به گزارش گروه فضای مجازی خبرگزاری دانشجو، ناطق نوری در خاطراتش كه توسط مركز اسناد انقلاب اسلامی ثبت و ضبط شده است به ذكر خاطرهای از زندان قصر و مناظره بازرگان و شهید محمدمنتظری درباره كتاب «راه طی شده» بازرگان پرداخته است. متن این خاطره به شرح زیر است:
در بند شمارهی چهار قصر كه وارد شدم، دیدم چه جای خوبی است. همه جمع هستند. مرحوم طالقانی و بازرگان و بقیهی آقایان نهضت آزادی، آقای حجتی كرمانی، مرحوم اكبر پوراستاد و آقای امیرحسینی آنجا بودند و دكتر شیبانی نیز در بند چهار بودند. از دستگیرشدگان 15 خرداد و میدانیها[1]آقایان حاجی احمدی، حاج جعفری و حاج محمد كه به او میگفتند «محمد عروس» و حسین شمشاد نیز بودند و چند نفر تودهای بهنام عمویی، شلتوكی و سرهنگ كیمنش هم بودند. به آقای طالقانی گفتم: «قربان موسیبن جعفر بروم، اگر این زندان است جای به این خوبی، پس به موسیبن جعفر(ع) چه گذشت؟ اگر آن زندان بود، پس این چیست؟»
مرحوم طالقانی درس تفسیر میگفت. گفتم: «چرا محمد منتظری سر این درس نمیآید؟» گفتند كه ایشان را بایكوت كردند و حق ندارد شركت كند.» گفتم: «چرا؟» گفتند: «خیلی اشكال میكند.» ایشان طلبهای باسواد بود و آقای طالقانی نمیتوانست اشكالهایش را جواب بدهد؛ لذا ایشان را بایكوت كرده بودند.
در زندان مناظرهای بین شهید محمد منتظری و بازرگان صورت گرفت. یك طرف مناظره، مهندس بازرگان و یك طرف محمدآقا منتظری كه كتاب راه طی شدهی بازرگان را نقد میكرد و مرحوم محمد اشكالات اساسی وارد میكرد. بنده هم در كنار محمدآقا بودم. احمدعلی بابایی كه ناظر این مناظره بود، خیلی عصبانی شد و به شهید محمد منتظری[2] گفت: «بچه چه میگویی؟ حضرت آیتالله طالقانی اینجا نشسته و اشكال نمیكند، تو اشكال میكنی؟» محمد هم آدمی رك بود، یك دفعه برگشت و گفت: «برو بابا دنبال كارت. مگر به هر كسی میشود گفت آیتالله؟» یك مرتبه فضا به هم ریخت و جلسه تعطیل شد. فردایش علی بابایی[3] از اعضای نهضت آزادی به من گفت: «به این رفیقت بگو اگر بیرون برود نظرش راجع به ما چیست؟» به محمد گفتم: «اینها میگویند تو اگر بیرون بروی نظرت راجع به ما چیست؟» شهید منتظری گفت: «میگویم اسلام ما با اسلام اینها {نهضت آزادیها} فرق میكند، مذهب ما با مذهب اینها فرق میكند، امام زمان ما با امام زمان اینها فرق میكند.» بنده دیدگاههای شهید محمد منتظری را به علی بابایی انتقال دادم. خلاصه بعد از 3 ماه در زندان، پروندهی مرا به دادگاه تجدیدنظر فرستادند كه مصادف شد با چهارم آبان، كه در چهارم آبان از زندان آزاد شدم.
[1]. در قیام 15 خرداد سال 1342 متدینین بازاری میدان بار تهران نقش اساسی داشتند و به محض شنیدن دستگیری حضرت امام بازار را تعطیل كردند و رژیم بسیاری از آنان را دستگیر كرد و روانهی زندان نمود. در زندان این افراد به میدانی معروف شدند.(راوی)
[2]. شهید محمد منتظری در سال 1323 دیده به جهان گشود. پس از اتمام تحصیلات ابتدایی به تحصیل علوم دینی مشغول شد و به زودی مدارج عالی را طی كرد. وی در سال 1342 به علت فعالیت سیاسی (پخش اعلامیههای امام) دستگیر شد، ولی پس از مدتی آزاد گردید، مجدداً در سال 1345 همراه با پدرش دستگیر و به سه سال حبس محكوم گردید. بعد از آزادی، مبارزات خود را ادامه داد و تشكیلاتی را بنیاد نهاد. در سال 1350 از دست ساواك به پاكستان فرار كرد و پس از مدتی به افغانستان، عراق، سوریه و لبنان رفت و دورههای چریكی را در پایگاههای فلسطینی طی نمود. بعد از پیروزی انقلاب، به فكر تشكیل سپاه پاسداران افتاد و با امام و دیگر مبارزان در این باره گفت و گو كرد كه در نهایت، پیشنهادش پذیرفته شد و سپاه پاسداران شكل گرفت. در انتخابات مجلس اول، از سوی مردم نجف آباد به مجلس شورای اسلامی راه یافت تا اینكه در 7 تیر 1360 همراه شهید بهشتی و هفتاد نفر دیگر، در انفجار دفتر مركزی حزب جمهوری اسلامی به شهادت رسید.(یاران امام به روایت اسناد آیتالله محمد رضا سعیدی، پیشین، ص 223)
[3] . عضو نهضت آزادی كه در پاییز ٤٢ چند ماه پس از سركوب قیام ١٥ خرداد به همراه مهندس مهدی بازرگان، دكتر یدالله سحابی، آیتالله سیدمحمود طالقانی، مهندس عزتالله سحابی، دكتر عباس شیبانی، مهندس ابوالفضل حكیمی، سیدمحمدمهدی جعفری و پرویز عدالتمنش در دادگاه نظامی كه در پادگان عشرتآباد به ریاست سرتیپ ناصر زمانی محاكمه و به زندان محكوم شدند.