه تهران یکی از آنها یک استناد دریافت میکند. دانشگاه شهید چمران اهواز در جایگاه سوم کشور از این لحاظ قرار دارد و از وضعیتی مشابه دانشگاه تهران برخوردار است. براساس شاخص متوسط تعداد استناد به ازاء هر مقاله، دانشگاه تربیت مدرس، مازندران، علامه طباطبایی، الزهرا(س)، خوارزمی، شهید بهشتی و اصفهان به ترتیب رتبههای چهارم تا دهم کشور را کسب کردهاند.
سرپرست ISC گفت: هر چند کمیت تولید علم شرط لازم برای توسعه علمی است، اما شرط کافی نیست. میزان بهره گیری جامعه علمی از تولید علم صورت گرفته بیانگر میزان کارآمدی آن است. این بهره گیری همان استفاده است که از طریق شمارش استنادها مشخص میشود. اگر فقط به کمیت تولید علم بیندیشیم علمی تک بُعدی خواهیم داشت، نظام علمی که فقط توجه اش را معطوف به افزایش تعداد مدارک می نماید. هر چند کمیت تولید علم نیز از اهمیت برخوردار است، اما علمی که مورد استفاده قرار نگیرد علمی بی اثر است و کشور را به توسعه علمی نخواهد رساند.