برخوردهای«جنگطلبانه»مایلیکهن امید را ناامید کرد/ خسته نباشی دلاور خداقوت پهلوان!
گروه ورزشی خبرگزاری دانشجو _سید مهدی محمدیان، گویا حسرت رفتن به المپیک برای مردم و امیدهای فوتبال ایران تبدیل به میراثی شده که هر 4 سال باید آن را با آغوش باز پذیرفت؛ گویا هر 4 سال باید نسلی طلایی از جوانان که در آینده پشتوانه تیم ملی خواهند بود، با بی تدبیری و تصمیمات دقیقه نودی سوزانده شوند.
همانند دفعات قبلی این بار هم در پایان دیدار امید ایران و امید ژاپن، جمله ای را از زبان گزارشگر بازی شنیدیم که در سال های گذشته با آن عجین شده بودیم: «ایران 0-3 ژاپن؛ تیم امید ایران از راهیابی به المپیک بازماند.» در این دوره از مسابقات، تنها بخشی که به آن ایرادی وارد نیست همان بازیکنان بخت برگشته ای هستند که هر 4 سال بازیچه عده ای قدرت طلب می شوند و در نهایت باید تاوان بی کفایتی کادر فنی و مدیریتی را با اشک هایشان بدهند.
اما در اینجا لازم میدانیم تا مراتب تشکر و سپاس خود را از دست اندرکاران تیم نا امید اعلام نماییم تا شاید قطره ای از زحمات بی پایان این مسئولین در به وجود آوردن این شرایط را، جبران کرده باشیم؛ شرایطی که برای هیچ کس قابل پذیرش نیست و جای هیچ توجیهی را باقی نمی گذارد.
- تشکر اول را از جناب دکتر گودرزی داریم که با تشکیل کمیته ای شایسته، از انتخاب مربیان کارنامه دار و امتحان پس داده نظیر زلاتکو کرانچار جلوگیری کرده و با پرونده سازی و منشوری خواندن این مربی کروات، زمینه را برای حضور مربی چون خاکپور فراهم کرد.
- تشکر دوم را از محمد مایلی کهن، ایرانی ترین ایرانی حال حاضر کشور داریم که با سمت مدیرفنی(بخوانید وزیر جنگ) آرامش بی نظیری را به تیم تزریق می کرد؛ وی از همان ابتدا و با واکنش به حضور کیروش در قطر، حاشیه سازی را شروع کرد و در بیاناتی کارشناسانه از احتمال درگیری فیزیکی خود با سرمربی پرتغالی در قطر خبر داد تا قدرت فنی و کاری خود را به همگان نشان دهد.
از طرفی کارنامه مربیگری و بار فنی جناب مایلی کهن هم از دیگر نکات قابل توجه است؛ هدایت تیم های فولاد و گهر درود به دسته یک و ناکامی در راهیابی به المپیک در سال 2004 به اضافه یک دوره آموزشی در زندان، تنها بخش کوچکی از کارنامه درخشان آقای پر ادعاست.
- تشکر سوم را از محمد خاکپور، سرمربی با دانش تیم امید داریم که از همان روزهای نخست سعی بر آن داشت تا تفاوت ایجاد کند و سبک مربیگری آمریکایی خود را به رخ همگان بکشد؛ خاکپور استارت کار خود را با عدم دعوت از احمد نوراللهی، یکی از آماده ترین هافبک های حال حاضر لیگ زد که انتقاد بسیاری از کارشناسان را به همراه داشت؛ از هنرنمایی های دیگر خاکپور می توان به کار گرفتن بازیکنان در پست های غیرتخصصی، تعویض های غلط، ارنج اشتباه ترکیب اولیه و نداشتن برنامه ای مشخص در طول نود دقیقه در زمین نام برد که در بازی با قطر خیلی از موارد مذکور قابل مشاهده بود.
به عنون مثال روزبه چشمی که در پست هافبک دفاعی بازی می کند با تدبیر کادرفنی، به عنوان مدافع به کار گرفته شد؛ یا اینکه بیشتر حرکات هجومی از طریق مهارت های فردی مهدی ترابی شکل می گرفت که در بازی با ژاپن با مهار این بازیکن از سوی چشم بادامی ها، تیم برنامه منظم و خاصی برای تدارک حمله نداشت.
از نکات قابل توجه دیگری که در تیم امید دیده می شد، آمار ضعیف خط دفاعی بود که در مرحله گروهی با دریافت 6 گل و در بازی با ژاپن با دریافت 3 گل در 13 دقیقه، از زمینه های ناکامی در این رقابت ها بود.
اتحاد خاکپور-مایلی کهن علیه کیروش، مسئله ای بود که تنها بازیکنان و تیم را قربانی خودش کرد و سود دیگری نداشت؛ اتخاذ تصمیماتی که برخلاف آنچه مدنظر کیروش بود و فقط در راستای لجبازی با مرد پرتغالی انجام می شد که در نهایت هیچگاه وجهه خوبی از کادر فنی بر جای نگذاشت؛ با این وجود اگر متهم به کیروش پرستی نشویم به روشنی می توان فهمید که هر چه باشد سطح فنی کیروش بالاتر است و اتحاد ایجاد شده در تیم ملی واقعا مثال زدنی است؛ اما در تیم امید که به هیچ وجه فضای المپیکی نداشت، جای خالی انگیزه و روح تیمی که از مربی باید به بازیکنان تزریق شود، به چشم می آمد که نمونه بارز آن را در بازی با ژاپن و بعد از دریافت گل اول شاهد بودیم.
خنده بر هر درد بی درمان دواست
همه چیز تمام شد و حسرت المپیکی شدن همچنان در دل میلیون ها ایرانی باقی ماند؛ اما چه باید کرد و چاره چیست؟ آنطور که به نظر می رسد، به جای اینکه همانند کشورهایی نظیر ژاپن سرمایه گذاری و برنامه ریزی طولانی مدت کنیم و به بعضی از آقایان فشار بیاید و خسته شوند، همان سیاست خنده را که جناب رئیس به خوبی بلد هستند به کار میگیریم تا 44 سال که هیچ، 440 سال دیگر هم بیهوده خود را اذیت نکنیم و رویای المپیک را در سر نپرورانیم.
راستی یادتان نرود که از این پس جملاتی نظیر "باید از همین امروز به فکر 4 سال بعد بود" را از زبان مسئولین دلسوز زیاد می شنوید که صرفا برای سرکار گذاشتن مردم و اهالی ورزش است و ارزش دیگری ندارد.
روحانی متشکریم
یا میر ازت شکایت میکنه
خلاصه از ما گفتن بود